یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
از جیب من تا جیب تو
![از جیب من تا جیب تو](/web/imgs/16/151/sv2lp1.jpeg)
خیلی از خانوادهها بر این باورند اگر خانمها مدیریت اقتصادی خانه را به عهده بگیرند، بهتر نقش ایفا خواهند کرد. با توجه به باورهای متفاوتی که وجود دارد، بهتر است درباره مدیریت اقتصادی خانواده قبل از ازدواج صحبت شود و هر دو نفر به نتیجه مطلوب برسند.
به رخ کشیدن پست و درآمد، کوچکشمردن کارهای روزانه همسر،نداشتن آینده نگری مالی، به فکر آینده مالی همسر نبودن و... از جمله خطاهایی است که در بسیاری موارد باعث میشود زن وشوهر درک درستی از هم نداشته باشند
سهم او از دارایی چند ده میلیاردی شوهرش، چند تکه طلای قدیمی و یک خودروی پژو است. اسماعیل، مالک یکی از بزرگترین کارخانههای تولید مواد غذایی است، سهام چند شرکت رقیب را بتازگی خریده، صاحب ویلای ۲۰۰۰ متری در لواسان است و سه واحد آپارتمان ۱۰۰ تا۳۰۰ متری را در نقاط مختلف تهران اجاره داده... . اما اکرم چهل و هشت ساله با گذشت ۲۸ سال زندگی مشترک و مادر سه پسر و یک دختر، برای اسماعیل فقط یک همسر است. او میگوید: «هرچه بر تعداد سالهای عمرم افزوده میشود، ترسم از نداری بیشتر میشود.»
باورکردنش کمی سخت است، اما همسران بسیاری از مردان سرمایهدار با وجود زندگی در لوکسترین منازل و سوارشدن بر بهترین خودروها، مانند مهمانانی هستند که سهمشان از مالکیت در زندگی مشترک چیزی نزدیک به صفر است!
● یکی من، یکی تو
اسمش را نمیخواهد بگوید، میگوید اسم مستعار بنویس. با این دیدگاه که زنان برای استقلال در زندگی در بیرون از خانه کار کنند مخالف است چون باعث انتظارات بیجای همسرانشان میشود. وی اضافه میکند: «تا وقتی مجردی، داشتن شغل خیلی لذت دارد، همین که به پدر و مادرت فشار نمیآوری و برای خرید هرچیزی نباید از کسی اجازه بگیری، تو را برای کار مشتاقتر میکند، اما پس از ازدواج تو مسئول یک زندگی هستی و اگر قرار باشد هم خانهداری و بچهداری کنی و هم بیرون از خانه کار کنی دیگر سهمی از زندگی برای خودت نداری...»
او معتقد است: « همه چیز در زندگی پول نیست، چون مردان مسئول تامین مایحتاج خانوادهشان هستند، وقتی زنان برای کار بیرون از خانه به خودشان فشار میآورند، در واقع میخواهند با پیرکردن خودشان از فشار بر آنها کم کنند، در حالی که معمولا مردها قدر اینگونه فداکاریها را نمیدانند».
شاید گفتههای این خانم کمی بدبینانه باشد، ولی سمیه تا حدی آن را تائید میکند و با بیان تجربه شخصیاش میگوید:« من ۱۱سال در یک شرکت انتشاراتی کار میکردم، کارم از هشت و نیم صبح شروع میشد تا پنج بعدازظهر؛ وقتی هم به خانه میرسیدم، ساعت شش بود، مجبور بودم سریع بچهها را از خانه مادرم بردارم و به خانه خودمان برویم و شام آماده کنم وخسته وکوفته به رختخواب بروم، این زندگی به مذاق شوهرم خوش نمیآمد، دائم غر میزد از این که بعضی روزها، مجبور بود چند ساعتی با بچهها تنها باشد، تا من از سرکار به خانه برسم، راضی نبود چون این کار را زنانه میدید، از طرفی وقتی هم درآمدش کمی بالاتر رفت نارضایتیاش بیشتر شد، تا آنجا که ایراد میگرفت و دخالت میکرد که حقوقم را چه میکنم، چرا پسانداز ندارم و چرا فلان چیز را خریدهام و... همه این فشارها باعث شد تا قید کار را بزنم و خانهداری را ترجیح دهم.»
● یکطرفه به قاضی نروید
بعضی از مردان تصور میکنند زنان پس از ورود به بازار کار، کسب درآمد تا گرفتن ترفیع، به لحاظ روحی تغییر میکنند و دیگر آن همسر همراه و دلسوز نخواهند بود.
«وقتی با من ازدواج کرد دانشجوی لیسانس بود، مستاجر بودیم ومن خرج تحصیلش را می دادم، بچهدار شدیم. او باید درسش را میخواند، من زیربال و پرش را گرفتم تا درسش را تمام کند از بچهداری تا خانهداری وخرید خانه با من بود، گفت میخواهد فوقلیسانسش را هم بگیرد. اول مخالفت کردم، بعد به این دلیل که نمیخواستم استعدادش سرکوب شود، رضایت دادم، از بخت بد من قبول شد وسه سال هم دنبال فوقلیسانس و پایاننامه و ... بود، تا این که سرکار رفت، زندگی ما تازه داشت جان میگرفت، بعد از یکسال مدیرفروش شرکتشان شد و درآمدش دوبرابر شد و بیشتر از من حقوق میگرفت، آن زمان بود که احساس کردم به من اعتماد ندارد، پولهایش را از من مخفی میکرد، دائم با تلفن همراهش حرف میزد و درحال چانه زنی بود. به من و پسرم توجه نمیکرد، تا این که بگو مگوهای ما آن قدر زیاد شد که من حاضر شدم درخواست طلاق بدهم، حالا آنقدر خستهام که حاضرم همه چیز را بفروشم تا مهریهاش را بدهم و از زندگی من و پسرم بیرون برود چون همه چیز برای او پول است. او واقعا همسر سال اول زندگیام نیست!» (خلاصهای از یک پرونده حقوقی در دادگاه خانواده)
● اگر شاغل بودم
خیلی از زنان این روزها علاوه بر شغل خانهداری که متاسفانه هیچ مزدی به آن تعلق نمیگیرد، بیرون از خانه شاغل هستند. اینگونه اشتغال در شهرهای بزرگ به امری رایج تبدیل شده و بسیاری از دختران پس از ازدواج نیز مایلند به اشتغال در بیرون از خانه ادامه دهند. علت اینگونه تصمیمها چیست؟
راضیه کثیری، صندوقدار بانک است که فرصت سرخاراندن ندارد. دریافتی او ماهانه با داشتن مدرک لیسانس، حدود ۹۰۰ هزار تومان است، که میگوید: «به این پول نیاز داریم، چون ماهی ۶۰۰هزار تومان اجارهخانه میدهیم و اتومبیلمان هم قسطی است، پس مجبورم پابهپای شوهرم کارکنم، هرچند اگر هم نیاز نداشتم بازهم از کارم استعفا نمیدادم چون به هرحال وقتی دستم در جیب خودم باشد، زندگی و خرجکردن لذت دیگری دارد.»
این خانم کارمند از زنانی میگوید که به خاطر نیاز به همسر و متاسفانه صرف زندگی خود برای شوهر و فرزندان پس از مرگ همسر و در دوران سالمندی نیازمند فرزندانشان شدهاند و زندگی دردناکی را تجربه میکنند. او ادامه میدهد مادرش از جمله همین زنان بوده که با وجود سابقه کار ده ساله در آموزش و پرورش، با تولد دومین فرزندش از کار بیرون از منزل کنارهگیری میکند و خانهدار میشود، ولی پس از دو سال پشیمان میشود!
● بهترین زندگی را برایش فراهمکردهام
اسماعیل و اسماعیلها اگر روزی دربرابر سهم خواهی همسرانشان قرار بگیرند، اول شوکه میشوند و دوم فریاد میزنند که دیگر چه چیزی کم دارد؟ برایش بهترین زندگی را فراهم کردهام!
الگوی سنتی زندگی خانوادهها هنوز بر اساس مالکیت مردان خانواده است، اگر زنی خانهدار باشد، هنوز در بسیاری از خانوادهها سهمش از دارایی خانواده بسیار کم است. در نگاه اول شاید این موضوع اشکالی نداشته باشد، چرا که در یک زندگی مشترک هیچ دلیلی وجود ندارد فردی سهم بیشتر بخواهد و ارتباط گرم خود و همسرش را سرد کند، این نحوه تفکر را بسیاری از زنان باور دارند و در بیشتر موارد برای رضایت همسر و گرمی روابط بین اعضا، حتی به ذهنشان نمیرسد تا از دارایی خانوادگی سهمی بطلبند. اما آنها که مویی سپید کردهاند، نظر دیگری دارند. هما، زن میانسالی است که میگوید: « شوهرم از ملاکان بزرگ شهرشان بود، زمین زیاد داشت، اما خدا بیامرز یک متر را هم به نامم نکرد، به من اعتماد نداشت، آن موقع که جوان بودم وقتی از او میخواستم برای تامین آیندهام، زمینی به نامم کند تا سرمایهای برای آیندهام باشد، میگفت، زمین به اسمت کنم تا هروقت دعوا کردی بروی درخواست طلاق بدی.» همای پنجاه و شش ساله حالا با گذشت یک سال از فوت شوهرش، با مشکل جدیدی روبهرو شده است: « پسر وعروسم قصد دارند خانه پدری شان را بفروشند، من هم آمدهام بنگاه به خاطر همین، من که سهم زیادی ندارم، ولی شاید بتوانم آپارتمانی اجاره کنم، خندهدار است که شوهرم مالک هکتارها زمین بود، آن وقت من دربه در دنبال اجاره یا خرید یک واحد آپارتمان کوچک هستم!»
براساس نتایج یک پژوهش در گرگان، درباره میزان سهمبری زنان از داراییهای مشترک زندگی زناشویی، زنان بهطور کلی نسبت به همسرانشان سهمی کمتر از داراییهای مشترک زندگی زناشویی و مالکیت مسکن دارند. بر اساس نتایج تحقیق عوامل اثرگذار بر میزان سهم بری زنان از مسکن را میتوان به دو دسته عوامل مستقیم مثل میزان مشارکت زنان در خرید مسکن، میزانی که زن درآمد خود را در خانه خرج میکند، ساخت قدرت اقتصادی در خانواده، عقیده شوهر به نانآور بودن مرد در خانواده و عوامل غیرمستقیم مانند، تحصیلات و اشتغال زنان و نسبت درآمد زن به شوهر دستهبندی کرد. مهمترین عوامل اثرگذار بر میزان سهمبری زنان از مسکن، مشارکت زن در خرید مسکن است. به این ترتیب طبق انتظار، چون زنان خانهدار به نسبت زنان شاغل به علت دسترسی نداشتن به شغل و درآمد، مشارکت کمتری در خرید مسکن داشتهاند، از این رو سهم کمتر نیز در تملک آن دارند.
براساس قانون ارث، سهم زن از ماترک همسرش یک چهارم و در صورت داشتن فرزند تنها یک هشتم است، از آنجا که امید به زندگی در زنان معمولا چندسال از مردان بیشتر است، برخی مردان که نگران آینده همسرشان هستند با واگذاری و به نامکردن برخی اموال خود مانند زمین یا واحدهای آپارتمانی تلاش میکنند تا آرامش او را در دوران تنهایی و سالمندی تضمین کنند.
اما هنوز اینگونه تصمیم ها، فراگیر نیست و متاسفانه بسیاری از زنان به دلیل فشار فرزندان و عروس و داماد، پس از فوت همسر وادار میشوند برای اعطای آنچه در قانون، سهمالارث نامیده میشود، به فروش تنها سرپناه خود رضایت دهند و از آنجا که گاه سهم یکهشتمی آنان کفاف خرید مجدد کاشانهای مستقل را نمیدهد یا به اجاره یا زندگی مشترک با خانواده فرزندان و در آخر ادامه زندگی در خانه سالمندان راضی می شوند که در هر سه صورت این نوع زندگی مورد رضایتشان نیست.
● تغییرالگوی مدیریت مالی
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، مشاور خانواده: بسیاری از خانوادهها روی این نکته که محوریت اقتصادی خانواده باید با آقایان باشد، تاکید بسیاری دارند، زیرا درآمدزایی در خانوادههای ایرانی معمولا بر عهده مردهاست. اگر خانم درآمدی داشته باشد، جزو وظایفش محسوب نمیشود، ولی اگر مردی درآمد نداشته باشد، یکی از مهمترین وظایفش را انجام نداده است. از سوی دیگر، برخی معتقدند اگر مسائل اقتصادی به مردها سپرده شود، خانواده احساس بهتری خواهد داشت، زیرا مردها روابط اجتماعی بهتر و بیشتری دارند که باعث کسب تجربههای متعددی در آنها خواهد شد. خیلی از خانوادهها هم بر این باورند که اگر خانمها مدیریت اقتصادی خانه را به عهده بگیرند، بهتر نقش ایفا خواهند کرد. با توجه به باورهای متفاوتی که وجود دارد، بهتر است درباره مدیریت اقتصادی خانواده قبل از ازدواج صحبت شود و هر دو نفر به نتیجه مطلوب برسند. در گذشته شاید برخی درآمدزایی زنان را منجر به کاهش عزت نفس مردان میدانستند، اما این روزها مردان خوشحال هم میشوند، همسرانشان در امور مالی به آنها کمک کنند. ما در جامعهای زندگی میکنیم که در حال حرکت به سمت مدرنشدن است. در جامعه مدرن، الگویی وجود دارد که بسیاری از کشورهای غربی از آن تبعیت میکنند؛ اینکه زن و مرد هر دو کار کنند، هر دو درآمدزایی داشته باشند و با هم در پیشبرد اهداف اقتصادی خانه سهیم باشند.
به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم، الگوی مدیریت مالی سنتی در حال تغییر است و زنان چه به عنوان خانهدار و چه شاغل در بیرون از منزل مشارکت بیشتری در مدیریت مالی خانوادهها دارند تنها مصرف کننده نیستند. در این بین توجه به آینده زنانی که از خود درآمدی ندارند، یک وافعیت است، زنان خانهداری که با کار خانگی، در ماه ۶۰۰ هزار تومان ارزش افزوده تولید میکنند، اما هیچکس آنان را به حساب نمیآورد و بحث حقوق آنان نه فقط در خانواده که در باب بیمه زنان خانهدار در جامعه منتفی است. به همین منظور، زنان خانهدار را توصیه میکنند به آیندهنگری و زنان شاغل را به حفظ جایگاه اقتصادی و پرهیز از سرشاخشدن با همسرانی که نسبت به شأن و پیشرفت شغلی آنان میتوانند حساس باشند، حساسیتی که قادر است بنابر نص صریح قانونمدنی، زنان شاغل را به بهانه هتک حیثیت خانواده از اشتغال منع کند.
● پولاختلاف نیاورد
مریم رامشت، روانشناس: در بعضی خانوادهها این نگرانی ایجاد میشود که زن با کسب درآمد، الگوی رفتاری دیگری را در پیش میگیرد. این پیشداوری ذهنی باعث مخالفت مرد با کار زن میشود، البته باید این موضوع را پذیرفت که به هر حال استقلال نظر و تفکر زن خانهدار با شاغل شدن او تغییر میکند. اما در کل به دلیل دیدگاه سنتی جامعه که کار اصلی زن را در خانه میداند، حتی برخی مردان که از نظر مالی و به دلیل مشکلات اقتصادی به درآمد همسر نیازمند هستند، با کارکردن زن مخالفت مستقیم یا غیرمستقیم میکنند. زنی که برای کمک به درآمد خانه کار میکند، وقتی با چنین دیدگاهی روبهرو میشود، نوعی حالت تعارض حس میکند. بنابراین با استفاده از مکانیسمهای جبرانی، به جای این که فکر کند او هم احتیاج به استراحت دارد، دائم مشغول به کار میشود و تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام میدهد و برای جلوگیری از مخالفت همسرش، از او کمک نمیخواهد؛ اینگونه به نظر میرسد که بهطور غیرمستقیم خود را تنبیه میکند.
● مردان وابستگی زنان را دوست دارند!
خیلی از قدیمیها بویژه در خانوادههای سنتی عقیده داشتند مرد خانواده مسئول تامین هزینههای همسر و فرزندان است و این وابستگی مالی به او، مرد خانواده را قاطع و سربلند میکند، این باور سنتی در خیلی از زنان چنان ریشه داشت که حتی به ذهن خود راه نمیدادند که روزی درآمد و دستمزد زنان در خانواده از مردان بیشتر باشد، اما امروز این اتفاق افتاده و با افزایش برخی مهارتهای مورد نیاز بازار کار در میان زنان، نهتنها از وابستگی مالی زنان به مردان کم شده که گاهی سمت و پایگاه اجتماعی و اقتصادی زن بالاتر از همسر اوست. خیلیها با این امر موافق نیستند. با توجه به رویه غالب اخلاقی در میان مردان، آن را منجر به بروز اختلاف میدانند.
«اختلافات برسر پول است، اگر حقوقت را دو دستی تقدیم شوهرت کنی آن وقت تمام مشکلات حل میشود» نادره، شصت و چهار ساله و خانهدار است اما همیشه دوست داشته معلم شود که با مخالفت شدید همسرش، هیچوقت به آرزویش نرسیده است. او با گفتن این نظر ادامه میدهد: «جوانترها نمیدانند که همیشه جوان نمیمانند، احتیاج به همسر چیز خوبی نیست، من به دختران و حتی عروسم که خانه دارند، همیشه توصیه میکنم دستکم برای خودشان حسابی باز کنند و هفتگی یا ماهانه پولی را پس انداز کنند، تا در روزهای پیری چشمشان به ماترک شوهر و درآمد بچهها نباشد.»
بنابراین اگرچه براساس قانون مردان نان آورند و زنان از حیث درآمدزایی مسئولیتی ندارند، اما این موضوع نمیتواند مانع از آیندهنگری زنان باشد، ضمن این که فرهنگ جاری در خانوادههای ایرانی در برخی موارد تحمل استقلال و جداسازی درآمدها را ندارد و این جدایی زمینهساز جداسازیهای بعدی است. به همین دلیل، کارشناسان اقتصادی، مشاوران خانواده و حتی ریشسفیدان فامیل به زنان پیشنهاد میکنند تا با حساسکردن مردان و به رخکشیدن این استقلال باعث بروز رفتارهای قهری و تدافعی در همسرشان نشوند.
● بگومگو ممنوع
دکتر محمد مجد، روانشناس، درباره مزایای اشتغال زنان میگوید: «تحقیقات نشان میدهد زنان شاغل کمتر از زنان خانهدار دعوا می کنند چرا که کار بیرون از خانه سبب می شود شوهران صاحب همسری باشند که آنها را بهتر درک میکنند. چرا که زن خانهدار به مردش می گوید: «با من حرف بزن، تو با من حرف نمیزنی» این شکایت قدیمی زنانی است که تمام روز را خانهنشین هستند. شوهر، طناب نجات زن و تنها رابط وی با دنیای خارج به شمار میرود، اما مرد پس از یک روز کار خستهکننده تمایلی به گپزدن ندارد، بلکه میخواهد دستکم مدتی در آرامش و سکوت تنها بماند. امروزه زنان شاغل که مجبورند بسیاری از اوقات خود را صرف فعالیتهای شغلیشان بکنند دیگر نیازی ندارند برای صحبتکردن مرد را تحت فشار قرار دهند. با وجود این وقتی زنان با همسرشان هستند صحبتکردن برای شوهرشان آسانتر مینماید اکنون او میتواند در باره آنچه در طول روز برایش رخ میدهد (مثل ترافیک، گرمی هوا، مسائل اداره، همکاران و...) با همسرش به عنوان شخصی که او هم بیرون از خانه است و برای درک فشارها، اضطرابها و توفیقهای محل کار بخوبی مجهز به نظر میرسد حرف بزند. گفتوگوی زنان در خصوص شغلشان نیز چیزی است که مردان میتوانند درک کنند و به آن علاقهمند باشند، همراه با آن هرچه مرد در کارهای خانه و بچهداری بیشتر مشارکت داشته باشد او را بیشتر درک میکند.»
● بگومگو ممنوع
به رخکشیدن پست و درآمد، کوچک شمردن کارهای روزانه همسر، نداشتن آیندهنگری مالی، به فکر آینده مالی همسر نبودن و... از جمله خطاهایی است که در بسیاری موارد باعث میشود تا زن و شوهر درک درستی از هم نداشته باشند. آنها که مویی سفید کردهاند و آنها که در سن جنبوجوش اقتصادی قرار دارند همه معترفند وابستگی در هر دوره سنی، آزاردهنده است، منتهی مدیریت مالی خانواده با کمک یکدیگر میتواند از بار این آزارها بکاهد.
درآمدتان را مخفی نکنید: شوهر شما چقدر درآمد ماهانه دارد؟ همسرتان در ماه چقدر حقوق میگیرد؟ خیلی از ما، با وجود عشق و علاقه به همسرمان نمیتوانیم جواب این سوالات را بدهیم چون او درآمدش را از ما پنهان میکند، شاید چون به ما اعتماد ندارد، یا سین جیمکردن ما برای حقوقش او را معذب میکند!
پسانداز فراموش نشود: برخی از مادران برای پسانداز فرزندانشان پیشقدم میشوند، اما برای خود قدمی برنمیدارند، این شما هستید که بعد از همسر، به ثمره مدیریت مالیتان نیازمند میشوید.
مدیریت مشترک مالی: این که در ماه حقوقتان را برای خودتان خرج کنید در حالی که همسرتان زیر بار هزینههای قسط، اجاره و خرج و برج در حال لهشدن است، هنر نیست! گوشهای از مخارج را شما بگیرید. از آنسو، قدرشناسی فراموش نشود، شما زیر یک چتر زندگی میکنید، اگر برسرهر کدامتان بلایی ببارد، شما هم در امان نخواهید بود.
رضا سرمدی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان دولت چهاردهم ایران پزشکیان دولت سیزدهم محمدجواد ظریف دولت رئیس جمهور انتخابات مجلس شورای اسلامی ظریف انتخابات ریاست جمهوری
تهران پشه آئدس قتل هواشناسی سازمان هواشناسی شهرداری تهران وزارت بهداشت گرمای هوا پلیس گرما شهر تهران سلامت
واردات خودرو قیمت خودرو خودرو برق قیمت دلار حقوق بازنشستگان مایکروسافت قیمت طلا بازنشستگان بازار خودرو مسکن اربعین
تلویزیون سریال عاشورا کربلا دفاع مقدس سینمای ایران سینما امام حسین (ع) موسیقی
فناوری اختلال جهانی
یمن رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه دونالد ترامپ آمریکا تل آویو روسیه جو بایدن ترامپ چین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر ایران نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ برتر باشگاه استقلال علی علیپور تراکتور سپاهان
فیلترینگ امنیت سایبری سامسونگ ویندوز ناسا گوگل موبایل تبلیغات عیسی زارع پور
افسردگی مغز دیابت کاهش وزن سلامت روان بارداری