یکشنبه, ۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 26 May, 2024
بمبئی شهر همیشه در خاطر
هر روزه هزاران مهاجر، كسانی كه اقبال خود را در بمبئی میجویند از سراسر هندوستان به این شهر ریخته و در آن حل میشوند. از اینان بسیاری به هدف خود رسیده و عاقبت بیشماری دیگر به زندگی زاغهنشینی و از آن بدتر خانه به دوشی و آوارگی میانجامد. شمار بزرگی نیز به خدمت مافیای پرقدرت بمبئی در میآیند. بمبئی اما صرفنظر از عواقب كار و سرنوشت مهاجرین مقصد نهایی و شهر دلخواه آنان تلقی میشود... كوششی در راه توصیف مخلوقی افسانهای با نام بمبئی... ایاب و ذهاب روزانه و طی كردن جاده معروف و از یك نظر به نام «رآی»، كه از كنار اسكلهها میگذشت و رفتن به سر كار، از مهمترین و فراموشناشدنیترین خاطرات من محسوب میشود. جادهای كه اول بنا بود یك شاهراه چهار خطه باشد و ماشینها بتوانند با سرعت از آن بگذرند بهك جاده باریك دوطرفه تنزل یافت و زاغهها و ساختمانهای تنگ چند طبقه شانههای آن را در خود گرفت. ساكنین این محلات كه غالباً مهاجر محسوب میشوند در همین جا كار میكنند، میخوابند، با دیگران نشست و برخاست میكنند، قدم میزنند، لباس میشویند و شاهد فرزندانشان و اولین قدمهای آنان بر آسفالت جادهها میشوند. جادههایی كه فاقد پیادهرو هستند و شاید هرگز نیز آن را به خود نبینند. «جاده رآی» مسیری است كه در آن آدمها و وسایطنقلیه سر جا با هم رقابت میكنند و فضای كوچك اطراف خود را قلمرو حكمرانی خود تلقی میكنند. عده زیادی از این زاغهنشینان دو سه اتاق زیر شیروانی در بالای سوراخیهای خود ساخته و آن را به دیگران اجاره دادهاند. در هریك از این آلونكها كه مجموعاً كمتر از ۳۰ مترمربع وسعت دارد بهطور متوسط حدود ۱۰ نفر زندگی میكند. سرشماری و جمعیت «جاده رآی» را هیچكس به درستی نمیداند و تنها اصل مسلم آن ازدیاد روزافزون جمعیت و به همراه آن بالاتر گرفتن هرج و مرج در آنجا میباشد. برای رعایت بیطرفی اما باید اضافه كرد كه جمعیت واقعی خود بمبئی هم درست بر كسی معلوم نیست. آمار رسمی موجود جمعیت آن را ۱۲ میلیون (بیشتر از تمام جمعیت یونان) تخمین میزند و نصف آن خیابانی محسوب میشود. با توجه به جریان بیوقفه مهاجرین و زاغهنشینان و صدها كودكی كه روزانه بینام و نشان به دنیا میآیند ظن قوی میرود كه جمعیت واقعی شهر نزدیك به ۱۶ میلیون باشد. من حتی شنیدهام كه بمبئی را برخی پیشبینیهای تأیید نشده، تا سال ۲۰۲۰ بزرگترین شهر جهان میدانند. هرچند كه این ارقام برای بسیاری تكاندهنده مینماید اما واقعیت تلخ این است كه برای ساكنین «جاده رآی» و سایر محلات فقیرنشینی كه روزانه در اطراف شهر مانند قارچ بالا میآیند، مفر دیگری متصور نیست. بسیاری از این مردم از اقصی نقاط كشور و به امید یافتن كار و درآمد ثابت و یا حتی یكشبه میلیونر شدن به «شهر امید» سرازیر شدهاند و این سرپناههای موقتی و غیرقانونی كه پارهای حتی به برق و تلفن دزدی و تلویزیون رنگی مجهز است، در مقایسه با شرایط زندگی سابق در زادگاههایشان ویلاهای اشرافی تلقی میشوند. و بدینگونه است كه اینان در حاشیه این جاده به گذران روزانه خود ادامه میدهند و با آلودگی هوا و گرمای وحشتناك و بد غذایی، گرد و خاك و كامیونها و ماشینهایی كه با سرعت رد میشوند و حوادث رانندگیای كه در پی میآید و امراض مختلف و موشهای صحرایی پر جثه و كلاغها و فاضلابهای متعفن و انزجار از كسانی كه با ظاهر بهتر از آن حوالی میگذرند و نیز با سیلابهای موسم بارندگی سر میكنند. من همیشه وقتی كه زیر باد خنك كولر ماشین و در رفاهی كه حبابگونه مرا در خود گرفته و از شرایط بیرون محافظت میكرد به طرف كار خود میرفتم از مشاهده چهرههای خندان این مردم تعجبزده میشدم. آنها به دلیلی كه ورای فهم من بود شاد به نظر میرسیدند. شاد بودند كه به مقصد خود و به این شهر غولآسا رسیدهاند؛ شهری كه یا همه چیز را از آنها خواهد گرفت و یا اقبال نهایی را نصیب آنها خواهد ساخت. آنها آماده برخورد با زندگی و دست و پنجه نرم كردن با آن به نظر میرسیدند و خود را در دو قدمی نهایت آمال و مینی ـ آمریكای خود میدیدند. بمبئی در نظر مردم نقاط دیگرهندوستان دقیقاً مترادف همین مضمون مینی ـ آمریكا است. فهم این نكته كه چرا بمبئی با وجود وسعت بیش از حد، گرمی و آلودگی خفقانآور هوا، شلوغی، جمعیت در شرف انفجار و مناظر زننده و سیمای مهیب و بوی فقر و بیماری آن هنوز این همه مهاجر را برای یافتن زندگی بهتر به خود جذب میكند نیاز به تعمق دارد. در بمبئی اگر كه فقیر باشی حتماً در شرایط غیرانسانیای گذران میكنی و اگر ثروتمند هستی مافیا تو را آزار میدهد و اگر به طبقه متوسط تعلق داری هر روز صبحهنگام ترك منزل و افتادن در ترافیك و چالههای خیابان و در رفتن از دست بچههایی كه با پنجههای كوچكشان به پنجره ماشین دست میكشند و گدایی میكنند برای خود جدال سختی است. در این شهر هیچ كاری به راحتی صورت نمیگیرد و كارها عموماً به مشكل بر میخورد و از سوی دیگر فساد و كاغذ بازی و خونسردی خاص هندیها آدم را به مرز دیوانگی میبرد. با همه اینها بمبئی آدم را دلسرد نمیكند. این شهر علیرغم تمام مشكلات توانفرسای خود روح خاصی دارد و چیزی در آن هست كه آن را تسخیرناپذیر میسازد.
شكایت اگر بكنی هر «مومیایی كار» ـ نامی كه به اهالی بمبئی اطلاق میشود ـ به تو میگوید، «از چی شكایت میكنی؟ هرچه باشد اینجا از خیلی شهرهای دیگر بهتر است». و تو از تصور آنكه كجا میتواند از این بدتر باشد به خودت میلرزی. بمبئی برای كسانی امثال ما كه خوشبختی آن را دارند كه از كار و زندگی راحتی برخوردار باشند شهر جذابی بهشمار میرود چرا كه این شهر از حیث درآمد و ریتم تند زندگی و مردم بیآزار آن و آنكه هركس هرطور دلش بخواهد زندگی میكند و نیز موجود بودن زمینههای رشد و پیشرفت برای كسانی كه شهامت خطر كردن داشته باشند شهر ایدهآلی محسوب میشود.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات سید ابراهیم رئیسی ایران رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی شهدای خدمت رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ابراهیم رئیسی رهبر انقلاب حسین امیرعبداللهیان
تهران هواشناسی قتل وزارت بهداشت سلامت شهرداری تهران مشهد سازمان هواشناسی فضای مجازی بارش باران کنکور پلیس
دولت سیزدهم قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو قیمت مسکن خودرو بورس تورم حقوق بازنشستگان یارانه بازار خودرو مسکن
سینما تلویزیون سریال جشنواره کن تئاتر ازدواج سینمای ایران کتاب دفاع مقدس سینمای جهان سریال پایتخت موسیقی
دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه تهران کنکور ۱۴۰۳ وزارت علوم
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه حماس حزب الله لبنان اوکراین اتحادیه اروپا لبنان
استقلال پرسپولیس فوتبال لیگ برتر تیم ملی والیبال ایران جواد نکونام استقلال خوزستان باشگاه پرسپولیس نساجی والیبال باشگاه استقلال بازی
هوش مصنوعی ایلان ماسک اپل موبایل سامسونگ گوگل ناسا واتساپ ماهواره
کاهش وزن سرطان مغز استرس دیابت تجهیزات پزشکی آلزایمر ویتامین زوال عقل