چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

گرفتن وام جزو بلاهای طبیعی است


گرفتن وام جزو بلاهای طبیعی است

دریافت وام بانكی, از بلایای طبیعی محسوب می شود هر صنفی كه با وام بانكی كار می كند بیش تر از مردم عادی از مراحل پرپیچ و خم دریافت وام گلایه می كند هر بخشنامه یا مصوبه ای كه برای چگونگی پرداخت تسهیلات بانكی صادر می شود, وقتی به دست بانك می رسد, بانك ها با آن سلیقه ای رفتار می كنند و بخشنامه را هر طور بخواهند, اجرا می كنند

«بانك‌ها صنعت را جدی نمی‌گیرند»، «بانك‌ها در رابطه با تولید انقباضی برخورد می‌كنند.»...

با تولیدكنندگان كه صحبت می‌كنی رفتار بانك را جدای از روند تولیداتشان می‌دانند. وام بانكی می‌خواهند اما در عین حال از آن حذر می‌كنند.

یكی از اعضای انجمن تولیدكنندگان چرم، با تایید صحبت‌های سایر همكاران و هم صنف‌هایش، مبنی بر عملكرد انقباضی بانك‌ها می‌گوید: «دریافت وام بانكی، از بلایای طبیعی محسوب می‌شود.هر صنفی كه با وام بانكی كار می‌كند بیش‌تر از مردم عادی از مراحل پرپیچ و خم دریافت وام گلایه می‌كند. هر بخشنامه یا مصوبه‌ای كه برای چگونگی پرداخت تسهیلات بانكی صادر می‌شود، وقتی به دست بانك می‌رسد، بانك‌ها با آن سلیقه‌ای رفتار می‌كنند و بخشنامه را هر طور بخواهند، اجرا می‌كنند.»

می‌پرسم:«یعنی چطور؟»

می‌گوید:«شما كه بهتر می‌دانید. همه می‌دانند هر كس كه با بانك و وام بانكی سر و كار داشته باشد می‌داند كه انتظارها، رفت و آمدها و امروز و فرداهایی كه می‌آید و می‌رود تا وام موردنیاز پس از زمان موردنیاز آن به دستت برسد، یعنی چه و نگاه شخصی متصدیان در این جریان تا چه حد دخیل است.»

آرام ولی محكم و كوبنده صحبت می‌كند; به یاد حرف‌های یكی از همكارانش می‌افتم، از همان چرم‌سازان دلگیر از سنگلاخ‌های مسیر خاكی بانك.او هم می‌گفت: «بعضی بانك‌ها خودسرانه عمل می‌كنند. فردی سرمایه‌اش را به من داد تا محصول موردنظرش را تولید كنم، بعد از مدتی از او خبری نشد; تا این‌كه روزی برای چك كردن حساب بانكی‌ام به بانك رفتم و با كمبود موجودی در حسابم روبه‌رو شدم، پرس‌وجو كه كردم، یكی از متصدیان امور بانكی با جسارت تمام از دادن حق به حق‌دار گفت و این‌كه همان فردی كه من تولیدكنندهء محصولش بودم از تولید پشیمان شده، به بانك مراجعه كرده، سرمایه‌اش را طلب كرده و پس از گفت‌وگوهایی، پول را از حساب من خارج كرده و به حساب خودش ریخته است.»

متعجب از چنین اتفاقی،گفتم:«شما چه كردید.» تركمان در ادامه گلایه‌هایش از شكایتش به مسوول شعبه و حرف‌های رییس شعبه گفت كه:«اشتباه شده، متصدی موردبازخواست قرار گرفته است، شما كوتاه بیایید و از این حرف‌ها.»

می‌گوید; «نمی‌دانستم چطور بدون اجازهء من توانستند از حسابم پول خارج كنند و از حق سخن بگویند، اول چنان عصبانی بودم كه می‌خواستم از بانك شكایت كنم ولی با توجه به این‌كه چندین سال بود با بانك مربوطه كار می‌كردم در مقابل عذرخواهی مسوول و متصدی شعبه آرام شدم و از خیر شكایت گذشتم.»

اما از رستم‌پور بشنوید كه گلایه‌اش از مصوبه‌های بانكی و برداشت‌های شخصی مسوولان بود. گفتم: «از مصوبه‌ای كه موردنظرتان است و بانك نگاه سلیقه‌ای به آن داشته، بگویید.»

می‌گوید:«وام‌های كارگری یكی از این مصوبات است. دولت با عنوان بیمهء بیكاری، در ازای هر كارگر ۱۰ میلیون تومان وام می‌داد. در كنار این مصوبه تبصره‌ای ذكر شده بود كه اگر فردی شرایط وثیقه‌دادن را نداشت; با افزایش دو درصدی نرخ سود، وام پرداخت شود ولی بانك عامل به این مصوبه بها نداد و دریافت وثیقه را مطرح كرد.»

می‌گوید:«شرایط به گونه‌ای شده كه پول حرف اول و آخر را می‌زند، بانك از محكم‌كاری و بازگشت سرمایه‌اش ‌می‌گوید و این‌گونه مصوبات را كاغذ بازی می‌داند.»

می‌خواهم از بازی رایج بگوید، از همان پولی كه قله‌های ترقی را طی می‌كند، همان _چرك كف‌دستی كه اگر باشد، كارش به جای یك هفته، در یك روز انجام می‌شود، باید از زیر میز یا زیر كاغذ یا لابه‌لای برگه‌های دفترچه‌ای رد شود.می‌گوید: «نمی‌توان جامعه را درست كرد. می‌دهند و می‌گیرند، جزیی از ساختار جامعه شده است، دیگر قانون و شرع هم كاری از دستش برنمی‌‌آید. اگر چنین نباشد امیدی به وام بانكی در زمان موردنیاز نیست، چه بسا بسیاری به دنبال وظیفه‌شناسی بانك بودند و در آخر از خیر وام گذشتند.سقف یك میلیارد تومانی برای وام‌های تولیدی كه تاثیر بسزایی بر عملكرد یك تولیدكننده، خواهد داشت با شرط و شروط‌های بانكی محو می‌شود...»پس از مكثی كوتاه برای خاتمهء گفت‌وگویش گفت:«بیش از این نمی‌توانم حرفی بزنم تنها بدانید كه خانه از پایبست ویران است.

نجمه آجربندیان