سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نوگرایی منفی


نوگرایی منفی

▪ پرسش:
نوخواهی و نوگرایی که از گرایش های اصیل و فطری انسان است اگر با ملاک ها و معیارهای عقلانی اصیل و منطقی منطبق نباشد چه آثار و پیامدهای منفی برای انسان به همراه خواهد داشت؟ …

پرسش:

نوخواهی و نوگرایی که از گرایش های اصیل و فطری انسان است اگر با ملاک ها و معیارهای عقلانی اصیل و منطقی منطبق نباشد چه آثار و پیامدهای منفی برای انسان به همراه خواهد داشت؟ لطفاً به نحو اجمال به این سوال پاسخ دهید.

ـ پاسخ:

نوگرایی و نوخواهی همان گونه که به وضوح در وجدان فردی هر انسانی قابل ادراک است بخش مهم و اعظم تحولات زندگی ما را دربرمی گیرد، و تجلی آن در دوران جوانی بروز و ظهور بیشتری دارد. این گرایش و میل انسان به مسایل جدید و متنوع اگر در مسیر صحیح و رشد و تعالی انسان هدایت نشود، به طور قطع در جهت منفی و قهقرا انسان را سوق خواهد داد و حالت خنثی و رکود و سکون در آن معنا و مفهومی ندارد.

مسیر صحیح و هدایت تکامل بخش و سعادت آفرین گرایش نوخواهی انسان شاخص هایی همچون:

۱) حقیقت خواهی

۲) میانه روی و اعتدال

۳) هدف مندی

۴) ثبات شخصیت

۵) قابل دفاع بودن

۶) ضامن سعادت دنیوی و اخروی و ... را دربر دارد که در صورت تحقق آن در حیات فردی و اجتماعی، انسان به سرمنزل مقصود خواهد رسید در غیر این صورت روند حرکت و مسیر و جهت گیری او سیر قهقرایی و منفی پیدا خواهد کرد.

بدون تردید اکتفا نمودن به ظواهر و سطح بیرونی نوگرایی، آثار زیانباری برای بشر امروزی دارد که در اینجا به برخی از اهم آنها اشاره می کنیم:

۱) بحران هویت

فقدان انسجام و بی ثباتی شخصیت بحران سرگشتگی و در نهایت پوچ انگاری را به دنبال دارد. جوانی که بجای بهره مندی از اطلاعات گسترده و داده های علمی روز دنیا، هر روز خود را به شکلی تازه در می آورد و سبک زندگی اش را به روشی جدید و متاثر از مدگرایی تغییر می دهد هیچ گاه هویت ثابت خویش را نخواهد یافت.

۲) بحران معنویت و اخلاق

انسان متجدد و نوخواه امروز به جهت گستن از ارزشش های والای الهی و انسانی به بحران معنویت و انحطاط اخلاقی رسیده است. از دیدگاه تجددگرایان امروزی انسان موجودی است که همچون سایر حیوانات از دل طبیعت برخاسته و تنها غایت او، پیشرفت در طریق مادیت و تسلط بیشتر برجهان است. بدیهی است با چنین جهان بینی تفسیری از حیات انسان، آشفتگی، بی حوصلگی های ناشی از فقدان نقطه اتکای معنوی، افسردگی، دلتنگی و بحران معنویت به وجود آید. پدیده های نابهنجار فراوانی مانند هم جنس بازی، الکلسیم، اعتیاد، خودکشی و بحران خانواده و.... از مهمترین شاخص های بحران معنویت تجددگراها است.

۳) شکست و ناکامی

قهراً با توجه به محدودیت امکانات و میزان فراغت و عمرکوتاه مردم برای دست یابی به آمال و آرزوهای مادی و تغییر و تحول شتابان و مهارناپذیر شکل زندگی، انسان هرچه بکوشد نمی تواند به منویات خود برسد، از این رو دائماً احساس ناتوانی، فرسودگی و شکست در زندگی می کند.

۴) خانه گریزی

مسایلی، مانند بی بندوباری مدگرایی، دوستی های خیابانی، خانه گریزی، اعتیاد و... از بارزترین نشانه های تجدد ظاهری و به روز شدن غلط محسوب می شود. هر چند در خانه گریزی جوانان به ویژه دختران، عوامل درونی و بیرونی موثرند، ولی بنابر تحقیقات به عمل آمده تعداد زیادی از دختران فراری، به دلیل تمایل به تنوع طلبی، الگوپذیری های غلط با تقلید از فرهنگ غرب و به روز بودن از نوع نادرست آن، به سمت و سوی فرار از خانه کشیده شده اند.

۵) غرب زدگی

متاسفانه نوگرایی در زندگی جوانان جهان سوم و ممالک در حال توسعه، در عمل به غرب گرایی منجر شده است. زیرا آنان معتقدند که باگرایش به فرهنگ غربی ها، از ضعف و عقب ماندگی هایی می یابند و در ردیف کشورهای پیشرفته قرار می گیرند. رژیم پهلوی نیز با شعار مدرن سازی و گشودن درهای تمدن به سوی مردم ایران، راه نفوذ بیگانگان و سلطه آنان را هموار ساخت.