سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

خاطره سه هزار ساله نوروز ـ نوروز به وقت تخت جمشید


خاطره سه هزار ساله نوروز ـ نوروز به وقت تخت جمشید

یازده روز اول فروردین در دوران هخامنشیان, فرورتیشن Farvartishn ویژه انجام مراسم نوروز بود

یازده روز اول فروردین در دوران هخامنشیان، (فرورتیشن Farvartishn) ویژه انجام مراسم نوروز بود. رئیس كشور در نخستین روز سال نو روحانیون، بزرگان، مقامات دولتی و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمین های دیگر را می پذیرفت و ضمن سپاسگزاری از عنایات خداوند، گزارش كارهای سال كهنه و برنامه های دولت برای سال نو و نظر خویش را بیان می كرد كه نصب العین قرار گیرد. این آیین هر سال با جزیی تفاوت رعایت می شود. رئیس كشور سپس پیشكش ها را دریافت می كرد كه نمونه آن در كنده كاری های تخت جمشید دیده می شود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار می شد و افسرانی كه قهرمان دفاع از وطن شده بودند، ترفیع و پاداش می گرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفی می شدند.

در روز نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و ازكارافتادگان و قبور نیاكان و بزرگان می رفتند و ادای احترام می كردند. (احترام و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره نهایت اهمیت را داشته است). سپس عیددیدنی آغاز می شد. پیش از دید و بازدیدها، در لحظه تحویل سال هر فرد از خدا می خواست كه در سال نو روان او را پاك و آرام نگه دارد. این مراسم پس از ۲۵ قرن به همین صورت ادامه دارد و باعث اعجاب ملل دیگر شده است.سران دولت هخامنشی در آداب و رسوم و قوانین سرزمین های غیرآریایی نشین كمتر مداخله می كردند ولی در مصر كه بیش از یك قرن یكی از ایالات ایران به شمار می رفت، آیین های نوروز را رواج داده بودند و با اعزام سفیر به حبشه (اتیوپی) از رئیس انتخابی این كشور خواسته بودند كه نوروز را به رسمیت بشناسد و برگزار كند. آلودن محیط زیست (آب و هوا و زمین) را منع، و برای دروغ گفتن و سوءنیت مجازات در نظر بگیرد.

داریوش بزرگ كه در گسترش آیین های نوروزی در میان متصرفات غیر آرین امپراتوری ایران سعی بلیغ داشت در مراسم نوروز ۵۱۵ پیش از میلاد (هفت سال پس از آغاز فرمانروایی اش) تصمیم خود را در زمینه ایجاد سنگ نبشته بیستون _ حاوی آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ایران _ اعلام كرد كه مورخان با توجه به این سنگ نبشته گفته اند كه ایران تنها كشور جهان است كه سند مالكیت دارد. بزرگترین آرزوی داریوش كه در این كتیبه آمده است، این است كه خداوند ایران را از آفت دروغ و خشكسالی مصون بدارد.پس از تكمیل ساختمان عظیم و زیبای تخت جمشید در پارس و گشایش آن، آیین های رسمی نوروز، باشكوه بی مانندی در آنجا برگزار می شد. مراسم نخستین نوروز در تخت جمشید دو هفته طول می كشید. مردم عادی در تالار صد ستون و سران ایالات و مقامات تراز اول در تالارهای دیگر این كاخ حضور می یافتند. كار ساختن تخت جمشید (یونانی ها پرس پولیس = شهر پارس خوانده اند) ۵۱ سال طول كشید. داریوش اول تصمیم به ساختن آن، در محلی نه چندان دور از پاسارگاد گرفت، ولی پادشاه سوم بعد از او آن را گشود و به این ترتیب ایران دارای دو پایتخت شد: شوش پایتخت اداری و تخت جمشید پایتخت سیاسی و شهر همدان پایتخت ییلاقی (تابستانی نسبت به شوش). عنوان «تخت جمشید» را قرن ها بعد، عوام الناس به آن دادند، حال آنكه این كاخ با جمشید افسانه ای ارتباطی نداشته است. از این كاخ كه گویای تمدن و پیشرفت ایرانیان باستان است بر قلمروی میان سند، دانوب، مدیترانه و نیل فرمانروایی می شد، حسادت اسكندر مقدونی نسبت به این شكوه و عظمت، عامل عمده ویرانی این كاخ به دست او شد. افراد خاندان سلطنت و درباریان در هر كجای كشور كه بودند پیش از فرا رسیدن نوروز خود را به تخت جمشید می رسانیدند و بهار را در آنجا به سر می بردند.

• برخی از رویدادهای نوروزی

داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال ۴۱۶ پیش از میلاد سكه زرین ویژه ای ضرب كرد كه یك طرف آن شكل سربازی را در حال تیراندازی با كمان نشان می دهد. ضرب سكه زر و سیم یك قرن پیش از آن، توسط داریوش اول آغاز شده بود. سكه های داریوش اول به «داریك» یا «دریك» موسومند. باید توجه داشت كه رسم دادن سكه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم _ شاه ساسانی در سال ۳۰۴ میلادی آغاز شده است. ۱۵ سال پیش از آن (مارس ۴۰۱ پیش از میلاد) چون ایران در آستانه جنگ داخلی (مخالفت كوروش كوچك با شاه شدن برادرش اردشیر دوم) بود مراسم نوروزی به صورت خصوصی برگزار شده بود.

مهستان (مه: بزرگ)، پارلمان ایران در عهد اشكانیان نخستین جلسه خود را در نوروز سال ۱۷۳ پیش از میلاد با حضور مهرداد اول _ شاه وقت _ برگزار كرد و اولین مصوبه آن انتخابی كردن شاه بود. عزل شاه نیز در اختیار همین مجلس قرار گرفت. البته طی شرایطی از جمله خیانت به كشور، ابراز ضعف و نیز جنون، بیماری سخت و از كارافتادگی. ایران در آن زمان دارای دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان كه جلسه مشترك آنها را «مهستان» می خواندند.

در سال ۵۲ میلادی، مهستان كه از نحوست ۱۳ فروردین می ترسید، چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز ۱۵ فروردین «بلاش» را از میان شاهزادگان اشكانی به شاهی برگزید كه از همه آنان كوچك تر بود و استدلال كرد كه «مصلحت» انتخاب بلاش را ایجاب می كرد، شاه قبلی در ایام نوروز مرده بود، نحوست رقم ۱۳ از یونانیان است كه با اسكندر وارد ایران شده است.

نوروز ایرانی برحسب سال مصادف است با یكی از این سه روز در تقویم میلادی؛ ۲۰ ، ۲۱ و یا ۲۲ مارس (مارچ)، در مارس ۴۴ پیش از میلاد ایران خود را برای دفاع در برابر حمله احتمالی «سزار» آماده می كرد كه خبر رسید سزار ۱۵ مارس (هفت روز پیش از نوروز) در سنای روم ترور شده است و شاه جریان را به اطلاع رجال كشور رسانید كه ایام عید را در دلواپسی به سر برده بودند، سپهبد سورنا فرمانده كل ارتش ایران ۹ سال پیش از آن (سال ۵۳ پیش از میلاد) در «حران» ارتش روم را درهم شكسته بود، در این جنگ، كراسوس كنسول روم و فرمانده این ارتش كشته شده بود و سزار تصمیم به انتقام گیری داشت.اردشیر پاپكان _ كه در سال ۲۲۶ میلادی سلسله ساسانیان را تاسیس كرده بود چهار سال بعد از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود، خواست كه نوروز ایرانی را به رسمیت بشناسد و سنای روم نیز آن را پذیرفت و از آن پس نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.

در دوران اشكانیان ایام نوروز به پنج روز كاهش یافته بود اما اردشیر به تقاضای «تنسرTansar» موبد موبدان (روحانی ارشد زرتشتیان) روز ششم فروردین _ زادروز زرتشت _ را بر آن اضافه كرد و چون ایرانیان روز هفتم فروردین را خوش یمن می دانستند و بیشتر ازدواج ها را به این روز موكول می كردند، از آن زمان ایام نوروز كه روزهای روح ابدی، شادی ها و پاكی ها به شمار می آمدند، به هفت روز افزایش یافت و ایرانیان در این هفت روز دست از كار می كشیدند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.