یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

لوموند چرا نفت به محور ژئوپلیتیك جهانی تبدیل شده است


سرژ مارتی, سردبیر روزنامه ״لوموند״ چاپ فرانسه, در مقاله ای درباره نقش محوری نفت در ژئوپلیتیك نوشت دیر زمانی نیست كه روزنامه انگلیسی ״اكونومیست״, كه به خاطر تحلیل های دقیقش دارای شهرت است, پیش بینی كرده بود بهای نفت كاهش خواهد یافت و به بشكه ای 5 دلار خواهد رسید این پیش بینی در ماه مارس سال 1999, یعنی زمانی كه بهای هر بشكه نفت خام كمتر از ده دلار بود, صورت گرفت اما نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد بلكه بهای نفت از آن زمان در ابعادی باورنكردنی افزایش یافته است

نشریه فرانسه زبان ״لوموند״ با ارایه گزارشی جامع در این زمینه، دلایل این بحث را برشمرده و آنها را به چالش كشیده است.در ابتدای این گزارش آمده است: بهای نفت خام در بازار لندن و نیویورك هر روز به ركوردی تازه و تاریخی دست پیدا می كند و چیزی نمانده است كه اندك اندك به 50 دلار هر بشكه برسد. هیچ كسی هم جرات ندارد پیش بینی كند كه این افزایش كجا و چگونه متوقف خواهد شد.این افزایش كه ״آژانس بین المللی انرژی״ آن را ״غیر منطقی״ خوانده است، به دلایلی متعدد ایجاد شده است. تقاضای صنعتی رو به رشد و برخی قوانینی كه بر بازار دیكته شده است از یك سو و برخی عوامل غیر اقتصادی از سوی دیگر، موجب افزایش بهای نفت شده اند.از جمله عوامل غیراقتصادی می توان در درجه اول به جنگ عراق، ناامنی در خاورمیانه و تردیدهای فزاینده درمورد تامین نفت از این منطقه كه 75 درصد ذخایر جهانی نفت را در اختیار دارد، اشاره كرد.شركت معظم نفتی ״یوكوس״ روسیه كه 20 درصد صادرات این كشور و 2 درصد تولید جهانی را در اختیار دارد با مشكلات شدید سیاسی- مالی دست و پنجه نرم می كند.در ونزوئلا نیز هر لحظه احتمال می رود حوادث غیر مترقبه ای در زمینه نفت خام اتفاق بیفتد. این عوامل به ظاهر متفاوتند اما همگی درباره مورد بحث ترین ماده اولیه در دنیا است كه به تنهایی 40 درصد نیازهای مربوط به انرژی دنیا را تامین می كند و در ترسیم نظم نوین نفتی در جغرافیایی وسیع از آفریقا گرفته تا منطقه دریای خزر نقش دارند. واشنگتن و مسكو در حال حاضر برای استفاده از منابع دریای خزر كه سرزمینهایش از دیر باز به خاطر جنگ سرد به كناری گذاشته شده بودند، با یكدیگر مقابله می كنند.علاوه بر این، دورنمای پایان یافتن ذخایر انرژی فسیلی و پیش بینی كاهش تولید بین سالهای 2010 و 2015، چشم اندازی از میزان اندك نفت با بهایی بسیار بالا و پایدار را ترسیم می كند.تمام این موارد، توضیحی است برای بهای بالای نفت خام در بازارهای جهانی و دشواری در پایین آوردن آن.از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد كه فراخواندن اعضای سازمان كشورهای صادركننده نفت (اوپك) به افزایش تولیدشان تا قبل از اجلاس آتی این سازمان در 15 سپتامبر آینده (25 شهریور) و همچنین مطرح كردن چنین درخواستی از كشورهای غیر عضو اوپك، كه روزانه 82 میلیون بشكه نفت خام تولید می كنند، تاثیری اندك در میان مدت داشته باشد.اوپك با 96 درصد ظرفیتش نفت تولید می كند و در برآورده كردن آنچه از این سازمان درخواست شده است مبنی بر تولید 2 میلیون بشكه در روز بطور اضافی، مشكل خواهد داشت.دلیل این نیاز به افزایش تولید كشورهای تولید كننده نفت این است كه پیش بینی می شود میزان تقاضای جهانی نفت در سال 2004 در مقیاسی كه ظرف پانزده سال اخیر بیسابقه بوده است،‌ افزایش پیدا كند. چین در راس این مصرف بیش از اندازه انرژی قرار دارد. به گفته ״سازمان جهانی انرژی״، نیاز چین به انرژی از هم اینك تا سال 2025 میلادی از 5/5 میلیون بشكه در روز به 11 میلیون بشكه در روز افزایش خواهد یافت كه در این میان بخش عمده نفت مورد نیازش را از روسیه تامین خواهد كرد.چین به تنهایی 40 درصد افزایش تقاضای جهانی را به خود اختصاص داده است و دیگر كشورهای در حال توسعه صنعتی، اقتصادهای نوپای آسیا و بویژه هند، در آینده به مصرف كننده هایی بزرگ تبدیل خواهند شداین در حالی است كه انگلستان در ماه ژوئن گذشته (خرداد- تیر)، برای اولین بار ظرف ده سال اخیر، به یك وارد كننده بزرگ نفت تبدیل شد.افزایش مداوم تقاضا و رشد اقتصاد جهانی میزان مصرف نفت خام را ظرف دو سال اخیر حدود 5/3 میلیون بشكه در روز افزایش داده است بطوریكه در سال 2025 باید 120 میلیون بشكه در روز نفت تولید كرد. به عبارت دیگر، 50 درصد بیش از میزان تولید كنونی!از كجا باید این نفت را تامین كرد؟ قاعدتا عراق كه با داشتن 15 میلیارد تن ذخایر نفتی، در ردیف دوم پس از عربستان سعودی با 36 میلیارد تن ذخیره نفتی قرار دارد، می تواند نقشی كلیدی در بهبود وضعیت عرضه نفت ایفا كند.اما فضای متشنج و ناامن عراق چنین ایجاب می كند كه چشم اندازهای تولید مورد تجدید نظر قرار گیرند. چنین موضع گیری احتیاط آمیزی را بهتر است در برابر كل منطقه خلیج فارس اتخاذ كرد و بنا بر این باید به سوی دیگر منابع تامین نفت رو كرد.آمریكا این مساله را بخوبی درك كرده است و از یك سو ضمن تحت نظر گرفتن بسیار دقیق تامین كننده های ״تاریخی״ و قدیمی خود از جمله، ونزوئلا و مكزیك و نیز پیشنهاد برای تشكیل یك ״خاورمیانه بزرگ״ و دمكرات كه بتواند بخشی از نیازهای آن كشور به انرژی را بطور ایمن و مطمئن برطرف كند، تصمیم گرفته است وابستگی اش را به برخی كشورها و مناطق بیش از حد ناامن كاهش دهد.از اینجا می توان به دلیل حمله دیپلماتیك و اقتصادی آمریكا به خلیج گینه پی برد.آمریكا در نظر دارد از هم اینك تا سال 2015 میلادی 25 درصد نفت مصرفی اش را از این منطقه وارد كند. این میزان در حال حاضر تنها 15 درصد است.همچنین می توان به افزایش چشمگیر تولید نفت در آفریقای جنوبی در سالهای آتی اشاره كرد.آنگولا، گینه استوایی، نیجریه و چاد در تلاشند تا میزان تولید نفت خام این منطقه را از 4 میلیون بشكه در روز در حال حاضر به 9 میلیون بشكه در روز در سال 2030 افزایش دهند.منطقه دریای خزر دیگر منطقه بسیار قابل توجه است كه بخاطر دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز سرآمد دیگر مناطق جهان به شمار می رود و آذربایجان، قزاقستان و تركمنستان از منابع آن بیش از سایر كشورها بهره مندند.مجله ״سوسیه تال״ به نقل از لوران راسكاس، از ״انجمن پژوهشهای انرژی كمبریج״‌، نوشت: بنا بر تحقیقات گوناگون، میزان ذخایر نفت اثبات شده این سه جمهوری شوروی سابق حدود 30 میلیارد بشكه یعنی معادل ذخایر موجود در دریای شمال است.آمریكا و روسیه با ساخت خط لوله باكو- تفلیس- جیحان كه قرار است نفت آذربایجان را از طریق گرجستان به بندر جیحان در تركیه منتقل كند، خود را درگیر منطقه ای كرده اند كه بشدت تحت نظر ایران، تركیه و چین قرار دارد. در این بین، روسیه خواستار نقشی است كه درخور و متناسب با قدرت نفتی اش است.میزان ذخایر نفت این كشور وسیع نزدیك به 8 میلیون بشكه در روز (یعنی معادل عربستان سعودی) است و نیز 45 درصد كل ذخایر گاز دنیا را در خود جای داده است.این در حالی است كه ذخایر گاز كل منطقه خاورمیانه فقط 36 درصد میزان ذخایر گاز دنیا را تشكیل می دهد. ״مارتی״ در ادامه گزارش خود نوشت: دو سال اخیر نشان می دهد كه ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، بار دیگر سیاست انرژی كشور را در دست گرفته و از چنگ عده ای معدود كه مشكوك به چپاول منافع ملی – و شاید هم منافع امپراطوری گذشته هستند- خارج كرده است.یكی از اساتید اقتصاد و بازرگانی دانشگاه لیون نیز گفت: ״واشنگتن با حمایت از تشكیل سازمانی مركب از گرجستان، اوكراین، ازبكستان، آذربایجان و مولداوی كه مستقل از مسكو است، سعی دارد حضور اقتصادی و استراتژیك خود را در آسیای میانه و گرجستان، كه از زمان حملات 11 سپتامبر 2001 در آنجا دارای پایگاههای نظامی است، تقویت كند.״در مقابل، روسیه نیز در پاسخ به این تلاش آمریكا دست به تقویت دو سازمان زده است. یكی از این سازمانها ״سازمان معاهده امنیت جمعی״ است كه دربردارنده چند جمهوری قدیمی آسیای صغیر می باشد و دیگری ״سازمان همكاری با شانگهای״ نام دارد.سازمان یادشده علاوه بر روسیه، شامل كشورهای قزاقستان، قرقیزستان، ازبكستان، تاجیكستان و نیز چین است كه عضوی كلیدی و مهره ای سنگین به شمار می رود.چین همچنین یك مشتری قابل توجه برای روسیه است.روسیه در نظر دارد با ساختن خط لوله ای عظیم، نفت دریاچه بایكال را به چین، كره شمالی و جنوبی و نیز ژاپن صادر كند.״مارتی״ در پایان مقاله خود تمام عوامل ذكر شده را دلیلی برای پیش بینی جنگهایی دیگر دانست كه بر سر طلای سیاه در خواهد گرفت.