شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
رمان به منزله تحقیق
رمان شكلی خاص از حكایت است . حكایت پدیده ای است كه به طرزی در خور توجه از قلمرو ادبیات فراتر می رود ؛ یكی از عناصر اساسی تشكیل دهنده ادراك ماست از واقعیت . تا مرگمان ، و از آن هنگام كه كلام را در می یابیم ، حكایتها مدام احاطه مان می كنند ، نخست در میان خانواده ، آنگاه در مدرسه ، سپس طی برخوردها و خواندنها . دیگران ، برای ما ، تنها آنچه با چشمانمان از آنها دیده ایم نیستند ، بلكه آنچه آنها برایمان از خود حكایت كرده اند ، یا آنچه كسانی دیگر برایمان از آنها حكایت كرده اند . {دیگران }، تنها ، كسانی نیستند كه آنها را دیده ایم ، بلكه تمام كسانی نیز كه در باره شاه با ما سخن گفته اند . این امر ، نه تنها در مورد انسانها ، بلكه درمورد خود اشیاء ، مكانها ، مثلا جایی كه نرفته ام اما برایم توصیف كرده اند نیز صدق می كند . این حكایت {ها} كه در آن غوطه وریم متنوعترین شكلها را می یابد ، از سنت خانوادگی ، اطلاعاتی كه سر میز در خصوص آنچه صبح گرفته ، تا اخبار روزنامه ای یا اثر تاریخی . هر یك از این شكلها ما را به بخش خاصی از واقعیت پیوند می دهد .
تمام این حكایتهای راست ویژگی مشتركی دارند ، و آن این كه آنها همیشه اصولا قابل تحقیق اند . من باید بتوانم آنچه را فلان فرد به من گفته است ، با اطلاعاتی كه از خبر دهنده دیگر آمده است بررسی و تایید كنم ، و این كار را همچنان ادامه دهم ، در غیر اینصورت با خطا یا امری تخیلی روبرو هستم .
در میان تمام این حكایتها كه به مددشان ، بخش عمده ای از جهان روزانه ما تشكیل می شود ، حكایتهای ممكن است وجود داشته باشد كه به عمد ابداع شده اند . اگر ما ، برای اجتناب از هر سهو و اشتباه ، به رویدادهای حكایت شده ، ویژگیهایی ببخشیم كه بیكباره از رویدادهایی كه به حضور در آنها عادت داریم ، متمایز شان كند ، خود را در برابر ادبیات تخیلی ، اسطوره ها ، قصه ها و غیره می یابیم . رمان نویس ، خود ، رویدادهایی همانند با رویدادهای روزانه را به ما عرضه
می كند ، او می خواهد ممكنترین ظاهر واقعیت را به آنها ببخشد ، امری كه ممكن است تا تخطئه (۳) { واقعیت } پیش برود ( دفو ۴ ).
اما آنچه رمان نویس برایمان حكایت می كند غیر قابل تحقیق است و ، نتیجتا ، انچه در این خصوص به ما می گوید باید در ارائه این ظاهر واقعیت برایش كفایت كند . اگر من با دوستی دیدار كنم و او خبری غافلگیر كننده به من بدهد ، برایی جلب اعتمادن همیشه این دستاویز را دارد كه به من بگوید فلان افراد و بهمان اشخاص هم شاهد بوده اند ، و كافی است كه من بروم قضیه را تحقیق كنم . بر عكس ، از لحظه ای كه نویسنده ای رویی جلد كتابش واژه رمان رامی گذارد ، اعلام می كند كه به دنبال این نوع تایید گشتن بیهوده است . آنچه او به ما می گوید از این طریق است و تنها از این طریق است كه شخصیتها باید باور { خواننده } را جلب كنند ، زندگی كنند ، حتی اگر در واقعیت وجود داشته باشند . فرض كنیم ما یك مراسله نویس قرن نوزدهم را كشف می كردیم كه به طرف مراسله خود اظهار میدارد كه باباگوریو را خیلی خوب می شناخته ، و وی به هیچ وجه آنطور كه با لزاك برایمان توصیف كرده نیست ، و ، علی الخصوص ، در فلان و بهمان صفحه { كتاب } خطاهایی فاحش وجود دارد ، این امر یقینا هیچ اهمیتی برای ما نمی تواند داشته باشد . باباگوریو همان است كه بالزاك به ما می گوید ( و همان كه از این طریق می توان گفت ) ، من می توانم ارزیابی كنم كه بالزاك در داوریهایش نسبت به شخصیت خاص خویش خطا می كند ، و وی را از نظر دور می دارد ، اما برای توجیه نگرشم ، لازم خواهد بود كه بر خود جمله های متن او تكیه كنم ، نمی توانم به شاهد دیگری توسل بجویم . با آنكه حكایت راست همواره تكیه گاه و دستاویزش امری بدیهی بیرونی است ، رمان باید به ایجاد آنچه با ما از آن سخن می گوید بسنده كند . این بدان علت است كه رمان ، به منتهی درجه ، زمینه پدیدار شناختی است ، به منتهی درجه جایی است كه می توان بررسی كرد واقعیت از چه طریق بر ما آشكار می شود یا ممكن است بر ما آشكار شود ، از این رو رمان آزمایشگاه حكایت است . (۲)بنابراین كار در زمینه شكل در رمان اهمیتی درجه اول پیدا میكند . در واقع ، اندك اندك ، حكایتهای راست ضمن همگانی و تاریخی شدن ، بر حسب برخی اصول ، تثبیت می شوند ، نظم می گیرند و متراكم می شوند . ( این امر حتی امروزه حكایتهای رمان سنتی را نیز شامل می شود ، رمانی كه مسئله ای پیش نمی كشد ) . جای آن ادراك ابتدائی { از شكل رمان } را ادراك دیگری می گیرد كه به طرزی غیر قابل قیاس ، غنایی كمتر از ان دارد ، و اسلوب مندانه برخی از جنبه های آن را حذف می كند ، این ادراك اندك اندك تجربه واقعی را فرا می پوشد ، خود را به جای آن جا می زند ، بدین ترتیب به یك فریبكاری تعمیم یافته منجر شود . اكتشاف شكلهای گوناگون رمان ، در آن شكلی كه به آن عادت كرده ایم ، شكلهای ممكن الوقوع را آشكار می كند ، نقاب از آن بر می دارد ، ما را از آن رها می كند ، به ما امكان می دهد ماورای این حكایت نثبیت شده ، تمامی آن حكایت بنیادین را كه زندگی ما یكسر در آن غوطه ور است ، باز یابیم .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست