جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

برای رقابت پذیری در بازارهای جهانی توسعه صنایع نوین یك الزام است نه انتخاب


برای رقابت پذیری در بازارهای جهانی توسعه صنایع نوین یك الزام است نه انتخاب

رقابت پذیری ازجمله مفاهیم اساسی و محورهای اصلی چشم انداز بلندمدت جمهوری اسلامی ایران و قانون برنامه چهارم است دولت دكتر احمدی نژاد و وزیر صنایع و معادن نیز بر این امر تاكید دارند

رقابت‌پذیری ازجمله مفاهیم اساسی و محورهای اصلی چشم‌انداز بلندمدت جمهوری اسلامی ایران و قانون برنامه چهارم است. دولت دكتر احمدی‌نژاد و وزیر صنایع و معادن نیز بر این امر تاكید دارند. گزارش ذیل كه در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تهیه شده به اولویت‌ها در شناخت بخشهای صنعتی دارای مزیت رقابتی اشاره دارد.شاخص عملکرد رقابتی صنعت ، ارتباط مستقیم با توسعه و رشد بخش صنایع نوین، در هر اقتصاد دارد. از این رو است كه، در كشورهای در حال توسعه شرق آسیا، كه توانسته‌‌اند در مسیر توسعه صنعتی گامهای اساسی بردارند، توسعه صنایع نوین، در رأس برنامه‌های اجرایی قرار داشته است، و به منظور توسعه این صنایع، اقدام به تهیه برنامه‌های راهبردی و اجرایی در این زمینه نموده‌اند. در این خصوص می‌توان به برنامه مشعل در چین، برنامه توسعه صنایع نوین و برنامه تكنولوژی‌های برتر در مالزی، برنامه تكنولوژی‌های برتر در كره جنوبی و همچنین برنامه توسعه صنایع برتر در تایوان و سنگاپور اشاره كرد. این به معنی فراموش نمودن، یا عدم پیش‌بینی سیاستهای مناسب برای بهبود و ارتقای صنایع موجود این کشورها نیست. در واقع، سیاستهای عمودی در جهت بهسازی و نوسازی، و رقابت‌پذیر نمودن این گونه صنایع نیز، در راستای استفاده بیشتر و مؤثر از صنایع نوین، به منظور ارتقای رقابت‌پذیری است .کشورهای در حال توسعه، برای دستیابی به توسعه یافتگی، نیازمند جهش در فرایند توسعه هستند و لازمه دستیابی به جهش اقتصادی - صنعتی، ارائه‌ استراتژی توسعه صنعتی است. این برنامه‌ها می‌باید به گونه‌ای طراحی گردند که، موجبات ارتقای توانمندی صنعتی را در کنار توسعه ظرفیتهای صنعتی، به منظور ایجاد صنعتی رقابت‌پذیر فراهم سازند. در چنین برنامه‌هایی، در کنار اصلاح ساختار و ایجاد فضای کسب و کار مناسب، می‌باید سیاستهای عمودی صنعتی - تکنولوژی را نیز در برنامه توسعه صنعتی در کنار سیاستهای کارکردی - چارچوب‌گرا و افقی منظور كرد. یكی از روشهای مهم در انتخاب اولویت صنعتی، و خلق مزیتهای رقابتی، تعیین اولویت بر اساس منحنی عمر هر صنعت و فناوری مربوط به آن است. در این روش، اولویت‌بندی بر اساس شاخصهای معمولی اقتصادی كه نشانگر وضع موجود و ادامه روند گذشته می‌باشد، صورت نمی‌پذیرد بلكه، بر اساس موضوع تكنولوژی و مزیتهای رقابتی قابل خلق، انجام می‌پذیرد.چرخه عمر صنعت، که در اینجا به معنی عمر بنگاه صنعتی به کار می‌رود، به چهار ناحیه تولد، رشد، بلوغ و پیری (اشباع)، تقسیم می‌شود. این روند طبیعی عمر یك صنعت می‌باشد ، و برای سرمایه‌گذاران و یا یك ساختار صنعتی، این امكان وجود دارد كه از یكی از نواحی مختلف تولد، رشد، بلوغ و یا پیری، وارد یك صنعت گردند. هر ناحیه، خصوصیات خاص خود را دارا است، كه سیاست‌گذاران توسعه صنعتی با توجه به ساختارهای صنعتی و فناوری و شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجود، مرحله‌ای خاص از صنعت را، جهت ورود پیشنهاد می‌نماید.با توجه به مراحل مختلف ورود به یك صنعت، مطالب ذیل قابل ذکر است:

- مناسب‌ترین مرحله ورود در صنعت چنانچه مقدور باشد، مرحله رشد است، چرا كه به طور كلی احتمال دسترسی به تكنولوژی و بازار در این مرحله بسیار بالا است و همان گونه كه می‌دانیم، معضل اصلی صنایع ما، عدم دسترسی به این دو نهاد مهم است. از طرفی دیگر، محصولات با تكنولوژی‌های منحصر به فرد، در واقع بازار انحصاری برای تولید کنندگان در سطح بازارهای جهانی به وجود می‌آورد و همین امر موجب می‌شود كه، درآمد و نرخ بازگشت سرمایه در این صنایع، بالا باشد.

- ورود به مرحله بلوغ صنعت و یا صنایع بالغ در جهان، به معنای رویكرد تولید انبوه و رهبری در قیمت است، البته با توجه به ساختار صنعتی كشور، به جز صنایع مبتنی بر مزیت طبیعی، ما نمی‌توانیم دارای مزیتی در این خصوص باشیم، چرا كه اولاً از مزیت نیروی كار ارزان، دسترسی راحت به بازارهای بزرگ و جهانی، و هزینه پایین تولید نسبت به سایر كشورها مانند چین، برخوردار نیستیم ، لذا برای ما امكان رقابت، حتی در صورت پیوستن به شبكه جهانی تولید، در این خصوص متصور نمی‌باشد، چرا كه چین، با توجه به جلب سرمایه خارجی و ساختار قوی تولید صنعتی و بازار کار ارزان، امكان رقابت در عرصه جهانی را از ما و بسیاری از دیگر كشورها حتی پیشرفته‌ها سلب نموده است، هر چند در برخی بازارهای خاص می‌توان وارد شد، اما این بازارها نمی‌توانند درآمدهای نهایی بالا، كه سبب رشد درآمد سرانه بالایی در كشور شود را، به ارمغان بیاورد.

- ورود در مرحله تولد صنعت، نیاز به وجود ساختارهای علمی بسیار قوی و صرف بودجه‌های تحقیقاتی و پژوهشی كلانی دارد كه، در حال حاضر كشور فاقد این منابع است.

ـ امكانات لازم در فضای جهانی، به منظور دسترسی به سرریزهای تكنولوژی جهانی، به اندازه كافی وجود دارد و لذا با توجه به ساختارهای علمی، تكنولوژی و صنعتی كشور، به نظر می‌رسد ورود در مراحل اولیه رشد، بهترین مدخل جهت توسعه صنعت در كشور است و صنایع نوین در منحنی عمر كلی صنعت، همان مرحله تولد و رشد را شامل می‌شود. لذا چنانچه بخواهیم در مراحل رشد، وارد توسعه صنعت شویم، می‌باید به سوی صنایع نوین برویم. البته خصوصیات ذاتی صنایع نوین، مانند اثربخشی بالا در توسعه، و افزایش بهره‌وری سایر صنایع، ارزش افزوده بالا و مغزبر بودن، از دلایل اساسی دیگر توجه به این صنایع می‌باشد. به عبارت دیگر، همان گونه كه قبلاً گفته شد، برای توسعه درآمد صنایع مبتنی بر مزیت طبیعی در كشور، كه می‌توانند برای سالیان متمادی منبع درآمدی لازم جهت توسعه اقتصادی را فراهم آورند، نیازمند توسعه صنایع نوین، كه در حال حاضر بیشترین ارزش افزوده صنایع مبتنی بر مزیت طبیعی، متكی بر كاربرد این صنایع می‌باشد، هستیم. در مجموع می‌توان گفت که توسعه صنایع نوین، یك الزام است نه یك انتخاب.

بر اساس منحنی دوره عمر تکنولوژی و همچنین ساختار تولید، صنعت را می‌توان به چهار بخش تقسیم نمود که عبارتند از :

- صنایع با تکنولوژی پایین

- صنایع با تکنولوژی متوسط

- صنایع با تکنولوژی بالا

- صنایع مبتنی بر مزیت طبیعی

بررسی صادرات كشورهای مختلف جهان در دو دهه گذشته نشان می‌دهد كه:

- بیشترین نرخ رشد، متعلق به صنایع مبتنی بر تکنولوژی بالا است، و کشورهای در حال توسعه شرق آسیا نقش مهمی در این افزایش ایفا نموده‌اند.

- سهم صنایع نوین از کل صادرات جهانی از ۴/۱۷ درصد در سال ۱۹۸۵ به ۸/۲۵ درصد در سال ۱۹۹۸ ، افزایش یافته است و این در حالی است که، از سهم سایر بخشها علی‌الخصوص صنایع مبتنی بر مزیت طبیعی، کاسته شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.