چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

نسبت جامعه شناسی ورزش و جامعه شناسی اوقات فراغت



      نسبت جامعه شناسی ورزش و جامعه شناسی اوقات فراغت
سید مهدی آقاپور

بر آسایش و رفاه عمومی می باشد.

جامعه شناسی ورزش علمی است که از زمینه ها و کارکردهای ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک پدیده و نهاد اجتماعی و تحولات و پیامدهای آن در ارتباط با سایر نهادهاو پدیده های اجتماعی بحث می کند. پدیده اجتماعی ورزش دارای خصوصیاتی چون ارتباط و همبستگی, پهنا و گستردگی , ابهام و پیچیدگی و حامل و ناقل ارزشی در زندگی جمعی انسانها می باشد. (آقاپور-1368)

اهداف عمده جامعه شناسی ورزش عبارتند از:

    مطالعه ارتباط متقابل ورزش با نهادهای دیگر اجتماعی نظیر اقتصاد و سیاست و تعلیم و تربیت و مذهب
    بررسی زمینه های فرهنگی و اجتماعی موثر بر تحولات و تغییرات ورزش در جامعه
    شناخت کارکردها و پیامدهای اجتماعی ورزش نظیر سازگاری, رقابت , برخوردها

این موضوعات از طریق بکارگیری نظریه های عمده در جامعه شناسی نظیر مکتب کارکردگرایان, مکتب تضادگرایان و مکتب انتقادگرایان مورد مطالعه قرار می گیرد (کواکلی – 1976) این مکاتب به ترتیب بر جنبه های مثبت , جنبه های منفی, و نقد و ارزیابی ورزش تاکید می کنند. [1]

جامعه شناسی ورزش از مطالعات مربوط به اوقات فراغت (یک بخش عمده آن ورزش و تماشاگری ورزش می باشد) سودمندی این زمینه را برای جامعه شناسی ورزش ثابت می کند. در این راستا اثر تورستین و بلن[2] تحت عنوان «طبقه تن آسا» ژوفی دومازویه [3] تحت عنوان «به سوی یک تمدن فراغت» اطلاعات اساسی و نظرات آموزنده ای در اختیار قرار می دهد (ریمون توماس- 1983)

[1] - Jay g. Coacley

[2] - Thorstein Veblen

[3] - Joffer Domagedier

* زمینه اجتماعی فراغت

اصولا گرایش انبوه مردم به ورزش یا تماشای مسابقات ورزشی در استادیومها یا پای صفحه تلویزیون ناشی از افزایش اوقات فراغت دستاورد تمدن صنعتی حاضر می باشد. در قرن 19 ساعت کار طولانی و پرزحمت , متوسط دستمزدها بسیار پایین و شرایط بهداشتی محیط کار بسیار بد بود ضمن آنکه تکنولوژی و افزایش شدید تولید و در نتیجه کاهش ساعات کار و راحت بودن آن وارد «تمدن فراغت» شده ایم که البته وضع ملل کم توسعه و جهان سومی کاملا فرق می کند.

مراد از این اصطلاح این است که نه فقط افراد از ساعات فراغت بیشتری بهره مند می شود, بلکه فراغت از آنجا که برای ارتقاء سطح فرهنگی کل جمعیت و هر یک از اعضاء به کار گرفته نمی شود خود یک مساله شده است, سازمان تجاری اوقات فراغت وسعت فوق العاده ای یافته و بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادی محسوب می شود بویژه با توجه به مبالغ هنگفتی که در ورزشهای مختلف حرفه ای و خصوصی, رقابت های ورزشی, ساخت فیلمهای سینمایی, احداث سالنهای مختلف, توریسم و جهانگردی و غیره صرف می شود اینک جامعه مصرفی یتا حدود زیادی به جامعه معرف فراغت تبدیل شده است (گی روشه- 1967)

کاهش ساعات کار و افزایش ساعات فراغت با توسعه صنعتی و اقتصادی و جایگزینی ماشی به جای انسان رابطه ای مستقیم دارد گزارش رشد اقتصادی امریکا در سال 1967 توسط شورای عالی اقتصاد امریکا نشان می دهد که در مدت 69 سلل از 1890 تا 1959, متوسط ساعات کار مردم از 100 ساعت در هفته به 60 ساعت کاهش یافته و این روند با سرعت ادامه دارد.

به طور مسلم, موقعیت فراغت در جوامع مختلف از نظر کمی و کیفی در حال تغییر کلی می باشد و این تحول در جهت طبقات مختلف اجتماعی متنوع می گردد. ساعات آزاد در پایان کار روزانه و یا تعطیل آخر هفته و یا در طول تعطیلات فراغت کرد و سابق مخصوص برگزیدگن و طبقات برتر جامعه بود در حال حاضر در اکثر کشورها صورت نوینی یافته و مبدل به حق شناخته گردیده و افزایش ساعات فراغت مورد مطالعه تقرییبا همه قرار گرفته است و عدم تساوی فراغت در گروههای اجتماعی از بین رفته است.

البته در نگاهی عمیق تر در مییابیم که طبقات بالا همچنان به لحاظ میزان و نحوه گذران اوقات فراغت از امتیازات تبعیض گونه ای برخوردارند که ناشی از ثروت و قدرت سیاسی آنها در جامعه می باشد. در مجموع اوقات فراغت توده های بزرگی از کارکنان در حال افزایش است. از نظر ژان فوراسیته در حوالی سال 1985 انسان فقط 30 ساعت در هفته کار می کند یعنی 40 هفته در سال و 35 سال در زندگی این فرد به طور متوسط 40000 ساعت کار خواهد کرد چرا که عمر توسط بشر به علت پیشرفتهای بهداشتی و پزشکی به 80 سال خواهد رسید با کم کردن ساعات خواب و خوراک باز هم 37000 ساعت در اختیار خواهد داشت. (کازنو- 1970)

* جامعه شناسی اوقات فراغت

این زمینه های اجتماعی و پیامدهای بعدی آن موجب شکل گیری جامعه شناسی اوقات فراغت شده است که با جامعه شناسی ورزشی دارای موضوعات مشترک بوده و از یافته های یکدیگر استفاده می کنند. جامعه شناسی فراغت عبارتست از تحقیق در چگونگی صرف کردن اوقات بیکاری در جامعه ها, گروهها و قشرهای مختلف اجتماعی که خود بین سیر تحول جوامع بشری از قرنها تلاش سخت معیشتی به جامعه مبتنی بر آسایش و رفاه عمومی می باشد.

در این جامعه فراغتی بشر می تواند به جای هشتاد ساعت کار پر زحمت در هفته, با چهل ساعت کار آسان تر آسایش خویش را فراهم آورد و به قول فوبراستیه تقریبا به چهل هزار ساعت در طول یک عمر کاهش یافته و حظی شایسته از مواهب زندگی ببرد و به جای تکاپوی تولید به تمنای مصرف کوشش کند.

لفظ فراغت Leisate از ریشه لاتینی Licere به معنای مجاز بودن گرفته شده و در برابر کار قرار می گیرد ولی تعریف آن بدون توجه به مجموعه حیات اجتماعی , سطح منزل , شیوه زندگی و مدلهای اجتماعی و فرهنگی ممکن نیست همچنین رابطه ای نزدیک بین اشکال کلی تولی, سازمان اقتصادی و شیوه های توزیع عادلانه درآمدها, مدت و کیفیت گذراندن اوقات فراغت وجود دارد.

اوقات فراغت فقط زمان آزاد شده از بارکار نیست بلکه فعالیتی است غیر اجباری (آلن بیرو- 1966)[1] در فرهنگ لیتره فرانسوی, واژه فراغت, فرصت و زمانی است که پس از انجام کار و شغل روزانه باقی می ماند. در زبان فارسی این لغت مترادف, با تفریح و تحصیل شادی و برای رفع ملال و خستگی ناشی از کار و تجدید قوا و نیز پداختن به امور فرهنگی و هنری و ذوقی نیز بکار می رود. دومازویه گذراندن اوقات فراغت را به سه ویژگی رفع خستگی, سرگرمی و تفریح و بالاخره فعالیتهایی که به رشد و شکفتگی شخصی یاری می کند و موجب ازدیاد معلومات و یا پرورش استعدادهای دیگر فرد می شود مشخص می کند.

در تعریف او فراغت مجموعه فعالیتهایی است که شخص پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شغلی و خانوادگی و اجتماعی با میل و اشتیاق بدان می پردازد و غرضش استراحت, تفریح یا توسعه دانش خود بدون توجه به اهداف مادی و به کمال رساندن شخصیت خویش یا به ظهور آوردن استعدادهای خلاقیت و بالاخره بسط مشارکت آزادانه در اجتماع می باشد.

مشخصات اساسی فراغت در جهان کنونی عبارتند از:

    به طبقات ممتاز و مقتنم اختصاص نداشته و به طبقات دیگر تعمیم یافته و با توسعه تکنولوژی گسترش و افزایش یافته است.
    با پیشرفت جوامع , گذراندن اوقات فراغت از حالت خودمانی و خانوادگی بدرد آمده و جنبه رسمی و تجاری پیدا نموده و سازمانهای فراوانی در این زمینه ظهور کردند.
    کاربرد روز افزون وسایل و لوازم ماشینی چون اتومبیل , رادیو و تلویزیون که نقش بزرگی دارند
    مطلوبیت و اهمیت مستقل آن در حیات فردی و اجتماعی و حمایت قانون, برنامه ریزی و حرفه ای بودن آن (جمشید بهنام – شاهپور راسخ 1348)

* ابعاد اوقات فراغت

میزان فعالیت دولتها و دستگاههای مسئول در برنامه ریزی و هدایت اوقات آزاد نشان دهنده بعد سیاسی خاص آن می باشد. کارآترین و پرکارترین فعالیتهای انسان می تواند در این اوقات صورت پذیرد. چگونگی رفتار انسان در هنگام فعالیت دقیقا قابل شناخت نمی باشد مگر آنکه در چارچوب ساختار ارزشی و اجتماعی تحلیل شود لذا هر تحقیق در این زمینه و برنامه ریزی برای آن باید با اجماع دانشمندان رشته های مرتبط صورت گیرد که روانشناسی اجتماعی از مهمترین آنهاست.

انسان جدید از کودکی مستقیما به بزرگسالی نمی رسد و عالیترین هدفهای انسانی در همین مقطع قابل تحقق است. با استفاده از تکنیک بودجه زمان در مطالعه می توان تصویر جامع فعالیتهای انسان را در چارچوب زمان نشان داد و برای آن برنامه ریزی نمود. گذران اوقات فراغت به صورت فعال یا منفعل با سایر ارکان اجتماع ارتباط متقابلی دارد. تجاری شدن اوقات فراغت و دخالت سازمانها در زندگی خصوصی افراد قابل توجه است که عواملی چون جدایی کار از فراغت شیوه های جدید رفاه مادی پیدایش تکنولوژی جایگاه مستقل, عرف و عادت شدن در پیدایش آن موثر می باشند.

این فرایند کنترل و هدایت اصولی را برای کاهش پاتولوژی ضروری می سازد. البته رعایت آزادی افراد و فراغت حقیقی آنها هرگز قابل چشم پوشی نیست و از هرگونه فشاربرنامه ای باید پرهیر نمود آموزش گذران اوقات فراغت و سودمندی و سالمسازی آن با فعال سازی آزادانه و با انگیزه و فراهم آوردن امکانات و تنوع دستیابی به برنامه ها نقش موثری در هدایت صحیح آن دارند و به صورت غیر آشکار از آسیبهای احتمالی جلوگیری می کند (باقر ساروخانی – 1370)

در مطالعات جامعه شناسی اوقات فراغت باید ابعاد و زمینه های زیر را در نظر گرفت.

    پاسخگویی به نیازهای فردی مانند استراحت, رفع خستگی , تفریح, سرگرمی و تفنن, توسعه استعدادهای شخصی و اجتماعی, بازی در ضمن آفرینندگی و تعالی بدون اهداف مادی , جشن و شادی و استفاده جمعی
    کارکردهای فرهنگی و آموزشی و تعالی در ابتکار, خطرجویی و استقلال فرد
    اشکال و انواع گذران اوقات فراغت فعال یا منفعل , فردی یا گروهی یا خانوادگی و غیره
    توجه به تکنولوژی جدید و وسایل ارتباط جمعی و تاثیر آنها بر اوقات فراغت
    اطلاعات و آمار اجتماعی و حرفه ای گذران اوقات فراغت با توجه به طبقات اجتماعی و درآمد آنها
    ارتباط متقابل اوقات فراغت با دیگر کارکردهای حیات اجتماعی و شغلی افراد و هماهنگی آنها
    پیامدهای فرهنگی و اخلاقی, ارزیابی آداب و رسوم سنتی, سلسله مراتب ارزشها و اخلاقیات و تغییر آنها
    پیامدهای تعمیم گذران اوقات فراغت و مسائل اجتماعی همراه آن
    چگونگی کنترل و نظارت بر گذران اوقات فراغت و مدلهای آن و تعیین هدف شخصی و اجتماعی
    پیامدهای اقتصادی گذران فراغت, زمان غیر مولد, افزایش مصرف و نیازهای بعدی آنها (آلن بیرو- 1966)

باید توجه داشت که با توسعه وسیع اوقات فراغت و گذران آن در جوامع جدید هنوز تمام ابعاد و پیامدهای آن شناخته نشده است.