یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

دختران جوان و آسیب‏های فراغتی



      دختران جوان و آسیب‏های فراغتی
مريم شهيدي زندي

بخش اول
چکیده  

تحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی فعالیتهای فراغتی دختران جوان ، به ویژه عوامل موثر آسیب زا شدن اوقات فراغت دختران جوان پرداخته است .چارچوب نظری این تحقیق عمدتا با الهام از دیدگاه کنش گرایی و آرای بوردیو تدوین شده است. جامعه آماری این پژوهش دختران دانشجوی تهرانی مقطع لیسانس  دانشگاه تهران در سال 86-1385 بوده و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام گرفته است. براساس مدل نظری و نتایج نهایی، متغیرهای مستقل را در دو گروه ویژگیهای فردی و شرایط خانوادگی می‏نوان جای داد. از میان متغیرهای فردی ارزش ها و نگرش ها، سبک خرید و مصرف، نوع استفاده از رسانه و میزان پایبندی به دین، بر نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر داشته‏اند. از میان عوامل خانوادگی، وجود نظارت  و ارتباط عاطفی در خانواده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده برنحوه گذران اوقات فراغت تاثیری نداشته است. اما میزان اطلاع خانواده تاثیر قابل توجهی بر نوع گذران اوقات فراغت داشته است.   براساس تحلیل های رگرسیونی میزان اطلاع خانواده از نحوه گذران فراغت»، و ارزشها و نگرش‏های فرد بیشترین تاثیر را بر نحوه گذران فراغت نشان داده اند .  این نتایج احتمالا ناشی از آن است که امروزه دراجتماعی شدن افراد از تاثیر خانواده کاسته شده و سایرنهادهای اجتماعی از جمله رسانه های جمعی تاثیر بیشتری بر نگرش و رفتار فرد بر جای می گذارند در نتیجه در نحوه آسیب‏زا‏شدن اوقات فراغت دختران جوان، رسانه‏ها ، فرهنگ و سبک زندگی غربی که دایما از طریق مدها  و کالاهای فرهنگی  غربی تبلیغ می شود تاثیر تعیین‏کننده‏ای بر جای می‏گذارد.  

واژگان کلیدی: اوقات فراغت، ارزشها و نگرشها، میزان پایبندی به دین ،خودپنداره، سبک خرید و مصرف ، میزان اطلاع خانواده از نحوه گذران فراغت،  میزان ارتباط عاطفی در خانواده، میزان کنترل و نظارت خانواده.   



1-    مقدمه
        فراغت در معنای جدید آن پدیده ای است ‌تازه که در اثر صنعتی‏شدن و شهر نشینی بوجود آمده و آن را نمی‌توان با بیکاری قرون گذشته مقایسه کرد. در این معنا اوقات فراغت  زمانی است که در آن شخص آنگونه که می‌خواهد عمل می‌کند و در آن الزامی وجود ندارد در نتیجه با نوعی طیب خاطر و رضایت سپری می‌شود . از این رو اوقات فراغت را می‌توان مهمترین و دلپذیرترین اوقات انسان دانست این اوقات ممکن است که برای عده‌ای متضمن تعمق و تفکر و ساختن و ابداع باشد و برای عده‌ای بیشتر شامل بازآفرینی قوای جسمی و روانی و برای برخی دیگر صرفا شامل سرگرمی و تفریح باشد.
         فعالیتهای اوقات فراغت امروزه از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی از آن به مثابة آیینة فرهنگ جامعه یاد می‌کنند به این معنی که چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه تا حد زیادی معرف ویژگیهای فرهنگ آن جامعه است. با ارتقاء ارزش فراغت ارزشهای مارکس و ریکاردو در زمینه اهمیت کار و جایگاه تولیدی در شکل دهی به شخصیت و هویت انسان کمرنگ شده است. در گذشته فراغت کم و بیش با بیکارگی و بی‌مصرفی همراه بود و مادر تمام شرها محسوب می شد. اما امروزه فراغت مبنای یک اخلاق جدید مبتنی بر نیک بختی است کسیکه از اوقات بیکاری خود استفاده نمی‌کند یا نمی‌تواند از آن بهره‌مند شود دیگر کاملاً ‌انسان شمرده نمی‏شود بلکه موجود عقب مانده‌ای میان حیوان و انسان به شمار میآید (اسدی به نقل از دو مازیه، 1352: 26).
       در هر حال انسان به علت تفاوت ماهویش با سایر موجودات حتی در ساده‌ترین اشکال زندگی به فرصتی خارج از زندگی روزمره‌اش نیاز دارد تا در این فرصت بسیاری از کنجکاویها، تنوع طلبیها و نیازهایش را ارضا کند و این فرصت که آن را زمان فراغت می‌گوییم در بازپروری انسانها نقش به سزایی دارد.  در گذران اوقات فراغت ،‌ سن ، طبقه اجتماعی- اقتصادی،‌گرایش مذهبی و ‌جنسیت باعث ایجاد مرزبندی ها و تفاوت‏هایی می‌شود دراین میان بنظر می‌رسد سن بر نحوة گذران اوقات فراغت افراد مختلف تاثیر مهمی دارد.از آنجایی که در جامعه ما نسبت جوانان بالا است در مورد این قشر جنبه های آسیبی هم بیشتر مطرح می‌گردد. به همین علت در این پژوهش سعی ما بر این بوده که نحوة گذران اوقات فراغت دختران جوان  را  با  با تأکید بر عوامل آسیب‌شناختی آن، مورد بررسی قرار دهیم.

2-    طرح مسئله
پژوهشهای انجام شده در ایران حاکی از این مطلب است که بسیاری از موارد شدید انحرافات در میان جوانان نتیجه فقدان برنامه‌ریزی صحیح جهت گذران اوقات فراغت بوده است(سلگی، 1374؛ 3)
    اگرچه انحای گذران اوقات فراغت ثابت نیست و بسته به شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوت است اما  به دلیل خصایص ویژة دوره جوانی  در میان جوانان معمولا با آسیبهای بیشتری همراه است. افزایش سالهای تحصیل، و دیررسی ورود انسان به بازار کار و افزایش سن ازدواج، دوران خاصی را در زندگی انسانها پدید آورده که جوانی خوانده می‌شود. انسان جدید از کودکی مستقیماً‌به بزرگسالی قدم نمی‌گذارد بلکه دوره‌ای در زندگی او رخ نموده است که با فقدان یا قلت مسئولیت پذیری مترادف است و در آن اوقات فراغت سهم بزرگی یافته است. در این دوران گاه رفتارهایی از فرد سر می‌زند که از سوی جامعه توصیه و تجویز نمی‌شود و بعضاً نیز رفتارهای انحرافی تلقی می گردد. در بین رفتارهای فراغتی بر حسب عواملی مانند سن، جنس، طبقه اجتماعی و سبک زندگی می‌توان رویه‏هایی را مشاهده کرد که الگوهای فراغتی افراد را تشکیل می‌دهند. الگوهای فراغتی نامناسب به خصوص در قشر جوان می‌تواند آنها را از چارچوبهای پذیرفته شده در جامعه دور ساخته و آسیبهایی را در این گروه اجتماعی موجب گردد.
   اگرچه نیاز به اوقات فراغت مربوط به یک قشر خاص نیست اما از آنجایی که ایران با میانگین سنی 16 سال (سلگی، 1381: 39) در ردیف جوانترین کشورها است توجه خاص و ایجاد امکانات برای گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌گیری شخصیت آنان و همینطور سازندگی جامعه داشته باشد. تحقیقات متعدد در این زمینه نشان می‌دهد که رواج انواع تفریحات انحرافی بواسطه کمبود امکانات تفریحی و عدم آگاهی و عدم برنامه‌ریزی و اجرای صحیح سیاستهای اجتماعی و اقتصادی، جوانان را به سوی فعالیتهای ناسالم سوق می‏دهد و ممکن است مبنایی برای بروز کج روی در این قشر فراهم آورد(همان:39)
   با توجه به مطالب فوق و با توجه به این که دسترسی گروههای مختلف اجتماعی به فضاها و امکانات فراغتی یکسان نیست در این پژوهش به تبیین جامعه شناختی فعالیتهای فراغتی دختران دانشجو و شناسایی عوامل موثر در آسیب زا شدن آن پرداخته ایم. دانشگاه آخرین مرکز تحصیل رسمی است که می‌تواند افراد را به فراگیری مهارتهای زندگی( اعم از کار و فراغت) تشویق کند و یکی از نقشهای نهادهای آموزشی، پرورش مهارتهای دانشجویان برای گذران اوقات فراغت است. از این رو مطالعه چگونگی اوقات فراغت دانشجویان به لحاظ میزان توجه به این نیاز ومهارت و تحقق آن در این افراد دارای اهمیت بیشتری است.
    از طرف دیگر، تحلیل جنسیتی اوقات فراغت به ما کمک می‌کند تا بتوانیم نیازهای خاص فراغتی دختران جوان را بر اساس مقتضیات روحی، روانی و جسمانی آنان شناخته و جنبه‌های آسیب شناختی اوقات فراغت را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. در این راستا در نظر داریم تا در پایان تحقیق فوق به پرسش زیر پاسخ گوییم:
  اوقات فراغت دختران جوان چگونه سپزی می شود وتحت تأثیر چه عواملی قرار دارد و آسیبهای احتمالی ناشی از آن کدام است؟
برای پاسخ کامل‌تر به پرسش اصلی تحقیق  پرسشهایی به عنوان زیر مجموعة پرسش فوق مد نظر قرار گرفته که عبارتند از:
1.    فراغت در ذهن دختران مورد مطالعه ما اساسا چه معنایی دارد؟
2.    میزان فراغت  دختران مزبور چقدر است و آن را چگونه سپری می کنند؟
3.    آیا در فراغت این دختران  جنبه های آسیب زا وجود دارد ؟
4.    عوامل فردی و اجتماعی موثر بر فراغت دختران مورد مطالعه کدام است؟
5.    چه عواملی بیشترین تاثیر را بر نحوه گذران اوقات فراغت دختران بر جای می‏گذارد؟

3-    ضرورت و اهداف تحقیق
بدون تردید زمانی که از اوقات فراغت صحبت می‌شود سخن از ارزشمندی این اوقات است زیرا اوقات فراغت بستر مناسبی است برای رشد شخصیت و اعتلای وجود و یا زمینه همواری است برای بروز اختلالات رفتاری، انحرافات اخلاقی و بزهکاریهای اجتماعی . اوقات فراغت ، علاوه بر بالا بردن استانة تحمل فرد به او فرصت تفکر دربارة آنچه گذشته و آنچه در پیش رو دارد را می‌دهد و از این لحاظ سبب تصمیم‌گیریها و برنامه‌ریزیهای دقیق همراه با تأمل است
   امروزه به علت اهمیت و آثار سازنده و مثبتی که در نتیجه بهره‌وری مطلوب از اوقات فراغت در زمینه های مختلف وجود دارد، این امر مورد توجه خاص صاحبنظران و دست اندرکاران نظام و تربیت و مسئولان و برنامه ریزان امور فرهنگی قرار گرفته است و از طرف دیگر دید متفاوت انسان امروز به مقوله کار و فراغت، فراغت را به امری مهم تبدیل نموده که در برنامه ریزی دولتها از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
    انسان امروزی، در بودجة خانوادگی خود سهم بیشتری به اوقات فراغت اختصاص می دهد به نظر دومازیه در قرن بیستم، فراغت رفته رفته، نه تنها به عنوان حق فرد، بلکه به عنوان یک ارزش تثبیت شده است و «احساس فقیر شدن» هنگامی به افراد دست می‏دهد که در زمینه اوقات فراغت،«نیازها» سریعتر از «میزان رضامندی» آنها افزایش یابد(اسدی به نقل ازدومازیه،1352،26).
     دولتها در زمینه اوقات فراغت باید امکاناتی را برای افراد فراهم کنند و گرنه افراد خود از طرقی که همواره به نفع جامعه نیست راه¬حلهایی پیدا خواهند کرد. بنابراین سیاست فرهنگی باید موجب ایجاد وسایل سودمند گذران اوقات فراغت و راهنمایی مردم برای انتخاب آزادانه آن وسایل باشد. و در این میان، باید ذوق و عادات مردم را نیز در نظر داشت. یکی از مشکلات جوامع فعلی فراهم آوردن وسایل تفریحات سالم و کافی است، با اینکه فقدان وسایل تفریحی به هیچ وجه علت منحصر بفردکجروی نیست اما به عنوان یکی از عوامل آن محسوب می شود تحقیقات متعدد نشان داده است:
رواج انواع تفریحات انحرافی در بسیاری از کشورها از نداشتن امکانات مناسب تفریحی، عدم آگاهی، نداشتن برنامة صحیح و نیز سیاستهای اجتماعی و اقتصادی نادرست در این زمینه نشات گرفته و موجب شده بسیاری از نوجوانان و جوانان به سوی فعالیتها و تفریحات ناسالم کشیده شوند (سلگی، 1374 : 3) طبیعی است که نیاز به اوقات فراغت مربوط به قشر خاصی نیست و از طرفی ذخیرة اطلاعات افراد می تواند مرزبندیهای بیولوژیکی را محو کند اما چون جنبة آسیبی در قشر جوان جامعه بیشتر بوده و جمعیت جوان کشور ما از اکثریت قابل توجهی برخوردارند هدایت و ایجاد امکانات برای گذران اوقات فراغت جوانان و نوجوانان از اهمیت ویژه¬ای برخوردار بوده و در سازندگی جامعه نقش به سزایی دارد. در واقع فعالیتهای فراغتی برای یک جوان محلی برای آزمون و خطا و تجربه اندوزی است و او را برای ورود به اجتماع و مسئولیت پذیری در آینده آماده و مجهز می سازد. طبق بررسیهای جامعه شناسان رخ دادن بزهکاریها و کج رویها در اوقات فراغت بیش از اوقات کار است پس باید اوقات فراغت برای جوانان طوری طراحی شود تااز بروز موارد آسیب زا جلوگیری به عمل آورد.
  در ایران پژوهشهای انجام شده حکایت از آن دارد که بسیاری از موارد شدید انحرافات در میان جوانان نتیجه بی¬برنامگی جهت گذران اوقات فراغت است. ساروخانی(1377 : 194) می گوید: هیچ انحرافی فارغ از نحوة گذران اوقات فراغت جوانان نیست هنگامی که زمان فراغت باخلاء مواجه می شود یعنی جوان سرگردان باقی می ماند و راهی برای گذران زمان آزادش نمی یابد، راهها و شیوه های غیرمتعارف بسیاری در برابرش باز می شوند. بنابراین هیچ جامعة سالمی نمی تواند نسبت به زمان آزاد اعضایش بی‌تفاوت باقی بماند. بی‏توجهی، بی‏تفاوتی و عدم احساس مسئولیت نهادهای حکومتی و خانواده نسبت به نیازهای فراغتی جوانان موجب می شود که جوانان تصور کنند جامعه نسبت به آنها بیگانه و بی‏توجه است از این رو تصورشان دربارة خانواده و جامعه با بدبینی و احساس تنهایی توأم می‏گردد در این شرایط ممکن است از طرق مختلف به فعالیت‏های فراغتی آسیب‏زا کشیده شوند.
     از طرف دیگر بنظر می رسد دختران جوان به علت وضعیت خاص بیولوژیکی، اجتماعی و عرفی جامعه ایران نیاز به یک سری برنامه های فراغتی متفاوت از برنامه های فراغتی پسران داشته باشند. خستگی و افسردگی، علاوه بر کاهش کارایی در محیط کار و تحصیل، باعث تخریب روابط انسانی چه در حوزة اجتماع و چه در حوزة خانواده می‏شود. کمبود یا نبود فعالیتهای فراغتی و تفریحی مطلوب زنان و دختران جوان به این مساله دامن می‏زند.
زنان دارای نیازها و علائق خاص خود هستند. شاید یکی از علل مهم تفاوت الگوهای زندگی زنان و مردان و از جمله گذران اوقات فراغت آنان ناشی از تفاوت روحیات زنان و مردان باشد.
نگاهی به وضعیت کنونی زنان در ایران، حاکی از آن است که آنان در عرصه های مختلف سعی کرده اند تا توانایی‏های خود را نشان دهند. افزایش چشمگیر ورود دختران به مراکز آموزشی عالی در سالهای اخیر نشان دهنده این واقعیت است. دختران جوان امروز که زنان آینده ایران ما هستند چه در نقش‏های خانوادگی و چه در نقشهای اجتماعی درکنار آموختن و کار و تلاش، نیازمند اوقات فراغت برای تجدید قوا هستند و پژوهش در این زمینه اوقات فراغت این قشرمی تواند چند و چون و کاستی‏های احتمالی را در این زمینه روشن سازد .



4-    چارچوب نظری
شهر تهران به عنوان یکی از کلان شهرهای جوامع در حال توسعه در دهه‌های اخیر شاهد تحولات سریع و چشم‌گیری در همه ابعاد خود بوده است در این کلان شهر رو به توسعه ما همراه با تغییر در سبک و شیوة زندگی، شاهد تغییر در رفتارهای فراغتی نیز هستیم. اوقات فراغت و رفتارهای فراغتی ناشی از آن، بخشی از سبک زندگی مردم را آشکار می‌سازد و وابسته به مقوله‌هایی نظیر جنس، سن و طبقه اجتماعی بوده و در دو حوزة درون و بیرون از منزل قابل گذراندن هستند (خزائی، 1386: 11).
     اوقات فراغت رابطه نزدیکی با ارزش ها و نگرش های افراد دارد، معمولا فرد در اوقات فراغت خود کاری را که دوست دارد انجام می دهد و از این طریق شخصیت خودرا شکل داده و آن را ابراز می کند. بنابراین هم ارزش ها و هم توانایی های فرد از طریق  اوقات فراغت او نمایان می شود. از این رو می توان نتیجه گرفت که چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرف فرهنگ آن جامعه است.(صیادی فر,8:1385)
   درمفهوم فرهنگ توده ها فرض بر این استوار است که توده ها در برابر فرهنگی که آن رادر زندگی روزمره شان  باز می نمایانند مسئولیت دارند یعنی این فرهنگ به اولویتهای ارزشی  توده ها بستگی دارد.(استریناتی,94:1384) به عبارتی فرهنگ توده ای همان فرهنگ عامه است که با شیوه های صنعتی تولید به جمعیت انبوه مصرف کننده عرضه می شود.آنچه به این بحث مربوط می شود مفهوم خاص پیام گیران در فرهنگ توده ای است که جمعی  ازمصرف کنندگان منفعل هستندکه درمقابل نفوذ موثر تبلیغات آسیب پذیر بوده وغالبا  فریب فرهنگ ساختگی و مصرفی را می خورند .(استریناتی,35:1384و33) معدودی از افراد منتخب وروشن بین می توانند با استفاده از تجارب فکری و فرهنگی خود از این فرهنگ فاصله گرفته در مقابل قدرت شیوه های فرهنگ مصرفی مقاومت کنند.(استریناتی,111:1384)
اهمیت یافتن تمایزها، رتبه بندیها و هویتهای اجتماعی ناشی از الگوهای مصرف در دورة اخیر مدرنیته، این گرایش غالب را در بین برخی از صاحبنظران بوجود آورده که آنها را بواسطة اشکال فرهنگی و موقعیت اجتماعی در یک رابطه تعاملی تبیین کنند. "بوردیو" و "وبلن" از تئوری پردازان به نام این گرایش هستند.
   به نظر" بوردیو" موقعیت های اجتماعی مشابه، ذائقه ها و سبک های زندگی مشابهی را می‌آفریند و برعکس الگوهای مصرف فرهنگی، طبقات اجتماعی مختلفی را باز تولید و نشانه‌گذاری می‌کند. این موقعیت اجتماعی، مبتنی بر میزان بهره‌مندی فرد از سرمایه اقتصادی و فرهنگی است درجه دسترسی به منابع مادی (سرمایه اقتصادی)و منابع فرهنگی ( شامل سطح تحصیلات ومیزان و نحوه استفاده از کالاهای فرهنگی) سهم سرمایه یک فرد را تعیین می‌کند و از آنجاکه دسترسی به این منابع در میان افراد بطور برابر توزیع نمی‌شود یک سلسله مراتب اجتماعی از گزینه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی عامه پسند و نخبه پسند ظهور می‌کند بطوریکه می‌توان با ملاحظه ذائقه افراد، طبقه اجتماعی آنها را حدس زد (شکوری، 1385 : 4)
    در مورد نظریات مصرف دیدگاههای گوناگونی وجود دارد که دیدگاههای "پیربوردیو" و "وبلن" در جامعه شناسی مصرف بر پایه طبقات اجتماعی استوار است آنها کوشش مصرف کننده به مصرف کالاها را برای نشان دادن تمایز اجتماعی ارزیابی می‌کنند "وبلن" اعتقاد دارد مصرف کننده برای تشخص و احترام و منزلت اجتماعی است که مصرف می‌کند وی عقیده دارد، مصرف راه نشان دادن موقعیت اجتماعی و ثروت است و این کار از طریق مصرف تظاهری یا "اوقات فراغت تظاهری" انجام می‌شود (وبلن، 1383: 611-110).
   نظریه پردازن جدید معتقدند شیوه های جدیدزندگی ومصرف، درشکل‏دهی به اوقات فراغت وهویت اشخاص نقش مهمی دارد. برای مثال فدرستون(Featherstone ) در این زمینه می گوید فرهنگ مصرف مشوق نفوذ فرهنگ زیبایی گرایی در امور روز مره زندگی است وطبق نظریه گیدنز در دوره تجدد، زندگی شخص به پروژه ای باز تابی تبدیل می شود که طی آن شخص باید دائما در پرتو معیارها و ارزش های مدرن، در زندگی روزمره خود از میان شیوه های گوناگون زندگی و مصرف دست به انتخاب بزند واز این طریق خود وهویت خویش را ایجاد و بازنمایی کند.(لس هی وود.1380:  384 (
   یکی از عرصه های مهم زندگی و مصرف در دنیای جدید عرصه فراغت است زیرا با سبک زندگی و مصرف و انتخاب دلخواهانه رفتارها ارتباط  تنگاتنگی دارد و جنسیت یکی از تقسیمات اصلی دنیای فراغت است که به عنوان خط تقسیم کننده در اجتماع، نقشی دائمی و همیشگی بازی می‌کند و تاثیر آن بوضوح در جنبه‌های مختلف فعالیت های فراغتی به چشم می‌خورد. تمایز در فراغت در دل دیدگاه کلی جامعه درباره جنسیت و جایگاه آن دردنیا قرار دارد وعوامل متعددی در این قشر بندی جنسیتی دخیل هستند، مروری بر تحقیقات انجام شده در داخل کشور نشان داده است که میان تحصیلات و در آمد و نوع شغل با چگونگی گذراندن اوقات فراغت رابطة مستقیمی وجود دارد (برازنده، 1377: 58-  57).  به نظر ابوت و سپسفورد تحلیل پاسخهای زنان مصاحبه شونده اثبات می کند که زنان برای خود نوعی هویت طبقاتی قائلند واین هویت را از روی  شغل خود یا ویژگی های شخصی ودوران دوشیزگی شان مثل خاستگاه طبقاتی(که با شغل پدر تعیین می شود )و سطح تحصیلاتشان بهتر می توان دریافت تا با استناد به شغل شوهر.(ابوت,47:1385)
    پایگاه اجتماعی و چگونگی گذراندن اوقات فراغت زنان و دختران با هم رابطه مستقیم دارد. (Green, 1990:19)  در این زمینه‌، هارگریوز تصریح می‌کند که اشتباه خواهد بود اگر زنان را گروهی همسان پنداریم زیرا نابرابریهای طبقاتی، نابرابریهای جنسیتی را در ورزش و تفریح و اوقات فراغت تشدید می کند(  Hardgraves,1989;137-138)                                                                                                       
مطالعات مربوط به اوقات فراغت دختران جوان نتایج مهمی در بردارد میزان و اوقات فراغت دختران جوان نسبت به پسران تفاوت بسیاری دارد. (Green, 1990; 114) و شاید بزرگترین نقد بر حوزه جامعه شناسی اوقات فراغت همسان پنداری دختران و پسران جوان در این خصوص است (Green, 1990;11)
    دردهه های اخیر برخی دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی سبب شده که زنان ودختران از حصارمحدود خانه وارد فضای عمومی شوند. طبق نظر لس هی وود، طبقه, درآمد و تحصیلات پاره ای از محدودیت هایی راکه جامعه سنتی بر فرصتهای اوقات فراغت زنان تحمیل می کند ، کاهش داده است.(لس هی وود,376:1380) در هر حال این تغییرات,حضورزنان در عرصه ها و فضاهای شهری را اجتناب نا پذیر و نحوه ساماندهی شهری را دگرگون می سازد. با دگرگونی تدریجی سبک زندگی , زنان ودختران جوان برای سلامت , سرگرمی و فعالیتهای فراغتی برون خانگی اهمیت بیشتری قائل می شوند . پژوهشهای اخیر نشان می دهد الگوهای اوقات فراغت دختران جوان شهری به ویژه در اقشار متوسط از شکل انفعالی ودرون خانگی به شکل فعالانه و برون خانگی میل می کند که این موضوع در شهر تهران بیشتر به چشم می خورد .اما با محدودییتهاوموانعی که امروزه برای حضور دختران در غالب فضاهای عمومی شهری وجود داردبنظر می رسد فراغت این قشر می تواند از بیرون به مکانهای سر بسته ای که آسیبهای بیشتری در پی دارد کشانده شود ودر این راستا سیاستهای فرهنگی معطوف به فضاهای فراغتی می تواند گذران فعالانه و خلاقانه و غیر آسیب زای اوقات فراغت دختران جوان را بارور سازد.(رفعت جاه,9:1386,8)
از طرفی تمایل جوامع امروزی به شیوه های زندگی متجددانه و به مدرنیسم غربی به بحرانهای دامنه داری درمیان اقشار وطبقات گوناگون جوامع در حال توسعه دامن می زند دراین میان نقش وانتظارات اززنان ودختران جوامع مذکور شخصیت آنها را دچار نوعی دوگانگی وتضاد درنقش می کندکه می تواند زمینه ای برای بروز آسیبهای مختلف اجتماعی گردد.(محمدی.243:1383)
در تعریف آسیبهای اجتماعی جامعه شناسان به سختی قادرند مرزهای تثبیت شده هنجارهای فرهنگی جامعه را بازگو کنند ولی آنچه مسلم است اگر هنجار پذیرفته شده از سوی جامعه نادیده گرفته شود آنگاه کژ رفتاری بوجود می آید.(ستوده,17:1383) چنانچه در جامعه ای هنجارهای اجتماعی مراعات نشود کجروی و رفتار آسیب زا پدید می آید.(محمدی,21:1383)
در بحث اوقات فراغت آسیبها بیشتر به اعتیادها باز می گردد وبعضی رفتارها تا زمانی که به صورت عادت در نیاید جنبه آسیبی ندارد مثل اعتیاد اینترنتی یا اعتیاد به همراهی همیشگی با دوستان به حدی که فرد را از حوزه های کار و خانواده دور کند.(صیادی فربه نقل از دکتر سعیدی,8:1385)    
       طراحی فضاهای شهری نقش مستقیمی در کنترل پذیری اوقات فراغت دارند و بدین وسیله محیط مناسبی برای گذران اوقات فراغت جوانان بویژه دختران جوان ایجاد می‌کنند، کلارک و کریچر ضمن تأکید بر تفریحات شایسته و در خور دختران جوان، فعالیتهای تفریحی آنان را فعالیتهایی می‌دانند که در زمان و مکان مشخص انجام می‌شود و با نقش های اجتماعی دختران جوان قابل تطبیق است(Clark and Critcher, 1985:160)
امروزه فراغت برون خانگی دختران جوان وتمایل آنها به سبکهای جدید زندگی نشاندهنده دگرگونی ارزشها و پبدایش مسائل هویتی در آنان است و در این برهه امکان حضور سالم و مناسب در این قشر از دختران می تواند بسیاری از آسیبهای شخصیتی و از جمله فراغتهای آسیب زا را در آنان کاهش دهد.از طرف دیگر سیاستهای فرهنگی معطوف به فضاهای فراغتی می تواند گذران فعالانه و خلاقانه و غبر آسیب زای اوقات آزاد دختران جوان را غنی تر سازد(رفعت جاه،1386: 9-7)
     اماگرایشها ودیدگاههای عرفی ، مذهبی حاکم بر جامعه ایران قیودی را برای زنان و دختران در نحوه و مدت گذراندن اوقات فراغت چه خارج از منزل و چه در داخل منزل در بر دارد و این امر در مورد دختران با اعمال صلاحدید خانواده در شکل کنترل دوستان یا تعیین مدت زمان فراغت یا مکان آن اعمال شده و برکنشگری که خودآزادانه به دنبال انتخاب برنامه‌ای برای گذراندن اوقات فراغت خود است تاثیر می‏گذارد و عدم رضامندی ناشی از کنترل‏های افراطی و آمرانه در این زمینه، می‌تواند آسیبهایی را به دنبال داشته باشد (شفیعی، 1383: 153).
   این موضوع مؤید حساسیت بسیار زیاد تاثیر نهاد خانواده بر بحث آسیب زایی اوقات فراغت است، به خصوص که اوقات فراغت در دوران جوانی دارای اهمیت زیادی بوده و جوان مایل به برقراری ارتباط با دیگران، به ویژه همسالان است و اگر نهاد خانواده در این زمان به درستی عمل نکند با اعمال شیوه‏های تربیتی آمرانه و محدودیت زیاد یا با عدم توجه، در هر دو صورت می‌تواندتاثیرات نامطلوب و جنبه‌های آسیبی را در گذران اوقات فراغت جوان باعث شود. (فاضلی‌نیا،1380: 51). دراین زمان هر چه عدم پذیرش والدین نسبت به فرزند زباد باشد یااینکه مراقبت و کنترل والدین افراطی ویا با ناهماهنگی و عدم تداوم همراه باشد و نیز چنان چه محیط خانوادگی با ناسازگاری قرین باشد گرایشهای پرخاشگرانه جوان ونو جوان روبه افزایش می گذارد واحتمال کجرو شدن او فزونی می گیرد.(محمدی,67:1383)
    تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی علل آسیبهای اجتماعی در میان جوانان نشان می‌دهد که بیکاری و نداشتن برنامه برای اوقات فراغت، نداشتن تحرک وفعالیتهای سالم و مورد علاقه جوانان تاثیر بسزایی در گرایش آنها به رفتارهای آسیبی دارد و این جا است که حساسیت برنامه‌ریزی اوقات فراغت جوان از یکسو و نظارت مدبرانه خانواده (والدین) از سوی دیگر به خصوص درجنبه آسیب زایی اوقات فراغت نمود پیدا می‌کند(نوابی نژاد، 1379، 51).
   از آنجایی که علت بسیاری از آسیبهای اجتماعی و جرم وجنایت در شهرهای بزرگ ازهم پاشیدگی کانون خانوادگی است چنین بنظر می رسد که محیط خانوادگی ,تربیت صحیح ونظارت صحیح والدین در پیشگیری از وقوع جرم فرزندان تاثیر گذاراست وشواهد حاکی است به میزانی که خانواده زمان وانرژی بیشتری صرف تربیت فرزند کند اعضای خانواده کمتربه انحراف کشیده می شوند(محمدی.56:1383-55) در این میان مهمترین راههای پیشگیری از انحرافات درونی کردن ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده توسط خانواده است, خانواده با اهتمام به اصول فرهنگی وپایبندی به ارزشهای اخلاقی و دینی می تواند باعث رشد و شکوفایی شخصیت و ایجاد هویت شخصی مستحکم در فرزندان خود شود که این هویت به نوبه خود آنها را در برابر آسیبها وانحرافات اجتماعی مصون خواهد ساخت.(محمدی57;1383,)
   بر پایه نتایج پژوهشهایی در این زمینه واز میان عوامل موثر بر کجروی وآسیبهای اجتماعی دختران جوان, نقش خانواده, شدت وابستگی مذهبی و اجتماعی و فقر اقتصادی و فرهنگی از همه مهم تر هستند.(محمدی,68:1383)  
لذا به طور خلاصه می توان اظهار کرد; : نحوه گذران اوقات فراغت افراد از طرفی با عوامل فردی چون ارزشها و نگرشها؛ خود پنداره و میزان پایبندی به دین واز طرف دیگر  با شرایط خانوادگی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده ارتباط دارد. با توجه به چارچوب نظری فوق پرسشهایی که پاسخگویی به آن در این تحقیق مد نظر است  عبارتند از:
1.فراغت در ذهن دختران مورد مطالعه ما اساسا چه معنایی دارد؟
2.میزان فراغت  دختران مزبور چقدر است وآن راچگونه سپری می کنند؟
3.در فعالیتهای فراغتی دختران جوان چه الگوهای عمده ای وجود دارد؟
4.آیا دراین الگوهای فراغتی جنبه های آ سیب زا وجود دارد؟
5.عوامل فردی موثر بر اوقات فراغت دختران مورد مطالعه کدام است؟
6-  شرایط خانوادگی موثر بر اوقات فراغت دختران مورد مطالعه کدام است؟
7-چه عواملی بیشترین تاثیر را بر آسیب زاشدن اوقات فراغت دختران جوان بر جای می‏گذارد؟

پایان بخش اول –ادامه دارد