سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

هويت قومی و هنر تراجا



      هويت قومی و هنر تراجا
رزمن، پاول و ویزگراو، برگردان پرستو جوزانی

تراشکاری ­ها بر پايه ی معماری در تراجا برای يکصد سال زينت ­بخش ديوارهای موزه­ های سراسر دنيا بود. پيش از آن، هنر وجه کوچک و منفعلی از نشان هويت قومی تراجا بود، اما می­ توانست "جزء فعالی در هويت سياسی … همچنين انتقادی بر تأسيس قومی، مستعمراتی، يا سلسله مراتب سياسی" (Adams 1998: 328–29; see also Adams 2006)  باشد. سدان[1] تراجا از کوهستان سولاوسی،[2] منطقه­ای در اندونزی، در موقعيت چند قومی اندونزی به حاشيه رانده شده است، نه تنها به خاطر شمار اندک افراد و انزوای جغرافيايی، بلکه همچنين برای اينکه آنها، در کشوری عمدتاً مسلمان، مسيحی هستند. منطقه ی تراجا اخيراً برای گردشگران بين ­المللی تبديل به يک مکه شده است، آنها هفت ساعت با اتوبوس سفر می­ کنند برای ديدن معماری جالب و تراشکاری ­های پرجزئيات خانه­ ها و کشتار گاوها که به نظر می ­آيد با مجموعه ی بی ­پايانی از آيين­ های تدفين همراه است. تراشکاری­ روی خانه تراجاها، يا تونگ ­کونن،[3] درج تجسمی از نياکان و درجه ی برتری خانواده ­ای است که آنجا را در دست دارند. اين روزها، راهنمايان غيراصيل گردشگران تراجا اغلب توضيحات جديدی از نقش­ مايه ­ها معرفی می­ کنند، مثلاً نقش ­مايه ی صليب بسيار پيش­ تر از تغيير کيش تراجا استفاده می­ شد، که گفته می ­شود "سند نزديکی مستقيم نياکان آنها ­با مسيحيت" (Adams 1998: 333) را نشان می ­دهد. تعداد کمی از تراشکاری ­ها نماينده ی دوره ی پس از استقلال در انقلاب هستند. يک قطعه تراشکاری جنبش دارالاسلام از زمين­ های کم ارتفاع سولاوسی را، که به دنبال تأسيس يک دولت اسلامی جداگانه بودند، در حال تيراندازی به يک مرد تراجايی نشان می ­دهد. در سال ­های 1960، حکومت اندونزی و کليسای پروتستان تراجاها را به ترک اين نوع خانه­ ها، با تراشکاری ­های پر جزئيات آنها، تشويق کردند، زيرا که اين خانه­ ها نشانه ­ای ديداری از "عقب­ ماندگی" تراجا را نمايش می ­دادند، و اهالی تراجا به نقل مکان به خانه­های ساخته ­شده با بلوک خاکستری تشويق ­شدند (Adams 1998: 337).

اما در سال ­های 1970 و 1980، هم دولت، که گوناگونی محلی را به عنوان اساس هويت ملی اندونزی آغاز به جشن کرد، و هم کليسا موضع خود را تغيير دادند. کليساها تزئينات را با نقش ­مايه­ های تراجا آغاز کردند، و کليساهای جديد با تزئينات تونگ ­کونن در معماری­ خود ساخته شدند، مانند کليساهای نيوايرلند که با مجسمه ­های ملنگان تزيين شده بود. گردشگری اهميت بيشتر و بيشتری يافت، و معماری خانه که در ظاهر نماينده ی قدرت اشرافی بود حالا نماينده ی هويت قومی تراجا شده بود. تصاوير تونگ­ کونن در تزئينات میخانه­ ها و تقاطع ­های رنتپو،[4] پايتخت تراجا، روی تی ­شرت ­ها، طرح خانه ­ها، و جواهرات نقره، آغاز به نمايش کرد. اخيراً تراشکاران تراجا آغاز به توليد لوحه ­های ظريف ديواری، يا نقاشی­ های تراشيده شده کردند، که خود آنها را هنر می­ بينند نه زيورآلات يا صنايع دستی (Adams 1998: 341). مينياتورهای خانه­ های تراجا به شيشه ی جلوی اتومبيل­ ها چسبانده شده که نماد هويت قومی است (Adams 2006: 191ff). اين رسانه ی بيانیِ تازه برای شرح نمادهای اختلاف سياسی به فراوانی استفاده می ­شود. تراشکاری­ ها و نقش ­مايه های تراجا همچنين کم­ کم از يوجانگ پاندانگ[5] سردرآورد، شهر بندری جنوب سولاوسی که به دست مردم باگی[6]­ و ماکاسار،[7] گروه­های قومی رقيب، اشغال شده است. در نتيجه، تغييراتی در مفاهيم و روابط قومی به وجود آمده است. در حاليکه تراجاها پيش ­تر قربانيان مهاجمان باگی-ماکاسار­ها شناخته می ­شدند، رابطه ی آنها از نو آغاز به گفت­ و گو کرد. تراجايی ­ها اين کاربرد نقش ­مايه ­های سنتی خود و معماری خانه را به عنوان يک پيروزی قومی کوچک ديدند، در حاليکه باگی­ ها و ماکاسار ها در اين باره سوءظن داشتند و ضعف­ های قومی مبهمی را احساس می­کردند. حتی دولت اندونزی تصويری از تونگ­ کونن را به کار گرفت، و آن را روی اسکناس­های 5000 روپيه برجسته کرد.

 

Rosman, Abraham & Rubel, Paula G. & Weisgrau, Maxine (2009) THE TAPESTRY OF CULTURE : An Introduction to Cultural Anthropology; New York: Altamira (292-291)

 

 

[1] - Sa’dan

[2] - Sulawesi

[3] - tongkonan

[4] - Rantepo

[5] - Ujung Pandang

[6] - Bugis

[7] - Makassarese