پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
مجله ویستا

آموزش و هدف های آن


آموزش و هدف های آن

آموزش عبارت است از ترتیب دادن محرک ها و انگیزه هایی که به دنبال خود, پاسخ های معینی را ایجاب می کند به این معنی که معلم محرک هایی را ایجاد می کند و دانش آموز پاسخ هایی به این محرک ها می دهد

آموزش عبارت است از ترتیب دادن محرک‌ها و انگیزه‌هایی که به دنبال خود، پاسخ‌های معینی را ایجاب می‌کند. به این معنی که معلم محرک‌هایی را ایجاد می‌کند و دانش‌آموز پاسخ‌هایی به این محرک‌ها می‌دهد. اما آیا می‌توان گفت که فقط با پاسخ دانش‌آموز به پرسش‌های معلم، یادگیری صورت گرفته و هدف آموزشی تأمین شده است؟ امروزه در آموزش و پرورش نسبت به دانش‌آموز توجه خاصی مبذول می‌شود. بیشترین تلاش روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بر این است، که دریابند یادگیری چه ویژگی‌‌هایی دارد، چگونه حاصل می‌شود و چه شیوه‌ها و عملکردهایی در فرایند یادگیری تأثیر بیشتری می‌گذارند.به طور کلی در فرآیند یادگیری عوامل و عناصر زیادی دخالت دارند،‌که مهمترین آنها عبارتند از:

۱) آمادگی:‌یادگیرنده باید از لحاظ جسمانی، روانی، عاطفی و غیره از رشد کافی و لازم برخوردار باشد، تا بتواند به خوبی یاد بگیرد. اگر دانش‌آموز حتی بعضی از جنبه‌های آمادگی را کسب نکرده باشد، نه فقط پیشرفتی در یادگیری او حاصل نخواهد شد، بلکه یادگیری برای او خسته کننده و ملال‌آور نیز می‌شود. البته در این موارد میان روانشناسان و علمای تعلیم و تربیت اختلاف عقیده وجود دارد. برخی مانند «پیاژه» معتقدند که قبل از آمادگی، تدریس مؤثرنخواهد بود. یعنی تا وقتی که کودک به مرحله معینی از رشد و تکامل نرسیده باشد، معلم باید از دادن آموزش به او خودداری کند. اما برخی دیگر مانند «برونر» معتقد است که نباید منتظر شد تا آمادگی در دانش‌آموز ایجاد شود. زیرا آمادگی در حین فراگیری در او به وجود خواهد آمد.

۲) ایجاد انگیزه و هدف: یکی از عوامل اصلی در یادگیری، ایجاد انگیزه و میل و رغبت به آموختن در دانش‌آموزان است. به عبارت دیگر ایجاد انگیزه در شاگردان، نقش بسیار مهم و اساسی در یادگیری آنها دارد. معلم نباید از عامل انگیزه در ترغیب و تحریک دانش‌آموزان، غفلت و کوتاهی کند. انگیزه،‌دانش‌آموز را به سمت یادگیری سوق می‌دهد، عشق و علاقه را در او برمی‌‌انگیزد و به فعالیت‌ها و تلاش‌های او شکل و جهت می‌بخشد. برای اینکه شاگردان هنگام یادگیری فعال باشند، باید نسبت به موضوعی که می‌‌خواهند فرابگیرند، علاقه‌مند باشند. بنابراین باید مفاهیم و موضوعات درسی براساس نیاز شاگردان به شکلی مناسب و مطلوب تنظیم شده باشد، تا رغبت و آمادگی لازم را در آنها ایجاد کند. یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه، داشتن هدف است. هدف آموزشی باید برای دانش‌آموزان معلوم و مشخص باشد. یعنی دانش‌آموز باید بداند که چه مطلبی را برای رسیدن به چه هدفی یاد بگیرد. آگاهی از هدف نیروی لازم را برای انجام فعالیت در فرد به وجود می‌آورد و باعث ایجاد قصد و اراده در او می‌شود. در مدارس هدف‌های تربیتی باید انعکاسی از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و به طور مشخص و واضح بیان شود، مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه سبب هماهنگی فعالیت‌های معلم و شاگرد می‌شود، آنها را به اجرای فعالیت‌های متنوع برمی‌انگیزد، جهت و میزان پیشرفت آنها را نشان می‌دهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و بانشاط می‌سازد، سطح یادگیری شاگردان را گسترش می‌دهد و یادگیری را عمیق‌تر و مؤثرتر می‌کند.

۳) تجارب گذشته: دانش‌آموز وقتی می‌تواند موضوع یا مفهومی را بیاموزد که در تجارب گذشته‌اش اطلاعاتی از آن موضوع یا مفهوم داشته باشد. اگر ارتباط مناسبی میان آموخته‌های گذشته و حال دانش‌آموز برقرار نشود، یادگیری هرگز به معنی خاص آن حاصل نخواهد شد. دانش‌آموز وقتی می‌تواند مفهومی را واقعاً بیاموزد، که پایه و ریشه در تجارب گذشته‌اش داشته باشد. بنابراین معلم باید همواره فعالیت‌های آموزشی خود را بر پایه تجارب گذشته دانش‌آموزان و متناسب با ساحت شناختی آنها طراحی و اجرا کند. این امر یکی از مهمترین عوامل موثر در یادگیری و یک شرط اساسی موفقیت در کارهای تربیتی است. یک معلم آگاه قبل از انجام فعالیت‌های آموزشی و پرورشی، ابتدا زمینه‌ها و تجارب گذشته شاگردان خود را بررسی می‌کند و از توانایی‌ ذهنی آنها برای درک و فهم مسایل جدید آگاه می‌شود و سپس مفاهیم جدید را براساس سطح دانش و آگاهی آنها ارائه می‌دهد.

۴) فــعالیـت دانــش‌آمـوز: دانش‌آموز در جریان یادگیری باید حواس خود را کاملاً جمع کند، افکار و اندیشه‌اش را بر روی موضوع درس متمرکز نماید، به گفته‌ها و سخنان معلم دقیقاً توجه داشته باشد تا بتواند مطالب و محتوای درسی را راحت‌تر و سریع‌تر فرا بگیرد. علاوه بر این دانش‌آموز باید در کل جریان آموزشی و فرآیند یادگیری شرکت فعال داشته باشد، زیرا فعالیت دانش‌آموز در تمامی مراحل فراگیری یکی از عوامل اصلی و بسیار موثر در یادگیری او محسوب می‌شود.

۵) روش تدریس معلم: یکی از بدیهی‌ترین نیازهای دانش‌آموزان،‌کنجکاوی و ارضای آن است، اگر معلم با نظریه‌ها و اصول و قوانین یادگیری آشنا نباشد و در جریان تدریس فقط به انتقال مطالب و موضوعات درسی به دانش‌آموزان اکتفا کند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس، گوش دادن و حفظ کردن مطالب درسی بداند، قطعاً نمی‌تواند در پرورش استعدادها و توانایی‌های دانش‌آموزان و ایجاد خلاقیت در آنان،‌موفقیتی را به دست آورد اما اگر معلم خود را راهنما و ایجاد کننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و به جای انتقال اطلاعات روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنها در برخورد با مسائل فعال‌تر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به‌دست خواهند آورد و با سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، به حل مسأله نایل می‌شوند.

۶) تکرار و تمرین: تأثیر تمرین و تکرار در کل فرآیند یادگیری و حیطه‌های مختلف آن، انکارناپذیر است. مطالب و موضوعات آموخته شده باید تمرین و تکرار شوند، تا اشتباه‌های احتمالی آنها برطرف شده و مطالب و محتوای درسی به خوبی در ذهن شاگرد جایگزین شود.

یادگیری در هر شرایطی که ایجاد شود و حتی اگر دانش‌آموز بتواند آموخته‌های خود را در حافظه‌اش تحکیم و تقویت کند اما اگر دانستنی‌های خود را به کار نبرد و تکرار و تمرین نکند، به تدریج آموخته‌های خود را فراموش خواهد کرد. ولی این نکته نیز غیرقابل انکار است که کیفیت اجرای تمرین، مقدار و زمان آن، نقش بسیار مهمی در تثبیت و یا پایدارنبودن یادگیری در ذهن دانش‌آموز دارد. آزمایش‌‌های متعدد نشان می‌دهد که اجرای تمرین در زمان غیرمتمرکز اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلاً دانش‌آموز موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین ۲۰ دقیقه‌ای، زودتر از یک تمرین ۴۰ دقیقه‌ای یاد می‌گیرد، تمرین و تکرار مؤثر باید منظم و مرتب باشد، در شرایط واقعی و طبیعی صورت گیرد، بیش از حد طولانی و خسته‌کننده نباشد. همچنین دانش‌آموز باید بلافاصله از نتیجه تمرین خود آگاه شود، زیرا اطلاع از پیشرفت، او را به کوشش بیشتر وامی‌دارد.

● مراحل آموزش

۱) تعیین اهداف آموزشی: هدف‌های آموزشی مقاصدی هستند که دانش‌آموزان باید به آن برسند. بنابراین باید کاملاً واضح، روشن و در کمال صراحت و به صورت هدف‌های رفتاری بیان شده باشند.

۲) تعیین رئوس مطالب: معلم باید مفاهیم و اصولی را که در جهت رسیدن به اهداف آموزشی به‌کار می‌گیرد، تعیین کند. برای این کار بهتر است که مفاهیم و مطالب اصلی درس استخراج شوند و به صورت واضح و روشن در اختیار شاگردان قرار گیرند.

۳) تعیین و به‌کارگیری وسایل آموزشی و کمک آموزشی: تعیین دقیق مواد و وسایلی را که برای رسیدن به اهداف آموزشی لازم است، یکی از وظایف اصلی معلم است. فعالیت‌های آموزشی با روش‌های خاص، در جهت رسیدن به هر یک از اهداف آموزشی، مستلزم بکارگیری مواد، وسایل و رسانه‌های مختلف مانند کتاب، تخته‌سیاه، فیلم، اسلاید و غیره است. پیش‌بینی، انتخاب صحیح و تدارک آنها معلم را برای تدریس آماده‌تر و مجهزتر می‌کند. به عبارت دیگر معلم را قادر می‌سازد، تا در تدریس موفقیت بیشتری کسب کند.

۴) توزیع هدف‌ها به قسمت‌های مختلف برنامه: در این مرحله هدف‌های آموزشی باید در قسمت‌های مختلف برنامه توزیع شوند. به این ترتیب که باید هرقسمت از برنامه، شامل قسمتی از هدف‌ها باشد، معلم با اجرای دقیق برنامه به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا به صورت گام به گام، مراحل و قسمت‌های گوناگون برنامه را طی کنند و در نهایت به تمامی اهداف آموزشی برنامه دست یابند.

۵) آزمون اولیه یا مقدماتی: در این مرحله از دانش‌آموزان یک آزمون مقدماتی بعمل می‌آید. این آزمون دارای همان پرسش‌هایی است که در آزمون‌ نهایی خواهد آمد. این آزمون صرفاً برای تعیین سطح دانش فراگیران انجام می‌گیرد و لازم است برای جلوگیری از ناامیدی و ناراحتی دانش‌آموزان، به آنها اطلاع داده شود که نتایج این آزمون هیچ تأثیری در نمره آزمون نهایی آنها ندارد.

۶) آموزش: در این مرحله آموزش که شامل آمادگی و ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان، معرفی موضوع درس، بیان اهداف آموزشی، ارائه مطالب، خلاصه کردن درس و غیره است، صورت می‌گیرد و گام به گام به پیش می‌رود.

۷) ارزشیابی: پس از انجام آزمون مقدماتی که شامل تمامی هدف‌های آموزشی است، باید ارزشیابی صورت گیرد و چنانچه هدف‌های مورد نظر تأمین نشده بود، باید آموزش و یا مراحل دیگر مجدداً صورت پذیرد. البته می‌توان در مراحل مختلف آموزش ارزشیابی را انجام داد. بدین ترتیب که پس از تدریس هر هدف که شامل اصول و مفاهیمی است، آزمایش بعمل آید و در صورت عدم موفقیت، همان قسمت از برنامه مجدداً آموزش داده شود.

● روش‌های آموزشی

موضوعات درسی را می‌توان به روش‌های گوناگون آموزش داد. یک روش تدریس هر اندازه هم خوب باشد، نمی‌تواند در تمامی موارد و در همه جا و درباره تمامی موضوعات درسی به‌عنوان یک روش کاملاً مناسب و پسندیده به کار رود. کاربرد هر یک از روش‌های تدریس بستگی به اهداف آموزشی، شرایط کلاس، وضعیت دانش‌آموزان و مهارت و توانایی معلم دارد. بنابراین نمی‌توان یک روش تدریس را به عنوان بهترین و مؤثرترین روش معرفی کرد. معلم برحسب موجود و آن‌طور که مقتضی باشد، باید از روش‌های مختلفی در تدریس استفاده کند.

حتی ممکن است در تدریس یک موضوع درسی ناچار شود که از چند روش متفاوت کمک بگیرد. بنابراین آشنایی معلم با تمامی روش‌های تدریس و محاسن و معایب هر یک آنها کاملاً ضروری است. به همین دلیل در اینجا به مهمترین روش‌های تدریس اشاره می‌شود.

۱) روش گفتاری (سخنرانی): یکی از قدیمی‌ترین روش‌های تدریس، روش سخنرانی است. در این روش معلم مطالب و موضوعات درسی را به صورت شفاهی بیان می‌کند. شاگردان ضمن گوش دادن به سخنان معلم، ممکن است یادداشت‌هایی هم بردارند و یا ساکت و صامت در کلاس بنشینند. نتیجه‌ای که از این روش تدریس حاصل می‌شود، بستگی به نوع گفته‌های معلم و چگونگی اثراتی که بیان او می‌تواند بر روی شاگردان داشته باشد، دارد. سخنرانی می‌تواند رسمی یا غیر رسمی باشد. در سخنرانی غیررسمی شنوندگان می‌توانند اظهارنظر و سؤالات خود را مطرح کنند. قطعاً سخنرانی غیررسمی برای تدریس مناسب‌تر است، زیرا باعث پیدایش افکار انتقادی در دانش‌آموزان می‌شود. روش سخنرانی می‌تواند بیان یک واقعیت، عقیده و یا طرح یک مسأله باشد، که در این صورت دانش‌آموزان وادار می‌شوند، تا در حل آن مسأله شرکت فعال داشته باشند. به‌طور کلی سخنرانی ممکن است جالب و جذاب یا خسته‌کننده و کسل‌آور باشد و این بستگی به سخنران، موضوع مورد بحث، زمان ومکان سخنرانی، وسعت کلاس، وضعیت دانش‌آموزان، تناسب موضوع با سن و اطلاعات شنوندگان و غیره دارد. برای رفع بسیاری از مشکلات باید برای روش سخنرانی برنامه‌ریزی صحیح به‌عمل آید.

۲) روش بحث گروهی: بحث گروهی گفتگویی است سنجیده و منظم پیرامون موضوعی که مورد علاقه شرکت‌کنندگان در بحث است. روش بحث گروهی برای کلاس‌هایی قابل اجرا است، که تعداد دانش‌آموزان ۶ تا ۲۰ نفر باشند. در این روش معمولاً معلم موضوع یا مسأله خاصی را در کلاس طرح می‌کند و دانش‌آموزان درباره آن به بحث و گفت‌وگو می‌پردازند. روش بحث گروهی به دانش‌آموزان این فرصت را می‌دهد تا پس از طرح مسأله یا موضوع، برای یافتن پاسخ و راه‌حل آن تلاش کنند، با یکدیگر به تبادل نظر بپردازند و عقاید، دیدگاهها و تجربیات خود را برای جمع بیان کنند. بحث گروه یکی از بهترین روش برای ایجاد افکار انتقادی، پی بردن به نقاط ضعف افراد و ایجاد تغییرات رفتاری در آنها است. روش بحث گروهی فرصتی را برای معلم فراهم می‌کند، تا دانش‌آموزان خود را بهتر بشناسند و از میزان اطلاعات و توانایی‌های آنها مطلع شود. از آنجا که در این روش مسئولیت با دانش‌آموزان است، برای دوره ابتدایی چندان کاربردی ندارد و بیشتر برای سال‌های اخر دبیرستان و دانشگاه بسیار مناسب است. دراین روش معلم باید سعی کند،‌ تا موضوع بحث دقیقاً معلوم باشد، از مسیر خود منحرف نشود، تمامی افراد گروه در بحث شرکت کنند، مطالب ارائه شده با هم ارتباط داشته باشد، دانش‌آموزان در کلاس رودرروی هم بنشینند و در آخر جلسه هم مطالب گفته شده توسط معلم یا برخی از دانش‌آموزان خلاصه شود.

۳) روش نمایشی: روش نمایشی براساس مشاهده و دیدن استوار است. دانش‌آموزان مهارت‌های خاصی را از طریق مشاهده و دیدن فرا می‌گیرند. دراین روش معلم قبل از شروع به کار، باید هدف تدریس را معلوم کند و برای دانش‌آموزان توضیح دهد، تا آنها بدانند که معلم درصدد نشان دادن و یا ساختن چه چیزی است. بدین معنی که ابتدا معلم عملاً جریان کاری را مثلاً تهیه یک ماده شیمیایی را در برابر چشم دانش‌آموزان انجام می‌دهد و سپس آنها همان کار را شخصاً تکرار می کند و انجام می‌دهند. تا بدین‌وسیله هم معلم از نتیجه کار خود آگاه شود و هم برای دانش‌آموزان نکته مبهمی باقی نمانده باشد. در ضمن معلم باید سؤالاتی را که انتظار دارد، شاگردان در پایان تدریس پاسخ دهند، مطرح کند تا توجه آنها را به درس جلب کند. روش نمایشی نخستین روشی است که بشر به کار برده است. با استفاده از روش می‌توان،‌ مهارتی را به تعداد زیادی از افراد و در طی زمانی کوتاه ارائه داد. مهمترین حُسن این روش، آموزش به کمک اشیاء واقعی و حقیقی است. روش نمایشی برای درس‌هایی که جنبه علمی و فنی دارند، مانند شیمی، کارهای هنری و غیره استفاده می‌شود و معلم برای استفاده از روش نمایش دادن، ناچار است که از روش سخنرانی نیز استفاده کند. روش نمایشی برای آموزش مهارت‌ها، بهترین و مناسب‌ترین روش است. در انجام این روش معلم باید با طرز کار اشیاء و یا ساختن آنها کاملاً آشنا باشد، تا به آسانی بتواند آنها را برای دانش‌آموزان نمایش دهد وهمچنین وسایل لازم نیز باید در اختیارش قرار گیرد.

۴) روش آزمایشگاهی: این روش بر اصول یادگیری اکتشافی استوار است. در این روش به طور مستقیم به شاگردان چیزی آموزش داده نمی‌شود، فقط موقعیت‌ها و شرایطی فراهم می‌شود که آنها خود به پژوهش و آزمایش بپردازند و جواب مسأله یا مشکل را بدست آورند. بنابراین معلم نباید مسائل و موضوعات اساسی را به صورت مستقیم به شاگردان ارائه کند، بلکه باید امکانات و شرایطی را مهیا سازد، تا آنها اندیشه‌ها، مفاهیم و تفکرات را کشف کنند و از این طریق به یادگیری بپردازند. از آنجا که این روش جالب و جذاب است، برای ارضای حس کنجکاوی دانش‌آموزان و تقویت نیروی اکتشاف و افزایش تفکر انتقادی آنها بسیار مفید و مؤثر است. این روش همچنین اعتماد به نفس را در دانش‌آموزان بالا می‌برد و از خستگی و بی‌حوصلگی آنها تا حدود بسیار زیادی جلوگیری می‌کند. در این روش نقش معلم هدایت دانش‌آموزان و نظارت بر کار آنها است. در آزمایش‌هایی که دانش‌آموزان با وسایل خطرناک سروکار دارند، ممکن است به دلیل بی‌تجربگی و بی‌اطلاعی مشکلاتی برای آنها ایجاد شود که معلم باید در کار آنان دقیقاً نظارت داشته باشد. روش آزمایشی می‌تواند کیفیت یادگیری را افزایش دهد و یک عامل ایجاد انگیزه در فعالیت‌های آموزشی باشد. روش آزمایشی گاهی هم به منظور آشنا کردن دانش‌آموزان به جنبه‌های عملی یک مفهوم و یا به منظور فراهم آوردن محیطی مناسب برای حل یک مسأله به کار گرفته می‌شود.

۵) روش آموزش گروهی: یکی از روش‌های جدید تدریس، آموزش گروهی است. در این روش تدریس معلم فقط به یک کلاس محدود نمی‌شود، بلکه گروهی از معلمان در یک کلاس تدریس می‌کنند. آموزش گروهی به شکل‌های گوناگون انجام می‌گیرد. گاهی چندین معلم در یک کلاس به گروه‌های مختلف دانش‌آموزان تدریس می‌کنند. برخی اوقات کلاس‌ها در هم ادغام می‌شوند و در بعضی مواقع هم چندین معلم درباره یک موضوع درسی باهم به تبادل نظر و تجربه می‌پردازند و درباره نحوه تدریس آن تصمیم‌گیری می‌کنند. در آموزش گروهی در برخی از مواقع برای معلمان سلسله مراتب قایل می‌شوند، مثلاً یکی از آنها در صدر همه قرار می‌گیرد و بقیه موظف هستند که زیر نظر او کار کنند ولی در بیشتر موارد چنین مرتبه‌ای میان معلمان وجود ندارد و موقعیت تمامی آنها در کادر آموزشی یکسان است. آموزش گروهی این فرصت را می‌دهد که در صورتی که بعضی از دانش‌آموزان، اگر نتوانستند ارتباط لازم را با یکی از معلمان برقرار کنند، معلمان دیگر بتوانند این نقص یا مشکل را جبران کنند. همچنین به گروه‌های زیادی از دانش‌آموزان این امکان را می‌دهد که از وجود یک معلم خوب و باسواد استفاده کنند. یکی از مهمترین مزایای آموزش گروهی تشکیل گروه‌های کوچک دانش‌آموزان است که این امر ارتباط معلم یا معلمان را با تمامی دانش‌آموزان به خوبی فراهم می‌کند. این روش محدودیت‌هایی نیز دارد، مثلاً وقتی که میان معلمان سلسله مراتب قایل می‌شوند، در برخی اوقات تضاد و اختلاف میان آنها بوجود می‌آید، که اغلب موجب عدم همکاری، هماهنگی و مانع پیشرفت کار می‌شود و حتی در موقعی که در میان معلمان سلسله مراتب هم وجود ندارد، چون معلمان به صورت جمعی کار می‌کنند، معمولاً احساس مسئولیت نمی‌کنند و انگیزه خود را از دست می‌دهند. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد که از لحاظ میزان یادگیری، روش تدریس گروهی با سایر روش‌های تدریس فرقی ندارد.

۶) روش آموزش انفرادی: منظور از آموزش انفرادی همان آموزش برنامه‌ریزی شده است. بدین معنی که هریک از دانش‌آموزان بر طبق برنامه‌ای که از قبل تنظیم شده است، پیش می‌روند. آموزش می‌تواند بوسیله کتاب درسی یا ماشین آموزش و یا وسایل دیگری انجام پذیرد. یکی از مزایای این روش این است که در دانش‌آموزان اضطراب و رقابت کمتری ایجاد می‌شود و هرکس براساس توانایی و استعداد خود پیشرفت می‌کند معلم هر وقت کمتری صرف تدریس می‌کند، از این رو فرصت بیشتری دارد تا به فرد فرد دانش‌آموزان رسیدگی کند. یکی دیگر از روش‌های آموزش انفرادی، آموزش به وسیله رایانه است که دانش‌آموز به سؤالاتی که روی صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود، پاسخ می‌دهد و آنها را یاد می‌گیرد. روش دیگر آموزش انفرادی، تدریس یک معلم به یک دانش‌آموز است. این روش بهترین روش ارتباط معلم با فراگیر است، ولی هزینه بسیار بالایی دارد، پرخرج و وقت‌گیر است و در بسیاری موارد عملاً امکان‌پذیر نیست.

● خصوصیات یک روش تدریس خوب

▪ خیلی آسان و سریع رسیدن به هدف را ممکن سازد.

▪ با استعداد، توانایی‌ها و نیازهای شاگردان متناسب باشد.

▪ علایق و خواست‌های دانش‌آموزان را تا آنجایی که به تدریس لطمه‌ای وارد نشود، مراعات کند.

▪ حواس مختلف دانش‌آموزان را به کار اندازد.

▪ غرایز و استعدادهای شاگردان را که در تعلیم و تربیت آنها مؤثرند، برانگیزد.

▪ شاگردان را به درس علاقه‌مند کند.

▪ با بودجه مدرسه و شرایط اقتصادی دانش‌آموزان سازگار باشد.

▪ با شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی متناسب باشد.

▪ روش تدریس باید به گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان منظور و هدف درس را کاملاً درک کنند.

▪ روش تدریس باید حداکثر همکاری و فعالیت شاگردان را جلب کند.

▪ روش تدریس باید به تدریج دانش‌آموزان را از مسائل و موضوعات آشنا به سوی موضوعات و مفاهیم ناآشنا راهنمایی کند.

▪ روش تدریس باید مسائل تازه‌ای را به دانش‌آموزان ارائه نماید.

▪ روش تدریس باید ذوق و شوق یادگیری را در دانش‌آموزان زنده کند.

▪ روش تدریس باید از غریزه بازی، تقلید، کنجکاوی و رقابت کودکان در ارائه مطالب درسی استفاده کند.

▪ معلم باید از روشی برای تدریس در کلاس استفاده کند که بر آن تسلط کامل داشته باشد، جزئیات آن را به خوبی درک کند و بتواند به آسانی آن را در کلاس اجرا کند.

علی‌پورعلیرضا توتکله

کارشناس ارشد برنامه‌ریزی درسی