سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ چه میکند


فرهنگ چه میکند

ازدیدگاه کارگریاکارمند,فرهنگ ارزشمنداست زیراموجب میشودتاپدیدۀ ابهام تضعیف گردد

دربارۀ اثراتی که فرهنگ سازمانی بررفتارافرادمیگذاردنگاهی گذراکردیم.همچنین دراین باره بحث کردیم که فرهنگ قوی باکاهش جابجایی کارکنان رابطۀ مستقیم دارد.دراین بخش میخواهیم به صورتی دقیقتردربارۀ نقش فرهنگ بحث کنیم وببینیم که آیامیتوان فرهنگ رابعنوان نوعی بدهی برای سازمان به حساب آورد؟

● نقش فرهنگ:دریک سازمان،فرهنگ نقشهای متفاوتی ایفامیکند،یاوظایف گوناگونی برعهده دارد:

۱) فرهنگ تعیین کنندۀ مرزسازمانی است؛یعنی سازمانهاراازهم تفکیک مینماید.

۲) نوعی احساس هویت به پیکراعضای سازمان تزریق میکند.

۳) فرهنگ باعث میشودکه درافرادنوعی تعهدنسبت به چیزی به وجودبیایدکه(آن چیز)بسی بیش ازمنافع شخصی فرداست.

۴) فرهنگ موجب ثبات وپایداری سیستم اجتماعی میگردد.فرهنگ ازنظراجتماعی بعنوان نوعی چسب به حساب میایدکه میتواندازطریق ارائۀ استانداردهای مناسب(دررابطه باآنچه بایداعضای سازمان بگویندیاانجام دهند)،اجزای سازمان رابه هم متصل میکند.

۵) فرهنگ بعنوان یک عامل کنترل به حساب میایدکه موجب بوجودآمدن یاشکل دادن به نگرشهاورفتارکارکنان میشود.همین آخرین وظیفه یانقش نهایی فرهنگ است که موردتوجه مامیباشد.

باتوجه به نقل قولی که درزیرمیایدفرهنگ سازمانی میتواندمقررات وقوانین مسابقه(بازی)رامشخص کند:

"باتوجه به تعریفی که ازواژۀ فرهنگ ارائه شده،پدیده ای نامحسوس،غیرملموس،تلویحی ویک امرمسلم به حساب میاید.ولی هرسازمانی مجموعه ای ازمفروضات،قوانین ومقررات قابل درک داردکه بررفتارمحیط کارحاکم هستند... تازمانیکه افرادتازه واردمقررات رانیاموزند،بعنوان اعضای تمام عیارسازمان به حساب نخواهندآمد.اگرمقامات عالی اجرایی یامدیران صفی ازاین مقررات سرپیچی نمایند،مستوجب عقوبت شدیدخواهندشد.رعایت قوانین ومقررات،پاداش وارتقای مقام رادرپی خواهدداشت"[۱].

دردهۀ۱۹۹۰نقش فرهنگ بعنوان عاملی که بررفتاراعضای سازمان اثرمیگذارد،اهمیت زیادی پیداکرد.درسازمانهاحوزه یاقلمروکنترل،گسترده شده،ساختارهادرسطح افقی،توسعه یافته،تیمهاتشکیل گردیده،ازمیزان رسمی بودن کارهاکاسته شده واختیارات یامسئولیتهای بیشتربه کارکنان داده شده است.وجودپدیده ای بنام"استنباط مشترک"که ازره آوردهای یک فرهنگ قوی است این واقعیت راتاییدکرده است که همۀ اعضای سازمان دریک مسیرهدایت میشوند.

"شایستگی"یاتناسب فرددرسازمان(یعنی اینکه نگرشهاورفتارفردبایدبافرهنگ سازمانی متناسب باشد)بعنوان عاملی به حساب میایدکه برآن اساس فردمیتواندبه سازمان بپیوندد،بعنوان عضوی ازسازمان درآیدوعملکردوی موردارزیابی قرارگیردیاارتقای مقام یابد.شایدبه همین دلیل باشدکه کارکنان نمایشگاههای"دیسنی لند"درهرکجاکه باشندبایددارای گیرایی،جذابیت وبسیارآراسته باشند.یک سازمان میکوشدتاتصویری خاص ازخودخلق کندوآن رادرمغزافرادجای دهد.یک شرکت کسانی رااستخدام میکندکه بتوانندچنین تصویری راحفظ کنندوآنگاه که افرادبه استخدام چنین شرکتی درآمدندوجودمقررات رسمی،هنجارهاومعیارهای غیررسمی،افرادراوادارمیکندکه به روشی نسبتایکسان،همانندوقابل پیش بینی عمل نمایند.

● فرهنگ به عنوان یک قلم بدهی:

مافرهنگ رادرترازوی قضاوت قرارنداده ایم وهرگزنگفته ایم که خوب یابداست؛تنهامیگوییم که وجوددارد.بسیاری ازنقشهایاوظایفی که پدیدۀ فرهنگ ایفامیکند،ازنظرسازمان وکارکنان ارزشمنداست.فرهنگ موجب بالارفتن تعهدفردبه سازمان وتداوم رویه دررفتاراومیشود.تردیدی نیست که اینهابه نفع سازمان است.ازدیدگاه کارگریاکارمند،فرهنگ ارزشمنداست؛زیراموجب میشودتاپدیدۀ ابهام تضعیف گردد.فرهنگ به افرادمیگویدکه کارهاراچگونه انجام دهندوچه چیزاهمیت دارد.ولی نبایدازجنبه های ویرانگرفرهنگ هم غافل ماند،به ویژه آثاربسیارشدیدی که براثربخشی سازمان دارد.

اگرارزشهای مشترک اعضای سازمان باارزشهایی که موجب افزایش اثربخشی سازمان میشودمغایرباشند،فرهنگ بصورت یک قلم بدهی درترازنامۀ سازمان پدیدارمیگردد.به احتمال بسیارزیاد،چنین وضعی هنگامی پیش میایدکه سازمان درمحیطی پویاقرارگرفته باشد.تغییرات شدیدی که درمحیط سازمان رخ میدهد،احتمالاموجب خواهدشدکه فرهنگ حاکم برسازمان نامناسب گردد.بنابراین هنگامیکه سازمان درمحیطی ثابت وپایدارقرارگیرد،تداوم رویه دررفتاربصورت یک قلم دارایی درترازنامه سازمان نمایان میگردد...

۱- T.E. Deal and A.A. Kennedy," Culture: A New Look Through Old Lenses," Journal of Applied Behavioral Science (November ۱۹۸۳), p. ۵۰۱.