سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اعتراف به شکست


اعتراف به شکست

مسلح نمودن سنی ها در عراق توسط آمریکا

بر کسی پوشیده نیست که رژیم بعثی صدام بهتر از هر کس و هر جناحی می‌توانست منافع ملی آمریکا را تامین کند. بر خلاف برخی از ادعاها که صدام سلاح‌های اتمی دارد و یا از تروریسم حمایت می‌کند، وی هیچ‌گونه ارتباطی با تروریست‌های ۱۱سپتامبر نداشت ودر صدد ساخت سلاح‌ هسته‌ای هم نبود. مشکل وی فقط بازگشت عراق به وضع سابق یعنی برداشتن مناطق پرواز ممنوعه در شمال و جنوب و حاکمیت کامل حزب بعث بر عراق بود. کاری که غیر ممکن بود و اگر آمریکا هم خواهان آن بود و به قیمت دوباره ژنوسید کردها در شمال و شیعیان در جنوب تمام می‌شد و نهادهای غیر رسمی و سازمان‌های حقوق بشری و آزدیخواهان حقوق بشر تقصیر اصلی را برگردن آمریکائیان می‌نهادند. اشغال عراق حاصل تلاش یک دهه فعالیت آمریکا در عراق بود که با وقوع حوادث یازدهم سپتامبر روند یکجانبه‌گرایی آمریکا در جهان بویژه خاورمیانه تکمیل شد.ارائه الگوی مناسب برای ملت‌های خاورمیانه و تشکیل یک حکومت دموکراتیک که تمامی گروه‌های قومی ومذهبی در آن حضور داشته باشند نیز یک سیاست صرفا اعلامی از ناحیه آمریکا بود.

هزینه اشغال عراق با جان دادن بیش از ۳۵۰۰ نفر سرباز آمریکایی تمام شد، جنگی که به اعتقاد برخی از ناظران اگر ایالات متحده با صدام مدارا می‌نمود بهتر از آن بود که رژیم بعثی را ساقط نماید. البته به گمان برخی تاوان سختی‌ها و رنج‌های شیعیان جنوب در دوران زمامداری صدام و‌آوارگی کردها در شمال را باید اعراب سنی یک روزی می‌دادند و از قضای روزگار این اعراب سنی هستند که امروز در نواحی مرکزی عراق در امنیت و آسایش به سر نمی‌برند و هر روز شاهد کشتار ‌غیرنظامیان در مرکز عراق هستیم اما واقعیت آن است که رقم کشتار شیعیان به مراتب بیشتر از سنی ها است و این نسبت‌به بیش از ۷۰درصد در مقابل سنی ها می‌رسد.کشورهای عربی سنی منطقه که تا دیروز کشتار ۵ هزار نفری حلبچه رامحکوم نمی‌کردند امروز شیعیان را به ژنوسید سنی‌ها متهم می‌نمایند. اشتباه آمریکا هم در همین بود که بدون توجه به معادلات منطقه‌ای وارد منطقه‌ای شد که گمان نمی‌کرد که با قدرت گرفتن کردها و شیعیان مواجه شود.

نگرانی‌ از اوضاع وخیم عراق و کشتار نظامیان آمریکایی هر روز آمریکائیان را مجبور می‌کند که در فکر اتخاذ تاکتیک‌ها و استراتژی‌های جدید باشند. متهم نمودن ایران به دخالت در عراق و حمایت ایران از تروریست‌ها به منظور بی‌ثباتی در عراق هم نتوانسته است افکار عمومی جهانیان را قانع کند زیرا افکار عمومی در انتظار ارائه مدارک مستند مبنی بر دخالت ایران در عراق است.

بحث حمایت دوباره از سنی‌های عراق هم امروز به صورت یک سیاست جدی از سوی دولتمردان کاخ سفید مطرح می‌شود البته گمانی‌زنی در این مورد به اعدام صدام برمی‌گردد. زمانی که جلال طالبانی رئیس جمهور عراق اعلام نمود که دست‌هایی در کار بود که خواهان بازگشت صدام به قدرت بود و ما از ترس قدرت دوباره وی مجبور به اعدام وی شدیم.

با شدت گرفتن درگیری‌ها در مناطق سنی‌نشین و افزایش حملات تروریستی که پس از استراتژی افزایش شمار نظامیان آمریکایی در عراق صورت گرفت ، سیاستمداران آمریکایی به این نتیجه رسیدند که در مبارزه با تروریست‌ها جبهه جدیدی ایجاد نمایند؛ این بار مناطق سنی‌نشین یعنی تقابل سنی‌ها و القاعده‌ای.

اما این اقدام آمریکا در حالی صورت می‌گیرد که امروز بحث مبارزه با تروریسم در عراق به یک برنامه منسجم و فراگیر نیاز دارد و هماهنگی نیروهای ارتش عراق، کردها، شیعیان و عشایر سنی را می‌طلبد. بویژه آمریکائیان به خوبی می‌دانند که همه گروه‌های قومی ومذهبی در عراق از صدمات تروریست‌ها آسیب دیده‌اند.

اینکه حمایت از عشایر اهل سنت در عراق در مبارزه با تروریسم با چه هدفی صورت می‌گیرد، دو احتمال وجود دارد.

۱) احتمال اول اینکه یک توطئه و فتنه جدید در کار باشد تا برای خنثی نمودن طرح‌های امنیتی دولت نوری‌المالکی در کاهش قدرت القاعده در عراق یک راه‌حل دیگر برای توجیه حضور آمریکا در عراق پیدا شود و آن قدرت گرفتن مجدد القاعده است زیرا هما‌ن‌طور که می‌دانیم القاعده پایگاه اصلی خود را در میان سنی‌نشین‌های مرکز عراق می‌بیند و در بین کردها و شیعیان القاعده حضور چندانی ندارد بنابراین مسلح نمودن عشایر سنی، گرایش به سمت القاعده و قدرت گرفتن مجدد القاعده در عراق را افزایش می‌دهد.

۲) احتمال دوم هم از این لحاظ قابل بررسی است که بازگشایی جبهه جدید یعنی نبرد القاعده اعراب سنی، مقدمات حضور مجدد اعراب سنی را به صحنه قدرت در عراق هموار می‌نماید زیرا اعراب اهل تسنن در صورت پیروزی بر القاعده و برآوردن خواسته‌های آمریکائیان مطالبات بیشتری در مذاکرات با آمریکائیان مطرح می‌کنند بویژه آنکه آمریکائیان به این نتیجه رسیده‌اند که بقای صدام منافع آمریکا را بهتر تامین نمود تا اکثریت شیعه‌ای که رابطه نزدیکی با برادران ایرانی هم کیش خود در ایران دارند.

در هر صورت با توجه به آنچه در عراق می‌گذرد و معادلات جدیدی که در تبیین و تحلیل مسائل عراق مطرح می‌شود می‌توان گفت که دیدگاه آمریکائیان بااحتمال دوم بیشتر نزدیک است و در صورت عملی شدن این امر یعنی همکاری اهل تسنن مرکزی عراق با ایالات متحده در سرکوبی‌تروریست‌های عراق می‌توان نتیجه گرفت که آمریکائیان به طور ضمنی به شکست خود در عراق اعتراف نموده‌اند. حال باید منتظر ماند که عکس‌العمل شیعیان و کردها در مقابل این طرح چه می‌باشد؟

ولی آنطور که شواهد نشان می‌دهد بعید به نظر می‌رسد که شیعیان و کردها موازنه قدرت جدید یعنی نظم آمریکایی را بپذیرند و در ارزیابی نهایی هم باید بگوییم که افزایش نفوذ القاعده با حمایت ویژه‌ای که از سوی کشورهای منطقه از آن می‌شود فراتر از آن است که یک گروه قوی آن هم اهل تسنن که تا حدی گرایش ایدئولوژیکی نزدیکی با هم دارند، ‌بتواند بر آن غالب آید. مبارزه با تروریسم در عراق یک وحدت ملی می‌طلبد که تنها با افزایش توان ارتش عراق در مقابله با آن امکان‌پذیر است.

هادی محمد‌ی فر