جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

فریب در ازدواج


فریب در ازدواج

امروزه آسیب های مختلف اجتماعی, اقتصادی, فرهنگی و بهداشتی سلامت جامعه را تهدید می كند هزینه این تهدیدات, هر دو جنس زن و مرد را شامل می شود, ولی گاه یكی از این دو جنس بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد از جمله این آسیب ها می توان به رواج فریب یا تدلیس در روابط افراد با یكدیگر و در امر مهم ازدواج اشاره نمود

امروزه آسیب های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی سلامت جامعه را تهدید می كند. هزینه این تهدیدات، هر دو جنس زن و مرد را شامل می شود، ولی گاه یكی از این دو جنس بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد. از جمله این آسیب ها می توان به رواج فریب یا تدلیس در روابط افراد با یكدیگر و در امر مهم ازدواج اشاره نمود. عدم صداقت هنگام انتخاب همسر كه منجر به فریب طرف مقابل در ازدواج می شود، آثار و پیامدهای حقوقی ویژه ای دارد كه با عنوان قانون «تخلف از شرط صفت» در قانون مدنی مطرح است.

ماده ۱۱۲۸ ق.م بیان می دارد: «هر گاه در یكی از طرفین صفت شرط شده و بعد از عقد معلوم شود كه طرف مذكور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذكور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد».

از آنجا كه متأسفانه تدلیس در ازدواج از جانب دختران رو به افزایش است و نیز دختران ساده دل و زودباور، در تدلیس خواستگاران خویش به شدت آسیب پذیر هستند، آشنایی با قوانین مربوطه و تحلیل آن، ضروری می نماید.بهتر است در این فرصت، برخی از پرونده های موجود در دادگاهها كه موضوع آن به گونه ای مرتبط با این ماده قانونی می باشد، مطرح گردد. زیرا با رجوع به مواردی چند از مدعیان دادگاه، ضرورت این آشنایی جدی تر می شود، بعضی از آن موارد به شرح ذیل می باشد:

- مردی كه سواد اندكی در حد خواندن و نوشتن داشته و نیز به واسطه سانحه ای كه در كودكی برایش اتفاق افتاده، گردنش كج بوده است، به خواستگاری دختری می رود و در مراسم خواستگاری خود را دیپلمه معرفی می نماید و گردن خود را بسته و وانمود می كند كه موقتاً دچار گردن درد شده است، پس از ازدواج همسر او متوجه فریب شوهر شده، به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای فسخ نكاح می كند.

- زنی قبلاً ازدواج كرده و شش ماه زندگی زناشویی داشته است، پس از طلاق، شناسنامه المثنی گرفته و خود را دوشیزه معرفی می نماید، بعد از ازدواج، همسرش متوجه ازدواج قبلی زن می شود. اما به دلیل آنكه مهریه زن سنگین بوده و شوهر از نظر اقتصادی توان پرداخت آن را نداشته، از طلاق منصرف می شود. اما به دلیل برخورد غیر صادقانه همسرش، خشمگین بوده و بنای ناسازگاری با زن را گذاشته است، زن تحمل نكرده و از دادگاه تقاضای طلاق كرده است.

- دختری پس از ازدواج متوجه شده كه همسرش او را فریب داده و در خارج از كشور همسر دارد و اكنون مجهول المكان است و مدتی است كه نفقه پرداخت نكرده است.

- دختر دارای لكه ای قهوه ای رنگ بر روی پوست پا در پشت زانو است، همسرش بعد از ازدواج از ادامه زندگی با زن منصرف شده است، اما به دلیل مهریه سنگین زن، توان طلاق و پرداخت مهریه را ندارد، به دادگاه مراجعه نموده و ادعای تدلیس زوجه را نموده و عنوان می كند، همسرش دارای نقص زیبایی می باشد و این مطلب را به او نگفته است، بنابراین فسخ نكاح دارد.

- مردی كه معتاد به مشروب و تریاك بوده، خود را سالم وانمود كرده؛ پس از ازدواج، زن متوجه شده و تقاضای جدایی دارد.

- مردی به دادگاه مراجعه كرده و در تقاضای فسخ نكاح ادعا می كند، همسرش ازدواج قبلی خود را ازاو مخفی داشته است و در شناسنامه المثنی او نیز، اثری از این موضوع نبوده است، زن ادعا می كند كه حقیقت را در گفتگوی خصوصی قبل از عقد با همسرش در میان گذارده و شوهر با علم به این موضوع اقدام به ازدواج با او نموده است، از زن دلیل ادعا خواسته شده و زن قادر به اثبات آن نیست.

موارد دیگری نیز به روش مصاحبه استخراج شده كه عبارت است از:

- پسری به خواستگاری دختری آمد، پس از صحبت های مفصل دختر و پسر و خانواده های آن دو، مراسم ازدواج انجام شد. پس از ازدواج، پسری به داماد مراجعه كرده و اعلام می كند كه قبلاً با همسر او رابطه جنسی داشته است و دختر با مراجعه به پزشك، پرده بكارت خود را ترمیم نموده است، در پیگیری شوهر از طریق مركز درمانی مربوطه و به دست آوردن مداركی دال بر صحت این مسئله، نهایتاً زن به رابطه جنسی قبلی خود(زنا) اعتراف می نماید. مرد اعلام می دارد كه از زندگی با زنی كه قبلاً با مردی رابطه جنسی داشته، متنفر است و سكوت همسرش در مراسم خواستگاری نسبت به این مسئله، این تصور را پیش آورده كه دختر باكره است؛ حالا از یك طرف چون مهریه دختر بسیار سنگین بوده و پسر توان پرداخت مهریه و طلاق زن را ندارد و از طرفی دیگر حاضر به ادامه زندگی با این زن هم نیست.

- پسری در مورد نوع شغل و میزان تحصیلات خود دروغ گفته، پس از عقد و اطلاع دختر از حقیقت، دختر ادعا می كند كه اساساً پسر هم شأن او نیست و محال بوده كه با پسری كه دارای چنین شغل و تحصیلاتی باشد، ازدواج نماید، چرا كه خودش دارای مدرك كارشناسی ارشد بوده و از خانواده ای ثروتمند و دارای موقعیت اجتماعی بالا می باشد. علاوه بر آن حاضر به زندگی با مردی كه از ابتدا با فریب و نیرنگ زندگی را آغاز كرده، نیست.

- پسری شیفته ی چشمان آبی و موی طلایی دختری شده و با او ازدواج می نماید. پس از ازدواج متوجه می شود كه دختر در ملاقات با او از لنز رنگی استفاده می كرده و موهای خود را رنگ كرده بود؛ علاوه بر آن آرایش چهره خود را چنان با مهارت انجام می داده كه زیبایی چهره او طبیعی وانموده می شده، پسر پس از اطلاع از واقعیت، مایل به ادامه زندگی با او نیست.

- پسر به خواستگاری دختری آمده و تفاوت مذهب خود را با مذهب دختر، اعلام نكرده است، پس از ازدواج، دختر متوجه شده و حاضر به ادامه زندگی با این مرد نیست. (پسر ادعا می كند كه گمان می كردم در تحقیق از من و خانواده ام، متوجه این امر خواهند شد و دختر ادعا می كند كه چنان گرفتار عشق پسر بوده كه فرصت تحقیق را به مادرش نداده است.

- دختر و خانواده اش ابتلا به بیماری سرطان او را از پسر مخفی نموده اند و چون قادر به تأمین هزینه ی درمان دختر نبوده اند، سریعتر اقدام به ازدواج دختر كرده اند. داماد مدتی است كه دائماً در حال آمد و رفت و پرداخت هزینه سنگین درمان نوعروس می باشد. از عدم صداقت دختر و خانواده اش در ابتدای ازدواج شكایت دارد و هزینه درمان نیز او را تحت فشار قرار داده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.