سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

كلاس درس باید امن ترین نقطه دنیا برای یك دانش آموز باشد, اما…


حوادث مدرسه ای, از آن قبیل حوادث است كه تا مدت ها در ذهن مردم یك جامعه می ماند این وسط كسانی كه بیشتر از همه این ماجراها یادشان می ماند, اولیای بچه ها به خصوص مادران آنها هستند

مادرها مثلا‌ همیشه یادشان می‌ماند كه فرزندشان به خاطر خوردن لواشك‌های مسموم هله‌هوله‌فروشی جلوی مدرسه راهی بیمارستان شد. به همین خاطر یكی از جذاب‌ترین سوژه‌هایی كه مادرها همیشه پی آن را می‌گیرند، همین حوادثی است كه به حوادث مدرسه‌ای موسوم شده‌اند.

گروگانگیری و آدم‌كشی

شایداین مقوله برای كشور ما كمی دور از ذهن باشد، یعنی فكر اینكه یكی اسلحه دستش بگیرد و شروع به كشتن همكلاسی‌ها و معلم و مستخدم مدرسه كند. اما اگر خاطرمان باشد، مشابه این اتفاق همین چند وقت پیش در یكی از مدارس شهر تهران رخ داد. در این حادثه كه بلافاصله پس از تعطیلات عید بود، یك جوان ۲۵ ساله به نام مهدی، به یك مدرسه راهنمایی رفت و همه بچه‌های مدرسه و معلمان آن را با تهدید اسلحه، در یك كلاس جمع كرد. البته این آقا مهدی، احتمالا قصد آدم كشی نداشت و فقط از فرط بدبختی و فشار مالی دست به این كار زده بود. نیروی انتظامی هم خیلی زود اعلام كرد كه این فرد، فقط و فقط به دلیل مشكلات عاطفی دست به این كار زده است و از پلیس هم هیچ درخواستی نداشته است. بعد هم پلیس ۱۱۰ اعلام كرد كه ما برای مهار این دیوانه‌بازی‌ها، صددرصد توانایی داریم. اما باید در نظر گرفت كه در كشور ما این قبیل حوادث، بسیار نادر است. اما اگر به تاریخ گروگان‌گیری مدارس در سراسر دنیا نگاهی بیاندازیم، با حوادث شومی برخورد می كنیم كه هر چند وقت یك بار اتفاق می‌افتد. بعضی از آنها آن‌قدر غیرقابل پیش‌بینی هستند كه گاهی نیروهای امنیتی دولت‌های قدرتمند هم كاری از دستشان برنمی‌آید.

مثلا گروگانگیری مدرسه شهر بسلان روسیه را به خاطر بیاورید. همین چند روز پیش، سالگرد این حادثه هولناك بود كه در آن صدها نفر از جمله ۱۵۰ دانش‌آموز كشته شدند. در آن حادثه ۳۰ گروگانگیر مسلح، در روز آغاز سال تحصیلی به مدرسه شماره ۱ بسلان در قفقاز حمله كردند و هر كسی در آنجا بود را به گروگان گرفتند. گروگانگیری مدرسه ۳ روز طول كشید و هدف آن هم امتیاز گرفتن چچنی‌ها از كاخ كرملین بود. پایان غم‌انگیز داستان هم این بود كه دست آخر پوتین، رئیس جمهور روسیه، بدون اینكه هیچ حركت مسالمت‌آمیزی انجام دهد، نیروی نظامی را بر سر مدرسه ریخت و ۳۳۰ نفر از جمله ۱۵۰ دانش‌آموز را به كشتن داد. بعد از این حادثه، تدابیر امنیتی در مدارس روسیه به‌خصوص در قفقاز شمالی زیاد شد. اما حتی كار گذاشتن دستگاه‌های بمب‌یاب هم نتوانست آن احساس ناامنی را كه پس از این حادثه، در بین مردم روسیه و مادرانی كه هر روز بچه‌هایشان را به مدرسه می‌فرستادند، از بین ببرد. آخرین نظرسنجی‌ها بعد از این حادثه نشان داد كه ۶۵ درصد مردم روسیه باور نمی كنند كه دولت بتواند جان فرزندان آنها را در برابر حملات تروریستی در مدارس تامین كند، ۵۴ درصد آنها فكر می‌كنند كه گروگانگیری باز هم اتفاق می افتد و آمار جالب اینكه، ۴۱ درصد مادران هم معتقد بودند كه پوتین مسئول شماره یك این حادثه دلخراش، اصلا احساس ندارد.

اما تاریخ آموزش، شاید فجیع‌تر از حادثه كلمباین را به خاطر نیاورد. كلمباین یكی از بزرگترین حوادث مدرسه‌ای تاریخ بود، حادثه‌ای كه در آن دو دانش‌آموز ۱۵ ساله، در روز بیستم آوریل سال ۱۹۹۹ دهان همه دنیا را از تعجب باز گذاشتند. آنها پس از اینكه ۱۲ دانش آموز و معلم خود را در مدرسه لیتل تاون شهر كولو به قتل رساندند، دست به خودكشی زدند. این البته اولین بار نبود كه در آمریكا از این جور اتفاقات می افتاد.

در سراسر دنیا، موجی از نگرانی، نسبت به بروز نوعی خشونت كه در مدارس تولید می‌شود، بوجود آمد. ایالات متحده كه هر روز بوق و كرنای مبارزه با تروریسم را دستش می‌گرفت و گوش دنیا را كر می‌كرد، خفه شد و تمام نیروهای خود را بسیج كرد تا علل و ریشه‌های این قبیل حوادث را كه عاملان آن بچه‌های مدرسه‌ای هستند، كشف كند. این وسط مایكل مور، مستندساز آمریكایی كه بیشتر فیلم‌های اجتماعی می‌سازد هم، نه گذاشت نه برداشت و هرچه دلش خواست، در فیلم <بولینگ برای كلمباین> كه به همین حادثه و میزان جرایم در آمریكا می‌پرداخت، به بوش و دولتش حواله داد.اما نتایج تحقیقات روی این حادثه خیلی جالب تر از این حرف ها بود. تحقیقات روانشناسان، نشان داد كه ریشه این قبیل حوادث از جایی، درون خود مدرسه شروع می‌شود. این تحقیقات نشان داد كه نوجوانانی مانند مسببین حادثه كلمباین، به این دلیل دست به این كار می‌زنند كه با مدرسه خود احساس از هم گسیختگی می‌كنند. مدرسه جایی است كه به نوعی خانه دوم دانش‌آموز محسوب می‌شود و دانش‌آموز همان اندازه كه باید با همكلاسی‌ها و هم‌مدرسه‌ای‌هایش احساس صمیمیت داشته باشد، با كاركنان مدرسه مثل معلمان و مدیر و ناظم هم باید احساس دوستی كند. اگر این حس نباشد، دانش‌آموز امنیت روانی و حتی جسمی‌اش مورد تهدید واقع می شود كه نتیجه‌اش، چنین حوادثی است.البته این جور حوادث كه توسط دانش آموزان اتفاق می‌افتد، به غیر از تعداد اندكی، كاملا منحصر به جامعه آمریكا می‌شود. مثلا چندی پس از این حادثه پسری شانزده ساله كه پدر و مادرش مرده بودند، به دلیل اینكه هیچ كدام از اعضای مدرسه و هم‌كلاسی‌هایش، تحویلش نمی‌گرفتند، یك روز صبح، پس از كشتن مادر بزرگ و پدر بزرگش، اقدام به قتل ۷ نفر دیگر در مدرسه‌اش كرد. این حادثه كه بزرگترین آدم‌كشی توسط یك بچه پس از حادثه كلمباین به حساب می‌آید، به‌دلیل اینكه اكثر كشته‌شدگان سرخ پوست بودند، بازتاب خبری اندكی در رسانه‌های آمریكا داشت. به دلایل امنیتی، پلیس این حادثه را خیلی زود جمع كرد و نگذاشت تا مثل حادثه كلمباین گندش به تمام دنیا كشیده شود. اما این جور حوادث در آمریكا تمامی ندارد و طبق اعداد و ارقام، باز هم هر ۶ ثانیه یك جرم در مدارس آمریكا اتفاق می افتد.

كلاس های ناامن

آتش‌سوزی را باید از مهم‌ترین حوادثی تلقی كرد كه در مدارس اتفاق می‌افتد. اگر آتش‌سوزی‌های عمدی را از این دسته بیرون بكشیم، می‌بینیم كه بیشتر آتش‌سوزی‌ها در ساختمان‌هایی اتفاق می‌افتند كه بافت آنها فرسوده شده است یا سازندگان آن در درست كردن بنای آن توجه كافی را در نكات ایمنی در نظر نگرفته‌اند. آمار وحشتناك اینكه، طبق اطلاعات موجود، حدود ۴۶هزار كلاس خطرآفرین در سراسر كشور و وجود دارد. خطرآفرینی و فرسودگی این كلاس‌های درس تا حدی است كه سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس این كلاس‌ها را غیرقابل استفاده و خطرآفرین می‌داند و با توجه به اینكه میانگین تراكم دانش‌آموزی كشور، ۴۰ نفر در هر كلاس درس است، جان بیش از یك میلیون و ۸۴۰ هزار دانش‌آموز در این كلاس‌ها بازیچه دیوارهایی است كه هر‌آن، فرو می‌ریزند و نمونه‌های آن هم ابدا كم نیست. مثل همین چند وقت پیش كه یك كاشی دیوار روی سر یك پسر بچه افتاد! طبق گفته مسئولان سالانه ۲۰۰ دانش آموز ایرانی در اثر حوادث مدرسه جان خود را از دست می‌دهند.بافت‌های فرسوده و در نظر نگرفتن نكات ایمنی در حریق، باعث شد تا در فاجعه‌ای كه در مدرسه‌ای در سفیلان استان چهار محال و بختیاری اتفاق افتاد، ۱۶ دانش آموز و یك معلم، در یك كلاس درس جان خود را از دست بدهند. علت این آتش سوزی این بود كه بخاری نفتی فرسوده كلاس به یكباره آتش گرفت و بعد از برخورد با گالن پلاستیكی كه ۲۰ لیتر نفت تویش بود، آتش گسترش یافت. راه خروج كلاس توسط آتش بسته شد و اكثر قربانیان این حادثه بر اثر خفگی مردند. دست آخر هم بعد از مدتی ماجرا بدون آنكه مقصرین آن شناخته شوند، جای خود را مثل همیشه به حوادث خبر ساز دیگر داد.

بد نیست بدانید در یك آتش‌سوزی بزرگ‌تر در هند كه آن هم در سال گذشته اتفاق افتاد، ۸۰ دانش آموز در یك مدرسه معبدی، كشته شدند كه علت این آتش‌سوزی هم، آتش گرفتن اجاق هیزم سوز مدرسه بوده است. البته این مورد مثل حادثه مدرسه سفیلان نبود و مدیر مدرسه به عنوان متهم اصلی و به‌دلیل سهل‌انگاری‌اش دستگیر شد.

مسمومیت در مدرسه

غذا خوردن در بیرون از مدرسه یكی از چیزهایی است كه گاه گاه، حوادثی شدید را به جا می‌گذارد. اردیبهشت ماه همین امسال بود كه ۹۲ دانشآموز یك شبانه‌روزی در شهرستان جیرفت در اثر خوردن همبرگر مسموم شدند. بدتر از همه اینكه از این تعداد تنها ۶ نفر توانستند به امكانات بیمارستانی دست پیدا كنند و بقیه به خاطر نبود وسایل نقلیه در همان خوابگاه تحت درمان قرار گرفتند. دلایل این اتفاق ناگوار هم، عدم نظارت كافی مركز بهداشت، بی‌توجهی كارپرداز مدرسه نسبت به تاریخ مصرف همبرگرها و كاركنان آشپزخانه مدرسه اعلام شد. این فقط نمونه‌ای كوچك از این بی‌توجهی‌ها است.اگر به خاطر بیاوریم اوایل امسال، مسمومیت غذایی شدید، ۱۴۰ دانش‌آموز تایلندی را روانه بیمارستان كرد. این بچه ها پس از خوردن برنج به همراه جوجه آب‌پز شده، مسموم شدند و همگی روانه بیمارستان شدند. از این بین آنها ۲ نفر كشته شدند. چند ماه پیش هم در چین نزدیك به ۲۰۰ دانش‌آموز در اثر بی‌توجهی‌های مسئولین بهداشت واكسن آلوده مصرف كردند كه در نوع خود افتضاح بزرگی به شمار می‌آمد. كمی قبل از آن هم، ۲۷ دانشآموز فیلیپینی، در اثر مسمومیت غذایی جان خود را از دست دادند. این موارد تنها نمونه كوچكی از مسمومیت های دسته جمعی در بیرون و داخل مدرسه است كه هر از گاهی اتفاق می افتد. بیرون از مدرسه هم دست كمی از داخلش ندارد و چه بسا بسیار اتفاقات بدتری می‌افتد. حادثه غرق شدن چند دانش‌آموز در دریاچه مصنوعی پارك شهر كه به اردو رفته بودند را هیچ كس از یاد نمی برد. لازم نیست زیادی نگران باشید اما شاید بهتر است با یاد دادن نكات ایمنی به فرزندان خود و آموزش آنها، جانشان را از حوادث كوچكی كه می‌تواند سلامتش را در برابر آنها حفظ كند دور كنیم.

مهران ملكوتی