شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
جهاد هنری و هنر جهادی
جهاد زیبایی شناختی، از هر لحاظ حاوی جهدی با سیر صعودی است که پس از سیر نزولی حقیقت هنر در زمین، مجدداً به سوی سرچشمه متعال در وجود و روح انسانی بال و پر میگیرد.
جهد و جهاد هنر بر دو مفهوم است: نخست اینکه خود آفرینش هنری اصیل تلاشی جهاد گونه است و جهاد در این جمله، دقیقاً حاوی مفهومی مبتنی بر نگرشی الهی است. جهاد زیبایی شناختی، از هر لحاظ حاوی جهدی با سیر صعودی است که پس از سیر نزولی حقیقت هنر در زمین، مجدداً به سوی سرچشمه متعال در وجود و روح انسانی بال و پر میگیرد. جنبه دوم جهد و جهاد هنری، نسبت هنر، جهاد است که در اینجا «دفاع مقدس» را در بر میگیرد.
در قلمرو دوم محورهای گوناگونی وجود دارد؛ در گزارش ژورنالیستی، مروری بر فعالیتهای هنری در قلمرو جنگ عراق با ایران و دفاع ایران در برابر عراق کار را به اتمام میرساند. بخشی از این فعالیتها را متعلق به رزمندگان و بخشی دیگر به هنرمندان حرفهای اختصاص دارد که در عرصه شعر، موسیقی، داستان کوتاه، رمان، سینما، نقاشی، مجسمه سازی، سرود، پوستر، و هنرهای نمایشی نظیر تئاتر صحنه و تئاتر خیابانی، کلیپ، خوشنویسی و... آثاری آفریدهاند. در هر یک از این عرصهها، شاعران، نویسندگان، سینماگران، آهنگسازان و نمایشنامه نویسان ناموری را میشناسیم که میتوان به آثارشان اشاره داشت. (البته پیشتر در حوزه شعر، داستان و سینما، مقالاتی نیز در زمینه هنر دفاع مقدس در پگاه منتشر شده است.)
● نگرش جامعه شناختی به هنر مقاومت
فراتر از نگرش ژورنالیستی، موظفیم با نگرشی جامعه شناسانه و تاریخی پژوهشی، و نیز زیبایی شناسانه و فلسفی درباره مسایل گوناگون هنر مقاومت سخن بگوییم، تحقیق کنیم و فراتر از تعارفهای معمول در مقیاسی اندیشگرانه و ژرف، به واقعیت این هنر در جامعه بپردازیم و این گونه تحلیل با ارائه کارنامه پر و پیمان و تأئیدهای بی ضابطه برای خوشامد این و آن، عمیقاً متفاوت، بلکه متضاد است و به دستاوردی والاتر، به رشدی فراگیرتر و به رفع نقصانهای جدیتر میاندیشد.
در چنین بررسیهایی، مشخصات هنر مقاومت جهان و تمایز آن با هنر جبهه و جنگ در ایران، تأثیر زمان و تحولات و دورانهای نو بر هنر مقاومت، جایگاه این هنر در میان گونههای دیگر هنر در ایران، نسبت هنر دفاع مقدس و مدرنیسم و یا سنتهای هنری و آینده هنر مقاومت و... بسیاری پرسشهای دیگر میتواند و باید مورد پژوهش قرار گیرد.
هر یک از این بررسیها میتواند به زیر مجموعههای پژوهشی دیگر تقسیم شود ؛ مثلاً جایگاه زنان، سالخوردگان، جوانان و نوجوانان در هنر دفاع مقدس، چهار محور جامعه شناسانه در ارتباط با حضور نقش جنسیت و گروه سنی در آثار دفاع مقدس است. بررسی کار هنرمندانی که با جبهه و جنگ رابطه مستقیم داشته اند (رزمندگان هنرمند، یا هنر مندان رزمنده، یا آفرینشگرانی که لااقل در دوران جنگ، خود به جبهه رفته، و مدتی در فضای آن زیسته بودند) یا هنرمندان، نویسندگان، سینماگران و... حرفهای پیش یا پس از انقلاب که بدون حضور در فضای دفاع مقدس، آثاری در این عرصه آفریدهاند، و سنجش نگاه دو گروه نیز گونه دیگری از تحقیق ارزشمندی است که فراتر از حد و سطح بررسیهای ژورنالیستی قرار دارد و متاسفانه به آن رسیدگی نشده است. بررسی هنر مقاومت در صدا و سیما و نیز سینمای ایران و نقش آنها در تعمیق جانمایه هنر دفاع مقدس یا سطحی شدن واقعیتهای جبهه، بررسی بسیار لازمی است. باید سنجید که آثاری چون خوش رکاب یا فیلمهای اکشن، چه ادراکی از جبهه و جنگ رواج داده و چقدر این نگاه با روح دفاع مقدس سازگاری داشته و مایه بازتاب درست و تشویق روحیه جهادی بوده است.
● گوهر معنوی و سرشت ایمانی
آنچه در هنر دفاع مقدس گوهر و بنیاد و اساس کار است و مایه تمایز هنر مقاومت ما با هنر مقاومت جهان است، عنصر «غیب» و «وحی» در آن است؛ چه در ریشههای این مقاومت، چه در حقیقت ثانوی تداوم آن، چه در اهداف، چه در علت شکست ناپذیریاش (چه پیروز میشویم چه شکست میخوریم)، چه در واقعیت استواری آن، چه در شکلگیری مهارتها و... . همواره یک عامل درخشانتر از هر چیز در همه این موارد خود را نشان داده است که باید به آن به صورت جدی توجه کنیم و آن همان سرشت الوهی و ایمانی و ارتباط کنش دفاعی با جهان باطن است. اگر چه در بسیاری فیلمهای مهم و بی اهمیت و بسیاری از داستانهای مشهور و گمنام و اشعار شاعران، به چیزی به نام امدادهای غیبی اشاره شده است، ولی باید توجه کرد که تقلیل حقیقت درخشان به رویدادهایی که آشنا زدایی نمیشود و به صورت حکایاتی عادی عرضه میگردد، در واقع بیان آن گوهر معنوی نیست.
برای مثال ژانر کمدی، کمتر از هر ژانر دیگری با مسئله غیب سازگاری نشان میدهد؛ گویی در اثر کمیک، مسئله «غیب» و یا امدادهای غیبی و ماجراهای جهان باطنی و مشهودهای عرفانی جبههها، نمیتواند مطرح شود و اگر مطرح شود، همه چیز صورتی مضحک، باورناپذیر و مایه خنده به خود خواهد گرفت.
اگر به جای خیالپردازی به زندگی و عینیت رویدادهای جبههها رجوع کنیم، به دلیل اینکه انسان موجودی جامع است و در لحظههای شاد و سرزنده یا در رویدادهای انسانی توأم با شوخی نیز خدا وجود دارد و کافی است که ما چشمی درست داشته باشیم، میتوان مطمئن بود که در شادترین آثار طنز آلود و حتی کمیکِ داستانی، سینمایی و نمایشی، میتوان حقیقت باطنی حضور متعال را در جهبهها به نمایش گذارد. برای اثبات این دیدگاه، خاطرهای از رزمندهای نقل میکنم:
کتاب «از آسمان تا زمین» مجموعه خاطره رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی در دوران هشت ساله دفاع مقدس است. خاطرهای از این کتاب نقل میکنم تا خود داوری کنید که در کمدیترین صحنهها چگونه نیروی عظیم غیب، با همه وجود، حس کردنی و انتقال دادنی است: «در سال ۱۳۶۰ در منطقه موسوم به «دال پری» مستقر بودیم. به علت دور بودن از شهر، از لحاظ تدارکاتی در شرایطی سخت به سر میبردیم، اما گاهی کمکهای مردمی کمبودها را تا حدودی جبران میکرد.
از جمله کمکهای مردمی، میوه بود. یک بار مقداری انجیر اهدایی از طرف مردم ذخیره داشتیم که به دستور سرگروهبان جیرهبندی شده بود و روزانه به هر نفر بیش از پنج دانه انجیر نمیرسید. یک روز غروب در گوشهای به استراحت و گفت و گو مشغول بودیم که صدای فریادی ما را به خود آورد. صدای «سوختم سوختم» مرتب تکرار میشد.
همگی با عجله به طرف خودرویی رفتیم که صدا از آنجا به گوش میرسید. کمی جلوتر که رفتیم، متوجه شدیم که صدای گروهبان «کریم آبادی» است. وقتی به خودرو رسیدیم، قبل از هر سؤالی صدای یورش هواپیماهای دشمن در منطقه پیچید و لحظاتی بعد، صدای انفجار بمبها شنیده شد. صدای انفجار یکی از بمبها خیلی نزدیک بود، به طوری که خاک محل انفجار به هوا برخاست و بر سر و بدن ما ریخت. وقتی از زمین برخاستیم، متوجه شدیم که بمب درست در محلی فرود آمده که چند لحظه پیش در آن جا به استراحت و گفتوگو مشغول بودیم که به علت تغییر مکان به هیچ کدام از ما آسیبی نرسید. او بعداً به ما گفت: هوس خوردن انجیر به سرم زد، چون پنج دانه انجیر برایم خیلی کم بود. به همین دلیل خودم را به خودرویی رساندم که جعبههای انجیر در آن قرار داشت.
همین که دستم را به داخل جعبه بردم، دو زنبور دستم را چند مرتبه نیش زدند و در اثر سوزش شدید دستم، بی اختیار فریادم بلند شد که شماها رسیدید. در نیش این زنبورها سبب شد، همگی از شر بمباران دشمن نجات یافته، جان سالم به در ببریم» .
آشکار است که صحنهپردازی رئالیستی از این ماجرا در فیلمی مفرح از جبهه، در عین کمدی بودن، بسیار آموزنده است و تأثیر آن باور به وجود شعوری غیبی است؛ البته شرط باور پذیری، اجرایی خوب و نو است. به هر حال آنچه کوشیدم به مثال روشن کنم، همان کانون غیب اندیشی، به مثابه تمایز میان هنر مقاومت اسلامی در ایران است که دردفاع مقدس و پس از آن شکل گرفت.
● هنر دفاع مقدس و میراث جهانی
پرسش اصلی آن است که چرا هنر دفاع مقدس ایران جهانی نشده است؟ چرا هنرمندان ایرانی نتوانستهاند، رخدادهای غریب یک مقاومت هشت ساله بی نظیر را به یک میراث جهانی تبدیل کنند و برای همه انسانهای امروز و فردا رازهای آن، حقیقت آن و مظلومیت آن را وضوح بخشند و به یادگار بگذارند.
حقیقت آن است که ادبیات مقاومت در جهان آثار درخشانی آفریده است. شعر «مراغهای» در برابر مغول، از نمونههای ادبیات مقاومت است که در فاصله اندکی با درخشانترین اثر ماندگار ملی ایرانیان، یعنی شاهنامه قرار دارد. (در اسطورههای شاهنامه قهرمانان، به دفاع از مرز و بوم، میهن و مردم در برابر تورانیان مشغولاند و جان خود را بر سر آن مینهند. سیامک و به خصوص آرش، دو نمونه بزرگ و رستم دستان نمونه بیهمتای آنان است.)
اکنون شعر «سیف الدین مراغهای» را از نظر میگذرانید:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تاکند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلو گیر خاص و عام بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
درمملکتچوغرششیرانگذشتورفت این عوعوسگانشما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگرکسان بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی این گل ز گلستان شما نیز بگذرد
آبی ست ایستاده در این خانه مال و جاه این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
شعر مراغهای آنچنان دارای قدرت ماندگاری است که حتی امروز با خواندن آن به یاد هجوم بعثیها به ایران و سرنوشت محنت آلود ایشان میافتیم.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد...
اما در دوران مدرن، از مهمترین آثار به یاد ماندنی به جنگ جهانی اول و جنگ روسیه و ژاپن مربوط است: «بر جاده» فلان در، دههها پس از جنگ جهانی اول، به وسیله «سیمون» از رمان نویسان نو آفریده شد و از آثار درجه یک «رمان نو» است، ولی سالها پیش از آن، «تولستوی» جبهه روسیه را در «جنگ و صلح» جاودانه کرده است. هیچ مطالعهگر جدی در حوزه ادبیات معاصر نیست که جنگ و صلح را نخوانده باشد. بدیهی است که خود جنگ دو کشور هرگز از جنس جنگ ایدئولوژیک یا عادلانه نبود، ولی اثر هنری که به ترسیم حالات و روحیات انسانی همت میگمارد، بر بستر این جنگ صحنههای زوالناپذیر آفریده است.
شعر «پل الوار» به نام «ای آزادی» نیز از اشعار مشهور مقاومت جهان است. در واقع میتوان گفت که جنگهای ناپلئون بناپارت، کمون پاریس، جنگ جهانی اول، انقلاب اکتبر روسیه، مقاومت در برابر نازیسیم و فاشیسم، جنگ جهانی دوم، نهضت مقاومت فرانسه، نهضت مقاومت یوگسلاوی، جبهه اسپانیا، انقلاب چین، مبارزات دفاعی ملت ویتنام در برابر آمریکا، جنگ شکر در کوبا در برابر آمریکا، مقاومت فلسطین در برابر اسرائیل، دفاع عربها در برابر اسرائیل از مهمترین رویدادهای دفاعی و انقلابی به ویژه در قرن بیستم است که آثار هنری بزرگی به بار آورده است. به طور کلی ادبیات دفاع در جهان از ادبیات جنگهای عادلانه است. در برابر جنگهای ناعادلانه که عمدتاً خصلتی تهاجمی و کشور گشایانه و استعماری دارد. جنگ ملتها در برابر تجاوزکاران گویای یک مقاومت حق طلبانه است ؛ بدیهی است جنگ دولتهای رقیب امپریالیستی برای تقسیم جهان و دست اندازی به متصرفات و مناطق تحت نفوذ، هرگز حاوی عنصری عادلانه به شمار نیامده است.
در پی این واقعیت، همواره هنر در کشورهای متخاصم جدا از حقانیت یا عدم حقانیت کشور درگیر جنگ، برای تهییج و تبلیغ استفاده شده است، اما چرا بین انبوه آثاری که قبلاً در جنگ جهانی دوم نوشته شد، تنها برخی از آنان در زمینه داستان، فیلم، نقاشی و... باقی ماند؟
بدون تردید عناصر تفکر صحیح و حقیقت خواهانه و منش اخلاقی و نیز زیبایی و استحکام اثر در ماندگاری آن نقش اساسی دارند. هیچ اثری که مبلغ استالینیسم بوده، به خاطرهها نمانده است، اما «کودکی» ایوان تارکوفسکی جاودانه شده است. «زمین زنوآباد» که صحنههایی از تحولات دوران شوروی است، علیرغم کمونیستی بودن انقلاب اکتبر، به خاطر حفظ واقعیات زندگی مردم و خشونتها و خطاهای حزبی به اثری ماندگار تبدیل شده است. همین طور رزمنا و پوتمکین که به ثبت قیام ۱۹۰۵ شوروی پرداخته، به سبب و اقعگرایی و ساختار نو، به اثری آکادمیک بدل گشته است .
نباید فراموش کرد که رسانههای سرمایهداری نیز نقش بزرگی در مشهور کردن نویسندگان داشتهاند؛ نویسندگانی که در حوزه هنر مقاومت مطابق میلشان رفتار کردهاند. اگر ادبیات سیاسی را تا جایی دنبال کنیم که سولژنتیسین را در برگیرد، همگان در خواهند یافت که دادن جایزه نوبل به او، در مدار رقابت آمریکا با شوروی میگنجد؛ نه برتری آثار او و پس از فروپاشی شوروی به فراموشی سپرده شد. تلاش برای نامور کردن نویسندگان یهودی، نظیر اسپیلبرگ نیز قابل چشم پوشی نیست.
ساختن فیلمهای بسیار از جنگ جهانی دوم و روایت ستم بر یهودیان، و جوایز مدام به این گونه آثار که پیانیست رومن پولانسکی و دریافت جایزه نخل طلای کن و اسکار آمریکا ست، از جمله این گونه تلاشهای سیاسی برای گسترش نوع خاصی از ادبیات جنگ، به سود پیروزمندان است.
حال حق داریم بپرسیم چرا مقاومت اسلامی مردم ایران در برابر حمله ناعادلانه و وحشیانه رژیم بعثی در جهان بازتابی نداشت؟
علل آن را میتوان در چند زمینه بررسی کرد .
۱) هنوز ما اثر درخشانی که بر موانع خارجی فائق آید، در حوزه رمان، سینما، نقاشی و شعر نیافریدیم.
۲) زبان فارسی و بسته بودن این زبان در ایران مانع ارتباط هنرهای زبانی ما با جهان است.
۳) جهان پیشرفته در این جنگ حاضر بودند و از تأثیر نگاه طرف مقابل، (یعنی ایران) جلوگیری به عمل آوردهاند.
۴) در افکار عمومی جهان، جنگ ایران و عراق یک برادر کشی و جنگ دو دولت خاورمیانهای برای امیال توسعه طلبانه و مدعای ارضی معرفی گردید. پیداست که این انگیزه، همدلی جهان را به وجود نمیآورد.
۵) آرمانهای معنوی دفاع ایران در برابر عراق، نظیر شهادتطلبی و غیب باوری، برای فرهنگ مدرنیته باورناپذیر بوده و آثار هنری که به ترسیم مؤثر این هستههای درونی هنر دفاع مقدس بپردازد، به وجود نیامدهاند.
۶) پس از جنگ، در ایران این تصور پدیدار شد که در سوژههای جنگ نمیتوانند آثاری جذاب بیافرینند.
۷) فضای لائیک روشنفکری در ایران، در برابر جنگ به ویژه پس از فتح خرمشهر، برخوردی منفی داشت و آنان بیشتر با تلقی غرب توافق داشتند. در نتیجه هنرمندان غیر مذهبی اندکی به این عرصه گام نهادند. آنان که حضور یافتند نیز دیدگاههایی داشتند که با تلقی رسمی تفاوت داشت.
▪ تمایز هنر مقاومت ایران با هنر مقاومت جهان در عنصر «غیب» و «وحی» آن است.
▪ انسان، موجودی جامع است. از این رو، در شادترین آثار طنز آلود میتوان حقیقت باطنی حضور متعال را در جبههها به نمایش گذارد.
▪ پرسش اصلی این است که چرا هنرمندان ایران نتوانستهاند رخدادهای غریب مقاومت هشت ساله بینظیر را به میراث جهانی تبدیل کنند و رازها، حقایق و مظلومیت آن را وضوح بخشند و به یادگار بگذارند.
منبع: نشریه پگاه حوزه، شماره ۱۶۷
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران پزشکیان دولت چهاردهم دولت نماز جمعه محمدجواد ظریف انتخابات مجلس شورای اسلامی رئیس جمهور ظریف انتخابات ریاست جمهوری
شهرداری تهران هواشناسی سازمان هواشناسی تهران گرمای هوا قتل وزارت بهداشت شهر تهران گرما پلیس پشه آئدس سلامت
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار مایکروسافت خودرو برق واردات خودرو دولت سیزدهم حقوق بازنشستگان بازار خودرو بازنشستگان مسکن
محرم عاشورا سینمای ایران کربلا دفاع مقدس امام حسین فضای مجازی تلویزیون امام حسین (ع) سینما بازیگر اوشین
فناوری دانشگاه تهران
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ غزه یمن فلسطین آمریکا جو بایدن ترامپ روسیه چین جنگ غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال نقل و انتقالات تراکتور باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر علی علیپور لیگ برتر لیگ برتر ایران سپاهان علیرضا بیرانوند
ویندوز ناسا مغز موبایل گوگل مریخ هوش مصنوعی اینترنت عیسی زارع پور
پوست سلامت روان گرمازدگی چاقی کاهش وزن