دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

نقد جریان روشنفکری جدا مانده از جامعه


نقد جریان روشنفکری جدا مانده از جامعه

● نقد شفاهی "برف روی شیروانی داغ"
"برف روی شیروانی داغ" ساخته کارگردانی است که پیشینه‌ای در روزنامه‌نگاری و تجاربی قابل تأمل در عرصه فیلمنامه‌نویسی دارد و در کارنامه فیلمسازی‌اش …

نقد شفاهی "برف روی شیروانی داغ"

"برف روی شیروانی داغ" ساخته کارگردانی است که پیشینه‌ای در روزنامه‌نگاری و تجاربی قابل تأمل در عرصه فیلمنامه‌نویسی دارد و در کارنامه فیلمسازی‌اش دو فیلم سینمایی "غیر منتظره" و "امشب شب مهتابه" را به ثبت رسانده است. فیلم جدید او اثری با ارزش، دیدنی و گامی رو به جلو برای محمد هادی کریمی محسوب می‌شود.

پیش‌تر کسانی در عرصه سینما "خانه عنکبوت" و "خانه‌ای روی آب" را برای نمایش سستی و بی‌پایه بودن این گونه خانه‌ها ساخته و از سراب و آنها که دل به سراب خوش کرده‌اند، سخن‌ها گفته‌اند و این بار چنین بنایی با فیلم سینمایی "برف روی شیروانی داغ" توسط محمد هادی کریمی به سینما و مخاطب ارائه شده است. خانه‌ای که مصالح آن از میان خاک و خل اندیشه‌های به بن بست رسیده و افکاری شکل گرفته در حباب و سراب برخاسته است.

"برف روی شیروانی داغ" روایت سینمایی تلخ ولی جذاب اضمحلال است. اضمحلال خانه‌ای بی‌بنیاد و تفکراتی موهوم و منسوخ.

این خانه پیرامون اندیشه‌های شاعری بنا شده که توهمات، ابهامات و تخیلاتش مریدانی در جاده ناکجا آباد دارد.

فیلم لحظه به لحظه تماشاگر را با ابعاد فکری و شخصیتی قهرمان داستان که یک شاعر از نسل روشنفکران منزوی و جدا از مردم است، آشنا می‌کند.

با عبور از مرزهای گذشته و گریز به زمان حال علاوه بر ترسیم چهره واقعی در هم شکسته پرده بر می‌دارد که لحظه‌های فروپاشی خود را در درون و برون تجربه می‌کند. با آن که این فیلم واقعیتی تلخ را به صورت تلخ روایت می‌کند ولی از طنز و امید خالی نیست و اگر زوایای سراب اندیشه‌های پوشالی و فروپاشی دنیای ذهنی می‌گوید، وقتی مریدان و اطرافیان برای شاید بازگشت به زندگی استاد خود را ترک می‌کنند از وجود راه دیگر و جای دیگر برای امید اشاره دارد.

محمدهادی کریمی جدا از تلاش برای نگارش فیلمنامه قوی که روال و ساختار آن سنخیتی اندک با قصه‌گویی کلاسیک دارد، در مسیر کسب تجربه در عرصه ساختار نوین سینمایی هم همت به خرج داده از همین رو گزینش، صحنه‌ها و نمادهای فیلمش در گستره داستان تصویر و سینما قابل توجه است.

فیلم محمدهادی کریمی در واقع نقد جریان روشنفکری جدا مانده از سیر اجتماعی جامعه است که خود فیلمساز هم با حضور و مجاورت چنین فضایی آن را لمس کرده و توانسته با موفقیت در نوشتن فیلمنامه و ساختن فیلمی خوش پرداخت با ساختار بصری و روایی محکم آن‌ را ارائه کند.

بازی‌های خوب هنگامه قاضیانی (مژده)، آناهیتا نعمتی (سپیده) و شهاب حسینی (بهمن)، فلاش‌بک‌های به جا، غنی از تصویر، محتوا و کارگردانی حرفه‌ای‌تر محمدهادی کریمی را در مسیری موفق و استوار در سینما نشان داد.

جبار آذین