یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
بیایید تا بیدار شویم
«ابوالحسن خرقانی» از چهرههای برجسته و البته کم مانند عرفان اسلامی است. «المنتخب من کتاب نورالعلوم»؛ برگزیدهای است متعلق به قرن هفتم هجری از کتاب «نورالعلوم» که در مقامات خرقانی نوشته شده بود. این کتاب از گنجهای کمنام و گمنام ادبیات فارسی است که به بازگویی معارف عارفی امی و رازگویی بلند مرتبه چون شیخ ابوالحسن خرقانی اختصاص یافته است.
منتخبی از لحظات درخشان این کتاب را از «نوشته بر دریا / از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی» تالیف دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نقل میکنیم:
روزی شیخ از صوفیای میپرسید که «دوست داری که با خضر (علیهالسلام) دوستی داری؟»
گفت: «دارم». گفت: «سال تو چند است؟» گفت: «نود و هفت». گفت: «نان خدای که نود و هفت سال خوردهای بازده! نیکو نبود که نان خدای خوری و صحبت با خضر داری.»
ای بسیار کسانی که بر پشت زمین زنده میدانیم و ایشان مردگانند و ای بسیار کسانی که در شکم زمین مرده میدانیم و ایشان زندگانند.
گفت: «همه یک بیماری داریم، چون بیماری یکی بود دارو یکی باشد. جمله، بیماری غفلت داریم بیاییت (=بیایید) تا بیدار شویم.»
الهی! خلق تو شکر نعمتهای تو کنند. من شکر بودن تو کنم، نعمت، بودن توست.
گفتم: الهی! اگر قصه اندوهگینان بر تو خوانم آسمان و زمین خون گریند.
شیخ گفت: از بسیار خانهها آواز ماتم برآید و از بعضی آواز دف. هرچند در دل خود مینگرم همه آواز ماتم میبرآید؛ آواز دف، نی.
شبلی رحمتالله علیه گفت: «آن خواهم که نخواهم». شیخ ابوالحسن خرقانی گفته است: «آن هم خواستی».
شیخ ابوالحسن به دعا خواسته بود که خدایا، غربا را در خانقاه من مرگ مده که ابوالحسن طاقت مرگ غریب ندارد.
شیخ پسری را به جایی فرستاد. دزدان درآمدند و هرچه داشت از رخت وکاله جمله را بردند. پسر برهنه درآمد به نزدیک شیخ. زن شیخ به نزدیک شیخ آمد که «ای پیر! یکی پسر را کشتند در مسجد و این را غارت کردند نه از آن دانستنی و نه از این. و آنگاه سخن از ملک و ملکوت گویی با مردمان!» شیخ گفت: «ای امتالله! غضب مکن امشب کالهها بیارند». گفت: «این مالیخولیاست که دزدان چیزی باز آرند.» چون مردمان بخفتند کسی در خادم بکوفت و گفت: «رختهای پسر خواجه آوردیم مگر مصلی که آن را به کسی داده بودیم که آتش در خانه و قلعه ما افتاد، از آن بیم رختها آوردیم.» خادم درآمد و شیخ را خبر کرد و گفت: «مصلی نیاوردند». گفت: «آری! مصلی را دیدم که پیر ترکی بر وی نماز میگذارد. شرم داشتم، بر وی ماندم.»
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان مجلس شورای اسلامی پزشکیان ایران دولت چهاردهم دولت محمدجواد ظریف رئیس جمهور مجلس رهبر انقلاب انتخابات ظریف
تب دنگی شهرداری تهران شورای شهر تهران تهران هواشناسی اربعین پشه آئدس قتل گرمای هوا سازمان هواشناسی وزارت بهداشت گرما
قیمت خودرو قیمت دلار خودرو واردات خودرو مالیات بازار خودرو دولت سیزدهم برق مایکروسافت حقوق بازنشستگان قیمت طلا بازنشستگان
سعید راد کتاب کربلا تلویزیون عاشورا شهید محرم سینمای ایران موسیقی دفاع مقدس سینما امام حسین (ع)
فناوری اختلال جهانی فضا
یمن رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا دونالد ترامپ روسیه ترامپ جو بایدن تل آویو جنگ غزه
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ایران لیگ برتر نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه استقلال علی علیپور المپیک تراکتور
فیلترینگ همستر کامبت حمله سایبری تبلیغات گوگل سامسونگ ویندوز ناسا موبایل
دیابت تابستان استرس افسردگی مغز کودک بیماری تب دنگی ایدز ویتامین اضطراب مو