چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

جستجوی حقیقت میان شن ها


جستجوی حقیقت میان شن ها

نگاهی گذرا به مفهوم خلاقیت و جستجوگری در آثار محسن وزیری مقدم به بهانه نمایشگاه آثارش

شاید رفتارهای هنری محسن وزیری‌مقدم را در طول سال‌های فعالیت هنری‌اش باید بر اساس تعبیری رفتاری فیلسوفانه در دنیای تجسمی دانست. هنرمندی که فکرکردن اولین لازمه برخورد با آثارش است.

با آن که از پیشگامان هنر نوگرا در ایران به شمار می‌رود و ۹ دهه از زندگی خویش را پشت سر گذاشته همچنان جستجو می‌کند تا راه‌های جدیدی را برای برقراری ارتباط مثبت با مخاطبان آثارش به دست آورد.شاید جمله جولی اوکاس، منتقد سرشناس نقاشی جهان در مورد این هنرمند ایرانی تمام حرف‌ها را یکباره بزند. «وزیری‌مقدم یک هنرمند واقعی است و کارهایش بیان حقیقتی به شمار می‌رود که با یک عمر تمرین، درک شده است.»

«خلاقیت یعنی یک درصد الهام و ۹۹ درصد عرق ریختن» شاید این جمله‌ای قدیمی و کلیشه‌ای درباره درک مفهوم خلاقیت باشد اما درک خلاقیت با تعاریفی اینچنین شاید در حیطه هنر چندان کارا نباشد.در بازخوانی تصویری آثار محسن وزیری‌مقدم شاید تنها باید به این نکته بسنده کرد که این هنرمند به درک متفاوتی از خلاقیت دست یافته که الهام هنری را از سویی و تلاش هنرمندانه را از سویی دیگر به عنوان ۲ بال برای پروازش برگزیده است.

در واقع این هنرمند برای آن که درک صحیحی از محیط به دست بیاورد تا با نگاهی برگرفته از الهام به خلق اثر هنری بپردازد یکباره خلاقیت را نیز در این میان دخیل می‌کند تا خلاقیتی منحصر به فرد در آثار وی به چشم بیاید که در کمتر آثار هم دوره‌ای‌های وی می‌توان آن را یافت.

خودش در این‌باره می‌گوید: «وقتی در ایتالیا بودم هنگامی که استادم کارهای اولیه مرا دید به من گفت: اگر می‌خواهی یک نقاش معمولی باقی بمانی همین راه را ادامه بده، ولی اگر میل داری هنرمند شوی باید خلاق و آفریننده باشی. روش آفرینندگی هم از آنجا آغاز می‌شد که من روش قبلی‌ام را کنار بگذارم و شروع کنم به پژوهش‌های تازه. مسلما پس از این ماجرا این پژوهش‌های تازه مرا با چیزهای تازه‌ای هم روبه‌رو کرد. مسأله خط، رابطه‌ها، ریتم، فرم، رابطه خط و سطح، رابطه آزاد شدن رنگ از سطح، ترکیب‌بندی‌های غیرمتعارف و در نهایت بیان اندیشه به‌ طور بی‌واسطه و بلافاصله به وسیله ابزارهای هنری، پس باید ابزارها را شناخت، با آنها تمرین کرد و ماهیت و امکانات هرکدام را دریافت و من این کار را زیاد انجام دادم.»

او در این زمان به درک جدیدی از هنر دست یافت که باعث شد محسن وزیری‌مقدم را متمایز با هنرمندانی هم ردیف خویش کند که سال‌ها در این زمینه به فعالیت پرداخته‌اند. به تعبیری دیگر، وزیری‌مقدم در واقع در دوره‌های مختلف خلق آثار هنری‌اش هیچ‌گاه نه محتوا را فدای ظاهر کرده است و نه ظاهر را فدای محتوا. بلکه مانند ارابه‌رانی که لگام ۲ اسب سرکش محتوا و شکل را گرفته، در مسیری به جستجوی هنرمندان پرداخته که مستقیم است و البته منحصرا متعلق به وی.

جالب‌تر این است که وی در مورد برخی از آثارش که در سال‌های اخیر خلق شده‌اند حتی به مخاطب خویش این آزادی عمل را می‌دهد تا مخاطب در اثر وی مداخله کرده و آن را به وضعیتی دیگر در آورد.

این موضوع به تعبیری ساده‌تر یعنی این‌که او در کار کردن راحت است و همین مساله نشان از این دارد که وی خلاقیت را تا جایی پیش برده است که نگاه عملگرایانه مخاطب نیز نمی‌تواند از کیفیت هنری آثار وی کم کند. حتی این وضعیت که در مورد برخی از آثار حجم مفصلی وی به وقوع می‌پیوندد در واقع باید این‌طور برداشت شود که وی شاید با این آزادی عملی که به مخاطب آثارش داده از ایشان می‌خواهد جلوه‌ای دیگر از هنر وی را که شاید در بعدی دیگر قابل تصور و تخیل باشد به نظاره بنشیند.

محمدامین میرفندرسکی، استاد فقید هنر در نمایشگاه بزرگ آثار این هنرمند، درباره‌اش می‌نویسد: «وزیری لحظه‌ای از زندگی و از کارش دور نشده و هیچ‌کاری از او نیست که از زندگی‌اش دور شده باشد. او دائم بین کار، خلاقیت و زندگی رابطه ایجاد کرده است. وزیری هیچ‌گاه از طبیعت تقلید نکرده است. همه کارهای او در کارگاه شکل گرفته، اما الهامی که از زندگی او پدید آمد، دوره‌ای را به وجود آورد که یکی از درخشان‌ترین دوران نقاشی معاصر نه‌تنها در سطح ایران که در سطح بین‌المللی است.»

شاید همین مساله تقلید نکردن صرف وی از طبیعت وجه تمایز او با هنرمندانی باشد که می‌خواهند در آثارشان هنر را با تعریفی متفاوت جلوه دهند.

بسیاری از هنرمندان از تغییر رویه هنری خویش می‌ترسند. این اتفاق را به وفور می‌توانیم در آثار هنرمندانی ببینیم که امروز با آن که حتی برای آنها عنوان پیشکسوت نقاشی را نیز انتخاب کرده‌ایم اما سال‌های سال است که تنها با یک روش و متد به نقاشی می‌پردازند. برای تفسیر این مساله باید این توضیح را داد که برخی هنرمندان با یافتن سبکی و مسیری که دیگران آن را قبلا رفته‌اند با تکراری روبه‌رو می‌شوند که نام آن را سبک هنری می‌نامند. به یقین مطمئنا نگاه تکراری یا برداشتی تکراری از یک متد و شیوه و اسلوب برای خلق اثر هنری نمی‌تواند سبک هنری نام گیرد، اما آیا می‌توان به بسیاری از روش‌های هنری برخی هنرمندان نام سبک گذاشت؟

اما در تبارشناسی آثار محسن وزیری‌مقدم باید گفت؛ او برخلاف بسیاری از همدوره‌ای‌های خویش، هنرمندی است که برای یافتن حقیقت هنر خویش حتی از تغییر روش و جستجوگری نیز روی برنگردانده است. در یک کلام باید گفت وزیری‌مقدم در واقع از تغییر رویه هنری خویش برای رسیدن به حرفی و کلامی نو نترسیده است؛ موضوعی که شاید در این مجال بتوان از آن به عنوان جستجوگری در امر هنر یاد کرد. برای روشن شدن این مفهوم شاید بناچار باید به چگونگی شکل‌گیری دوره‌ای از آثار وی بازگشت که از آن به عنوان دوره تابلوهای شنی یاد می‌شود.

تا پیش از آغاز این دوره، وزیری دوره‌ای موفق را پیش رو داشت که از آن به عنوان دوره آثار رنگ پاشیده روی بوم یاد می‌شود.در همین زمان اما ما یکباره می‌بینیم که روحیه جستجوگری این هنرمند وی را بر آن می‌دارد به ناگاه شروع به خلق آثاری کند که از آن به عنوان دوره آثار شنی یاد می‌شود.

او این دوره را زمانی آغاز کرده است که کنار دریایی در ایتالیا رفته بود تا بنا به گفته خودش شن‌های ساحل را با نگاهی جدید به نظاره بنشیند.

خودش در این باره می‌گوید: «در این سال (۱۳۳۸) اتفاق تازه‌ای در کار من روی داد. به اتفاق چند تن از دوستانم به کنار دریاچه آلبانو که ساحل آن پوشیده از ماسه‌های سیاه است، رفته بودیم. من برای این‌که دوستانم را بخندانم، تنم را با استفاده این شن‌ها سیاه کرده بودم. یکدفعه متوجه نکته‌ای شدم. به شیارهایی که توسط انگشتانم روی ماسه‌ها و روی تنم کشیده بودم توجه کردم. تضاد رنگی خطوط ماسه‌های سیاه و پوست روشن بدن، ایده‌های تازه‌ای در من بیدار کرد. در آنها می‌شد حرکت، ریتم و فضا را یافت. همانجا روی ماسه‌های کنار دریا با انگشتانم شروع به کشیدن خطوط کردم. این خطوط مرا متوجه بازی‌های دوران کودکیم کرد. باز ذهنم به زمان‌های دورتری رفت. به رابطه‌ای که انسان همیشه با خاک داشته و به جوهر انسان که از خاک بوده است. از آن ماسه‌ها با خودم به خانه بردم. آنها را کف اتاق ریختم و با حرکت انگشتانم شروع به بازی روی آنها کردم. تکرار خطوط، ریتم، بافت، فضا و کنتراستی که با زمینه روشن پدید می‌آمد، برایم بسیار مجذوب‌کننده بود. از طرفی کار با انگشت و ماسه نیز نوعی گریز از مواد و مصالح رایج در نقاشی بود. ولی مشکل، امکان تثبیت ماسه‌ها روی بوم بود. مدت‌ها تلاش کردم تا بالاخره اسلوب کار را یافتم. به این ترتیب تعداد زیادی کار با این روش انجام دادم.»

منتقدان برجسته اروپایی ازجمله لائوراتورکولی وری، منتقد ایتالیایی در مورد این وجه از آثار وی که در دوره آثار شنی به ظهور نشسته است، حتی در این میان پا را فراتر گذاشته و وی را هنرمندی پیشرو نه در ایران بلکه در عرصه جهانی می‌دانند. این منتقدان معتقدند گرچه وزیری‌مقدم کار با ماسه را از سال ۱۳۳۸ هجری شمسی آغاز کرده است که با این کار سعی دربیان درون خود داشته اما وی بتدریج در سیر تحولی آثارش از ارائه یک حرکت به ارائه بافت دست یافته است که منحصر به فرد بوده است. آنها معتقدند در این دوره میان آثار محسن وزیری‌مقدم و جکسون پولاک می‌توان از لحاظ شکلی شباهت‌هایی یافت. پایان این دوره با تغییراتی که در آن رخ داد در سال ۱۳۴۲ هجری شمسی بود، در حالی که جاسپر جونز، آثاری مشابه با آثار متاخر وزیری‌مقدم در این سال را ۱۰ سال بعد، یعنی در سال ۵۲ هجری شمسی خلق کرد.

جالب آن است که تابلوهای شنی وزیری‌مقدم در دهه ۶۰ میلادی در اروپا به شهرتی جهانی دست یافت تا بسیاری از کلکسیونر‌های معروف جهانی را به سوی خویش بکشاند. اتفاقی که اکنون باعث شده است تا در میان محافل هنری، وی به عنوان هنرمندی متفاوت جلوه کند.

● شاه ماهی نمایشگاه‌های هنری

نمایشگاه مروری بر آثار محسن وزیری‌مقدم که پنجشنبه گذشته در گالری هفت آینه شهرستان ساری افتتاح شد، مطمئنا مهم ترین نمایشگاه‌های هنری در فصل پاییز امسال است.

این هنرمند نقاش در نمایشگاه ۶۰ اثر از نقاشی‌ها و مجسمه‌های دوره‌های مختلف کاری خود را در معرض دید علاقه‌مندان قرار داده است. این آثار تمام دوره‌های کاری او از سال ۱۳۲۷ تا سال ۱۳۸۸ را شامل می‌شود.وزیری‌مقدم پیش از این و در روزهای ۸ تا ۱۳ آذر نیز نمایشگاه دیگری از آثار خود را در شهر شیراز برگزار کرده بود. بزرگ‌ترین نمایشگاهی که در سال‌های اخیر از آثار این هنرمند در کشورمان برگزار شد، به سال ۱۳۸۳ بازمی‌گردد که موزه هنرهای معاصر تهران در آن سال تمام فضای نمایشگاهی خود را به نقاشی‌ها و مجسمه‌های این هنرمند اختصاص داد.

وزیری‌مقدم با آن که با مشکلات و اختلالات شدید بینایی مواجه است، همچنان به خلق آثار تازه ادامه داده و چند نمایشگاه در نگارخانه‌های آسیاب، دی و هور برپا کرده که با استقبال قابل توجهی نیز همراه بوده است.

وزیری‌مقدم در سال ۱۳۲۷ از دانشگاه تهران در رشته نقاشی فارغ‌التحصیل شد و پس از آن به ایتالیا رفت و در آکادمی‌ هنرهای زیبای رم به تحصیل پرداخت و دانشنامه خود را از این مرکز معتبر هنری در سال ۱۳۳۸ دریافت کرد. نمایشگاه مروری بر ۶۰ سال خلق آثار هنری محسن وزیری‌مقدم تا روز ۲۶ آذر در نگارخانه هفت آینه شهرستان ساری ادامه خواهد داشت.

مهدی نورعلیشاهی