جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی


امروز با سعدی

دل پیش ‌تو و دیده به جای دگر ستم
تا خصم نداند که تو را می‌‌نگرستم
روزی به در آیم من ازین پردهٔ ناموس
هر جا که بتی چون تو ببینم، بپرستم
اَلمِنَّهًْ‌لِلَّه که دلم صید غمی شد
کز خوردن …

دل پیش ‌تو و دیده به جای دگر ستم

تا خصم نداند که تو را می‌‌نگرستم

روزی به در آیم من ازین پردهٔ ناموس

هر جا که بتی چون تو ببینم، بپرستم

اَلمِنَّهًْ‌لِلَّه که دلم صید غمی شد

کز خوردن غمهای پراکنده برستم

آن عهد که گفتی: نکنم مهر فراموش

بشکستی و من برسر پیمان درستم

تا ذوق درونم خبری می‌دهد از دوست

از طعنهٔ دشمن به خدا گر خبرستم

می‌خواستمت پیشکشی لایق خدمت

جان نیک حقیر است. ندانم چه فرستم؟

چون نیک بدیدم که نداری سر سعدی

بر بخت بخندیدم و برخود بگرستم