یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

مشکلات با جیغ و داد حل نمی شود


مشکلات با جیغ و داد حل نمی شود

تا همین چند وقت پیش هیچ مشکلی با پدر و مادرتان نداشتید و همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رفت, اما این روزها از غذایی که می خورید گرفته تا لباس هایی که می پوشید و حتی رنگ دیوار اتاقتان موضوع اختلاف نظر با آنان است

تا همین چند وقت پیش هیچ مشکلی با پدر و مادرتان نداشتید و همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رفت، اما این روزها از غذایی که می خورید گرفته تا لباس هایی که می پوشید و حتی رنگ دیوار اتاقتان موضوع اختلاف نظر با آنان است. اشکال کار اینجاست که نه شما و نه پدر و مادرتان حاضر به کوتاه آمدن نیستید و مسائل کوچکی مانند زمان رفتن به رختخواب یا افرادی که با آنها در مدرسه دوست هستید موجب جنگ و دعوا در خانه می شود. واقعاً چه اتفاقی افتاده است شما تا یکی دو سال پیش کودک بودید و پدر و مادرتان کنترل زیادی روی اعمال و رفتار شما داشتند و حتی درباره چیزهای کوچکی مانند خوراکی ای که به مدرسه می بردید یا حتی لباس خوابتان برای شما تصمیم می گرفتند. شما هم به عنوان یک کودک مخالفت چندانی نداشتید و مطابق میل و تصمیمات آنها رفتار می کردید. البته این طرز برخورد والدین بسیار خوب است زیرا کودکان از نظر ذهنی آنقدر رشد نکرده اند تا بتوانند از خود مراقبت کنند یا صلاح خود را تشخیص دهند.

ولی بچه ها همیشه بچه نمی مانند، بزرگ می شوند و مانند شما به مرحله نوجوانی می رسند. شما در دوره نوجوانی هویت خود را پیدا می کنید، هویتی که از هویت پدر و مادرتان مستقل است.

دوره نوجوانی، زمانی است که فرد در آن افکار و عقاید خاص خود را پیدا می کند و دوست دارد آنها را در زندگی و محیط اطراف خود پیاده کند. دوره نوجوانی زمینه ورود به دنیای بزرگسالان را فراهم می کند.

در دوره ای که شما بزرگتر می شوید، تغییر می کنید و تبدیل به فردی می شوید که دوست دارد خودش برای خودش تصمیم بگیرد. ممکن است والدینتان نتوانند به همان سرعت خود را با این تغییرات هماهنگ کنند. آنها قبلاً عادت داشتند برای شما که یک کودک بوده اید تصمیم بگیرند و شما هم فوراً حرف آنها را گوش کنید، ولی الآن شرایط فرق کرده است و کمی زمان لازم است تا سایر افراد خانواده به شخصیت جدید شما عادت کنند.

اختلاف نظرها بین والدین و نوجوان ها بسیار عادی است. نوجوانان خیلی زود عصبانی می شوند، زیرا دلشان می خواهد پدر و مادرشان با همه کارهای آنها موافق باشند و هر مخالفتی برایشان به این معناست که به شخصیت آنها احترام گذاشته نمی شود. (یکی از ویژگی های دوره نوجوانی حساسیت بیش از حد است، هر مخالفتی که با نظرات شما می شود که کل شخصیت شما را زیر سؤال می برد!) پدر و مادرها هم عصبانی می شوند چون عادت ندارند فرزندانشان را خارج از محدوده کنترل خود ببینند. (یکی از ویژگی های پدر و مادرها هم این است که خیلی نگران فرزندانشان هستند، آنها می ترسند شما آنقدر بزرگ نشده باشید که بتوانید تصمیم های درستی بگیرید. مخالفت ها و سخت گیری های آنها به خاطر محبت شان است نه دشمنی آنها!)

مشاجرات بین والدین و فرزندان معمولاً احساسات هر دو طرف را به شدت جریحه دار می کند. از طرف دیگر بعضی از مسائل مانند انتخاب دوست یا با دوستان برای گردش بیرون رفتن مشاجرات بزرگتری به وجود می آورد زیرا درست به نقطه حساسی دست می گذارند، یعنی همان احساس استقلال و آزادی طلبی نوجوان و احساس حمایت و مراقبت کردن از فرزند در پدر و مادر.

اما اوضاع همیشه این طور نمی ماند. با گذشت زمان پدر و مادرها فرزندشان را دیگر کودک نمی دانند و به او آزادی های معقول و مناسب با سن اش می دهند. نوجوانان هم یاد می گیرند که پدر و مادرها صلاح آنها را می خواهند و نیت بدی ندارند و از طرف دیگر علتی وجود ندارد که با تمام خواسته های آنها در خانواده موافقت شود.

بهترین راه برای جلوگیری از این مشاجرات یادگرفتن راه های درست ارتباط برقرار کردن است. اگر خواسته خود را با آرامش و نه با جیغ و داد مطرح کنید و رفتار منطقی ای داشته باشید، راحت تر می توانید پدر و مادرتان را متقاعد کنید. به هرحال باید به آنها نشان دهید که بزرگ شده اید. نشانه بزرگ شدن فقط به دست آوردن آزادی های بیشتر نیست، یکی از نشانه ها داشتن رفتار منطقی و حل مشکلات از طریق گفت و گو است.

بعضی وقت ها به نظر می رسد که رابطه شما هیچ وقت بهتر نمی شود. نه شما حرف آنها را می فهمید و نه آنها حرف شما را. ولی با گفت و گو کردن به جای دعوا کردن و بیان کردن عقایدتان می توانید احترام بیشتری کسب کنید. به یاد داشته باشید که نتیجه بحث همیشه نباید کاملاً به نفع شما یا پدر و مادرتان باشد. گاهی اوقات اگر هر دو طرف کمی کوتاه بیایند خیلی از مشکلات به راحتی حل می شود.

نجمه افضلی