سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نابسامانی های عاطفی در خانواده ها تا چه حد ریشه دوانده است


نابسامانی های عاطفی در خانواده ها تا چه حد ریشه دوانده است

در خبرها آمده بود که حدود ۸۰ درصد از زوج های ایرانی, روزانه کمتر از بیست دقیقه با هم صحبت می کنند و موضوع صحبتشان هم در این بیست دقیقه بیشتر در مورد حقوق ماهانه, پرداخت قبوض مختلف, قسط, اجاره و است

در خبرها آمده بود که حدود ۸۰ درصد از زوج های ایرانی، روزانه کمتر از بیست دقیقه با هم صحبت می کنند و موضوع صحبتشان هم در این بیست دقیقه بیشتر در مورد حقوق ماهانه، پرداخت قبوض مختلف، قسط، اجاره و ... است.

صرف نظر از این که چنین رابطه ای چه عواقبی برای زوج ها دارد، آن چه نگران کننده می باشد، وضعیت فرزندان است، زیرا آن ها در هر سن و سالی که باشند، از رفتار و روابط والدینشان الگو برداری می کنند، نسلی که اکنون پدر و مادرند، بیشتر در دامن خانه و خانواده پرورش یافته اند، دوران کودکی خود را در خانه هایی با حیاط وسیع و مشجر سپری کرده و دستان نوازشگر مادر وقت و بی وقت آن ها را در آغوش خود جا داده است.

این پدر و مادرها اگر الان و با شرایط فعلی نتوانند به عنوان ستون های قابل اعتنا در خانواده با کودکان خود تعامل داشته باشند و ارتباط لازم را با آن ها برقرار کنند، پس کودکانشان که زندگی خود را در اتاق های کوچک، آپارتمان هایی که گاه به ۷۰ متر هم نمی رسند و از ابراز محبت پدر و مادر آن هم نه محبتی همه جانبه و عمیق محروم باشند، در آینده چگونه به منشاء محبت و ستون خانواده تبدیل خواهند شد؟

بنابراین برای اطلاع از صحت و سقم این مطلب با دو گروه از بانوان شاغل و مردان جوان و میانسال و مردان بالای پنجاه سال و بانوان خانه دار گفت و گو کردیم.

گروه اول با تایید این که وقت کمی را با همسر و فرزندانشان می گذرانند، گفتند: معمولا شب ها که همسرانمان به خانه می آیند، آن ها را می بینیم و خستگی و استرس انجام کارهای فردا مانع از آن است تا لحظه ای با آسایش کنار آن ها باشیم و مهم ترین صحبتی که بین ما رد و بدل می شود، حرف های مربوط به خرج خانه و هزینه مدرسه بچه ها و ... است.

البته بیشتر آن ها به یک یا دو بار گفت و گوی تلفنی با همسرشان، که بیشتر مربوط به انجام کارهای عقب افتاده است، اشاره داشتند.

روز زنان شاغل خیلی زود شروع می شود، آن ها مجبورند ناهار فردای بچه ها و همسرشان را از شب قبل آماده کنند و صبح زود هم پس از آماده کردن صبحانه بچه ها را راهی مدرسه کنند، معمولا مادران کودکان را تا مهد همراهی می کنند.

هفت تا هشت ساعت از وقت زنان شاغل در روز به کار بیرون می گذرد و پس از آن، به دنبال کودکانشان روانه مهدها می شوند.

به این ترتیب، زمان زیادی از وقت آن ها در مسیر به خانه، مهد و ... می گذرد.

آن ها به محض رسیدن به خانه شیفت دوم کارشان را شروع می کنند.

رسیدگی به درس کودکان، آماده کردن شام، منظم کردن خانه و ... جزئی از وظایف آن هاست.

پس برای زنان شاغل طی این روند هیچ توان و رمقی برای حضور در مهمانی های بین هفته نمی ماند.

تعامل آن ها با بچه ها هم تنها در حد رسیدگی به درس و تهیه لوازم مورد نیازشان است.

تفریح و مهمانی و مسافرت نزد این دسته از خانواده ها گزینه های مطلوبی است اما به لحاظ وقوع نادر است.

در واقع آن ها بیشتر کار می کنند تا زندگی، اغلب آن ها حتی فرصت ابراز محبت به کودکانشان را ندارند و ناخودآگاه چنین رفتاری را به کودکانشان می آموزند.

مردان شاغل هم تایید می کنند به رغم گرفتاری های روزانه برای چرخاندن چرخ زندگی، از آسیبی که به کودکانشان وارد می شود آگاهند.

مردان معتقدند همسرانشان بیشتر از آن ها در امر تربیت فرزندان تلاش می کرده و و کار آن ها را ساده تر می کنند.

● همسران خاموش آینده

به عقیده روانشناسان، بچه ها شاهدان هوشمند و تیزبین زندگی والدین خود هستند و جزئیات زندگی پدر و مادرشان را مو به مو زیر نظر دارند.

اگر چه آن ها راجع به آن چه یاد می گیرند حرفی نمی زنند، ولی درباره آن چه برای افراد متاهل اتفاق می افتد، نتیجه گیری می کنند.این نتایج قسمت ماندگار عقاید و انتظاراتشان شده و آن ها را برای شکل دادن روابط خانوادگی خود در آینده آماده می کنند.بنابراین در خانواده هایی که پدر و مادر روابط خوبی با هم دارند و ارتباط کلامی موثری بین والدین وجود دارد بچه ها می آموزند در زندگی خود نیز الگوی پیش رو را پیاده کنند، کودکانی که شاهد محبت پدر و مادر در خانه هستند و موقع حضور هم کمتر با هم صحبت می کنند، یاد می گیرند تا در آینده همسرانی ساکت و خاموش باشند.

هر چند به اعتقاد روانشناسان، درس های محبت آمیز به ندرت به زبان آورده می شود، اما باز هم بچه بر اساس مشاهده روابطی که بین پدر و مادر می گذرد، خود می داند که باید انتظار چه چیزی را داشته باشد.

تاثیر این نوع یادگیری را نمی توان دست کم گرفت.

به خصوص به این دلیل که بی سر و صدا عمل می کند.

● ما زندگی را کاملا حس می کنیم

گروه دوم پاسخ دهندگان به پرسش ما، بانوان خانه دار و مردان بالای پنجاه سال بودند، اغلب زنان خانه دار با فراغت بالا بیشتر به رسیدگی امور منزل، همسر و کودکانشان می پردازند.

آن ها ضمن انجام وظایفشان ساعاتی را هم به مطالعه، شرکت در کلاس های آموزشی و ورزشی اختصاص می دهند.

آن ها ضمن رد خبر یاد شده معتقد بودند همیشه حرف های زیادی برای شوهرانشان دارند.

نزد این گروه تفریح، مهمانی و مسافرت، گزینه های مطلوب و گریز ناپذیری است که در صورت تامین مالی باید انجام شود.

بیشتر مردان بالای ۵۰ سال هم در کنار خانواده بودن و صحبت و مشورت با همسرشان را از امور مهم زندگیشان عنوان کردند.آن ها معتقد بودند حتی بدون همسرشان نمی توانند یک لباس ساده بخرند.

احساس رضایت مندی این گروه از زندگی به شرط تامین مالی، بسیار زیاد بود.

عده ای از مردان این گروه، علاوه بر زندگی خود، اداره بخشی از زندگی فرزندان خود را هم به عهده دارند، آن ها ضمن حمایت مالی از زندگی های نوپا، وظیفه به گردش بردن نوه ها و پرداخت قبض ها و رسیدگی به امور بانکی و نیز خرید منزل فرزندان را هم عهده دارند و آن را با علاقه و رغبت انجام می دهند.

● حمایت نشویم، نمی توانیم

توجه بزرگ ترها به زندگی زوج های جوان، از ویژگی های فرهنگ ایرانی است.

بسیاری از ما بدون حمایت والدین خود نمی توانیم از عهده انجام وظایفمان برآییم.

اما هستند زوج های جوانی که به دلایل مختلف، از جمله فوت والدین، سکونت آن ها در شهرهای دیگر، یا مشغول بودن والدین به امور زندگی خود از حمایت آن ها محرومند.

این زوج ها خود به تنهایی بار زندگی را به دوش می کشند.

پدر خانواده که به تامین معاش مشغول است و گاه در دو شیفت کاری مشغول به کار است.

زن نیز که خارج از منزل کار می کند به دلیل غیبت طولانی همسرش مجبور است به تنهایی تمام کارهای خانه خرید، نظافت، رسیدگی به درس بچه ها، مدرسه آن ها و ... را انجام دهد.

در این خانواده ها، افسردگی خیلی زود به سراغ زوج ها می آید، آن ها هر یک بر این باورند که دیگری بیشتر کار می کند.

در حالی که طرف مقابلشان قدر کار و زحمت آن ها را نمی داند.

این موضوع به تدریج سبب سرخوردگی و دلسردی طرفین می شود.

● ابراز قدردانی

زوج های خوشبخت قادرند، احساس خوشبختی همسران خود را با ابراز قدردانی، مضاعف کنند.

زنان شاغل معتقدند که وقتی شوهرانشان از آن ها سپاسگزاری می کنند، آن وقت هر کاری شدنی است.

تنها زمانی که احساس می کنند کسی قدر آن ها را نمی داند فشار کار از یک طرف و گرداندن خانه از طرف دیگر موجب آزردگی آن ها می شود.

بیشتر پدر و مادرها از این که می توانند از وجود یکدیگر در نگهداری بچه ها کمک بگیرند قدردانی می کنند، اما فقط تعداد کمی از آن ها به بیان قدردانی و سپاسگزاری می پردازند.

رضاپور