پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

به نام امنیت به کام قدرت


به نام امنیت به کام قدرت

نگاهی به روابط سازمان ملل و جمهوری اسلامی ایران

هنگامی که جنگ جهانگیر دوم پس از کشته شدن میلیون ها نفر و آوارگی تعداد بی شماری از مردم کشورهای مختلف و ویرانی های بسیار به پایان رسید قدرت های غالب، ظاهرا برای حل مشکلات جامعه بشری و نیل به آرزوهای تاریخی برای دستیابی به صلح و امنیت و برابری، سازوکاری را به جهت مدیریت بحران ها و جلوگیری از تجاوزات احتمالی و جنگ و خونریزی ها پایه گذاری کردند. سازمان ملل را با تبلیغات وسیع تشکیل دادند که بارقه امید در دل ملل مختلف که از جنگ جهانی آسیب فراوان دیده بودند ایجاد کرد ولی متاسفانه قدرت های پیروز جنگ و در راس آنها ایالات متحده با چیدمان غلط نهادها و سازمان ملل به ویژه ترکیب ناعادلانه شورای امنیت که مهم ترین رکن اجرایی سازمان ملل است با رسمیت دادن به عضویت دائمی و حق وتو پنچ قدرت بزرگ که خود را فاتح جنگ می دانستند و نادیده گرفتن زحمات و نقش دیگر ملل و بهایی که دیگران برای این پیروزی پرداخت کردند، این آرزوی نیل به صلح دیری نپایید که رو به زوال رفت و سازمان به اصطلاح ملل که قرار بود جایگاه اصلی حضور همه ملل و محصول اراده جمعی آنها باشد از روند خود خارج شد از راه راست منحرف و به ابزاری برای قدرت های بزرگ بدل شد تا سلطه استعماری دوباره خود را ادامه دهند و با تقسیم جهان خود عملا جهان را به دو بلوک شرق و غرب، سالها منابع عظیم کشورهای مختلف را غارت نمودند. با فروپاشی شوروی سابق، آمریکا که خود را پیروز جنگ سرد می دید با آرزوی نیل به جهان تک قطبی، خود را بدون رقیب و در عرصه جهانی یکه تاز میدان می دید. استکبار جهانی و در راس آن آمریکا استعمارنو را با شعارهای جهانی سازی و آزادی و حقوق بشر و جریان آزاد اطلاعات سعی بر غلبه و هژمون نمودن ارزش های لیبرال دموکراسی غرب بر سراسر جهان و از بین بردن و هضم فرهنگ های سایر ملل در خود نمودند، آمریکا خود را مالک این دهکده جهانی می داند و قدرت های دیگر را اگر موافق و در جهت منافع آمریکا باشند به عنوان کدخدای این دهکده برای حفظ و تداوم منافع کارتلها و تراست های چندملیتی در بخش های مختلف جهان برای انجام وظیفه می گمارد. در طول این سال ها تلاش های زیادی برای اصلاح در ساز و کارهای سازمان ملل به ویژه شورای امنیت انجام شده است از جمله تلاش های جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷ و گروه ۱۵ ولی هنوز نتوانسته اند وضعیت ناعادلانه حاکم را تغییر دهند. سازمان ملل که برای ایجاد امنیت و صلح در جهان تاسیس شد ولی متاسفانه پس از چیزی حدود شصت سال علی رغم پیشرفت علم و فناوری و تکنولوژی و افزایش ثروت و گسترش ارتباطات و رسانه های جمعی بشر امروز کماکان احساس ناامنی می کند و ناامنی در اشکال مختلف بشریت را تهدید می کند، امروز نه تنها آفریقا و آسیا با بحران امنیت و فقر گریبانگیر هستند بلکه مردم مغرب زمین نیز دیگر احساس آرامش در بعد اجتماعی و سیاسی و حتی تغذیه و معیشت خود را ندارند.

اساسا باید گفت این وضعیت حاصل بی عدالتی در نظم جهانی و ترتیبات بین المللی است. تا وقتی که چند قدرت بزرگ براساس منافع خود، که منافع ملت نیست بلکه تنها منافع قشر قلیلی از صاحبان شرکت های چندملیتی است، بخواهند مناسبات امنیتی جهان را مدیریت کنند نمی توان انتظار امنیت داشت. امنیت واقعی هنگامی به وجود می آید که مناسبات بین المللی برپایه عدالت و برابری قرار گیرد و عزم عمومی و مشارکت همگانی در سازمان ملل بر اساس پیشنهاد ریاست جمهوری ایران اسلامی مبنی بر مدیریت و مشارکت جهانی و اصلاح ساختار ناعادلانه شورای امنیت انجام شود و آزادی و حق انتخاب عزت و رفاه و امنیت همه کشورها باید تضمین گردد که این مهم فقط در سایه تلاش ها و استقامت و پذیرش حقوق متقابل و همدلی و همکاری مشارکت همه دول میسر می گردد و عملی و شدنی است. اما به عنوان نمونه به کارنامه و عملکرد سازمان ملل در قبال ایران می پردازیم.

سالیان دراز رژیم منحوس پهلوی به عنوان ژاندارم غرب و حافظ منافع نامشروع آنها در ایران هر جنایت باورناپذیری را انجام می داد و صدای اعتراض هیچ یک از این سازمان های بین المللی شنیده نمی شد، هنگامی که در سال ۳۲ در طی مبارزات ملی شدن نفت کودتای نظامی رخ داد این سازمان هیچ عکس العملی نشان نداد و یا در سال ۴۲هنگامی که نهضت مردم به رهبری امام خمینی آغاز شد و رژیم منحوس پهلوی سعی داشت تا قیام را با شدیدترین و بی رحمانه ترین روش ها در نطفه خفه کند و صدها مبارز مسلمان را به خاک و خون کشیدند باز هیچ قطعنامه ای صادر نشد. سال ۵۷ با آغاز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، رژیم پهلوی با حمایت غرب برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی دست به جنایت های زیادی زد، فقط در روز ۱۷ شهریور، یعنی جمعه سیاه، در عرض یک ساعت بیش از چهار هزار نفر از مبارزان را به جرم اسلام خواهی با رگبار مسلسلها کشته و زخمی کردند و سازمان ملل همچنان خاموش بود. تا اینکه انقلاب اسلامی ایران با پشتوانه مردمی و رهبری پیامبر گونه امام(ره) به پیروزی رسید و غرب که منافع خود را در ایران از دست رفته می دید از فردای پیروزی انقلاب توطئه های گوناگونی را به راه انداخت. از اختلافات داخلی، قومی و قبیله ای تا ترور انقلابیون توسط منافقین کوردل و غائله خلق مسلمان و ایجاد احزاب تجزیه طلب در کردستان، خوزستان و بلوچستان، گرچه همه توطئه ها به مدد بصیرت و هوشیاری رهبری و مردم ایران دفع شدند ولی غرب که خود را ناامید و شکست خورده می یافت این بار با تحریک صدام او را تشویق نمود تا تجاوز گسترده ای را به ایران به خیال خام نابود کردن انقلاب اسلامی آغاز کند.

ارتش تا بن دندان مسلح عراق که به لحاظ مادی از جانب اعرابی چون امارات و عربستان حمایت می شد و از پیشرفته ترین تسلیحات نظامی غرب بهره مند بود به جان انقلاب نوپای مردم مسلمان ایران افتاد در ایران اسلامی ارتش که انسجام مخصوص نبرد این چنین را نداشت و سپاه پاسداران نیز امکانات و سازماندهی لازم را کسب نکرده بود و مسئولین نظام نوپای اسلامی نیز مشغول سامان دهی به اوضاع کشور بودند در یک چنین وضعیتی لشگر بعثی وحشیانه مرزهای ما را درمی نوردید در این زمان نیز باز شاهد هیچ قطعنامه از سوی سازمان ملل بر ضد عراق نیستیم تا اینکه امام امت با اعلام بسیج عمومی با نیروگیری از داوطلبین بسیجی جان تازه ای به ارتش و سپاه تزریق کردند و نه تنها توانستند شهرهای اشغال شده مثل خرمشهر، مهران و دهلران و... آزاد نمایند بلکه با پیشروی به عمق خاک و شکستن روحیه ارتش عراق می رفت که رژیم بعثی فرو بپاشد. از این زمان به بعد که نیرومندی ایران اسلامی به جهانیان ثابت شد هر هفته گروهی از مسئولان بلندپایه کشورها و نمایندگان دبیرکل سازمان ملل برای توافق بر سر جنگ و آتش بس وارد تهران می شدند و چند قطعنامه در جهت فشار آوردن بر مسئولین کشور برای اعلام آتش بس برای نجات رژیم بعثی عراق صادر کردند. قصد آنها این بود که بدون آنکه متجاوز را مشخص نمایند و آغازکننده جنگ را تقبیح نمایند و راه جبران خسارت وارده بر ایران و پرداخت غرامت به ایران را باز کنند، جمهوری اسلامی را با اصرار مجبور به توقف پیشرویها و عقب نشینی از مرزها کنند تا جاییکه آمریکا خود وارد ماجرا شد و هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز آسمان خلیج همیشه فارس ساقط نمود و چند صدنفر از هم وطنان بی گناهمان را به شهادت رساند، سازمان به اصطلاح ملل این جنایت را محکوم نکرد و آمریکا نیز عذرخواهی ننمود و حتی این دولت منحوس به عامل جنایت نشان افتخار نیز اعطا نمود. انقلاب اسلامی ایران با همه این کارشکنی های سازمان ملل و توطئه های استکبار جهانی به یاری خدا و پایداری امت و امام و رهبری های داهیانه مقام عظمی ولایت همه موانع را پشت سر گذاشت و پس از جنگ با شتاب و قوت به سازندگی ویرانی های دوران جنگ پرداخت و به سرعت نه تنها ویرانی ها آباد شد بلکه ایران اسلامی، پیشرفت های چشمگیری در ابعاد مختلف اجتماعی، علمی، صنعتی و نظامی و بویژه انرژی هسته ای و غنی سازی دست یافت و با پافشاری و ایستادگی روی ارزشهای اصیل انقلابی و اسلامی خود و دفاع از مستضعفین جهان بویژه مردم مظلوم فلسطین و مبارزه بی امان با استکبار جهانی در رأس آن آمریکای جنایت کار و زیرسؤال بردن موجودیت اسرائیل غاصب موجودیت و منافع غرب را در خاورمیانه به چالش کشید. در این بین ایالات شکست خورده که بعد از فروپاشی شوروی خود را وارث و مالک جهان می دید و لیبرال دموکراسی را مقصد همه تمدن ها و فرهنگ ها معرفی می کرد انقلاب اسلامی را به عنوان قدرت نوظهوری که جهان تک قطبی را به چالش کشیده و تسلیم خواسته های ناحق امپراتوری آمریکا نشده می دید و خود را در مقابل انسجام و پیشرفت های انقلاب اسلامی که شعارهای آن موجبات بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و آفریقا شده عاجز و ناتوان ارزیابی می کرد، با بزرگ نمایی خطر فعالیت هسته ای ایران در جهان سعی کرد از ابزار شورای امنیت جهت تحریم ایران و تضعیف پیشرفتهای ایران سود جوید و تاکنون به ناحق چهار قطعنامه تحریم علیه ایران صادر کرده. این در حالی است که به رژیم صهیونیستی که عضو ان پی تی نیست و چند ده کلاهک آماده پرتاب دارد هیچ اعلام اعتراضی نمی کند و قدرت های بزرگ دیگر نیز همچنان به مسابقه پنهان تسلیحاتی خود ادامه می دهند و در هر کجای دنیا که بخواهند فعالیت نظامی می کنند بدون هیچ اعتراضی از جانب سازمان ملل.

ولی ما چه باید بکنیم؟ ابتدا باید بدانیم که این سازمان به ظاهر بی طرف چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارد و دیگر اینکه باید با اتخاذ دیپلماسی عمومی فعال تلاش کنیم تا اذهان عمومی و دولتهای دیگر را نسبت به عملکرد این سازمان آگاه نماییم. متأسفانه دولت های پیشین نتوانستند از حداقل ظرفیت های موجود این نهاد بین المللی استفاده کنند تا حرف مردم مسلمان ایران را به گوش جهانیان برسانند ولی دولت نهم و دهم با اتخاذ دیپلماسی فعال خود حضور پررنگی در مجمع عمومی به هم رسانده و رئیس جمهور ایران به عنوان نماینده ملت غیور ایران در نشست های مجمع عمومی با صحبت ها و روشنگری های خود سلسله مراتب ظالمانه شورای امنیت را به چالش کشید و خواستار مدیریت و ترتیبات جدیدی در این سازمان شد.

گرچه دولتمردان آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی تاب و تحمل سخنان رئیس جمهور کشورمان را نیاورده و هیئت های نمایندگی شان در هنگام سخنرانی مجمع عمومی را ترک نموده و این خود نشانگر بی ظرفیتی، ضعف و غیرمنطقی بودن این کشورهاست، کشورهایی که داعیه دفاع از جریان آزاد اطلاعاتشان گوش فلک را کرده نشان دادند که حتی تاب چند سؤال ساده درباره هولوکاست و ۱۱ سپتامبر را ندارند و به جای پاسخ دادن به این سؤال ها که زوایای آن برای جهانیان و حتی مردم خود آمریکا نیز پنهان مانده و دولتمردانشان هیچ گاه اجازه پرداختن به آنها را نداده اند، دائما از ادبیات سرکوب و تهدید استفاده می کنند. آنها می اندیشند که با پاک کردن صورت مسئله مشکل را حل می کنند ولی با بیداری اسلامی و خیزش های منطقه و آگاهی روزافزون ملتها و دولت های مستقل به زودی شاهد تغییر در روند مدیریت جهانی خواهیم بود و اصلاح ساختار معیوب سازمان ملل را برپایه عدالت و برابری و در عین حال دوستی و هم رایی شاهد خواهیم بود.

مصطفی انصافی