پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

شاه جدید از مشروطه بیزار بود


شاه جدید از مشروطه بیزار بود

مظفرالدین شاه قاجار, پنجمین پادشاه از دودمان قاجار بود بعد از فوت مظفرالدین شاه, فرزندش محمدعلی میرزا به جای وی بر تخت سلطنت نشست شاه جدید از مشروطیت بیزار بود و مجلس را با سوءظن و نفرت می نگریست

مظفرالدین ‌شاه قاجار، پنجمین پادشاه از دودمان قاجار بود. بعد از فوت مظفرالدین شاه، فرزندش محمدعلی میرزا به جای وی بر تخت سلطنت نشست. شاه جدید از مشروطیت بیزار بود و مجلس را با سوءظن و نفرت می‌نگریست.

بدبینی وی به مجلس با دعوت نکردن نمایندگان به شرکت در مراسم تاجگذاری آشکار شد. این بی اعتنایی که نخستین اقدام از یک رشته بی اعتنایی های شاه به مجلس بود، بشدت نفرت نمایندگان را برانگیخت و خشم ایشان با امتناع وزرای مسئول از حضور در مجلس و پاسخگویی به پرسش های مطروحه افزون شد؛ زیرا طبق قانون مشروطه، گرچه وزرا از سوی شاه منصوب می شدند، اما در برابر مجلس مسئول بودند و بدون رضایت و اجازه مجلس نباید هیچ مالیاتی وضع و هیچ گونه مخارجی تحمیل و هیچ وام یا امتیاز خارجی اعطا شود. اکنون نه تنها وزرای مسئول از حضور در مجلس پرهیز می کردند، که موضوع یک وام تازه ۴۰۰ هزار پوندی از روسیه و انگلیس به نسبت مساوی و شرایطی که هرگز عملی نشد، کماکان مطرح بود.

طرح این وام از سوی روسیه تهیه و به تصویب انگلستان رسیده بود، در حالی که شاه بی توجه به سعادت ایران فقط به دنبال اکتساب این پول بود، اما در آخرین لحظه، مجلسی که دربار و مقامات سلطنتی آن را به حساب نمی آوردند به نجات کشور برخاست و مطلقا از تصویب این قرارداد که روحانیون از سر عقل و وطن دوستی دوراندیشانه آن را محکوم کرده و فروش نهایی استقلال ایران خواندند، خودداری ورزیدند.

نمایندگان مجلس شورای ملی پیش شرط و قوانینی مانند: ۱) ممانعت از اخذ هرگونه وام جدید از انگلیس و روس ۲) تثبیت میزان حقوق شاه ۳) تاسیس بانک ملی ۴) لغو عرف «مداخل» یا سودهای نا منظم و غیرمشروع خاصه در وصول مالیات ها ۵) قانون رهایی از شر بلژیکی ها و دیگر بیگانگان را تصویب کردند تا شاه و وزرا ملزم به اجرا باشند.

اما شاه و وزرا به هیچ یک از قوانین توجه نکردند و باعث شورش مردم اصفهان، شیراز، تبریز و در راس آن گیلان شدند. رهبری مردم تبریز از سوی ستارخان اداره می شد که توانستند محموله عظیم سلاحی که برای شاه ارسال می شد، ضبط و مصادره کنند.

مجلس ملی به دستور محمد علی شاه به توپ بسته شد و بساط مشروطیت به دست عمال دربار و سرکردگان روسی قزاق در هم پیچیده شد. پس از گلوله باران مجلس و برافتادن حکومت ملی و به دنبال جنبش های انقلابی آذربایجان و گیلان اشتراک مساعی میان ملیون ایران و احزاب به وجود آمد.

نهضت در پایتخت از رشت شروع شد؛ جایی که ملیون از سوی شمار قابل توجهی از قفقازی ها تقویت می شدند. پس از مدتی به تهران خبر رسید که ارتش شمال یا ارتش رشت، به قزوین رسیده و در آنجا جنگ در جریان است و ملیون شهر را در تصرف دارند.

همزمان با تدارک لشکرکشی به تهران، انقلابیان گیلانی گروه مخصوصی را به سرپرستی «پانف» به سمت شرق و به استرآباد برای کمک به انقلابیان استرآبادی فرستادند. اخبار در مورد لشکرکشی فداییان گیلانی از شمال و بختیاری ها از جنوب به تهران سبب اعتلای حرکت انقلابی در تالش و دیگر مناطق ایران شد.

مردم گیلان توسط تقی زاده و میرزا کریم خان رشتی رهبری می شدند؛ ارتباط گیلانیان مشروطه طلب با تقی زاده از سال ۱۳۲۵ ق شروع می شود و با موضوع وصول پول از ظل السلطان در رشت خاتمه می پذیرد. در آن ایام، تقی زاده یکی از محبوب ترین رجال مشروطه طلب ایران برای آزادیخواهان و هموطنان گیلانی او بود.

میرزا کریم خان در قیام گیلان سهمی اصلی داشت و فرد متفکر آن واقعه بود؛ به هر تقدیر، هرچه بر قوای محمد علی شاه و حکومت مستبدین تهران افزوده می شد، مقاومت ولایات گیلان و آذربایجان و اصفهان نیز بیشتر می شد.

مجاهدین غیور گیلان در تهران به محمدعلی شاه حمله بردند و با کمک مجلس ملی توانستند محمد علی شاه را از پادشاهی خلع و پسرش احمد را بر تخت سلطنت بنشانند.

ندا فراهانی