جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بازی واشنگتن در لبه تیغ


بازی واشنگتن در لبه تیغ

چین و چروکهای پیشانی ویلیام برنز پس از برگزاری مذاکرات ژنو حامل پیامی مستقیم برای کاخ سفید بود,اینکه تهران به هیچ عنوان از مواضع هسته ای ثابت خود در برابر غرب کوتاه نخواهد آمد

چین و چروکهای پیشانی ویلیام برنز پس از برگزاری مذاکرات ژنو حامل پیامی مستقیم برای کاخ سفید بود،اینکه تهران به هیچ عنوان از مواضع هسته ای ثابت خود در برابر غرب کوتاه نخواهد آمد.ایالات متحده آمریکا در نخستین ملاقات رودرروی هسته ای با تهران اهداف و عوایدی را برای خود تعریف نموده بود که به هیچ یک از آنها دست نیافت،از این رو مطابق ادعای روزنامه “وال استریت ژورنال”بار دیگر به سمت اعمال تحریمهای تازه علیه کشورمان گام برداشته است. بر این اساس آمریکا در حال تنظیم یکسری تحریم‌های مالی جدید علیه ایران است که همه چیز از واردات بنزین تا بخش بیمه را هدف قرار خواهد داد. در این خصوص لازم است سه نکته مهم را مدنظر قرار دهیم:

۱) از زمانی که “رابرت گیتس”وزیر امور خارجه آمریکا انجام مذاکرات تهران-واشنگتن را منوط به قدرت بیشتر واشنگتن در میدان مذاکرات دانسته بود بیشتر از یک‌سال نمی گذرد.اما تحولات صورت گرفته در طول مدت مذکور به گونه ای بود که ویلیام برنزرا با دستانی بسته و چشمانی بهت زده در مقابل دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نشاند.آنچه مسلم است اینکه در دیالکتیک قدرت میان تهران و واشنگتن،هم اکنون وزنه ترازو به سود ایران سنگین شده است.واقعیت امر این است که بازی ایران-آمریکا در شرایط فعلی تنها بازی است که نتیجه مساوی بر آن مترتب نیست.این بازی هم اکنون یک بازنده دارد و آن ایالات متحده آمریکاست.واشنگتن در حالی که دوران گذار به دکترینهای محتاطانه را تجریه می کند،باید در مقابل سیاست خارجی تهاجمی ایران پاسخگو باشد.آیا جمع میان این دومقوله ،حتی با استناد به خوش بینانه ترین دکترینهای سیاست خارجی آمریکا امکان‌پذیر خواهد بود؟

واشنگتن به لحاظ فلسفی و اندیشه سیاسی به سمت و سوی احیای درون گرایی افراطی و احیای ویلسونیسم و هامیلتونیسم پیش می رود و بالعکس،در میدان عمل سعی دارد خود را “مهاجم” توسعه طلب”و از همه مضحکانه تر “آسیب ناپذیر” نشان دهد.!ماحصل این پارادوکس، تسلیم نهایی آمریکا در برابر ایران خواهد بود.

۲) تسلیم آمریکا در برابر ایران برای واشنگتن هزینه بر خواهد بود.البته این هزینه متغیری از زمان تسلیم آمریکاست.واشنگتن از سال ۲۰۰۵ تاکنون،فرصتهای طلایی تسلیم در برابر تهران را یکی پس از دیگری سوزانده است تا در میدان ژنو کورسوی امیدی به سوی تروئیکای اروپایی داشته باشد.واشنگتن در نهایت مجبور خواهد شد هزینه تسلیم در برابر ایران هسته ای قدرتمند را بپردازد.این همان حقیقتی است که افراد صاحب نظر در سیاست خارجیاین کشور مانند“زبیگنیو برژینسکی”و”مادلین آلبرایت”و”جیمی کارتر” نسبت به آن تاکید نموده اند.از این رو بجاست که وزرات امورخارجه آمریکا به جای تدوین استراتژی نبرد دیپلماتیک با تهران به تدوین استراتژی “شناسایی تهران” و هزینه های آن بپردازد.از سوی دیگر،واشنگتن در جذب انرژی دیگرکشورهای ۱+۵ در جهت اعمال فشار بر تهران با مشکلات عدیده ای روبه رو شده است.با نزدیک تر شدن به پایان دوران ریاست جمهوری بوش پسر،کشورهای ۱+۵ سعی دارند فاصله خود از کاخ سفید را بیشتر نمایند.آنها به هیچ عنوان نمی خواهند وارثان دردسرسازی واشنگتن در مذاکرات هسته ای با تهران باشند.

۳) تحرکات اخیر ایالات متحده آمریکا در راستای اعمال تحریمهای جدیدعلیه جمهوری اسلامی ایران را می توان به حرکت در لبه تیغ تشبیه نمود.این در حالی‌است که بندبازان جمهوریخواه امروزه در وضعیتی قرار ندارند تا بتوانند از این بازی جان سالم به در ببرند.مهم ترین وظیفه کشورهای “چین”و”روسیه”به عنوان دو کشور مورد تهدید آمریکا در میان کشورهای “۱+۵”این است که شرایط بحرانی پیش روی واشنگتن را برای کاخ سفید بازتعریف نمایند.آنچه‌مسلم است اینکه نظریه پردازان نومحافظه کار یا افرادی مانند دیک چنی قدرت تفسیر و آنالیز واقعی چالش موجود میان خود و تهران را ندارند.از این رو آمریکا در برهه فعلی به قدرت تحلیلی کشورهای دیگر در خصوص تهران نیازمند است.هرچند سه کشور فرانسه،آلمان و انگلیس به سبب بحرانهای سیاست داخلی و ناکارآمدی سیاسی سران خود نمی توانند آمریکا را در این مسیر یاری دهند،اما نقش پکن و مسکو در این خصوص بلاانکار است.

اخیرا هفته نامه تایم به نکته جالب توجهی در خصوص مذاکرات اخیر ژنو اشاره نموده است که مرور آن در پایان این نوشتار خالی از تامل نخواهد بود: ” رهبران ایران به خوبی می‌دانند که اگر در برابر غرب تسلیم نشوند، آمریکا بیش از پیش در برابر ایران کوتاه خواهد آمد”

حنیف غفاری