سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نظارت اجتماعی شرط تداوم فرهنگ اصیل جامعه


كتاب بازرسی اجتماعی را یك جامعه شناس آمریكایی به نام روس چند دهه پیش نگاشته است مؤلف در این كتاب می گوید كه در درون هر یك از افراد بشر احساس هایی نهفته شده كه او را به همكاری با هم نوعان و در شكلی كلی تر به زندگی در اجتماع و تن دادن به منافع جمع وادار می كند احساس هایی نظیر محبت و معاشرت , عدالت خواهی و

۱. كتاب بازرسی اجتماعی را یك جامعه شناس آمریكایی به نام روس چند دهه پیش نگاشته است . مؤلف در این كتاب می‌گوید كه در درون هر یك از افراد بشر احساس هایی نهفته شده كه او را به همكاری با هم نوعان و در شكلی كلی‌تر به زندگی در اجتماع و تن دادن به منافع جمع وادار می‌كند احساس‌هایی نظیر محبت و معاشرت ، عدالت خواهی و ...

بدیهی است كه صرف این احساسات درونی نمی تواند بنیان و اساس اجتماع را در برابر عامل‌های تخریب كننده فرهنگی محافظت نماید لذا هر جامعه ناچار است با در نظر گرفتن تدبیرهای متنوع و چاره اندیشی‌های گوناگون ضمن تحریك این احساس‌های درونی با استفاده از سایر ابزارها موجودیت و هستی خود را در تعامل با سایر جوامع حفظ كند. مكانیز‌م‌ها و چاره اندیشی‌هایی كه هر جامعه در این خصوص طراحی و اجرا می‌كند یا از طریق نهادهای انتظامی است (به طوری كه ناچار است در برابر عوامل تهدید كننده هویت اصیل فرهنگی‌اش از قوای نظامی و انتظامی استفاده كند) و یا از طریق اعمال نظارت عمومی و قضاوت همگانی است (با در نظر گرفتن این كه قضاوت و نگاه‌هٔای عموم مردم در خیلی از موفقیت‌ها عمل فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد). مكانیزم دیگر احساس درونی افراد است كه باعث می شود آن‌ها خود را نسبت به رعایت فرهنگ مقبول و هنجار پذیرفته شده متعهد بدانند. قالب كلی این احساسات را می‌توان « وجدان » و از منظر دین « عقل» و « حجت درونی» نام نهاد.

۲. تقریباً همه صاحب نظران مسائل اجتماعی ضرورت نظارت و بازرسی اجتماعی را كه از مهم‌ترین دستاوردهای آن تطبیق فرد با هنجارها و فرهنگ مقبول و دامنه دار جامعه است پذیرفته‌اند. « هیر» یكی از جامعه شناسان آمریكایی در خصوص بازرسی اجتماع و وسایلی كه جامعه با استفاده از آن‌ها این بازرسی را اعمال می‌كند مطالبی نگاشته است . هم چنین « فردیك لوملی» با نگارش كتاب «‌وسایل بازرسی اجتماعی »‌و « لوتربرنارد» با نوشتن « بازرسی اجتماعی» به طور مبسوط و گسترده به این مهم پرداخته‌اند.

« الكس اینكس» در كتاب « جامعه شناسی چیست» به ضرورت تطابق فرد با شرایط زندگی جمعی اشاره و عنوان می‌كند : انسان به محض این كه با دیگران تشكیل جمع دهد باید بی درنگ به حل یك رشته مسائل اجتماعی بپردازد كه ارتباط به فرد تنها ندارد افرادی كه با هم به سر می‌برند به منظور جلوگیری از هرج و مرج و اغتشاش ناگزیرند نا اندازه‌ای اعمال خود را با یكدیگر هماهنگ و یك دست كنند.

جان كلام این كه بازرسی و نظارت اجتماعی عملی است كه از سوی اجتماع و از طریق نهادهای رسمی یا غیر رسمی محسوس یا غیر محسوس افراد را به تطبیق با نوامیس و هنجارها و فرهنگ پذیرفته شده وادرا می‌كند.

شاید آن چه را در كلام « آگوست كنت» عنوان « قدرت معنوی»‌به خود گرفته بتوان شكل كلی و گسترده نظارت و بازرسی اجتماعی دانست.

در یكی از نوشته‌های « آگوست كنت» درباره قدرت معنوی جامعه آمده است:

پس مقصود از قدرت معنوی استقرار حكومت عقیده است یعنی استقرار و حفظ اصولی كه باید بر روابط اجتماعی گوناگون حاكم باشد. صفت اصلی قدرت معنوی آن است كه هدایت عالی تعلیم و تربیت را خواه عمومی و خواه خصوصی به عهده دارد اما قدرت معنوی خصوصاً بر تعلیم و تربیت عمومی نظارت می‌كند كه در وسیع ترین معنای خود عبارت است از كل سیستم افكار و عادت لازم برای مهیا كردن افراد به قبول نظم اجتماعی كه باید در داخل آن زندگی كنند و آماده كردن هر یك از آنان تا حد امكان برای انجام {دادن} وظیفه‌ای كه باید به عهده بگیرند...

۳. در ترسیم و توجیه بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی باید به چند عامل توجه كرد:

الف) وجود یك اجتماع شكل گرفته بدون وجود جامعه‌ای كه موجودیت آن به قول معروف به ثبت رسیده باشد نمی‌توان ضرورت و ایجاد یك نظارت و بازررسی را انتظار داشت. نظارت جامه بر خود مستلزم وجود یك اجتماع شكل گرفته می باشد.

ب) بهره‌مندی جامعه از هنجارها و فرهنگ پذیرفته شده و مشترك از دیگر شرط‌های شكل گیری نظارت و بازرسی اجتماعی است . تصور كنید عده‌ای بدون هیچ گونه پیشینه فرهنگی مشترك – ولو برای مدی طولانی – در یك جامعه جمع شوند از آن جا كه نمی‌توان بین این تعداد وجه مشترك فرهنگی پیدا كرد، هرگاه كسان دیگری با هنجارها و فرهنگ متفاوت به این جمع افزوده شوند هیچ بازرسی نظارت و بازدارندگی ضرورت پیدا نمی‌كند زیرا افراد اضافه شده نیز برای خود هنجار و فرهنگ متفاوتی دارند.

بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی زمانی منطقاً و اساساً شكل می‌گیرد كه هنجار و فرهنگی مشترك وجود داشته باشد.

ج) در معرض هجوم قرار گرفتن هنجار و فرهنگ مشترك از دیگر شرط‌های نظارت اجتماعی است . به عبارت دیگر جامعه بازرسی و نظارت خود را زمانی از طریق وجدان و عقل افراد و نیز با استفاده از نهادهای نظارتی و اجرایی اعمال می‌كند كه وجهی از آداب و رسوم و عرف و فرهنگ خود را در معرض هجوم و تهدید ببیند والاّ اگر افراد جامعه در سیر معمولی خود را با آداب و رسوم منطقی جامعه منطبق سازند به استفاده از اهرم‌های قهری در وادار كردن افراد به انطباق با اجتماع نیازی نیست زیرا در این صورت بیم محدود كردن آزادی افراد می‌رود.

بر اساس آن چه گفته شد وجود جامعه‌ای با فرهنگی مشترك همراه با عامل‌های تهدید كننده این فرهنگ ایجاب می‌كند كه نظارت و بازرسی اجتماعی انجام گردد.

۴. تاریخ اجتماعی كشور ایران نشان می‌دهد كه بازرسی و نظارتی كه عنوان شد از قدرت بالایی در دوره‌های مختلف این كشور برخوردار بوده است.

دكتر رضا شعبانی در كتاب « مبانی تاریخ اجتماعی ایران » آورده است : اصل دیگری كه بی گمان در روان شناسی اجتماعی ایرانیان مورد اعتناست تلاش برای رجعت به ادوار خوب گذشته است ... این فرهنگ با اتكا بر عناصر زنده سازنده خود جامعه را در حالت آمادگی دائمی نگاه می‌داشت و هوشیارانه از موجودیت تارخی خود دفاع می‌كرد...

مؤلف این كتاب تحت عنوان « خصوصیات فرهنگ و تمدن ایرانی» ویژگی مهم فرهنگ این مرز و بوم را ضمن احترام به دستاوردهای فكری و فرهنگی سایر ملت‌ها دفاع از موجودیت اصیل و فرهیخته خود دانسته است . او به این نكته اشاره می‌كند كه فرهنگ اصیل ایرانی هیچ سری را نمی‌بیند كه در آن سری از حق نباشد در عین حال به منظور حفظ هویت اصیل خود سعی یلیغ و اهتمام اساسی به خرج داده و هرگز حاضر نشده ارزش های اصیل خود را كه ثمره و دستاورد امتزاج و آمیختگی عرف مقبول قرون گذشته با آموزه‌های اسلام است تقدیم بیگانگانی كند كه چه در قالب لشكركشی نظامی و چه از طریق هجوم فرهنگی قصد مقابله با كشور پهناور نشان می دهد كه اگر چه در برهه‌هایی از تاریخ بیگانگان توانستند سلطه نامیمون خود را بر این آب و خاك تحمیل كنند اما این كشور هرگز فرهنگ اصیل خود را واننهاده است و اصولاً رمز ماندگاری این سرزمین پهناور را بایستی در حفظ همین هویت فرهنگی دانست والاّ مرزهای خاكی این كشور همواره در میان مهر و بی مهری تاریخ در نوسان بوده است.

بر این اساس نظارت عمومی و بازرسی اجتماعی در جامعه ایرانی از چنان قدرت و عظمت منطقی برخوردار بوده است كه عناصر موافق با هویت اصیل خود را جذب و آن‌ها را به سرمایه فرهنگی خود افزوده و عناصر مخالف با این هویت را طرد كرده است و در این جذب و دفع همواره منافع جمعی و حفظ اصالت فرهنگی منطبق با عرف مقبول و آموزه‌های دینی را بر هر چیز مقدم دانسته است .

۵ . در یك نگرش كلی هرگاه جامعه بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی قوی و منطقی و مبتنی بر یك چارچوب اصیل و مستحكم را اعمال نماید. بهتر می‌تواند عناصر موافق و هم سو با هویت خود را جذب و عناصر مخالف با موجودیت خود را طرد و با آن‌ها مقابله كند در این میان آموزه‌های دینی نیز نقش مهمی دارند. به عبارت دیگر هرگاه جامعه ، آموزه‌های یك دین الهی را در كنار عرف های مقبول خود به عنوان معیار و محور طرد و جذب عناصر مختلف فرهنگی قرار بدهد عالی ترین و ماناترین شیوه را در بازرسی و نظارت همگانی به كار برده است .

۶ . به گواهی تاریخ كشور ما در هیچ دوره‌ای در زمان ما هم چون امروز در معرض انواع تهدیدهای فرهنگی قرار نداشته است و این ضرورت نظارت و بازرسی اجتماعی را در زمان ما دو چندان می كند. زیرا آن چه كه لازمه نظارت و بازرسی اجتماعی است یعنی همان سه مسئله گفته شده (وجود یك جامعه شكل گرفته وجود فرهنگی مشترك و وجود تهدید فرهنگی) امروزه بیش از هر زمان دیگر به چشم می‌خورد .

نیم نگاهی به عوامل فرهنگی مغایر با فرهنگ اصیل جامعه – چه آن‌ها كه از سوی فرهنگ اصیل جامعه – چه آن‌ها كه از سوی دشمنان تبلیغ می شود و چه شاخص‌هایی كه از سوی عوامل داخلی ترویج می‌گردد گویای نوعی شبیخون فرهنگی به كشور ماست نه یك تعامل معقول و منطقی فرهنگی به همین مناسبت است كه دیوید كیو مأمور سازمان سیا مهم ترین حركت در جهت براندازی جمهوری اسلامی را تغییر فرهنگ جامعه ایرانی بر شمرده خود و طبعاً نهادهای پشتیبانی خود را مصمم به این تغییر می‌داند.

باید گفت كه ضرورت تغییر عناصر فرهنگی ایران به منظور سلطه بر این كشور فكری نیست كه در چند سال اخیر در دستور كار بیگانگان و یا خانه‌زادهای بیگانه قرار گرفته باشد بلكه نزدیك به هشتاد سال پیش كه فكر ایجاد نظام آموزش عالی در كشور ایران جوانه زد تقلید از غرب و هم زیستی مسالمت آمیز ارزش‌های ملی و دینی ایرانیان با هنجارهای مغرب زمین مطرح شد. در اواخر دهه بیست شمسی كارشناسان آمریكایی شرط بهبود نظام آموزش عالی ایران را تغییر مبانی تعلیم و تربیت جامعه ایرانی بر اساس ایده‌های آمریكایی عنوان كردند. می توان گفت: عمده تلاش دشمنان این مرز و بوم در جهت تغییر ساختار فرهنگ اصیل ایرانی است فرهنگی كه دستاورد امتزاج و همزیستی مسالمت آمیز آموزه‌های اسلام با عرف‌های پسندیده ایرانی است .

هرگاه این فرهنگ ریشه دار مورد هجوم عناصری از یك فرهنگ ثالث قرار بگیرد و هم زمان نتوان نظارت و بازرسی اجتماعی قوی و اصیل در مقابل آن پیدا كرد تكیه زدن عناصر فرهنگی بیگانه و منحط بر تخت و سریر عناصر فرهنگ اصیل و مذهبی جامعه ما امری دور از دسترس نخواهد بود. آیا این خطر جامعه ما را تهدید نمی كند؟

۸. امر به معروف و نهی از منكر در یك چارچوب منطقی و حساب شده و بر اساس ضوابطی كه اسلام مقرر كرده است عالی ترین شكل اجرای بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی است . درباره این مقوله طی نوشتار آینده – ان شاء الله – با شما هستیم.