چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
سازشناسی و سازهای اقوام ایرانی (2)
زمینه سازشناسی:
همزمان با نخستین تلاش ها برای بررسی و شناخت فرهنگ های غیر غربی ، پایه های موسیقی شناسی و به ویژه سازشناسی نیز شکل گرفته است .به این معنا که فرهنگ شناسان از نخستین جریان های شکل گیری مردم نگاری، به موسیقی نیز توجه کردند و ساز و کار پیدایش و جایگاه آن را نزد این جوامع مورد مطالعه قرار دادند تا آنجا که رفته رفته بررسی "اهمیت ساز در یک فرهنگ موسیقی، اهداف استفاده از ساز، چگونگی نقل و انتقال ساز از فرهنگی به فرهنگ دیگر، دگرگونی ساز در اثر این نقل و انتقال، ترکیبات صوتی، ملودیها و ریتمهای جدید ناشی از انتقال آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر یا اقتباس به وسیله ی سایر فرهنگها " از موضوعات مورد توجه موسیقی شناسی فرهنگی شد واین نظریه به وجود آمد که "تاریخ تکامل سازها بر تاریخ فرهنگ ملل مبتنی است". (مسعودیه،227:1365) سازشناسی را ارگونولوژی می گویند؛ واژه ای که از ریشه organon وساز کهن ارغنون آمده است. امروزه ارگنولوژی (organology) بیشتر در زیر مجموعه مباحث موسیقی شناسی مطرح است. در حالی که این مطالعه در برخورد نخست و قبل از توجه به فرهنگ های زنده ، نزد باستان شناسان و پژوهندگان فرهنگ های کهن، با بررسی سازها و بقایای باقی مانده از آن در کاوشهای باستان شناسی همراه شد. سازها نمادها و نشانه های مهمی از وجود تمدن های نهادینه و ریشه دار در کاوش های باستان شناسی هستند. حتی یافتن ابزاری که تولید صدا می کند (مثلا سوت گلی دوره اشکانی در کاوش های کوه خواجه در سیستان) مهمترین نشانه برای اثبات این فرضیه است که سابقه آن تمدن را باید به عقب برد و بیشتر از دوره تاریخی آن ابزار فرض کرد. رویکرد تاریخی سازشناسی علاوه بر بررسی بقایای باقی مانده از سازها در کاوش های باستان شناسی،عموما متکی بر تصاویر به جای مانده از سازها و بررسی نقش و جایگاه آنها بر اساس تحلیل تصاویر است. ایکونوگرافی یا نشانه شناسی تصویری سهم عمده ای در سازشناسی تاریخی ایفا می کند.بخصوص آنکه مهمترین چالش سازشناسی تاریخی ، عدم دسترسی به صدای سازها به عنوان مهمترین ثمره انتقال فرهنگی توسط ابزار موسیقی است. سابقه ضبط صدا کمی بیشتر از یک قرن است،حال اینکه نقوش و تصاویر باقی مانده از سازها به هزاره های قبل از میلاد می رسد. این وضعیت در ایران به عنوان سرزمینی با یک تمدن دیرین وضعیت ویژه ای دارد؛از یک سو نقوش باقی مانده از سازهای ایرانی یا سازهایی که در این پهنه فرهنگی رشد یافته اند به هزاره هفتم قبل از میلاد می رسد؛همچون نقش سنگی تنبورنواز از تمدن آشوری و یا نقوش سازهای ایرانی که از کاوش های چغازنبیل به دست آمده اند و ... از طرف دیگر کهن ترین ضبط های موجود از صدای سازهای موسیقی دستگاهی کمی بیشتر از یک قرن قدمت دارد و صدای سازهای بومی تنها در نیم قرن گذشته امکان ضبط یافته و هنوز هم ضبط های کاملی از خانواده سازهای ایرانی گردآوری نشده است.در این شرایط جایگاه تحلیل نقوش و بقایای باقی مانده سازها اهمیت بیشتری نیز می یابد به هر روی امروزه "ارگنولوژی، عمدتاً باید به مطالعه ابزار موسیقایی، از نظر واژه شناسی کشف جایگاه ساز، طبقه بندی توصیف ساختار، طرح و فن اجرای ساز بپردازد، اما در کنار این گونه شناخت ها از ساز، به نحوه تولید صوت نیز باید توجه کند... ارگونولوژی، یک ساز موسیقایی را هم به مثابه یک اثر هنری صرف و هم به مثابه یک ساز موسیقایی بررسی می کند" (حجاریان:1387،327)
برای خواندن مقاله کامل در زیر کلیک کنید:
پیوست | اندازه |
---|---|
4934.doc | 190.5 KB |
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم رافائل گروسی دولت رئیس جمهور مجلس شورای اسلامی رهبر انقلاب محمد اسلامی رئیسی شورای نگهبان مجلس زنان
تهران پلیس زلزله هواشناسی شهرداری تهران بارش باران حجاب قتل آموزش و پرورش فضای مجازی شهرداری وزارت بهداشت
مسکن خودرو حقوق بازنشستگان مالیات سایپا قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو بازار خودرو بانک مرکزی بورس
تلویزیون سینما نمایشگاه کتاب دفاع مقدس تئاتر سریال سینمای ایران نمایشگاه کتاب تهران موسیقی کتاب صدا و سیما مهران مدیری
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین رفح حماس جنگ غزه روسیه چین ترکیه نوار غزه اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر ذوب آهن لیگ قهرمانان اروپا نساجی لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران سپاهان جواد نکونام
اپل هوش مصنوعی سامسونگ ناسا آیفون گوگل مایکروسافت باتری فضا فضاپیما
بیماران خاص استرس رژیم غذایی کاهش وزن بیمه زیبایی دندانپزشکی فشار خون