یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

اصفهان؛ دهه‌ی 1320 خورشیدی: خاطرات مهدی ابراهیمیان



      اصفهان؛ دهه‌ی 1320 خورشیدی: خاطرات مهدی ابراهیمیان
آرش اخوت

در آن سال‌ها (24-1323) با وجود خرابی‌های بازمانده از بیدادگری‌های ظل‌السلطان، شهر اصفهان به مراتب زیباتر از امروز بود و از عظمت شهری حکایت می‌کرد که روزگاری جهان و زیبایی و سرسبزی آن هر تازه‌واردی را در بهت و حیرت فرو می‌برد. اصفهان، آن روزها، چون دفترچه‌ی نُت کهنه‌ی یک سمفونی بزرگ بود که به‌تدریج در طول زمان ورق‌هایی از آن پاره پاره و نابود شده اما تکه‌های باقی‌مانده، گویای عظمت و زیبایی سمفونی بود.
خانواده‌‌ی ما، در کودکیِ من، در ساختمانی در باغ زرشک که قسمتی از باغ هزارجریبِ صفویه بود زندگی می‌کرد. عمده‌ی زمین‌های باغ‌های حاشیه‌ی زاینده‌رود، زمین‌های کشاورزی بود که آب آن از جوی سیچان و چاه‌گاو‌های متعدد تأمین می‌شد. سکونت ما تا سال دوم هنرستان من، یعنی کلاس هشتم آن زمان (حدود سال 1332)، در باغ زرشک بود. پدرم با این اعتقاد که پسر باید به یک یا چند حرفه و کسب‌وکار آشنا باشد، در 5 سالگی مرا به کارگاه قلمزنی‌ای در کاروان‌سرای تحدید (که حالا دیگر نیست) فرستاد و در 6 سالگی به کار خیاطی گماشت. دکان خیاطی در کوچه‌ای بود به نام کوچه‌ی دروازه دولت (جهان نما). رفت‌وآمد من از باغ زرشک به این کارگاه خیاطی، صبح‌ها پشت موتور سیکلت دایی جان و اگر نه پیاده، و برگشت هم تا خانه پیاده‌روی بود.

برای خواندن این مطلب در زیر کلیک کنید:

پیوستاندازه
8470.doc185.5 KB