چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

گفتاری پیرامون نظریه آبیاری (نقش آبیاری سازمان یافته در شکل گیری حکومت های اولیه)



      گفتاری پیرامون نظریه آبیاری (نقش آبیاری سازمان یافته در شکل گیری حکومت های اولیه)
رضا قلی جهانسوز

مقدمه
تلاش دوباره شناخت خاستگاه اصلی حکومت های اولیه، از زمان های دور تا به امروز از اصلی ترین مباحث میان دانشمندان و فلاسفه بوده است. به طوریکه نظریه ها و تئوری های متعدد و متفاوتی در رابطه با این مهم ایراد گشته است. دیدگاه هایی نظیر نسبت دادن حکومت به عنوان وسیله ای جهت ایجاد نظم اجتماعی دیدگاه افلاطون و سقراط یا دیدگاه های مارکسیستی و یا آنالیستی و غیره... نگارنده در این نوشتار به نظریه آبیاری به عنوان یکی از نظریه های پیرامون خاستگاه اولیه حکومت ها میپردازد.  

اساس نظریه در باستان شناسی
کلی ترین تعریف از نظریه و نظریه پردازی در باستان شناسی به این شرح است: نظریه از مجموعه ای از مفروضات پایه، شروط لازم و پیش فرضیه ها تشکیل شده که برخی مفاهیم روندها یا فرایندهای بنیادین را مشخص می کنند و اغلب پدیده هایی را توضیح می دهند که خودشان در زمان مطرح شدن نظریه قابل مشاهده نبوده اند (شیفر1385 : 8).
نظریه آبیاری
این نظریه نخستین بار توسط کارل ویتفوگل در سال 1957 میلادی مطرح گردیده است. از دیدگاه ویتفوگل، توضیح شکل گیری حکومت های اولیه را باید در توسعه آبیاری و شیوه های زهکشی جست و جو کرد که به کمک آن میشد خوراک مردم بیشتری را در اراضی محدود تامین کرد. این دیدگاه بر پایه شاخص هایی نظیر زیست بوم و فناوری و نیز تغییرات جمعیتی شکل گرفته است (دارک1379 :219). در عین حال می توان با رقه هایی از مکتب مارکسیسم را در این نظریه مشاهده کرد. مجیدزاده در کتاب خود (آغاز شهرنشینی در ایران 1368) با اشاره به عقاید مارکسیسم دیدگاه او را این چنین بیان کرده: نظریه آبیاری از آثار مارکس ریشه گرفته است. یکی از دانشمندان مارکسیسم به نام کارل ویتفوگل از این دیدگاه به مسئله پیدایش حکومتهای باستانی در خاورمیانه نزدیک و آسیا پرداخته و معتقد است که گسترش و تداوم نظام آبیاری در سطح وسیع (شامل آبیاری در کشاورزی و کنترل سیلابها) مستزلم یک قدرت مرکزی بود که این نهاد قدرت پایه و اساس حکومتهای استبدادی شرقی را تشکیل می دهد (مجیدزاده1368 :6).

جهت بررسی و تحلیل ارتباط مساله آبیاری با منشا سیاسی حکومتهای آغازین ابتدا باید مولفه¬های موازی جهت پیدایش          حکومتهای اولیه را به طور اجمالی مورد توجه قرار داد.  عواملی نظیر:
نیاز: که از اصلی ترین عوامل هرگونه فعالیت گروهی و یا فردی انسان از ابتدا تا عصر حاضر می باشد.
زیست بوم مناسب: شرایط مناسب محیط زیست جهت فعالیت های کشاورزی و به تبع آن آبیاری.
فناوری: توان دستیابی و یا تولید علم و فناوری لازم جهت مهار آب و راهنمایی آن.
جمعیت: با افزایش جمعیت علاوه بر احساس نیاز به تولید بیشتر نیروی کار بیشتر نیز فراهم می گردد.
تخصص گرایی: تخصصی به نام کشاورزی و مشاغل وابسته به صورت تمام وقت.
افزایش محصول: افزایش ثروت و جمعیت و به تبع آن توانایی به کارگیری منابع و نیروی کار بیشتر.
مبادلات درونی و برون منطقه ای: تبادل ثروت و تکنولوژی.
معابد: قدرت گیری معبد، مالکیت زمینها و در نتیجه پیدایش نوعی قدرت اجرایی و نظارتی به همراه قدرت و ثروت و ...
با نگاهی اجمالی می توان به این نکته پی برد که تمامی موارد بالا نه تنها خود از عوامل تاثیرگذار در شکل گیری حکومتهای اولیه می باشند بلکه به طور شگفت انگیزی با یکدیگر در ارتباط هستند و به هیچ وجه نمی توان نقش هر کدام را به تنهایی و بدون دخیل بودن سایر مولفه ها مورد نظر قرار داد. ضمنا در ارتباط با مقوله آبیاری هر کدام از عوامل ذکر شده به طور زنجیره واری به هم متصل بوده و از لازمه های ایجاد آبیاری در سطح گسترده و کانال کشی می باشند.

اهمیت آبیاری در دوران قدیم و حکومتهای اولیه
همانطور که میدانیم کشاورزی در کنار دامداری ریشه در تاریخ فعالیت انسان از دوران نوسنگی و پس از آن دارد که این مهم با پیشرفتهای تکنولوِژی و سیاسی جوامع اولیه اهمیت دوچندانی می یابد. جوامع اولیه روستانشین بر پایه اقتصادی میتنی به کشاورزی دیم و دامپروری استوار بوده اند که عمدتا در نزدیکی منابع آبی شکل می گرفته اند (میرشکرایی1380).
آنطور که واضح است کشاورزی دیم بازدهی ناچیزی داشته و نیز زمین های زیر کشت به این روش محدود بوده است، لذا به نظر نمی رسد که مقولاتی از قبیل مازاد محصول و مبادلات آن میان جوامع اولیه مطرح گردد. با توجه به دستاوردهای کاوشهای باستان شناسی می توان نقش پیشرفت تکنولوژی را در پیشرفت و توسعه کشاورزی جوامع اولیه بازسازی نمود. کشف و استفاده از گاوآهن و خیش و استفاده از احشام اهلی در کشاورزی آن (کاشت داشت برداشت) باعث رونق این فعالیت اقتصادی گردید که حاصل آن مواردی از قبیل: مازاد محصول افزایش زمین های زیر سطح کشت گونه ای از تخصص گرایی در کشاورزی و در نتیجه رشد جمعیت بوده که تماما در زندگی و اجتماعی جوامع دخیل بوده اند (گونالیند1374). با پیشرفت تکنولوژی و حتی ایدئولوژیکی جوامع اولیه و  بهره گیری بیشتر از منابع زمینی و آبی و نیاز به تولید بیشتر که پیامدهای افزایش جمعیت و نیز طبقاتی شدن جوامع می باشد در کنار سیستم کشاورزی دیم، نوع دیگر از کشاورزی که میزان محصول آن به مراتب بیشتر از نوع دیم می باشد به کار گرفته شد که معمولا در زمین های حاصلخیز حاشیه رودخانه های بزرگ و با احداث کانال های آب و سیستم های مهار سیلاب ها نیاز به جوامع را بر طرف می ساخت.
مقوله آبرسانی و مهار و راه راهنمایی آب به سمت زمین های زیر کشت، نیازمند سیستم نظارتی و مدیریتی نظام مند نیز می باشد. برای مثال بر طبق یک سند مربوط به 1880 قبل از میلاد مربوط به لارسا در حاشیه فرات در بین النهرین جهت احداث کانال آبیاری از طرف پادشاه منسب هایی نظیر: مشاور و بازرس و سرکارگر تعیین می گردد و حتی شاخص هایی نظیر حقوق کارگران و میزان تغذیه آنها در هنگام کار در آن ذکر شده است (مجیدزاده1368 :77).

جمع بندی
با توجه به مطالب ذکر شده و نیز با توجه به اهمیت شاخصه های تکنولوژیکی، نظارتی و مدیریتی و غیره.. در رابطه با نقش آبیاری در جوامع باستانی می توان اینگونه نتیجه گرفت که مقوله آبیاری به تنهایی نمی تواند منشاء و سرآغاز شکل گیری حکومت های اولیه باشد ولی می توان آن را شاخصه ای برای تمایز و مقایسه حکومت های ثانویه در جوامع باستانی قرار داد. به این معنی که با شکل گیری نظامهای سیاسی و حکومتی اولیه به گونه ای ایجاد تخصص گرایی، نیاز به افزایش تولید نظام مند و افزایش محصولات کشاورزی قابل احساس می باشد. لذا آبیاری و ایجاد کانال های آب و نیز آب بندها جهت مهار نیروی سیلاب، برگه برنده ای بود در دست جوامع قدرتمند که با توجه به نظام های مالیاتی و پادشاه و رعیتی، ثروتمند تر و قویتر گشته و تشکیل حکومتهای ثانویه و بزرگ را دادند. در ضمن با توجه به ایرادهایی که بر نظریه های مبتنی بر دیدگاه مارکسیسمی وارد گردیده است می توان اصلی ترین اشکال این نظریه را تک بعدی بودن و نادیده گرفتن بسیاری از مولفه های لازم و موای در پیدایش حکومتهای اولیه دانست. به طور کلی مقوله آبیاری نیازمند شاخصه های نظارتی و تکنولوژی و انسانی بوده که جز در ورای یک سازمان گسترده سیاسی و نظارتی امکان پذیر نمی باشد و خود این مقوله را می توان از دستاوردهای حکومت اولیه دانست.

کتابنامه
مجیدزاده، یوسف، آغاز شهرنشینی در ایران، 1368، مرکز نشر دانشگاهی، تهران.
دارک، کن، ترجمه کامیار عبدی، مبانی نظری باستان شناسی، 1379، مرکز نشر دانشگاهی.
میرشکرایی، محمد، انسان و آب در ایران، 1380، نشر گنجینه ملی ایران، تهران.
گونارلیند، آب و شهر، ترجمه بهرام معلی، 1374، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، تهران.
اشتاین، گیل ، شناخت حکومتهای ارض باستانی، ترجمه کامیار عبدی، مجله باستان شناسی وتاریخ ، شماره 42، 1387.
شیفر، مایکل، ساختار نظریه های باستان شناسی، ترجمه کامیار عبدی،  مجله باستان شناسی وتاریخ ، شماره 41، 1385.

سایت های اینترتی:
www.Wikipedia.ir
www.persian.azadaemaki.ir   مارکسیسم و جامعه ایران
رضا قلی جهانسوز  دانشجوی کارشناسی ارشد گرایش پیش از تاریخ رشته باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است.