زندگی و اندیشه و آثار ریموند ویلیامز(2)

یاشار گرمستانی

بخش دوم و نهایی
تحلیل فرهنگ مبتنی بر تعاریف چندگانه ی فرهنگ
.ویلیامز در نهایت در کتاب های «فرهنگ و جامعه» و پس از آن «انقلاب طولانی»  سعی می کند تعریف یا به عبارت درست تر تعاریف خودش از فرهنگ را تبیین کند. نکته جالب و حائز اهمیت در رویکرد ویلیامز به تعریف فرهنگ، استقبال وی از وجود معانی گوناگون برای این واژه است. وی این مساله را عیب نمی داند بلکه این پیچیدگی را در تناظر با عناصر واقعی تجربه می فهمد. طبق بررسی ها دو رویکرد در طبقه بندی فرهنگ توسط ویلیامز قابل مشاهده است.

الف: رویکرد اول
ویلیامز در هردو کتاب «فرهنگ و جامعه» و «انقلاب طولانی» برای تحلیل فرهنگ قائل به سه کاربرد مهم در سه سطح مختلف برای عام ترین تعریف از فرهنگ است:

اول) تعریف «ایدآل»:
 در این تعریف در آن فرهنگ، حالت یا فرایندی از به کمال رسیدن انسان است، بر اساس ارزش های مطلق یا جهانشمول. با استفاده از این تعریف، نقش تحلیل فرهنگی عبارت است از «کشف و توصیف  ارزش هایی در آثار و زندگی ها که می توانند به عنوان تشکیل دهنده نظمی فرازمانی، یا حاوی ارجاع دائمی به وضعیت فراگیر انسانی دیده شوند.» این تعریفی است که از آرنولد به ارث رسیده و توسط لیوِسیسم مورد استفاده قرار می گیرد: چیزی که او در «فرهنگ و جامعه»، فرهنگ به عنوان بارگاه نهایی خواست انسانی که بر فراز فرایند عملی قضاوت اجتماعی قرار می گیرد و همزمان خود را به عنوان یک جایگزین تخفیف دهنده و تقویت کننده ارائه می دهد.

برای خواندن این بخش در زیر کلیک کنید :

 

پیوست	اندازه
8893.doc	139 KB