پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

واگنر, تولد تراژدی


واگنر, تولد تراژدی

ویلهلم ریشارد واگنر, آهنگساز, رهبر اركستر, نظریه پرداز و مقاله نویس متنفذ موسیقی است شهرت واگنر بیشتر به خاطر اپراهای اوست كه خود, آنها را درام موسیقایی می نامید

ویلهلم ریشارد واگنر، آهنگساز، رهبر اركستر، نظریه پرداز و مقاله نویس متنفذ موسیقی است. شهرت واگنر بیشتر به خاطر اپراهای اوست كه خود، آنها را درام موسیقایی می نامید. آثار به خصوص اخیر او به خاطر بافت كنترپوانتیك، هارمونی، اركستراسیون غنی و استفاده درخشان از لایت موتیف مشهورند. زبان موسیقی كروماتیك او در شكل گیری موسیقی كلاسیك اروپا به خصوص استفاده از كروماتیسم و آتونالیته موثر بود. واگنر در بین سیاسیون نیز به خاطر افكار ضدیهود و نقطه نظرات سیاسی اش از شهرت خاصی برخوردار است.

ریشارد واگنر به تاریخ ۲۲ مه ۱۸۱۳ در لایپزیك آلمان متولد شد. پدرش كارمند جزء شهرداری بود كه شش ماه پس از تولد واگنر دار فانی را وداع گفت. مادرش با لودویك گایر یهودی ازدواج و خانواده به «درسدن» نقل مكان كرد. هنگامی كه ریشارد شش سال داشت، گایر نیز از دنیا رفت و بدین گونه بود كه رشد و نمو او زیر نظر مادر ادامه یافت.

واگنر نخست سودای نویسندگی در سر داشت، شیفته بتهوون بود و موسیقی را صرفا برای تقویت حسن نویسندگی ادامه می داد. با ثبت نام در دانشگاه لایپزیك ۱۸۳۱ او وارد دنیای حرفه ای موسیقی شد و در سال ۱۸۳۳ زمانی كه فقط ۲۰ سال داشت اولین اپرای خود با نام ساحره ها را تصنیف كرد كه تا نیم قرن بعد یعنی تا سال ۱۸۸۳ به اجرا درنیامد. در سال ۱۸۳۶ دومین اپرای او با نام تحریم عشق پس از دو بار اجرا در مدبورگ از صحنه پایین آمد و آهنگساز را در مشكلات مالی جدی قرار داد.

در ۲۴ نوامبر ۱۸۳۶ واگنر با بازیگر سرشناسی با نام كریستین ویلهلمین ازدواج كرد نام هنری او مینا پلانر بود. اما هنوز چند هفته ای از زندگی مشتركشان نگذشته بود كه مینا با یك افسر ارتش گریخت ولی این واقعه عشقی كه گویا برای این افسر ارتش به اندازه مینا جدی نبود موجب شد تا بدون هیچ گونه پشتوانه مالی رها شود. واگنر مینا را بازگرداند اما این كار مانع از آن نشد كه زندگی مشتركشان سه سال بعد در نهایت فلاكت خاتمه نیابد.

تا سال ۱۸۳۹ واگنر چنان بدهی های سنگینی بار آورده بود كه ناگزیر از دست طلبكاران از لندن به ریگا گریخت.

طرح تصنیف اپرای «هلندی پرنده» در این سفر ریخته شد. خانواده واگنر سال های ۱۸۴۱۱۸۴۰ را در پاریس گذراند. ریشارد در این دوران از طریق نگارش مقالات و رهبری اپراهای آهنگسازان دیگر كسب معاش می كرد.

اپراهای راینتسی و هلندی پرنده در همین زمان تكمیل شدند.راینتسی در سال ۱۸۴۰ به اتمام رسید و بیشتر تحت نفوذ و تاثیر مایربر آهنگساز آلمانی و از پیشگامان مكتب رومانتیك برای اجرا در تئاتر هوفوبر درسدن در ایالت ساكسونی آلمان انتخاب شد. این اپرا موفقیت قابل توجهی در درسدن كسب كرد و از این رو واگنر و همسرش در سال ۱۸۴۲ عازم این شهر شدند. واگنر در طول شش سال اقامت خود در این شهر توانست رهبری اركستر ساكسون را به دست آورد. در طول همین مدت او اپراهای هلندی پرنده و تانهاوزر را نوشت و به اجرا درآورد.

آخرین سال اقامت او در درسدن ۱۸۴۸ مصادف بود با جنبش ناسیونالیستی كه در ایالت های مستقل آلمان قوت می یافت و خواهان آزادی های بنیادی و اتحاد ایالت های ضعیف برای تشكیل ملت واحد بود.

واگنر با پذیرش مهمان های سیاسی جناح چپ از جمله آگوست روكل و میخائیل باكونین درگیر این جنبش شد برخی از جمله پروفسور راجر كیمی ین در كتاب «درك و دریافت موسیقی» معتقدند زندگی او در درسدن به سبب قرض های تلنبار شده تازه روز به روز دشوارتر می شد. واگنر با این امید كه در وضعیت اجتماعی تازه قرض هایش به فراموشی سپرده شود و شرایطی مساعد برای هنرش فراهم آید، در شورش درسدن شركت كرد، نارنجك های دستی سفارش داد و كوشید سربازان پادشاه را به نافرمانی وادارد.

با شكست این شورش، روكل و باكونین به حبس های طولانی مدت محكوم شدند و واگنر به پاریس و از آنجا به زوریخ گریخت. اپراهای لوهنگرین كه قبل از آشوب های درسدن به اتمام رسیده بود به درخواست واگنر توسط فرانتس لیست آهنگساز و پیانیست مشهور مجارستانی ۱۸۸۶ ۱۸۱۱ در آگوست ۱۸۵۰ در و ایمار اجرا شد. در طول ۱۲ سال اقامت در زوریخ واگنر هیچ اپرایی ننوشت و در عوض مجموعه ای از مقالات مهم به رشته تحریر درآورد. مقاله «كار هنری آینده» ۱۸۴۹ شامل نظریات او درخصوص اپرا به عنوان «اثر جهانشمول» است. در این درام موسیقایی تمام هنرها از جمله موسیقی، شعر، نمایش، نقاشی، صحنه پردازی و… به یكدیگر آمیخته، اثری واحد خلق می كنند.

«یهودیت در موسیقی» ۱۸۵۰ دیگر مقاله او علیه آهنگسازان یهودی است و «اپرا و نمایش» ۱۸۵۱ دربرگیرنده دیدگاه های او درخصوص ایده های زیبایی شناسی است كه او در اپراهای حلقه نیبلونگ استفاده كرده است.

در سال ۱۸۵۴ گئورگ هروه دوست شاعر واگنر او را با آثار و عقاید آرتور شوپنهاور ۱۸۶۰ ۱۷۸۸ آشنا ساخت. واگنر این اتفاق را مهمترین حادثه عمر خود می نامید. شاید وقایع زندگی شخصی واگنر و نظریات شوپنهاور درخصوص موسیقی در گرایش او به فلسفه بدبینانه شوپنهاور به زندگی كه در مورد موسیقی كاملا ستایش آمیز بود در این گرایش تاثیری فراوان داشت.

شوپنهاور معتقد بود موسیقی از آن رو كه با جهان مادی ارتباط ندارد از سایر هنرها متمایز است و این نظر با نظریه واگنر درخصوص موسیقی «اپرا و نمایش» مطابقت داشت كه موسیقی را بالاتر از هنرهای دیگر می دانست.

بدون شك بسیاری از جنبه های نظریه شوپنهاور در لیبرتوهای بعدی واگنر از جمله تانهاوزر شاعر و خواننده قرون وسطی و هانس زاكس كفاش شاعر شخصیت های مركزی اپراهای تانهاوزر و استاد آوازخوان نورنبرگ راه یافت. این دو شخصیت از تاثیرگذارترین شخصیت های اپراهای واگنر هستند.

واگنر در سال ۱۸۵۴ نسخه ای از حلقه نیبلونگ به همراه تقدیرنامه ای از فلسفه موسیقی شوپنهاور برای او فرستاد.

دومین الهام بخش واگنر در این سال ها آشنایی او با ماتیلده وزندونك شاعر و نویسنده بود. او همسر اتوفون وزندونك تاجر ابریشم بود. واگنر در سال ۱۸۵۷ در زوریخ با این خانواده آشنا و شدیدا دلباخته ماتیلده شد. اگرچه ظاهرا ماتیلده نیز علایقی به واگنر داشت، اما دوست نداشت زندگی زناشویی خود را به مخاطره افكند. از این رو ارتباط خود با واگنر را به شوهرش اطلاع داد.

اما همین رابطه موجب شد تا واگنر اپرای حلقه نیبلونگ را كنار گذاشته و كار روی اپرای تریستان و ایزولده را آغاز كند كه برداشتی از یك داستان عاشقانه قرون وسطی و حكایتگر رابطه شوالیه تریستان با زنی متاهل با نام ایزولده است.

در سال ۱۸۵۸ مینا نامه واگنر به ماتیلده را كشف كرد و به این رابطه خاتمه داد. در اثر منازعه بین او و واگنر، واگنر زوریخ را به قصد ونیز ترك گفت. یك سال بعد او مجددا برای نظارت بر اجرای جدیدی از تانهاوزر كه با تلاش پرنسس پائولین دمترنیخ همسر سفیر اتریش به صحنه رفته بود عازم پاریس شد.

اجرای جدید تانهاوزر در سال ۱۸۶۱ با شكستی كامل مواجه شد كه همین امر موجب لغو اجراهای بعدی شد و واگنر به سرعت شهر را ترك گفت. در همین سال تحریم هایی كه علیه واگنر بود از میان برداشته شد و او در بایبریخ پروس اقامت گزید. در همین محل بود كه كار بر روی «استاد آوازه خوان» را آغاز كرد. در سال ۱۸۶۲ واگنر از مینا جدا شد، هر چند تا زمان مرگ مینا در سال ۱۸۶۶ كمك های مالی به او را قطع نكرد.

سال ۱۸۶۴ نقطه عطفی در زندگی هنری واگنر بود.

با بر تخت نشستن شاه لودویك سوم ۱۸۸۶۱۸۴۵ در سن ۱۸سالگی اوضاع به كام واگنر شد. شاه جوان كه از بچگی عاشق اپراهای واگنر بود، او را به مونیخ آورد، بدهی هایش را پرداخت و مقدمات تولید اپرای جدید او را فراهم آورد و بدین گونه بود كه اپرای تریستان و ایزولده در دهم ژوئن ۱۸۶۵ با موفقیت در سالن اپرای مونیخ به اجرا درآمد.

در همین زمان واگنر درگیر یك پرونده عشقی دیگر شد و این بار با كوزیما فون بولو ۱۹۳۰۱۸۳۷ همسر هانس فون بولو كه رهبری اپرای تریستان و ایزولده او را نیز بر عهده داشت. كوزیما دختر فرانس لیست و كنتس ماری داگو و ۲۴ سال جوان تر از واگنر بود. لیست اگرچه دوست واگنر بود اما قلبا موافق دیدار دخترش با او نبود. هرچند او هر آنچه كه خود كاشته بود را می دروید. ماری داگو همسر لیست نیز قبلا شوهر خود را ترك و زندگی خود با لیست را آغاز كرده بود.

در سال ۱۸۶۵ كوزیما نخستین فرزند واگنر را به دنیا آورد كه ایزولده نام گرفت. در دسامبر همان سال شاه لودویك سرانجام مجبور شد از واگنر بخواهد تا مونیخ را ترك گوید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.