چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
لحنی جدی در کلامی ساده
![لحنی جدی در کلامی ساده](/web/imgs/16/96/3vlh01.jpeg)
استاد عبدالعلی دستغیب از چهره های شاخص ادبیات ایران و از ناقدان ادبی درجه یک کشورمان در رابطه با مجموعه شعر«چون کبوتر ساده و چون مار هوشیار» سروده معصومه افراشی می گویند: این کتاب را من به دو قسمت تقسیم می کنم که قسمت اول آن چندان مورد عنایت من نیست و اشکالا تی را در مورد قسمت اول این کتاب می گیرند. یکی از مهمترین اشکالا ت آن عدم تطابق الفاظ با معنا هستند و برخی از شعرهای این قسمت از کتاب قدیمی است و شاعر بیشتر در این قسمت از کتاب تقریبا به اخلا قیات پرداخته است و زبانش جدی است که این یک ضعف است و حرف هایی است که دیگران هم گفته اند اما استاد عبدالعلی دستغیب در ادامه می گویند خطاب به شاعر این کتاب که قسمت دوم کتاب شما امیدوار کننده است و نسبت به مجموعه شعر اول خود پیشرفت شایانی کرده اید به خصوص به شعر زن استثنایی اشاره می کنند که تقریبا شعر خاص این مجموعه کتاب است و ایشان این شعر را فوق العاده دیده اند و آن را شعری امروزی نامیده و گفتند تازگی الفاظ و لحن در آن دیده می شود.
با تمام زن هایی که می شناسی تفاوت دارم / چون کبوتر ساده و چون مار هوشیارم
نمی توانی دستم را بخوانی / دیر سالیست تاریخ خطوط دست هایم را پاک کرده است / درست زمانی تو را برای همیشه / ترک خواهم کرد که بیشتر از همیشه
به تو نزدیک شده باشم / مثل عقابی که برای اوج گرفتن / بیشتر از همه پایین میآید
و باز ایشان خطاب به شاعراین کتاب می گویند که قسمت دوم مجموعه شعری شما به زندگی امروزی نزدیکتر است و تجربه های شاعرانه آن جدیدتر است. مثلا در شعر زن هزار چهره که شاعر می گوید:
کاش زنی هزار چهره بودم / ولی افسوس که نقابی ندارم/ تا تو آن را برداری/ قبل از تولد تمام نقاب هایم را / بخشیده ام
و یا در شعر بازی استاد عبدالعلی دستغیب اشاره می کنند که کلمات این شعر تازگی دارد و به شعر شاعران جدید خیلی نزدیکتر است
تو بازی را نیاموخته بودی / گاه مجبور می شدم / به جای تو نقش بازی کنم / و بازی را یک طرفه آغاز کنم / خودم پنهان می شدم به جای تو/ موقع چیدن پازل ها/آ ن قدر ساده بودی/ که هر پازل را به جای خودش می نهادی (صفحه ۷۲)
استاد در انتها خطاب به شاعر کتاب (چون کبوتر ساده و چون مار هوشیار) می گویند: این مجموعه شعر شما نسبت به مجموعه شعری قبلی تان (قاصدک های بی ادعا) پیشرفت شایانی کرده است و این پیشرفت را می توان در قسمت دوم این کتاب بیشتر مشاهده کرد. توصیه ایشان به شاعر این کتاب آن است که لحن جدی را در شعر باید کنار نهاد و از به کار بردن کلمات معمولی دوری کرد.
این مبحث را با شعر جزیره این کتاب به پایان می رسانیم:
این شعر توسط شاعر و ناقد کشورمان جناب واراند کورکچیان به زبان ارمنی ترجمه شده است.
جزیره نیستم که از خود شروع / و به خود ختم شده باشم/ من به تمام خشکی های جهان/ پیوند خورده ام/ وقتی دستی را می برند/ انگشتهای من بی حس می شوند.
نویسنده : معصومه افراشی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران دولت سیزدهم دولت چهاردهم عزاداری دولت پزشکیان علی باقری رهبر انقلاب ترور انتخابات رئیس جمهور
شهرداری تهران هواشناسی تهران قتل تب دنگی پشه آئدس زلزله تیراندازی شاهچراغ عزاداری محرم شورای شهر تهران سازمان تامین اجتماعی
واردات خودرو خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو حقوق بازنشستگان بازنشستگان اربعین بازار خودرو سایپا مالیات ترافیک
امام حسین سینما وزارت ارشاد سینمای ایران تلویزیون دفاع مقدس لیلی رشیدی الناز شاکردوست تئاتر مختارنامه فیلم سینمایی مهران غفوریان
آزمون سراسری ماه فناوری درمان و آموزش پزشکی
دونالد ترامپ عاشورا رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه غزه ترامپ فلسطین آمریکا ترور ترامپ روسیه چین
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس رئال مادرید نقل و انتقالات لیگ برتر کیلیان امباپه یورو 2024 رامین رضاییان تیم ملی اسپانیا
هوش مصنوعی تیک تاک موبایل ناسا اینترنت کد مورس گوگل
گرمازدگی کاهش وزن افسردگی استرس صبحانه