دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

چین کلیددار هسته ای


چین کلیددار هسته ای

اندیشکده Chatham House این سؤال را مطرح کرده است که آیا چین می تواند کلیدی برای رابطه با ایران بر سر مسأله هسته ای باشد

پکن که یکی از شرکای اصلی تجاری تهران است و بر سر تقسیم قدرت بین المللی دیدگاه های مشترکی با آن دارد، باید به گونه ای وادار شود تا از نفوذش بر ایران استفاده کند.

رییس جمهور آمریکا طی سخنرانی آغازین خود پس از ریاست جمهوری در ماه ژانویه، وقتی از اهمیت انتخاب راه "امید فراتر از هراس" در مواجهه با چالش های امروز سخن می گفت، تلاش کرد به اندازه کافی تأثیرگذار باشد. این گفته اوباما تلاش برای "کاهش تهدید هسته ای" را نیز در بر می گیرد.

آمریکا بارها تأکید کرده که قصد دارد پیشتاز این تلاش باشد. واشنگتن و مسکو به توافق رسیده اند که زرادخانه های هسته ای خود را تا نزدیک به یک سوم کاهش دهند و آمریکا تصمیم گرفته دفاع موشک های بالستیک خود را تا حد ممکن کم کند.

جلوگیری از تلاش های هسته ای ایران و هر موفقیتی که درباره این موضوع در رابطه با کره شمالی حاصل شود، می تواند سنگ محک مهمی باشد. راه حل مشکل ایران کاملاً مشخص است و برخلاف کره شمالی که تاکنون از مرز ساخت سلاح هسته ای عبور کرده، بازگرداندن ایران از این راه کار آسان تری است.

کلید راه ایستادن در مقابل خواست ایران در دست چین است. چین تنها کشور عضو شورای امنیت به حساب می آید که رابطه ای دوستانه با ایران دارد و مورد اعتماد این کشور است. تهران و پکن دیدگاه استراتژیک مشترکی از جهان دارند و آن این است که سلطه آمریکا باید به پایان برسد و همه کشورها شانس کافی برای موفقیت داشته باشند.

وابستگی رو به رشد چین به نفت ایران - که در حال حاضر بیش از ۱۲ درصد واردات چین را به خود اختصاص می دهد - برای برطرف کردن نیازهای بی پایان انرژی این کشور و بازار پر عطش ایران برای محصولات چینی، روابط استراتژیک دو کشور را به هم پیوند داده است.

چین و ایران اعلام کرده اند که خواستار همان دنیای بدون سلاح هسته ای هستند که در نظر جامعه بین الملل وجود دارد. در نشست شورای امنیت در ماه سپتامبر، پکن بر حمایت خود از "ممنوعیت و انهدام تمام و کمال سلاح های هسته ای در جهان" تأکید کرد. این کشور طی ده سال گذشته تعهدات خود را به پیمان منع گسترش سلاح های اتمی، معاهدات کنترل تسلیحات کشتار جمعی، کنترل صادرات و مکانیزم نظارتی بهبود بخشیده است.

به هر حال، پکن و تهران برای تعدیل عدم توازن استراتژیک گسترده ای که از سوی کشورهای مجهز به سلاح هسته ای ایجاد شده، داشتن این گونه سلاح ها را امری ناگزیر می دانند!

شواهد نشان می دهند که از سال ۱۹۶۰ تاکنون، چین هنوز از عقاید خود مبنی بر حمایت از گسترش سلاح های هسته ای به عنوان راهی برای شکستن انحصار هسته ای قدرت های بزرگ برنگشته است. چین به عنوان کشوری که با ایدئولوژی مارکسیستی اداره می شود و دیر به توسعه رسیده است، نمی خواهد در این مبارزه طرف بازنده باشد. ایران هم همانند چین معتقد است که هیچ کشوری نباید از روش هایی که دیگر کشورها برای دفاع از خود به کار می گیرند محروم بماند و برنامه هسته ای چین هم، تنها می تواند به حفظ جاه طلبی های ایران کمک کند. به نظر نمی رسد چین بخواهد ذخیره فعلی کلاهک های هسته ای خود را افزایش دهد، اما با این وجود، در حال افزایش امنیت، آمادگی، بُرد و دقت سیستم های موشک بالستیک خود است.

تغییر جهت چین و حرکت آن در مسیری مثبت تا حد زیادی به پایان بی اعتمادی در روابط این کشور و آمریکا بستگی دارد. چین به دنبال سیاست های امنیتی بر اساس اطمینان دوطرفه، منافع مشترک، برابری و همکاری است. این کشور معتقد است که حذف سلاح های هسته ای مستلزم تعهد صریح از سوی همه کشورها است. اما استراتژیست های چینی معتقدند آمریکا و دیگر کشورهای قدرتمند همچنان با هم در رقابتند تا کشورهای دیگر را تحت کنترل خود درآورند. بنابراین، پکن هم احساس می کند که باید در این بازی سهمی داشته باشد.

● نقطه صفر هسته ای

به هر حال، دولت اوباما باید برای تأمین انرژی های جایگزین و بازار مصرف کننده به چین کمک کند تا آن را به شکستن اتحادش با ایران تشویق نماید؛ البته اگر چین این راه را انتخاب کند! چنین اقدامی می تواند شرایطی را برای اعضای شورای امنیت به وجود آورد که در صورت لزوم اعمال تحریم های بین المللی علیه تهران، با هم به اتحاد برسند.

این موفقیت قبلاً هم برای آمریکا به دست آمده بود. دولت بیل کلینتون توانسته بود چین را راضی کند تا قراردادهای رآکتورهای هسته ای را با ایران لغو و ارسال نوعی از موشک های کروز را در اواخر دهه ۹۰ به تهران متوقف نماید.

حال این پرسش مطرح است که آیا دارد که دولت اوباما هم می تواند به این مهم دست یابد تا بعد از این، اتحاد چین و آمریکا، کره شمالی را هم به نقطه صفر هسته ای برساند؟