چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

آمدی با یک سبد گل


آمدی با یک سبد گل

دست من را تا گرفتی
من به آن بالا رسیدم
چشم خود را باز کردم
صورت ماه تو دیدم
آمدی با یک سبد گل
با تو من در باغ بودم
چون که با هم راه رفتیم
شعر شادی را سرودم
گونه هایم خیس از اشک
دست …

دست من را تا گرفتی

من به آن بالا رسیدم

چشم خود را باز کردم

صورت ماه تو دیدم

آمدی با یک سبد گل

با تو من در باغ بودم

چون که با هم راه رفتیم

شعر شادی را سرودم

گونه هایم خیس از اشک

دست خود رویش نهادی

تو برای شادی من

خنده ات را هدیه دادی

من در آن رویای زیبا

همچو یک پروانه بودم

دور این شمع وجودت

شادمان پرمی گشودم

آرزویم با تو این بود

درکنارت بر فروزم

مثل شمعی عاشقانه

در غم عشقت بسوزم

فاطمه شریف شاد/ قم