چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

با شهرمان مهربان باشیم


با شهرمان مهربان باشیم

زمانی به فکر آلودگی هوای تهران افتادیم که دیگر دیر شده بود و این مشکل به معضل اجتماعی, بهداشتی مبدل گردید و هنگامی موضوع آلودگی صوتی و نوری به طور جدی مورد توجه قرار گرفت که دیگر کنترل کردنشان به این آسانی امکان نداشت اما آنچه که این روزها با قدری تامل بیش تر در اطرافمان می توانیم ببینیم آلودگی دیگری است که نه تنها از دید مسئولان بلکه از دید مردم هم پنهان مانده و اگر امروز برای آن راه چاره ای نیندیشیم آن هم در کنار دیگر آلودگی ها قدعلم خواهد کرد

زمانی به فکر آلودگی هوای تهران افتادیم که دیگر دیر شده بود و این مشکل به معضل اجتماعی، بهداشتی مبدل گردید و هنگامی موضوع آلودگی صوتی و نوری به طور جدی مورد توجه قرار گرفت که دیگر کنترل کردنشان به این آسانی امکان نداشت اما آنچه که این روزها با قدری تامل بیش تر در اطرافمان می توانیم ببینیم آلودگی دیگری است که نه تنها از دید مسئولان بلکه از دید مردم هم پنهان مانده و اگر امروز برای آن راه چاره ای نیندیشیم آن هم در کنار دیگر آلودگی ها قدعلم خواهد کرد!

ساختمان هایی که قد می کشند، پنجره هایی که یک به یک متولد می شوند و از ترکیب همین پنجره ها و دیوارهاست که شکل و ترکیب اولیه نماهای شهری زاده می شود، اینجاست که نمای ساختمان ها زینت انکارناپذیر شهرمان می شود و قرار است در هر گذری چشم هایتان را بنوازد!

اما آنچه با گذر در خیابان ها و کوچه پس کوچه ها ی برخی مناطق دیده می شود نه تنها چشم نواز نیست بلکه جسم و روحمان را در سکوت می آزارند. ترکیبی ناهمگون از ساختمان ها، بالکن هایی که دیگر تداعی کننده ایوان های با صفای دیروز نیستند و تنها شیشه ترشی ها و وسائل اضافی خانه ها را در خود جای داده اند، کرکره ها و شیشه هایی که بو و رنگی از نظافت نبرده اند و کوچه ها و پیاده روهایی که دیگر آب و جارو نمی شوند تا برکت دهند به زندگی ها و کسب و کارهایمان.

به عبارت دیگر، آن قدر در تعریف ساختار زندگی شهری، اشتباه کرده ایم که به نابسامانی های پیرامون عادت کرده و گمان می کنیم، همه اینها از ملزومات زندگی شهرنشینی مدرن هستند و کمتر در جست وجوی چاره ای برای از میان برداشتن آنها هستیم. این درحالی است که به تدریج زمینه مناسبی برای ابتلا به فشارهای عصبی و مشکلات روانی فراهم آورده ایم.

در سال های اخیر، مسئولان در تلاش بوده اند، مشاغل و کارخانه هایی را که با ایجاد آسیب های زیست محیطی و آلودگی های صوتی، سبب ایجاد اختلال در زندگی روزمره ساکنان شهرهای بزرگ می شوند، به بیرون از شهرها و شهرک های صنعتی منتقل کنند، اما همچنان آلودگی های دیگری مثل آلودگی های صوتی و دیداری یا همان بصری در شهرمان خودنمایی می کنند.

گرچه شاید شما هم بارها دیده یا شنیده باشید که از سوی برخی نهادها و سازمان ها درخصوص زیباسازی شهرمان حرف های بسیاری گفته و قوانینی نیز وضع گردیده مثل تخلف چسباندن برچسب های تبلیغاتی بر در خانه ها و دیوارها و پیگرد قانونی داشتن این امراما آیا به راستی هدف تیر تمام آلودگی ها و کثیفی های شهرمان تنها به سمت برچسب های تبلیغاتی باید نشانه رود؟

و آنچه قدری قابل تامل است این است که مردم آن قدر که به زیبایی منزل خود اهمیت می دهند توجهی به زیبایی نمای ساختمان ها و تمیزی کوچه و خیابان ها ندارند!

آقای حسنی صاحب مغازه ای است که در مرکز شهر قرار دارد و لوازم خانگی فروشی است. او که به قول خودش چهل سال است که جلوی مغازه اش را هر روز صبح پیش از شروع کار آب و جارو می کند در این خصوص می گوید: همان طور که شما هم می دانید پاکیزگی نیمی از ایمان است و من این کار را از اوستای (کارفرما) خود یاد گرفتم او هم هر روز این کار را انجام می داد و معتقد بود باعث برکت درآمدش می شود، اگر زمانی هم خود فرصت نداشت و یا دیر به مغازه می آمد من را موظف کرده بود هر روز پیش از اینکه اولین دشت را بگیرم بیرون و داخل مغازه را تمیز کنم و این عادت همچنان با من است.

گرچه شاید مثل این مغازه دار باز هم در شهرمان یافت شود اما نگاهی گذرا به سطح شهر نشان می دهد که تعداد اینگونه افراد با این نوع تفکر انگشت شمار شده است. چه کسی مسئول است؟ و یا بهتر است بگوییم چه چیز عوض شده؛ نگاه مردم به زندگی و کسب و کار یا نگاه مسئولان به زیباسازی و مدیریت شهری؟

حمید-ق کاسب دیگری است که گرچه خود بسیار شیک پوش و تمیز است اما اگر بخواهی به مغازه او وارد شوی باید تفاله های چای را که جلوی مغازه اش قدری آن ورتر روی هم تلنبار شده کنار بزنی و یا از روی آنها رد شود، او می گوید: مهم این است که وقتی مشتری وارد مغازه می شود از دیدن اجناس داخل مغازه لذت ببرد و ویترین برای او جذاب باشد اینکه جلوی تمیز هست یا نه چندان توفیری ندارد. او با خنده ادامه می دهد: من جلوی خانه ام را تمیز نمی کنم اینجا که دیگر مغازه است و محل رفت و آمد مردم در واقع غریبه ها.

کوچک تر که بودیم در مهدکودک و مدرسه جمله «شهر ما خانه ما» را زیاد می شنیدیم، آنقدر که وقتی یکی از اعضای خانواده مان می خواست از پنجره اتومبیل آشغالی را به بیرون پرتاب کند مانع او می شدیم اما انگار هر چه بزرگ تر شده ایم نه تنها دیگر مانع کثیفی شهرمان نمی شویم بلکه خودمان نیز هر از گاهی یادمان می رود شهر ما خانه ماست!

البته ناگفته نماند که جدای از برخی آلودگی ها و کثیفی هایی که برخی از افراد جامعه خود عامل به وجود آورنده آن هستند اعمال سلیقه های شخصی چنان آشفتگی را بر سیمای بصری تهران تحمیل کرده است که نمای هر ساختمان بدون هیچ گونه هماهنگی با نماهای مجاور و موقعیت اقلیمی حاکم بر آن ساز خود را می زند و این مسئله نیز خود جای تأمل دارد.

● چرا برخی نسبت به آلودگی اطراف خود بی توجهند؟

در واقع بسیاری معتقدند که عمده ترین علت آلودگی بصری که در شهرمان وجود دارد خود شهروندان هستند و علاوه بر آلودگی بصری بالکن ها و نمای ساختمان ها، می توان اشاره ای هم به مغازه ها کرد. ناهمگونی تابلوهای تبلیغاتی سر در مغازه ها، برچسب های تبلیغاتی نصب شده روی دیوارها، ناهمگونی در ویترین مغازه ها، ریختن زباله در اطراف سطل های زباله، کثیفی پیاده روها، درب خانه ها و دهها موارد دیگر که تاثیر بسزایی در آلودگی شهرمان دارد و موجب می شود زیبایی هایی که نیاز روحی هر فردی ست در پس این نابسامانی ها پنهان بماند

دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس در این خصوص می گوید: متاسفانه ما به حقوق خصوصی خود بیشتر از حقوق عمومی اهمیت می دهیم در صورتی که این دو مقوله باید در یک کفه ترازو قرار بگیرند تا فرهنگ های غلطی که در بین مردم جا افتاده ترمیم شود.

وی ادامه می دهد: آنچه متاسفانه رخ داده است عدم فرهنگ سازی صحیح در چند سال اخیر است و از سوی دیگر همان طور که قبلا هم اشاره کردم برخی افراد از آنچه که آن را به طور خصوصی و اختصاصی برای خود می دانند به خوبی مراقبت می کنند مثلا به آن اندازه که اتومبیل خود را تمیز نگه می دارند در تمیز نگه داشتن اتوبوس های عمومی کوشا نیستند و یا تنها به فضای داخلی آپارتمان خود توجه داشته و نسبت به فضای عمومی ساختمان خود اهمیتی قائل نیستند.

ابراهیمی مقدم اضافه می کند: در واقع می توان اینگونه گفت که شاید یکی از علل کم توجهی افراد به این آلودگی ها عدم اطلاع کافی از آسیب هایی ست که آلودگی های بصری برای فرد به همراه دارد. چرا که شاید ما درخصوص عوارض و آسیب های آلودگی های صوتی، زیستی، هوا و یا حتی نوری اطلاعات به نسبت زیادی دیده و یا شنیده باشیم اما در این خصوص می توان گفت اطلاعات دقیق و درستی به افراد داده نشده است.

این روانشناس خاطرنشان می کند: آلودگی های دیداری و بصری در درازمدت و حتی کوتاه مدت می تواند منجر به تاثیرات منفی بر وضعیت روانی افراد شود گرچه برخی گمان می کنند که نگاه به این نوع تصاویر نمی تواند چندان آسیب رسان باشد اما بهتر است که من این مسئله را با یک مثال برای شما روشن کنم اگر یک استرس بزرگ مثل از دست دادن شغل ۱۰۰ نمره منفی بگیرد و یک صحنه ناخوشایند مثل زباله هایی که هر روز صبح که از منزل خارج می شوی در اطراف سطل زباله مشاهده می کنی تنها یک امتیاز بگیرد بعد از گذشت ۱۰۰ روز جمع امتیازهای منفی این صحنه ها به اندازه یک استرس بزرگ اثرگذار خواهد بود.

ابراهیمی مقدم در نهایت مسئله اصلی کم توجهی به آلودگی های بصری را عدم فرهنگ سازی کافی دانسته و بیان می کند: در هر حال همان طور که پیش از این هم به آن اشاره کردم مسئله اصلی بحث فرهنگ سازی ست گرچه ما تا حدودی در زمینه آلودگی هوا و یا آلودگی های صوتی اقداماتی انجام داده ایم و از آنجا که اطلاعاتی که از دنیای بیرون دریافت می کنیم به خصوص از طریق سیستم بینایی ماندگاری و اثرگذاری بیشتری دارد امیدوارم در زمینه آلودگی های دیداری نیز اینطور فرهنگ سازی صورت بگیرد و ما سریع به نتیجه مطلوب برسیم.

البته در این بین برخی جامعه شناسان نیز دلایل خاص خود را در این خصوص مطرح می کنند، حسن پویان جامعه شناس شهری در گفت وگو با خبرگزاری مهر علت اصلی مشاهده اینگونه آلودگی ها را کاهش راندمان کاری در میان شهروندان می داند و معتقد است که جدای از وظایفی که دولت و به عبارتی شهرداری در این خصوص دارد نقص قوانین و ضعف ضوابط قانونی باعث شده مردم توجهی به زیبایی شهرشان نداشته باشند و تنها آن را وظیفه ای بر دوش مسئولان بدانند.

وی در ادامه مطرح می کند: به طور مثال ما نمی توانیم مالکی را برای این که لباسش را در بالکن پهن می کند، مجازات کنیم. قانون هم این اختیار را به ما نمی دهد در نتیجه تنها از طریق آموزش و نهادینه کردن فرهنگ شهرنشینی می شود به این جزییات پرداخت و اقدامات بازدارنده صرفا باید موردی باشد.

دکتر قرایی مقدم جامعه شناس دیگری است که یکی از دلایل اصلی این مسئله را تراکم جمعیت دانسته و بیان می کند: از دیدگاه اسلام و یا فرهنگ سنتی ایرانی و ملی ما نظافت و پاکیزگی بسیار مورد توجه بوده و هست و همچنان در برخی از روستاها و شهرهای کوچک ما هرروز صبح بیرون منزلشان را آب و جارو می کنند و معتقدند که حضرت خضر از آنجا عبور می کند و کثیفی نامیمون است.

وی در ادامه اظهار می دارد: البته امروزه در شهرها به دلیل تراکم جمعیت،برهم خوردگی بافت سنتی و کم رنگ شدن ارزش ها و سنت ها ما با چنین آلودگی هایی مواجه شده ایم البته ناگفته نماند مردم ما همچنان نسبت به دیگر کشورها و شهرهای دنیا نظافت و تمیزی را چه در داخل منزل و چه در خارج از خانه اشان بیشتر رعایت می کنند.

قرایی مقدم اضافه کرد: در هرحال همان طور که ۷۰۰ سال پیش ابن خلدون مطرح کرده که افزایش جمعیت باعث آلودگی محیط زیست می شود ما امروز شاهد این مسئله هستیم چرا که با افزایش جمعیت، ما با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های متفاوتی روبه رو می شویم و این خود می تواند زمینه بی تفاوتی نسبت به آلودگی ها باشد.

این جامعه شناس در ادامه میزان تحصیلات افراد را نیز اثرگذار در توجه به تمیزی و آلودگی دانسته وعنوان می کند: عامل دیگری که می تواند بسیار اثرگذار باشد میزان تحصیلات افراد است. طبق یکی از بررسی هایی که ما انجام داده ایم حتی دو سال تحصیل در نهضت سوادآموزی موجب بالا رفتن بهداشت فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد می گردد. در هرحال می توانم به طور کلی بگویم اعتقادات، فرهنگ، میزان جمعیت و سطح تحصیلات می تواند در توجه افراد به این مسئله مورد توجه قرارگیرد.

با توجه به آنچه گفته شد کارشناسان دلایلی را در خصوص عدم توجه برخی افراد به پاکیزگی اطرافشان عنوان کردند اما نباید از اثرات سوء این آشفتگی ها بر افراد غافل شد چرا که خود این کارشناسان نیز هرچند کوتاه به آن اشاره کردند.

● آلودگی های بصری؛ اثرگذار در پرخاشگری، احساس ناامنی و افسردگی

ابراهیمی مقدم روانشناس به برخی آسیب های متأثر از آلودگی های دیداری اشاره کرده وبیان می دارد: درهرحال باید بگویم که عواملی از این دست می تواند در بروز مشکلاتی مثل پرخاشگری، افسردگی، اضطراب، احساس ناامنی و... در زندگی های به اصطلاح صنعتی و شهرنشینی امروز بسیار اثرگذار باشد.

حسن پویان جامعه شناس نیز ضمن اشاره به آنچه دکتر ابراهیمی مقدم بیان نمود اضافه می کند: باید توجه داشت که یکی از علل عصبی بودن و درگیری هایی که بین افراد روزانه به وجود می آید همین آلودگی هاست چرا که بدون آنکه ما خود متوجه این مسئله باشیم ذهنمان را آشفته می کند و حتی احساس پرخاشگری را افزایش و آستانه تحمل ما را به کاهش می دهد.

گرچه در این گزارش نمی توان به تمام وجوه اثرگذار در کاهش این مسئله پرداخت اما خالی از لطف نیست اگر به نقش مدارس که خانه دوم فرزندان این سرزمین است اشاره ای هر چند کوتاه شود.

● نقش مدارس در آموزش شهروندی

درهرحال با توجه به آنچه که کارشناسان به آن اشاره داشتند فرهنگ سازی درست و به موقع باید صورت گیرد تا ما با چنین شرایطی مواجه نشویم و از آنجا که نوجوانان و جوانان بخش عمده ای از جامعه ما را تشکیل می دهند و از سوی دیگر اکثر وقت مفید این جوانان به عنوان دانش آموز در مدارس سپری می شود. لذا یکی از مکان های مهم برای فراهم آوردن آموزش های شهروندی مدارس هستند.

در واقع اهداف تربیت شهروندی را می توان از طریق دروسی که در مدارس تدریس می شود مثل تاریخ، ادبیات،جغرافیا و حتی انشا دنبال کرد، مثلا از طریق درس ادبیات می توان فضایل شهروندی را به دانش آموزان آموزش داد.

علاوه بر این چون مشارکت عنصر اساسی زندگی شهروندی به حساب می آید برای تقویت مشارکت در شهروندان لازم است که در مدارس دانش آموزان به تمرین این مهم بپردازند و در امور مختلف کلاس و محیط مدرسه مشارکت کنند.

باید توجه داشت علاوه بر این اقدامات باید محل قراردادن زباله، نحوه جمع آوری و بسته بندی زباله ها با استفاده از کیسه های بهداشتی، جمع آوری زباله و مسائل مربوط به زباله های خانگی و صنعتی را نیز که از جمله مسائلی است که در بسیاری از مواقع عدم رعایت بهداشت صحیح آنها منجربه مشکلات زیست محیطی و همچنین انواع بیماریهاکثرت جانوران موذی مثل موش ها، کثیفی و آلودگی محیط زندگی و در نهایت بدمنظره شدن کوچه ها و خیابانهای شهر می شود را به شهروندان آموزش دهیم.

لذا ضمن آنکه مسئولان و مدیران شهری باید از ایجاد آلودگی های محیط زیست از طریق کارخانه های صنعتی، بیمارستانها و سایر مکانهای آلودگی جلوگیری کنند از سوی دیگرباید به شهروندان نیز آموزش داده شود که آنان اولین کسانی باشند که از یک محیط زیست آلوده زیان خواهند دید بنابراین باید خود آنان نیز از جمله کسانی باشند که به شدت در حفظ و پاکیزگی این گونه محیط ها بکوشند.

کارشناسان شهری نیز بر این باورند که شهرهای برخوردار از محیط بصری مطلوب، می تواند با وسعت بخشیدن به تجربه زیباشناختی شهروندان موجبات ارتقای تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم ساخته و با اعتلا بخشیدن به وجهه شهر توان رقابتی شهر را برای جذب هر چه بیشتر سرمایه و اقشار خلاق تقویت کند.

در هرحال گرچه جمع آوری و تعویض سایه بان های مندرس و فرسوده مقابل مغازه ها و رنگ آمیزی در و کرکره های مغازه ها از جمله مواردی است که طی سال های اخیر سازمان زیباسازی و شهرداری های مناطق تلاش کرده اند با جذب مشارکت فعال شهروندان در این زمینه، گامی هر چند کوچک برای نهادینه کردن مشارکت معنی دار شهروندان در بهبود و ساماندهی سیما و منظر شهری بردارند اما نباید فرهنگ سازی و دیگر اقدامات مسکوت بماند.

سمیه سمیعی