سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
برتری نظام ولایت فقیه بر «دموکراسی» چیست؟
پاسخ: نظام ولائی، یک نوع دموکراسی ویژه و حکومت مردمی خاص است که با اندک توضیح، خصوصیت آن معلوم میگردد:
۱) نظام ولایت فقیه، همه خوبیها و مزایای دموکراسی را دارد و از بدیها و شرور آن محفوظ است. در نظام دموکراتیک، مردم کاملا ً حضور دارند؛ حق رأی دارند؛ و پس از تأمّل و تدبّر و اندیشه، قانون یا شخص مجری آن را انتخاب میکنند؛ همه این امور، در نظام ولایت فقیه نیز وجود دارد. از سوی دیگر، ضعف و نقص و عیب نظام دموکراتیک، در این است که قانون آن نظام، از آداب و رسوم و اندیشههای بشری آنان گرفته میشود؛ بشرهای عادی میاندیشند و قانونی خاص وضع میکنند و گاهی نیز چیزهایی را تجویز میکنند که عقل انسانِ سلیم الفطرهٔ، از پذیرش آنها استنکاف دارد؛ قوانینی در غرب تصویب شده که انسان، حتی از گفتن آن شرم دارد؛ امّا در نظام اسلامی و در نظام ولایت فقیه، محور تقنین، وحی الهی است و قانون آن، گرفته شده از قرآن و عترت طاهرین (علیهمالسلام) است و حاکم اسلامی، بر اساس این قانونِ معصوم و بیخطا، کشور را اداره میکند و خود حاکم، گاهی معصوم است مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت عصمت (علیهمالسلام) و گاهی عادل است (نه معصوم) مانند نائبان خاص یا عام آنان.
۲) در نظام دموکراتیک، انسانها، آزادی کاذب دارند؛ چون خود را از حکم و قید خداوند رها میدانند، ولی در نظام اسلامی، آزادی انسانی، توأم با مسؤولیت در برابر خدا مطرح است. انسان مسلمان، نسبت به غیر خداوند آزاد است و این آزادی را از راه عبودیت و بندگی خداوند کسب میکند. این از بیانات نورانی حضرت امیرالمؤمنین (سلاماللهعلیه) است که میفرماید: «الهی کفی بی عزّاً أن أکون لک عبداً وکفی بی فخراً أن تکون لی ربّاً»(۱)؛ خداوندا در عزّت و افتخار من همین بس که من بنده توام و تو پروردگار منی. انسان اگر در بندِ خدای جمیل و جلیل باشد، به مقام والا میرسد و علم و قدرت را از او طلب میکند و به آن میرسد. بنابراین، در نظام ولایت فقیه، آزادی انسانی و حقوق بشر و حق رأی و انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان و ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شوراها و…، همگی وجود دارد و در عین حال، تعالی معنوی انسان نیز محفوظ است و زیانهای موجود در نظامهای دموکراتیک وجود ندارد.
۳) گرچه تحلیل حریّت و تبیین معنای آزادی در فرهنگ وحی، در گذشته گذشت(۲)، لیکن اشاره اجمالی به آن، چنین است:
۱). قرآن کریم، انسان گنهکار را بدهکار میداند.
۲). شخص بدهکار، باید کالائی را در گرو بستانکار قرار دهد.
۳) در مسائل مالی، ممکن است خانه یا فرش به عنوان رهن، قبول شود، لیکن در مسائل اعتقادی، اخلاقی، و عملی، خود انسانِ گنهکار را به عنوان رهن، میگیرند که تعبیر قرآن کریم در این باره میفرماید: ”کل نفسٍ بما کسبت رهینهٔ“(۳)؛ ”کل امْرءی بما کسب رهین“(۴).
۴) انسان پرهیزکار، از گزندِ گرو و آسیب رهن، در امان است؛ چرا که بدهکار نیست و کسی که در گرو چیز یا کسی نباشد، آزاد است و از نعمت پر برکت حریّت، برخوردار خواهد بود؛ لذا «اصحاب یمین» ـ یعنی کسانی که در صِحابت یُمْن و برکت، انسانِ متبرّکی شدهاند ـ از رهن آزادند. از آنچه گفته شد، معلوم میگردد که معیار آزادی در فرهنگ قرآن، به لحاظ عرفان و اخلاق چیست.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست