چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

كلام شیعه, تأثیر گذار یا تأثیر پذیر


كلام شیعه, تأثیر گذار یا تأثیر پذیر

برخی مدعی شده اند كه شیعه در مسائل كلامی به شدت تحت تأثیر اندیشه های معتزله بوده و از خود استقلالی نداشته است این مسأله از سوی برخی از متفكران مسلمان و مستشرقان مطرح شده است البته با گونه ها وسطح های متفاوت

بدون شك در جامعه علمی اسلامی، بسیاری از فرقه‌ها كنار یك‌دیگر می‌زیسته، و با هم تبادل و تعامل فكری داشته‌اند؛ از این‌رو از گرایشی اثر پذیرفته یا بر نحله‌ای فكری اثر می‌گذاشتند. كلام شیعه كه رویكرد و نظام معرفتی خاص است، از این امر مستثنا نبود؛ ولی این اثرگذاری و اثر‌پذیری بدان معنا نبود كه كلام شیعه در بستر فكری فرقهٔ كلامی خاص تولد یافته باشد و به‌صورت فراگیر و گسترده از مبانی گرفته تا رویكرد و روش و مسائل، از فرقهٔ دیگری متأثر باشد.

نوشتار حاضر مدعای پیش‌گفته را بررسیده، با تحلیل و تدلیل روشن می‌سازد كه اولاً‌ كلام شیعه هرچند در مواردی از كلام اعتزال سود جسته، به هیچ‌وجه از آن تأثیر كلی و ژرف نپذیرفته است؛ افزون بر آن‌ كه بر آن اثر گذاشته. ثانیاً‌ كلام شیعه نه‌تنها از آرای كلامی غالیان آكنده نیست، بلكه در بسیاری از موارد به نقد و نفی آن‌ها همّت گماشته است. ثالثاً كلام شیعه اگرچه با برخی از آموزه‌های اعتقادی فرقهٔ اسماعیلیه نزدیكی دارد، به‌صورت مبنایی و نیز رویكرد خاص خویش از آن متمایز است.

● كلام شیعه و فرقه‌های اسلامی

تبادل نظر و گفت‌وگو برای ارج‌گذاری براندیشه با حفط تفاوت آرا است. در واقع در پرتو تصارب آرا و اندیشه‌ها است كه فكر و خلاقیت ذهن، رشد می‌یابد و معارف و علوم كامل‌تر می‌شوند.

اسلام شیعی كه همه ابعاد تكامل و ترقی بشر را مورد نظر دارد، به این موضوع ارزش ویژه‌ای داده است.حضرت علی(ع) تضارب آرا و تبادل نظر را وظیفه هر عاقل و صاحب فكر دانسته (علامه مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج۷۱، ص۱۰۰) و معتقد است كه جمع‌آوری آرا و نقد و بررسی آن‌ها، انسان را به واقعیت و حقیقت رهنمون می‌سازد (محمدی ‌ری‌شهری، ۱۳۶۳ش: ج۴، ص۳۶)؛ از این‌رو تفكر شیعی به اصل مناظره و تبادل نظر اهمیت ویژه‌ای داده؛ هرچند ضوابطی چون رعایت‌ روش‌ گفت‌وگو، حق‌‌جویی، عقل‌مداری، آزاد‌منشی، توافق ارزشی، خوش‌خویی و تحمل اندیشه‌ها را در آن مد‌نظر قرارداده است (كاشفی، ۱۳۸۳: ج۴. ص ۵۱ ـ ۵۸).

تأثیر‌گذاری و تأثیر‌پذیری نیز یكی از ویژگی‌های آدمی است و تا كنون كسی منكر این حقیقت آشكار نشده. چه بسا تفكر و اندیشهٔ انسانی ناخودآگاه تحت تأثیر یك سلسله روحیات و علایق و گرایش‌ها قرار گیرد و ممكن است فضای فكری آدمی از اندیشه‌ها و آرای حاكم بر جامعه یا رایج در جامعه علمی متأثر شود؛ از این‌رو بدیهی است كه عناصر داخلی یا بیرونی در شكل‌گیری آرا و عقاید مؤثر افتد؛ برای مثال در حوزهٔ بحث اسما و صفات الاهی، یكی ازعناصر تأثیرگذار اندیشهٔ مسلمانان، نفوذ روایات و حكایات یهودی بود كه در اصطلاح به "اسرائیلیات" شهرت یافته بود؛ از این رو با اندكی تأمل می‌توان ردپای آیات تشبیهی تورات را در متون روایی اهل سنت یافت (ابوریه، ۱۳۶۲ش: ص ۱۲۱؛ عسكری، ۱۳۶۸ش: ج۱، ص ۱۴۸).

كلام شیعه كه گرایش و تفكر خاص شمرده می‌شود، از دو امر پیش‌گفته مستثنا نبوده است؛ زیرا هم با فرقه‌ها و گرایش‌های دیگر اسلامی و غیراسلامی تبادل نظر و گفت‌و‌گو داشته است و هم از اندیشه‌ها و آرا اثر پذیرفته است؛ ولی آنچه اهمیت دارد، این حقیقت است كه این تضارب آرا و تأثیر پذیری، (مستقیم و غیر مستقیم) ‌بدین معنا نبوده است كه سبب جهت‌گیری كلی اندیشه‌های كلامی شیعه شود تا جایی كه بگوییم یك فرقهٔ اسلامی باعث بیداری كلام شیعه شده یا كلام شیعه در بسیاری از امور از مبانی گرفته تا مسائل و روش بحث، سر تا پا از فرقهٔ خاصی متأثر بوده است. در جامعه علمی اسلامی بسیاری از فرقه‌ها كنار یك‌دیگر می‌زیسته، و با یك‌دیگر دادو‌ستد فكری داشته‌اند. گاه نیز فراتر از این مسأله برخی از بزرگان كلام عنوان شاگردی یا استادی برخی از فرهیختگان فرقه‌های دیگر را داشته‌اند)؛ برای مثال، ابواسحق ابراهیم بن‌سیار‌بن‌هانی معروف به نظام (متوفای اوایل سدهٔ سوم قمری) كه یكی از مهم‌ترین اندیشه‌وران و مسلمانان بزرگ معتزله به شمار می‌رود (سامی النشار، ۱۹۷۷م: ج۱، ص‌۴۸۴)، از بزرگ‌‌ترین شاگردان هشام شمرده می‌شده و از این رو تحت تأثیر عمیق آرای شیعی بوده است (صبوحی، ۱۹۹۲م، ج۱، ص ۲۱۹)؛ ولی این بدان معنا نیست كه بگوییم معتزله در دامن شیعه تولد یافت. یا سید مرتضی شاگرد برخی از عالمان غیر شیعه از معتزلیان مانند عبد‌الجبار و ابو‌عبید‌الله المرزبانی بوده است (محقق، ۱۳۶۲ش: ص ۱۹)؛ ولی نمی‌توان از آن نتیجه گرفت كه كلام شیعه سخت تحت تأثیر كلام معتزله بوده است.

گاه میان دو فرقه یا بیشتر به موازات یك‌دیگر در برخی مسائل همفكری بوده است)؛ مثل این كه اشاعره، معتزله و امامیه هر سه متفقند بر این‌كه برخی از صفات خداوند به جهت ذات او، برای خداوند ذاتی هستند؛ مانند علم و قدرت و حیات (معروف‌الحسنی، ۱۹۸۷م: ص ۱۴۵) یا امامیه و اشاعره "امر به معروف و نهی از منكر" را به دلیل صریح قرآن و سنت واجب می‌دانند یا می‌گویند: بهشت و دوزخ هم‌اكنون بر حسب آنچه در شرع و قرآن آمده، آفریده شده و موجودند (مغنیه، ۱۳۵۵ش: ص ۲۰۴ ـ ۲۰۷). و...؛ ولی آیا این توافق‌ها و همفكری‌ها دلیل آن است كه یك فرقه از فرقه یا فرقه‌های دیگر به طور كامل و فراگیر تأثیر پذیرفته است؟!

به هر روی، چنان كه در قسمت‌های بعدی روشن خواهد شد، كلام شیعه هم بر فرقه‌های دیگر تأثیر گذاشته و هم از آن‌ها تأثیر پذیرفته است؛ ولی این تأثیر پذیری بدان معنا نیست كه كلام شیعه در دامن گرایش دیگری تولّد یافته، و نه مقصود آن است كه كلام شیعه به‌طور كل و فراگیر به گرایش دیگر متكی است؛ افزون برآن كه در بخش كلام شیعه و غالیان روشن خواهد شد كه كلام شیعه به هیچ وجه از چنین گرایش فكری انحرافی تأثیر نپذیرفته است.

● كلام شیعه و اعتزال

برخی مدعی شده‌اند كه شیعه در مسائل كلامی به شدت تحت تأثیر اندیشه‌های معتزله بوده و از خود استقلالی نداشته است. این مسأله از سوی برخی از متفكران مسلمان و مستشرقان مطرح شده است؛ البته با گونه‌ها وسطح‌های متفاوت؛ مانند:

خیاط معتزلی (م. ۳۰۰ق)؛ (خیاط، ۱۹۵۷م: ص ۱۱۴، و نیز ص۳۵ و ۳۶)؛ ابوالحسن اشعری (م ۳۳۰ ق)؛ (اشعری، ۱۴۰۰ق: ج۱، ص ۱۰۵)؛ ابن تیمیه (م ۷۲۸ق)؛ (ابن تیمیه، بی‌تا: ج۱، ص ۱۶)؛ احمد امین مصری (امین، بی‌تا: ج ۳، ص ۲۶۷ و ۲۶۸)؛ سید حسین مدرسی طباطبایی (مدرسی، ۱۳۷۴ش: ص ۱۵۸)؛ البته وی متعقد است كه طلیعه‌داران این مكتب نو، جهان‌بینی معتزله را درمورد عدل و صفات الاهی و آزادی‌ و اختیار انسان پذیرفتند؛ اما در عین حال مبانی مكتب تشیع را در مورد امامت همچنان حفظ و از آن به شدت پشتیبانی می‌كردند (مدرسی، همان: ص ۱۵۹). دكتر محمد‌جواد مشكور (مشكور، ۱۳۶۸ش: ص ۷۰ و ۷۱ و ۷۵). آدام متز(متز، ۱۳۶۲ش: ج۱، ص ۷۸). آلفرد مادلونگ (محقق، همان: ص ۱۱). به نظر وی سید مرتضی (م ۴۳۶ق) هر چند در اعتقادات اصیل خویش منحصراً امامی باقی ماند، تا حد فراوانی تحت تأثیر حیات عقلی جهان وطنی بغداد (اعتزال بغدادی) زمان قرار گرفت و در آن شركت جست. به گمان او، سید مرتضی كتاب الاصول الاعتقادیه خویش را همچون اعتقاد نامه معتزلی آغاز می‌كند (محقق، همان: ص ۱۹ ـ ۲۱)و سامی نشار (سامی النشار، همان: ج ۲، ص ۲۲۰).

● تحلیل و بررسی

با توجه به ادله ذیل نمی‌توان این ادعا را پذیرفت؛ هرچند اصل تأثیر‌گذاری و تأثیرپذیری و تبادل نظر و بهره‌وری از آرای یك‌دیگر دراین خصوص محفوظ و مسلّم است.

۱. تفاوت رویكرد روش‌شناسانه كلام شیعه با كلام اعتزال: كلام شیعه به دلیل آن كه هویت و قوامش بستگی تام به مسأله "امامت" دارد، در روش‌هایی كه در كلام به كار می‌گیرد، رویكرد ویژه خود را دارد و این تفاوت، تأثیر جدی و قاطعی در برداشت از مباحث كلامی می‌گذارد، هنگامی كه كلام شیعه، مرجعیت فكری خویش را به امامان معصوم‌ (ع) می‌دهد و گروه دیگر تفسیر و رأی شخصی یا تحلیل و استدلال عقلی صرف را منبع و مرجع قرار می‌دهند، به طور قطع، در حوزه اعتقادات تفاوت‌های بسیاری می‌یابند؛ ازاین رو، كلام امامیه از روش استدلال عقلی پیروی می‌كند و برای تفكر عقلانی اهمیت بسیار قائل است؛ ولی تفاوت آن با كلام معتزله در این است كه فقط به عقل عادی استناد نكرده و عقل برتر یعنی عقل آموزگاران معصوم (ع) را تكیه‌گاه خویش قرار داده است (لاهیجی، ۱۳۸۳ش: ص ۲۴ـ۲۶) و چنان كه استاد مطهری یادآور شده‌، تعقل و تفكر شیعی نه تنها با تفكر حنبلی كه از اساس منكر استدلال عقلانی بود، و با تفكر اشعری، كه اصالت را از عقل گرفته، آن را مانع ظهور الفاظ می‌كرد، مخالف و مغایر است، با تفكر معتزلی نیز با همهٔ عقل‌گرایی آن مخالفت دارد؛ زیرا تفكر معتزلی هر چند عقلی است، جدلی است و نه برهانی، و این به دلیل آن است كه امامیه تفكر برهانی را از امامان ‰ و به ویژه امیرمؤمنان علی‌ (ع) الهام می‌گرفت (مطهری، ۱۳۷۴ش: ص ۹۱ ـ ۹۴).

گفتنی است از آنجا كه اكثر اصول ثابت نزد امامیه كه از پیشوایان معصوم گرفته‌اند، مطابق حقایقی‌ است كه آن‌ها را بزرگان فلسفه ثابت كرده‌اند و بر قواعد فلسفی مبتنی است، موافقت امامیه با معتزله در برخی مباحث كلامی از آن جهت است كه معتزله در كلام خود از فلسفه استمداد می‌گرفته‌اند، نه از این جهت كه اصول امامیه مأخوذ از علوم معتزله باشد (جوادی‌آملی، ۱۳۷۵ش: ج ۱، ص ۲۴۰ـ ۲۴۳ و لاهیجی، بی‌تا: ج ۱، ص ۵).

۲. تقدم مباحث كلام شیعه بر كلام اعتزال: به گفتهٔ اندیشه ور معاصر هاشم معروف‌الحسنی، اگر دو گرایش در نظر و عقیده‌ای توافق داشتند، باید گفت كه گرایش متأخر از گرایش متقدم در این خصوص پیروی كرده است نه بالعكس (معروف الحسنی، همان: ص ۱۴۱ و ۱۴۲). با توجه به تاریخ كلام اسلامی، بسیاری از مباحث كلام شیعه بر اعتزال تقدم دارد؛ از این رو باید گفت كه كلام اعتزال تابع كلام شیعه بوده است، نه بر‌عكس. درجای خود مستدل شده كه مباحث كلامی از زمان حیات رسول‌خدا‌ … وجود داشته و در حیات امامان (ع) و شاگردان آنان رایج و دارج بوده است، و این برتقدم طرح مباحث كلامی توسط پیشوایان شیعی قبل از ظهور و بروز معتزله دلالت دارد. در این مجال فقط به قسمت‌هایی از مباحث كلامی حضرت علی‌، امام سجاد و امام رضا‌(ع) بسنده می‌كنیم.

حضرت علی(ع) انسانیت انسان را به عقل او می‌داند(مجلسی، همان: ج۶، ص ۱۹۹)؛ از این‌رو معتقد است با عقول، شناخت خدا محكم و پایدار می‌شود (الحرانی، ۱۴۰۴ق: ص۶۲). و مؤمن به خدا ایمان نمی‌آورد، مگر این‌كه تعقّل كند. (آمدی، ۱۳۶۰ش: ج۶، ص۷۰، ح ۹۵۵۳) و عقل، شریعت درونی، و شریعت، عقل بیرونی است (الطریحی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۲۴۹)؛ امّا به باور وی، دین به باروری عقل و تكامل او مدد می‌رساند (نهج‌البلاغه، خ‌اول، و آمدی، همان: ج۲، ص۱۸۰، ح۱۹۹۹)؛ از این رو دین و عقل مكمل یك‌دیگرند.

اثبات وجود خدا از راه برهان معقولیت (علامه مجلسی، همان: ج۷۸، ص۸۷)، برهان علّی (همان: خ ۱۸۶و خ ۱۰۹)، و برهان وجوب و امكان ( همان: خ ۱۸۵ و ۱۵۲) به خوبی نشان دهنده به‌كارگیری حضرت از روش عقلی‌ و تعقّلی و استدلالی در یكی از مهم‌ترین مباحث كلامی است. طرح مسأله توحید و زوایای گوناگون آن (صدوق، بی‌تا: ص۸۳ و۷۰)، مسأله اسما و صفات الاهی (رشاد، ۱۳۸۰ش، ۶۷-۱۲۳)، مسألهٔ ایمان، اجزا و لوازم آن (نهج‌البلاغه، خ۱۷۹ و ۹۱)، مسأله پراهمیت قضا و قدر (همان: خ ۱۸۳ و ۹۱)، مسأله مهم جبر و اختیار(مجلسی، همان: ج۵، ص۵۷ و ص۱۲۳)، مسأله خطیر معاد (نهج‌البلاغه، خ۲۸، ۱۰۹، ۲۲۱)، مسأله خیر و شرّ (آمدی، همان: ج۲، ص۴۲، ح۱۷۶۵؛ ج ۴، ص۱۷۷، ح۵۷۴۷ و...)، مسأله بعثت و نبوت (نهج‌البلاغه، خ۹۱۰۸۶ و ۴۴)، مسألهٔ امامت (همان: خ۲، حكمت ۱۴۷) و... حكایتگر تسلط حضرت و پیشگامی او در مسائل كلامی است.

نویسنده:محمدرضا كاشفی

منابع ومآخذ

۱.آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، سوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۰.

۲.آمدی عبدالواحد، غررالحكم و درر الكلم. شرح جمال الدین محمد خوانساری، تحقیق سیدجلال الدین محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰ش، ج۱ ، ۲، ۵ و۶.

۳.ابن ابی الحدید المتعزلی، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، داراحیاء الكتب العربیه، دوم، ۱۳۵۸ق، ج ۶،ص۲۰۷،ج۳، ۱۴.

۴.ابن اثیر الجزری، الكامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۹ق.

۵.ابن امرتضی احمد بن یحیی، طبقات المعتزله، بیروت، دارالمنتظر، دوم، ۱۴۰۹ق.

۶.ابن قدامه عبدالله بن احمد، المغنی، بیروت. دارالفكر، ۱۴۱۲ق، ج۶.

۷.ابن تیمیه ابوالعباس احمد، منهاج السنهٔ النبویه فی نقض كلام الشیعهٔ القدریهٔ، بیروت، دارالكتب العلمیه، بی‌تا، ج ۱.

۸.ابن حنبل احمد، المسند، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفكر، ۱۴۱۴ق، ج۵.

۹.ابن منصورالیمن جعفر، كتاب الكشف، تحقیق مصطفی غالب، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۰۴ق.

۱۰.ابن ندیم ابوالفرج محمد بن اسحاق بن محمد الوارق، الفهرست، بیروت دارالمعرفه، ۱۴۱۷ق.

۱۱.ابوریه محمد، اضواء علی السنهٔ المحمدیه، قم، مؤسسه انصاریان، ۱۳۶۲ش.

۱۲.اشعری قمی سعد بن عبدالله بن ابی خلف، المقالات و الفرق، تصحیح محمد جواد مشكور، تهران، مركز انتشارات علمی و فرهنگی، دوم، ۱۳۶۱ ش.

۱۳.اشعری ابوالحسن علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تصحیح‌ هلموت ریتر، سوم، ۱۴۰۰ق، ج۱.

۱۴.امین احمد، ضحی الاسلام، ‌بیروت، دارالكتاب العربی، ‌بی‌تا، ج ۳.

۱۵.امینی نجفی عبدالحسین احمد، الغدیر فی الكتاب و السنه و الادب، بیروت، دارالكتب العربی، سوم، ۱۳۸۷ق.

۱۶.ایجی عبدالرحمان، المواقف فی علم الكلام، بیروت، عالم الكتاب، بی‌تا.

۱۷.بدوی عبدالرحمن، تاریخ اندیشه‌های كلامی در اسلام، حسین صابری، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، اول، ۱۳۷۴ش، ج۲.

۱۸.بدوی عبدالرحمن، مذاهب الاسلامیین، ‌بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۳م، ج۲.

۱۹.بغدادی اسفراینی عبدالقاهر بن طاهر بن محمد، الفرق بین الفرق، تحقیق محمد محیی‌الدین عبد الحمید، بیروت، ‌دارالمعرفه، بی‌تا.

۲۰.جعفریان‌ رسول، ‌مناسبات فرهنگی معتزله و شیعه، قم، كنگرهٔ هزارهٔ شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.

۲۱.جوادی قاسم، تأثیر اندیشه‌های كلامی شیعه بر معتزله (هفت آسمان)، قم، موسسه ادیان و مذاهب، ش اول، بهار۱۳۷۸ش.

۲۲.الحرانی الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه، تحف العقول، تحقیق علی اكبر غفاری، قم. موسسه نشر اسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق.

۲۳.حسنی رازی سید مرتضی بن داعی، تبصره العوام فی مقالات الانام، تصحیح عباس ‌اقبال آشتیانی، ‌تهران، مطبعهٔ مجلس، ۱۳۱۳ ش.

۲۴.حسینی فیروز آبادی سید مرتضی، فضائل الخمسه من الصحاح السته، تهران، درالكتب الاسلامیه، دوم، ۱۳۶۶ش، ج ۱ و ۲.

۲۵.حمیری ابوسعید نشوار بن سعید بن نشوان، الحور العین عن كتب العلم الشرائف دو النساء العفائف، تحقیق كمال مصطفی. بغداد ومصر، مكتبه المثنی و مكتبه الخانجی، بی‌تا.

۲۶.حیدر اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، بیروت، دارالكتاب العربی، ۱۴۰۳ق، ج۲.

۲۷.الخویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، سوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۱۹.

۲۸.خیاط‌ ابوالحسن، ‌الانتصار، قاهره، مكتبه الثقافه الدینیه، ۱۹۸۸م.

۲۹.دفتری فرهاد، "اسماعیلیه" (دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی)، تهران، مركز دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، اول، ۱۳۷۵ش، ج۸.

۳۰.بدره‌ای فریدون، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۷۵ش.

۳۱.دوانی علی، مفاخر اسلام، تهران، امیركبیر، دوم، ۱۳۶۳ش.

۳۲.رازی ‌فخرالدین، المطالب العالیه من العلم الاهی، بیروت، ‌دارالكتاب العربی،۱۴۰۷ق، ج۹.

۳۳.رافعی مصطفی، اسلامنا فی التوفیق بین السنه و الشیعه، بیروت، موسسهٔ الاعلمی، ۱۴۰۴ق.

۳۴.رشاد علی‌اكبر، دانشنامه امام علی †، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، اول، ۱۳۸۰ش، ج۲.

۳۵.سامی النشار، علی، نشأهٔ الفكر الفلسفی فی الاسلام، بیروت، دارالمعارف، ۱۹۷۷م. ج۱.

۳۶.سبحانی جعفر، البداء فی ضوء الكتاب و السنه، به قلم جعفرالهادی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق.

۳۷.ــــــــــــ، بحوث فی الملل و النحل، قم، مركز مدیریت حوزه علمیه قم، دوم، ۱۴۱۰ قم، ‌ج ۴ و۶.

۳۸.ــــــــــــ، ‌الالهیات علی هدی الكتاب و السنهٔ و العقل، به قلم حسن محمد مكی عاملی، قم، المركز العالمی للدراسات الاسلامیه، دوم،۱۴۱۱ق، ج۲.

۳۹.السید المرتضی علم الهدی، ‌الذخیره فی علم الكلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، موسسه النشرالاسلامی، ۱۴۱۱ق

۴۰.ـــــــــــــــــــــــــ، امالی المرتضی، بی‌جا، دراحیاء الكتب العربیه، ۱۳۷۳ق.

۴۱.شاكر محمد كاظم، روش‌های تأویل قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۶ش.

۴۲.شریف میان محمد، تاریخ فلسفه در اسلام، تهران، مركز نشردانشگاهی، اول، ۱۳۶۵ش، ج۱.

۴۳.الشهرستانی ابوالفتح محمد بن عبدالكریم بن ابی بكر احمد، الملل و النحل، تحقیق محمد سیدگیلانی، بیروت، دارالمعرفه، دوم، ۱۳۹۵ق، ج۱.

۴۴.شیبی كامل مصطفی، الصلهٔ بین التصوف و التشیع، قاهره، دارالمعارف، دوم، بی‌تا.

۴۵.شیخ صدوق، التوحید، تحقیق سید هاشم حسینی‌، قم مؤسسهٔ النشر الاسلامی، بی‌تا.

۴۶.ــــــــــــ، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر صدوق، اول، ۱۳۷۲ش.

۴۷.شیخ طوسی، تمهید الاصول، عبدالمحسن مشكوهٔ الدینی، تهران، انجمن حكمت و فلسفهٔ ایران. ۱۴۰۰ق.

۴۸.ـــــــــ، اوائل المقالات، تصحیح واعظ چرندابی، تبریر، مكتبه سروش، بی‌تا.

۴۹.صدرالمتألهین الشیرازی، محمد ، الحكمهٔ المتعالیهٔ فی الاسفار العقلیهٔ الاربعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۰ ق، ج۹.

۵۰.صدر سید حسن، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلامی، تهران، منشورات اعلمی، ‌بی‌تا.

۵۱.صفری فروشانی، نعمت‌اله، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، اول، ۱۳۷۸ش.

۵۲.صبحی احمد محمود، فی علم الكلام، ‌اسكندریه، موسسه الثقافه الجامعیه، ۱۹۹۲م، ج۱.

۵۳.طاهری حبیب‌الله، درس‌هایی ازعلم كلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، اول، ۱۳۸۱ش.

۵۴.طباطبایی سیدمحمدحسین، ظهور شیعه، تهران، انتشارات فقیه، بی‌تا.

۵۵.ــــــــــــــــــــــــــــ، ‌تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۷۳م، ج۵.

۵۶.طبرسی فضل‌بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، بی‌تا.

۵۷.طبری ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوك)، تصحیح محمد یوسف الدقاق، بیروت، دارالكتب العلمیه، ۱۴۰۷ قم، ج۱.

۵۸.الطریحی فخرالدین، مجمع‌البحرین، قم موسسه بعثت، اول، ۱۴۱۵ ق.

۵۹.طوسی ابوجعفرمحمد بن حسن، الفهرست، به كوشش محمود رامیار، مشهد. دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ش.

۶۰.طوسی خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، تصحیح مجتبی مینوی، تهران، انتشارات خوارزمی، پنجم، ۱۳۷۳ش.

۶۱.ـــــــــــــــــــــــــ، تلخیص المحصل، تهران. دانشگاه تهران، ۱۳۵۹ش.

۶۲.ــــــــــــــــــــــــ، تصورات یا روضهٔ التسلیم، تصحیح ولادیمیر ایوانف، آفتاب اول، ۱۳۶۳ش.

۶۳.طوسی محمد‌بن حسن، الغیبه، نجف، انتشارات مكتبهٔ الصادق، بی‌تا.

۶۴.طه حسین الفتنه الكبری علی وبنوه، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا.

۶۵.عسكری سید مرتضی، نقش ائمه در احیاء دین، تهیه و تنظیم محمد علی جاودان، تهران، ‌بنیاد بعثت، ۱۳۶۸ ش، ج ۱.

۶۶.قندوزی حنفی ‌سلیمان به ابراهیم، ینابیع المودهٔ لذوی القربی، تحقیق سید علی جمال اشرف الحسینی، دارالاسوه، اول، ۱۴۱۶ ق، ج۳.

۶۷. فاخوری حنا و الجر الخلیل، تاریخ فلسفه درجهان اسلامی، عبدالمحمد آیتی، تهران. كتاب زمان، دوم، ۱۳۵۸ش، ج۲.

۶۸.غالب مصطفی، الحركات الباطنیه فی الاسلام، بیروت، دارالاندلس، اوّل، ۱۴۱۶ق.

۶۹.ــــــــــــــ، ‌اعلام الاسماعیلیه، بیروت، دارالیقظهٔ العربیه. ۱۹۴۶م.

۷۰.رازی عبدالجلیل، كتاب النقض، تصحیح میرجلال الدین محدث ارموی، تهران، دوم، انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.

۷۱.فرمانیان مهدی، خداوند وصفات او درنگاه اسماعیلیان (اسماعیلیه)، (مجموعهٔ مقالات)، قم، مركز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، اول، ۱۳۸۱ش.

۷۲. فیاض لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، ‌نشر سایه، اول، ۱۳۸۳ش.

۷۳.فیاض عبدالله، ‌تاریخ الامامیه، بیروت، موسسه الاعلمی، سوم، ۱۴۰۶ق.

۷۴.فیض كاشانی محسن، نوادر الاخبار فیما یتعلق باصول الدین، تحقیق مهدی انصاری، ‌تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ‌سوم، ۱۳۷۵ ش.

۷۵.قاضی عبدالجبارالاسد آبادی، ‌شرح الاصول الخمسه، تصحیح سمیر مصطفی رباب، بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.

۷۶.قاضی نعمان ابوحنیفه نعمان بن محمد، تأویل الدعائم، تحقیق عارف تامر، بیروت، دارالاضواء، اول، ۱۴۱۵ ق.

۷۷.ــــــــــــــــــــــــــ، اساس التأویل، تحقیق عارف تامر، بیروت، دارالثقاقه، بی‌تا.

۷۸.، دعائم الاسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضایا و الاحكام، تحقیق آصف فیضی، قم، موسسهٔ آل البیت ‰، ۱۳۸۳ق، ج ۱.

۷۹.كاشفی محمد‌رضا، ‌پرسش‌ها و پاسخ‌ها، قم، دفتر نشر معارف، سوم، ۱۳۸۳ش، ج۴.

۸۰.كراجكی ‌محمد بن علی بن عثمان، كنز الفوائد، تحقیق عبدالله نعمه، بیروت، درالاضواء، اول، ۱۴۰۵ ق، ج۱.

۸۱.كرمانی حمید‌الدین احمد، راحهٔ العقل، تحقیق مصطفی غالب، بیروت. دارالاندلس، ۱۹۸۳ش.

۸۲.كشی ابوعمر، اختیار معرفهٔ الرجال (رجال الكشی)، انتخاب شیخ طوسی، تصحیح حسن المصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.

۸۳.كربن هانری، تاریخ فلسفهٔ اسلامی (از آغاز تا درگذشت ابن رشد) اسدالله مبشری، تهران، امیركبیر، ‌سوم، ۱۳۶۱ش، ج ۱.

۸۴.گولدزیهر، العقیدهٔ و الشریعه فی الاسلام، محمد یوسف موسی و دیگران، ‌مصر و بغداد، دارالكتب الحدیثه و مكتبه المثنی بی‌تا، ج ۱.

۸۵.لاهیجی عبدالرزاق، شوراق الالهام فی شرح تجرید الاعتقاد، (چاپ سنگی) ج ۱.

۸۶.مادلونگ ویلفرد، فرقه‌های اسلامی، ابولقاسم سری، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۷ش.

۸۷.متز‌ آدام تمدن اسلام در قرن چهارم هجری، علی رضا ذكاوتی قراگزلو، تهران، امیركبیر، ۱۳۶۲ش.ج ۱.

۸۸.مجلسی محمد باقر، بحارالانور، بیروت، دارالوفاء دوم، ۱۴۰۳ق، ج ۷۲ و...

۸۹.محقق مهدی، شیعه در حدیث دیگران، تهران، دائرهٔ المعارف تشیع، اول، ۱۳۶۲ش.

۹۰.محمدی ری‌شهری محمد، میزان‌الحكمهٔ، قم، مركز النشرالكتب الا اعلام اسلامی، اول، ۱۳۶۰ ش، ج

۹۱.مدرسی رضوی محمد‌تقی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران. اساطیر، ۱۳۷۰ش.

۹۲.مدرسی سیدحسن، مكتب درفرآیند تكامل، هاشم ایزدپناه، نیوجرسی(امریكا) انتشارات داروین، ۱۳۷۴ش.

۹۳.مسلم بن حجاج القشیری، صحیح المسلم، قاهره، مكتبه محمد علی صبیح، بی‌تا، ج۶.

۹۴.مشكور محمد‌جواد، تاریخ شیعه و فرقه‌های اسلام، تهران، كتابفروشی اشراقی، ۱۳۶۸ش.

۹۵.مطهری مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، پنجم، ۱۳۷۰ش، ج۱.

۹۶.ــــــــــــــ، مجموعهٔ آثار، صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۳.

۹۷.معروف الحسنی ‌هاشم، الشیعه بین الاشاعره و المعتزله، بیروت، ‌دارالقلم، اول، ۱۹۸۷م.

۹۸.مغازلی شافعی علی بن محمد، مناقب الامام علی‌بن ابی‌طالب†، به كوشش محمد باقر بهبودی، بیروت، ۱۴۰۳ق.

۹۹.مغنیه محمد جواد، شیعه و تشیع، سید شمس‌الدین مرعشی، جمع ذخائراسلامی ۱۳۵۵ش.

۱۰۰.مفید محمد بن نعمان، الارشاد، ترجمه و شرح محمد باقر ساعدی خراسانی، تهران، كتابفروشی اسلامیه، ۱۳۶۴ش.

۱۰۱.ـــــــــــــــــــ، امالی، حسین استاد ولی، ‌مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۴ش

۱۰۲.ـــــــــــــــــــ، تصحیح الاعتقاد،‌ قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۳۶۳ش

۱۰۳.مقریزی تقی‌الدین، ‌الخطط المقریزیه، بیروت، داراحیاء‌العلوم و دارالعرفان، بی‌تا، ج۳.

۱۰۴.ناصر خسرو ابومعین، خوان الاخوان، تهران، انتشارات كتابخانه بارانی، ‌بی‌تا.

۱۰۵.، وجه دین، تهران، كتابخانه طهوری، دوم، ۱۳۴۸ش.

۱۰۶.نجای احمد بن علی، رجال النجاشی، به كوشش محمد جواد نائینی، بیروت. ۱۴۰۸ق.

۱۰۷.نصر سید حسین، آرمان‌ها و واقعیت‌های اسلام، انشاء الله رحمتی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۲ش.

۱۰۸.نعمانی‌ محمد بن ابراهیم، ‌الغیبه، تهران، مكتبهٔ الصدوق، ۱۳۹۷ق.

۱۰۹.نعمه، ‌عبدالله، فلاسفه الشیعه، جعفر غضبان، تهران، سازمان... انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۶۷ش.

۱۱۰.نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.

۱۱۱.هاجسن مارشال گ. س، ‌فرقهٔ اسماعیلیه، فریدون بدره‌ای، تبریز، كتابفروشی تهران، ۱۳۴۳ش.

۱۱۲.همدانی، رشید‌الدین، جامع التواریخ، تصحیح محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، نشر البرز، ۱۳۷۳ش.

۱۱۳.ولهاوزن، جولیوس، الاخواب المعارخهٔ السیاسهٔ الدینیهٔ فی صدرالاسلام الخوارج و الشیعه، عبدالر

منبع:فصلنامه قبسات ، شماره ۳۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.