جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

سیا در بحران


دهه هفتاد میلادی برای آمریكایی ها دهه كامیابی های بزرگ سیاسی و نیز دهه رسوایی های تكان دهنده سیاسی و یاس و بی اعتمادی به سیاستمداران بود

همچنان كه ریچارد نیكسون برای آمریكایی ها سمبل یك سیاستمدار بزرگ و موفق بود و نیز رئیس جمهوری كه با ناكامی و رسوایی صحنه سیاست را ترك كرد. در این دهه بود كه دروازه چین گشوده شد و اتحاد جماهیر شوروی در مورد چند و چون مهار بزرگترین زرادخانه هسته ای جهان با آمریكا به توافق رسید. و این ریچارد نیكسون رئیس جمهور و هنری كسینجر وزیر خارجه نامدار او بودند كه افتخار این گامهای بلند را در تاریخ روابط بین الملل و صحنه سیاست خارجی آمریكا از آن خود می دیدند.اما همه این غرور و آن افتخار درست در همان دهه با افشاشدن عملیات پنهانی واترگیت از دست رفت و یاس و ناامیدی مردم آمریكا به سیستم حاكم و دولتمردان نامدار خود چنان عمق و گستره ای یافت كه برای حفظ سیستم و احیای اعتماد ملی راهی جز قربانی كردن رئیس جمهور نیكسون باقی نماند.در كانون جنجالها و رسوایی های این دوره، سازمان مركزی اطلاعات آمریكا (سیا) قرار داشت كه افشای اقدامات غیرقانونی آن، همه را در حیرت فرو برده بود. به هر حال پیش از آنكه همه چیز فرو ریزد كارگردانان اصلی صحنه سیاسی آمریكا _ آنان كه برنامه های ۲۵ ساله طراحی می كنند _ وارد كارزار شدند و حكومت آمریكا را از هلاكت در پرتگاه رقابتهای حزبی نجات دادند و چنین بود كه حملات دمكراتها، مطبوعات ، حقوقدانان و ... به رئیس جمهوری، سیا، ریچارد هلمز و ... متوقف شد. نیكسون استعفا كرد و دمكراتها به بی آبرویی سیاستمداران جمهوریخواه در چشم مردم آمریكا رضایت دادند و سالها نان آن را خوردند. جرالد فورد جانشین نیكسون در نخستین سخنرانی خود در كنگره، همه خطراتی را كه سیستم حكومتی آمریكا را در چنان بحرانی تهدید می كرد برای نمایندگان و میلیونها آمریكایی كه از شبكه های مختلف تلویزیونی به طور زنده سخنرانی اش را دنبال كردند تشریح كرد و از جمله با تاكید و تصریح گفت: «این دفتر (سیا) حامی و همراه هر كسی است كه به كاخ سفید می رود، جمهوریخواه یا دمكرات. بیش از این نباید تضعیف شود. این دفتر متعلق به همه مردم آمریكاست و نه یك حزب.»

... و چنین بود كه امواج بحران به تدریج فرو افتاد. اكنون به نظر می رسد دوباره سیا در كانون یك بحران جدید قرار گرفته است. این بحران علاوه بر اینكه نشانگر ناهماهنگی و رقابت و خصومت میان نهادهای امنیتی و نظامی آمریكاست در حقیقت افشاگر دامنه نفوذ منافع حزبی در مدیریت و كاركرد یكی از حساس ترین و نیرومندترین سازمانهای حكومتی آمریكا نیز هست.