چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
نقد وحدت گرایی اندیشه غرب
![نقد وحدت گرایی اندیشه غرب](/web/imgs/16/87/1mxd71.jpeg)
آیزایا برلین از منتقدان بنام فلسفه سیاسی غرب در قرن بیستم می باشد به طوری که وی مهم ترین فعالیت فلسفه سیاسی را نقد فلسفه سیاسی با توجه به درک آن ها از انسان در مقایسه با ویژگی های مستمر نوع انسان می داند. به نظر وی از مهم ترین ویژگی های فلسفه ی غرب عقل گرایی و عینی گرایی اخلاقی است که باعث درک نادرست از نهاد انسان شده است .
برلین می گوید مشکل اندیشمندان غربی این است که سیر و روند فلسفه ی غرب را کاملا منطقی، عقلانی و هدفمند دانسته اند و غایت انسان را با غایت تاریخ یکی شمرده اند؛ بنابر این زندگی انسان به نوعی با جهان گره خورده و برای درک انسان مجبور می شویم به بررسی جهان بپردازیم. وی می گوید فلسفه غرب از ابتدا تا امروز به سمتی رفته است که در ان انسان باید خود را در کلیت جهان پیدا کند . برلین می گوید در فلسفه غرب همه جا گفته شده است که غایت مطلوب انسان همیشه در یک جا قابل جمع شدن است و همیشه سعی نموده اند یکسری از ارزشهایی مثل آزادی ،سعادت ،اخلاق و ... را با یکدیگر جمع کنند در صورتی که این امر امکان پذیر نیست چون تنها در یک جامعه ی ارمانی مطلوب است که ما شاهد جمع همه ی این موارد هستیم .
بنابر این برلین وحدت گرایی فلسفه ی سیاسی غرب را یکی از مشکلات ان می داند و در سراسر اندیشه ی خود همواره به این مطلب اشاره می کند که نمی توان برای زندگی ،تاریخ و جهان غایت و هدفی قایل شد حتی نمی توان برای آن معنایی در نظر گرفت؛ بنابر این فلسفه ی غرب در ایجاد یک وحدت برای جهان هستی به خطا رفته است در صورتی که در نظر برلین جهان پدیده ای متکثر و چند وجهی است و انواع متعددی از هستی را در بر می گیرد که موضوع انواع معارف گوناگون است.
برلین به عنوان منتقد اندیشه و فلسفه سیاسی غرب معتقد است که تعارض میان ارزشها و ارمانهای مطلوب ناشی از وضع بشری است ،بنابراین کاملا اجتناب ناپذیراست و هرگز در عالم نمی توانیم به نقطه ای برسیم که تمامی خیرات در یک جا جمع شده باشند وی همچنین معتقد است تصور انسان کامل نادرست است و تفکر در مورد ایجاد مدینه فاضله و حتی بی نقص کاملا رفتن به بیراهه است زیرا هر کدام از جوامع راههای گوناگونی می روند و هر انسانی به دنبال یک ارزش خاص قدم بر می دارد وهیچ ارزش و اصل مطلقی وجود ندارد که متضمن کل اصول و ارزشها باشد؛ وی می گوید وضع بشری چنان است که ادمیان نمی توانند انتخاب کنند به این دلیل اساسی که غایات با هم اختلاف دارند نیاز به انتخاب و قربانی کردن برخی از ارزشها ی غایی در پای ارزش های دیگر ویژگی پایدار وضع بشری است .
برلین می گوید در هر جامعه ای یکسری از توانایی ها ی بشری پرورش می یابد و هر جامعه ای مولد یک انسان خاص است همچنین وی معتقد است در مسایل اخلاقی هرگز اصل واحد اخلاقی وجود ندارد، که بتوان دیگر اصول اخلاقی را به واسطه ی ان بررسی یا حل کنیم . پس پنداره ی وحدت گرایی اخلاقی نیز در فلسفه ی غرب کاملا بیهوده است و نمی توان با تکیه کردن بر یک اصل اساسی به دیگر اصول دست یافت؛ مثلا هرگز نمی توان برای کسب آزادی از عدالت یا برابری استفاده کرد وهرگز برای رسیدن به زندگی مطلوب لزوما مجبور نیستیم از آزادی، عقل و تفکر استفاده کنیم و باید به این نکته تو جه داشته باشیم که برای رسیدن به آزادی لزوما به عقلانیت نیاز نداریم.
الهام ربیعی زاده
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
انتخابات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان انتخابات سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری 1403 انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ایران جلیلی مناظره مناظره انتخاباتی دولت انتخابات ریاست جمهوری
هواشناسی تهران تب دنگی قتل سلامت پلیس وزارت بهداشت حوادث قوه قضاییه شهرداری تهران آموزش و پرورش خانواده
مسکن قیمت طلا قیمت دلار خودرو قیمت سکه بازار خودرو قیمت خودرو دلار حقوق بازنشستگان دولت سیزدهم بازار سرمایه بورس
تلویزیون سینما تئاتر بازیگر علیرضا قربانی تخت جمشید سینمای ایران سارا بهرامی کتاب کنسرت رسانه ملی دفاع مقدس
ماهواره کنکور ۱۴۰۳
رژیم صهیونیستی روسیه ترکیه فلسطین جنگ غزه آمریکا غزه اسرائیل دونالد ترامپ فرانسه جو بایدن چین
پرسپولیس استقلال فوتبال یورو 2024 سپاهان باشگاه پرسپولیس کریستیانو رونالدو تیم ملی پرتغال باشگاه استقلال جام ملت های اروپا لیگ برتر لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی اینترنت نمایشگاه الکامپ سامسونگ گوگل ایرانسل عیسی زارع پور نخبگان اپل چشم فیبرنوری
قهوه سرطان کاهش وزن هندوانه مغز افسردگی دیابت بارندگی بارداری