پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جامعه هنوز امیدوار است


جامعه هنوز امیدوار است

اشرف بروجردی, جامعه شناس و استاد دانشگاه در تحلیل شاخص های اجتماعی

شاید گفته شود صدا و سیما از آن دولت است اما برخلاف نامش که «صدا و سیمای دولتی» است، بیش از آنکه تلاشش در راستای بازگو کردن حقایق و پوشش شرایط اجتماعی باشد بیشتر در مسیر سرپوش‌گذاری و نقد عملکردهای این دولت گام برمی‌دارد

یکی از قول‌های دولت یازدهم ارتباط مداوم با مردم بود. اینکه مردم در جریان موضوعات و مسائل خبری قرار گیرند و حتی از فشارها و پشت پرده بسیاری از اتفاقات هم با خبر باشند. با این وجود دولت آنچنان که باید و شاید هنوز در این مسیر قرار نگرفته است. مردم و کارشناسان همچنان امیدوارند این ارتباط تقویت شود چرا که همین ارتباط دو طرفه است که در یک بازه زمانی شرایط شکل‌گیری شاخص‌های اجتماعی همچون سرمایه و اعتماد اجتماعی را در جامعه فراهم می‌کند. اشرف بروجردی، جامعه‌شناس در تحلیل شاخص‌های اجتماعی یکی از کم‌کاری‌های دولت در ۱۰۰ روز اول کاری‌اش را کم بودن ارتباط با مردم می‌داند. به اعتقاد او مردم در یک وضعیت یأس و امید به دولت جدید اعتماد کردند بنابراین نیازمند تقویت این امید هستند.

در یک تحلیل تاریخی وضعیت شاخص سرمایه اجتماعی در کشور ما دستخوش چه تغییر و تحولاتی بوده است؟

اگر ما روی شاخص‌های سرمایه اجتماعی اندکی تامل کنیم و بتوانیم مباحث اعتماد، تعامل و مشارکت جمعی را از خلال آن به عنوان شاخص‌هایی که می‌تواند جامعه را پویا و فعال کند خارج کنیم به این نتیجه می‌رسیم که جامعه ما از جهت این شاخص‌ها افت و خیز زیادی داشته است. ما در مقاطعی از تاریخ جمهوری اسلامی ایران با این موضوع روبه‌رو بوده‌ایم که مردم، اعتماد کامل به حکمرانان، کسانی که تولیت زندگی آنان را به عهده داشته و امورات جامعه را پیش می‌برند، داشته‌اند و از لحاظ صداقت و امانت به عنوان دو ویژگی اعتمادساز اعتقاد دارند. اما در مواردی هم این اعتماد دچار نوسان شد یعنی در برخی زمان‌ها و بنا به دلایل مختلفی، مردم احساس کردند که نمی‌توانند برای برطرف کردن نیازهایشان به دولت اعتماد کنند و این بزرگ‌ترین آسیبی است که می‌تواند به یک جامعه وارد شود خصوصا جامعه‌یی که داعیه دینداری و تعهد به اسلام دارد.

در این شرایط ارتباط بین دولت و مردم که در یک جامعه ضروری است چه وضعیتی پیدا می‌کرده است؟

در این شرایط مردم به آنها نه تنها به عنوان کسانی که مجریان قانون درجامعه هستند بلکه به عنوان افرادی که دیندارند و این دینداری را با صداقت، امانت و درست کاری نشان می‌دهند، اعتماد می‌کردند و اگر در این میان قصوری از سوی مسوولان صورت می‌گرفت این سوال برای مردم ایجاد می‌شد که اگر دیندار هستند پس به چه دلیل چنین رفتاری از خود نشان می‌دهند؟ اینها همه در حالی است که همواره مردم در آموزه‌های دینی خود آموخته‌اند که فرد متدین هرگز دروغ نمی‌گوید، خیانت در امانت و عهد شکنی هم نمی‌کند.

با این افت و خیزهایی که ما در جامعه خودمان با آن رو به رو بودیم، اساسا امکان بازسازی سرمایه اجتماعی در یک جامعه وجود دارد؟

با توجه به این افت و خیزها، بازسازی سرمایه اجتماعی کار سختی است. ما در حال حاضر در شرایطی هستیم که این سرمایه باید احیا شود یعنی در برهه‌یی هشت ساله نقصان‌هایی در سرمایه اجتماعی ما به وجود آمده است که تمام بزرگان ما هم به آن تاکید داشته‌اند. نتیجه حرمت‌شکنی‌هایی که صورت گرفت و دروغ‌های زیادی که گفته شد آن شد که سرمایه اجتماعی ما با مشکل روبه‌رو شود. در این شرایط مردم به دولت تدبیر و امید اعتماد کردند که در حقیقت با این دل نگرانی به میدان آمدند که آیا کسانی که اکنون می‌خواهند سکان‌دار این کشور باشند هم همان رویه‌های سابق را پیش می‌گیرند و طرح موضوعاتی چون حمایت از جامعه و پشتیبانی از مردم و رفع مشکلات‌شان تنها در قامت حرف باقی می‌ماند یا عزمی برای عملی کردن آنها وجود دارد؟ لذا جامعه ما با حالت یأس و امید روبه‌رو است یعنی گاهی امیدوار و گاهی مایوس ‌هستند. در این انتخابات هم به واقع شاهد بودیم که همه واجدان شرایط در آن شرکت نکردند و عوامل مختلفی چون دعوت افرادی چون هاشمی و خاتمی و خود آقای روحانی و انصراف آقای عارف باعث شد تا این میزان هم که انتظار شرکت کردن‌شان نمی‌رفت در پای صندوق‌های رای حاضر شوند که این به معنای وجود امید کامل و اعتماد مطلق مردم نبود.

بعد از انتخابا ت و اقداماتی که از سوی دولت صورت گرفت، شاخص‌های اجتماعی چه تغییری کرد؟ آیا جامعه هنوز امیدوار است؟

بعد از رای آوردن دولت تدبیر و امید، احساس آرامش در جامعه شکل گرفت و مردم احساس کردند که می‌توانند خواسته‌هایشان را از این دولت مطالبه کنند و اینکه امروز مردم با جان و دل از کنار برخی مشکلات عبور می‌کنند به این معنا نیست که عقیده شان بر این است که این دولت هم نتوانسته، خواسته‌هایشان را عملی کند بلکه درک می‌کنند که دولت با چه مشکلات و معضلاتی روبه‌رو است در نتیجه به نظر من جامعه هنوز امیدوار و به دنبال اعتماد است و این بستگی به دولت دارد که در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین بین‌المللی بتواند آن را به سرانجام برساند یعنی تمام رفتارها و سکنات مسوولان زیر دید مردم است. در این شرایط مردم در بسیاری موارد متوجه می‌شوند این دولت مقصر نیست بلکه شرایطی که به آن تحویل داده شده و ظرفیت‌های اقتصادی آسیب دیده که مشکل ایجاد کرده است.

چه کارها و اقداماتی از سوی دولت می‌تواند زمینه‌ساز و تقویت‌کننده سرمایه اجتماعی باشد؟

از کارهای مهمی که مردم می‌توانند با عملی شدن آنها به تغییر رویه‌ها امیدوار شوند، «رفاه اقتصادی و سلامت مردم» است. برای مثال زمانی که دولت با مصوبه‌یی باعث تسریع در ترخیص داروها شد، رضایتی را در عامه مردم شاهد بودیم. در این میان «عدم مشارکت مردم در امور مختلف» از جمله نواقصی است که دولت باید با تدبیری مناسب به آن دست یابد.

چه نقصی در عملکرد ۱۰۰ روزه دولت وجود داشته است. آیا دولت به وعده‌های در این مدت عمل کرده است؟

هنوز مقداری زود است که در این مورد قضاوت قطعی داشته باشیم اما به نظر می‌رسد دولت کمی فراموش کرده که مرتبا با مردم در ارتباط باشد. قرار بر این بود رییس‌جمهور مرتبا با مردم سخن بگویند اما خیلی از گفتنی‌ها ناگفته مانده و بیان نمی‌شود. هرچند در نظر گرفتن شرایط و مصالح جامعه هم یکی از دلایلی است که برخی موارد گفته نمی‌شود اما چون قول‌هایی در رابطه با ارتباط پیوسته به مردم داده شده بود، خوب بود که برپایه آن، این ارتباط حفظ می‌شد. در این شرایط مهم‌ترین مساله‌یی که دولت از آن غافل شده این است که هنوز به صراحت مسائل را با مردم درمیان نگذاشته و خیلی از آنها برای مردم پنهان مانده است که باید بازگو شود.

به نظر شما ضعف این ارتباط به چه عواملی برمی‌گردد، آیا این ضعف تیم رسانه‌یی دولت است یا استراتژی خاصی در پیش گرفته شده؟

متاسفانه دولت رسانه مستقل و جامعی هم ندارد که بتواند دورترین نقاط کشور را همانند صدا و سیما پوشش دهد. شاید گفته شود صدا و سیما از آن دولت است اما برخلاف نامش که «صدا و سیمای دولتی» است، بیش از آنکه تلاشش در راستای بازگو کردن حقایق و پوشش شرایط اجتماعی باشد بیشتر در مسیر سرپوش‌گذاری و نقد عملکردهای این دولت گام برمی‌دارد. البته نقد اشکالی ندارد اما باید فرصتی باشد تا واقعیت‌ها هم به مردم گفته شود و آنها متوجه شوند که در چه شرایطی زندگی می‌کنند. برای مثال اگر بحث یارانه به عنوان نقطه عزیمت به شرایط بهتری به درستی پرداخت می‌شد می‌توانست راه‌های جدیدی پیش روی همه قرار دهد. مردم متوجه می‌شدند که اگر این مبلغ پرداخت شود دولت با مشکلات مالی عدیده‌یی روبه‌رو می‌شود و این می‌توانست مقدمه‌یی باشد تا شاید عده‌یی از مردم که نیازی به آن ندارند به صورت خودجوش از دریافت آن امتناع کنند. در این شرایط هم میزان مشارکت مردم مشخص و هم رویه‌یی جدید به کار برده می‌شد و نتایج آن مشخص می‌شد.

در مجموع می‌توان از ضعف‌های دولت یازدهم، اولا به بازگو نکردن مناسب واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی به مردم و دوما عدم دعوت از آنها برای مشارکت در جهت یاری به دولت نام برد.