پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

صهیونیسم و سیطره بر صنعت سینمای آمریکا


صهیونیسم و سیطره بر صنعت سینمای آمریکا

ما در عصری زندگی می کنیم که ارتباطات گسترده و تبلیغات پیچیده هر چند موجب بهبود روند بسیاری از امور گردیده, اما از سوی دیگر همچون شمشیری دو لبه, شرایط مطلوب تری را نیز برای استعمار پنهان استعمارگران فراهم نموده است

ما در عصری زندگی می کنیم که ارتباطات گسترده و تبلیغات پیچیده هر چند موجب بهبود روند بسیاری از امور گردیده، اما از سوی دیگر همچون شمشیری دو لبه، شرایط مطلوب تری را نیز برای استعمار پنهان استعمارگران فراهم نموده است. اگر در گذشته استعمارگران مجبور بودند با لشکرکشی های فراوان و تحمل دشواری ها و مشقات بسیار به مرز و بوم سرزمینی یورش برند، امروز به مدد ابزارهای پیشرفته، به راحتی تا عمق خانواده های ما نفوذ می کنند و فرهنگ ملی و دینی ما را مورد هجمه قرار می دهند. یکی از این ابزارها سینماست که از جمله هنرهای دیداری است. از مزایای سینما، توان تبلیغاتی بالا و تاثیرگذاری عمیق در ژرفای ذهن و روح بشر است. اما صد افسوس که هنر هفتم مانند بسیاری از هنرهای دیگر در دستان ناپاک صهیونیست ها و شیفتگان و پیروان مکتب صهیونیسم گرفتار آمد و این قوم برای ترویج اندیشه های خود از این ابزار سوءاستفاده کردند. در این مقاله برآنیم تا نحوه نفوذ و سیطره نظام سرمایه داری صهیونیستی را بر سینما بیان نماییم.

● استعمار فرانو ـ سینما

تسلط بر رسانه و استفاده از ابزاری در جهت اهداف وسیاست های استعماری همیشه موضوع بحث دولت های استعمارگر بوده است. در نزاع میان دولت ها، آنهایی که از قدرت رسانه ای برتر برخوردارند موفق خواهند بود. استعمار فرانو از طریق وسایل ارتباط جمعی سعی در انتقال افکار و اندیشه های خود در بین جوامع هدف را دارد. لذا مقام معظم رهبری در تعریفی از این استعمار می فرمایند: استعمار را برای ما تعریف کرده اند، استعمار نوین را هم در کتاب های گوناگون برای ما تعریف کرده اند، اما استعمار را وقتی تعریف کردند که سال های متمادی از آن گذشته بود. استعمار نو را هم جامعه شناس های دنیا زمانی برای ما تعریف کردند که سال های متمادی از آن گذشته بود. استعماری که امروز مطرح است بالاتر از نو است، کاملا جدید است. در واقع در نظام بین المللی اعضا و رسانه ها و قسمت اعظم تولیدات فرهنگی در اختیار مراکز سلطه است.

نسبت صادرات فیلم کشور آمریکا به واردات آن، ۲۰ به یک است. اداره اطلاعات آمریکا سهم قابل ملاحظه ای در این صادرات آن هم به طور رایگان دارد.

● صهیونیسم و سیطره بر صنعت سینمای آمریکا

صهیونیسم سیطره ای نسبتا کامل بر شرکت های تولید و تهیه فیلم های سینمایی دارد: شرکت فاکس که صاحب آن ویلیام فاکس یهودی است، شرکت گلدن که صاحب آن ماموئل گلدن یهودی است، شرکت قرو که صاحب آن لویس مایر یهودی است، شرکت برادران وارنر که هارنی وارنر و برادران او مالکان آن هستند و شرکت پارامونت که صاحب آن هادکنسون است. تمام این شرکت های صهیونیستی محصولات و تولیدات خویش را در جهان اسلام به فروش می رسانند! در این فیلم هایی که جرایم با انواع و اقسام آن و دزدی و راهزنی با تمام اسالیب آن به نمایش درمی آید، تز نژادپرستی یهود به وضوح مشاهده می شود. برخی از آمارها نشان می دهد که بیش از ۹۰ درصد از مجموعه کسانی که در امر تولید، کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری و مونتاژ شبکه های سینمایی آمریکا فعالیت می کنند، از جمله یهودیان هستند. شاید رساترین مطلبی که در توصیف سیطره صهیونیسم بر صنعت سینمای آمریکا گفته شده است، بخشی از مقاله مجله الاخبار المسیحیه المرة در سال ۱۹۳۸ م باشد که در آن آمده است: صنعت سینما در آمریکا کاملا یهودی است و یهود بی آن که احدی با او در این عرصه منازعه کند بر آن حکم می راند. آنان هر کسی را که به آنان وابسته نبوده و یا با ایشان سازگاری نداشته باشد، از صنعت سینمای آمریکا طرد می کنند. تمام کارپردازان این صنعت یا یهودی هستند و یا از کسانی که دست پرورده یهود به شمار می روند. هالیوود بدان سبب به «سدوم (۱) عصر حاضر» تبدیل شده است که فضایل را قربانی نموده و رذایل و مفاسد را رواج می دهد و برای آبرو و حیثیت مردم کمترین ارزشی را قائل نیست. این مجله ( الاخبار المسیحیه الحرة )کلام خویش را با این جمله به پایان می برد که: این صنعت جنایتکارانه را تعطیل کنید که این صنعت تبدیل به بزرگ ترین سلاحی شده که یهود آن را در تملک خویش گرفته تا از آن برای توسعه تبلیغات فاسد و گمراه کننده خویش بهره برداری کند. دست اندرکاران سینمای صهیونیسم در آمریکا از قضیه کشتار یهودی ها توسط نازی ها زشت ترین بهره برداری را نمودند که ان شاءالله در مقاله ای جدا بر آن می پردازیم.

● قهرمانان یهودی در سینمای آمریکا

آن گاه که از قهرمانان کمدی و موزیکالی سینمای آمریکا سخن می گوییم، اسامی یهودیان زیر در صدر آنها واقع شده است: مل بروکسل، وودی آلن، باب هوپ، جری لوئیس، فرانک سیناترا، بیلی وایلدر، نیل سایمون، کارل ریمز، میکی رونی، جک لمون، و ده ها نفر دیگر.همچنین در عرصه فیلم های ماجراجویانه و عاطفی و تاریخی و جنگی به ندرت می توان فیلمی را یافت که یک یا چند هنرپیشه و کارگردان و تکنیسین فنی و تهیه کننده یهودی در آن وجود نداشته باشد. به عنوان مثال می توان به اسامی زیر اشاره کرد:

کرک داگلاس، تونی کرتیس، کری گرانت، جک نیکلسون، بن گازارا، والتر متائو، جرج سیگال، برت رینولدز، جین هاکمن، جیمز کان داستین هافمن، ریچارد هریس، ریچارد بنیامین، راد استایگر، جرج لی. اسکات، رایان اونیل و ده ها نفر دیگر.

همچنین در بین هنرپیشگان یهودی زن به افراد زیر برمی خوریم:

الیزابت تایلور، آن بنکرافت، باربارا استرسیند، شلی دووال، دایان کیتون، جیل کلایبرگ، کری فیشر، الن برستین، ماری کلر، سوزان انسپاک، مارشا میسون، دبی رینولدز، دایان کانون، جوان وودوارد، پائولا پرنتیس، سالی لکرمن، جرالدین چاپلین و ده ها نفر دیگر.همان گونه که درج اسامی همه یهودیان دست اندرکار در شبکه های سینمایی جهان دشوار و صعب می نماید، درجه اسامی همه هنرپیشه های غیریهودی که در دامان صهیونیسم پرورش یافته اند نیز سخت و دشوار است، لذا ما تنها به ذکر برخی از این اسامی به عنوان مثال بسنده می کنیم:

رابرت دونیرو، استیو مک کوئین، رابرت ردفورد، هدی لامار، ویکتور میچر، شون کانری، در نقش جیمز باند، رابرت میچم، رمی اشتایدر و ده ها نفر دیگر.

● صهیونیسم و محتوی هالیوود

از زمان شکل گیری هالیوود، یهودیان که همواره به دنبال منافع مادی و کسب سود بیشتر هستند، احساس کردند این موسسه تبلیغاتی و دیداری می تواند برایشان مفید باشد. هالیوود به عنوان بزرگ ترین کارتل هنری آمریکا از هفت شرکت بزرگ فیلمسازی یعنی پارامونت، یونیورسال، فوکس قرن بیستم، وارنر براوز، کلمبیا پیکچرز، یونیایتد آرتیست و متروگلدوین مایر تشکیل شده است. در شیوه کار هالیوود، کارگردان، متکی بر مدیر تولید یا تهیه کننده است و این مدیر تولید یا تهیه کننده است که کارگردان یا بازیگر را انتخاب می کند و سناریوی دلخواهش را به دست کارگردان می دهد. در چنین محیطی ناگفته پیداست که این شرکت سازنده است که نوع فیلم و صحنه را در آثار کمیک، تاریخی، وسترن، پلیسی، درام و ملودرام انتخاب کرده و بر کارگردان تحمیل می کند. فیلم هایی که در هالیوود ساخته می شود، اغلب یا تخیلی هستند یا ساختار و مضمونی غیرواقعی و عجیب و غریب دارند. قهرمان فیلم ها اسطوره اند و هیچ چیز بر آنها کارگر نمی افتد. انواع بمب، موشک و راکت در کنارشان منفجر می شود، بی آن که خراشی بر آنها وارد شود یا حداقل از این گرد و خاک سرفه کنند! قهرمانان هالیوود اسطوره هایی عجیب و غریب هستند.آنان در جنگ ستارگان با دشمنان فضایی می جنگند و زمین را نجات می دهند انگار که سیاره زمین فقط به آنها تعلق دارد. در فیلم های زمینی هم قهرمانان هالیوود سوار بر ماشین های غول پیکر با سرعتی سرسام آور رانندگی می کنند، همه موانع را از میان می برند، از ارتفاعات بالا می روند و در صحنه هایی هیجان انگیز و نفس گیر با همین ماشین ها از روی پل یا دره های بسیار عمیق به درون آب شیرجه می زنند، البته باز هم ماشین آنها کاملا سال می ماند! در قاموس هالیوود، تعقیب و گریز بخش لاینفک فیلم به شمار می رود. در این سینما که صهیونیسم بین الملل صحنه گردان آن است، قتل و کشتار بسیار طبیعی و راحت است. البته این بدان معنا نیست که در هالیوود هیچ اثر هنری مثبت یافت نمی شود. زیرا کارگردانانی بزرگ که به اصول اخلاقی پایبند هستند، سعی در ساخت فیلم های ارزشی داشته و دارند. اما متاسفانه در این هیاهوی عظیم تبلیغاتی که از سوی سران صهیونیسم و آمریکا به راه افتاده صدای آنها به جایی نمی رسد.

● تصفیه فرهنگی ـ سینمایی هالیوود

هالیوود در دوران جنگ سرد با بزرگ کردن خطر کمونیسم، کوشید تا خطر صهیونیسم را در جهان عرب، کوچک جلوه داده و به اصطلاح بر آن سرپوش بگذارد. چرا که رژیم صهیونیستی نیاز به زمان داشت تا به عنوان پایگاه آمریکا در منطقه جای پای خود را محکم کند. لذا می بینیم که در سال ۱۹۵۱ سناتور آمریکایی جو مک کارتی طی نطقی آتشین رواج افکار کمونیستی در میان فرهیختگان و هنرمندان ایالات متحده سخن راند و از مقامات کاخ سفید خواست تا هر چه زودتر ریشه کمونیسم را در مهد تمدن غرب بخشکانند! از این رو کمیته بررسی فعالیت های ضد آمریکایی، هنرمندان و کارگردان های مهاجر اروپایی را مورد بازجویی قرار داد و آنان را تهدید کرد که اگر در مسیر مورد نظر آمریکا گام برندارند به سختی مجازات خواهند شد.

هدف از این اقدام، جلوگیری از فعالیت کارگردانان و فیلمسازانی بود که قصد داشتند خارج از چهارچوب های ساختگی و مبتذل هالیوود دست به خلق آثار هنری بزنند. آن روز مک کارتی از به اصطلاح خطر نفوذ کمونیسم سخن گفت، به واقع خود نیز می دانست که چنین نفوذی در جامعه سراسر غربی آمریکا یا وجود ندارد یا اگر هم باشد بسیار کمرنگ است و نمی تواند به ارکان آن صدامه ای بزند. در آن دوران افرادی چون رونالد ریگان که یکی از اعضای این کمیته بود، عده ای از سرشناس ترین و بنام ترین کارگردان های جهان از جمله آرتور میلو و کلیفورد اودتیس و چارلی چاپلین را به ضدیت با آمریکا و همسویی با اتحاد جماهیر شوروی متهم کردند و بسیاری دیگر را در لیست سیاه قرار دادند. کار به جایی رسید که ده نفر از سینماگران و سناریونویسان هالیوود که بعدها به هالیوودی های دهگانه شهرت یافتند به زندان و محرومیت از کار و سفر محکوم شدند.

(الفا بزینی، هربرت بیبرمن، لسترکول، ادوارد دیمیتریک، رینگ لاردنر، جان هاوارد لاوسن، آلبرت فالتس، سام اورینز، آدریات اسکات و دالتون ترومپو)

به این ترتیب هالیوود پس از تصفیه های خونین استالین در عهد شوروی سابق که پشت همه را به لرزه درآورد، دست به بزرگ ترین تصفیه فرهنگی و سینمایی در جهان غرب زد تا راه برای سلطه جویی سران کاخ سفید و صهیونیسم بین الملل برای سیطره بر منافع و ثروت های جهان و چپاول آن هموار گردد.

پس از این تصفیه سیاه که آمریکا همچنان می کوشد آن را مخفی نگاه دارد، مجموعه فیلم های جیمز باند، مرد شش میلیون دلاری، رامبو و غیره به بازارهای آثار هنری و سینمایی جهان، به ویژه جهان سوم راه یافت و چشم نسل های جوان را که بی اطلاع از ماهیت سلطه جویانه آمریکا و صهیونیسم بودند به خود خیره ساخت.

امیر میرابی

منابع

۱- عبدالرحمن الرفاعی، فواد، نفوذ صهیونیسم بر رسانه های خبری ، مترجم: حسین سروقامت، انتشارات کیهان، ۱۳۸۱

۲- طبیعت شناس، سعید، صهیونیسم و سینما، انتشارات مرکز اسناد و مطالعات راهبردی فلسطین، ۱۳۸۳

۳- ویژه نامه عصر امید استعمار فرا نو، مرکز مطالعات و پژوهش های سازمان بسیج دانشجویی، ۱۳۸۷