پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به نمایش”حسنک کجایی ” به کارگردانی احمد سلیمانی


نگاهی به نمایش”حسنک کجایی ” به کارگردانی احمد سلیمانی

به نظر می رسد که احمد سلیمانی کارگردان نمایش حسنک کجایی

به نظر می رسد که احمد سلیمانی کارگردان نمایش"حسنک کجایی؟" به سبک مشخصی در نمایش کودک دست یافته ‌که مختص او و گروه اجرایی‌اش است. سبکی که ویژگی‌های خاص خود را دارد که آن را از سایر گروه‌های اجرایی متمایز می‌کند.

در مدلی که سلیمانی برای‌ روی صحنه بردن نمایش خود به کار می‌گیرد مختصات نمایش کودک همچون وجه آموزشی، وجه داستان گویی، وجه خلاقیت، وجه جذابیت،‌ وجه تربیتی و... در حد ممکن در کنار هم قرار گرفته و نمایشی را می‌سازند که علاوه بر سرگرم کنندگی و جذابیت‌های بصری و داستانی از شکل اجرایی منحصر به فردی نیز برخوردار است.

نمایش"حسنک کجایی؟" یکی از تولیدات قدیمی این گروه نمایشی بوده که در حال حاضر با نگاهی دوباره‌ روی صحنه آمده است. این نمایش از فضایی آشنا در بین نمایش‌های کودک برخوردار است. فضای یک مزرعه که در آن عده‌ای از حیوانات با معضلی باز هم آشنا یعنی رودر رویی با دو گرگ روبرو می‌شوند. این رودر رویی که با حیله‌گری‌های دو گرگ و فراز و نشیب فراوان ادامه می‌یابد، سرانجام به پیروزی حیوانات مزرعه در اثر همفکری آن‌ها با هم و با حسنک می‌انجامد. با وجود این، فضای آشنا و داستان آشنای این نمایش باعث نمی‌شود که شیوه‌ اجرایی آن در دام کلیشه‌ها و تکرارهایی بیفتد که نمایش کودک ما امروزه با آن روبروست.

نخستین چیزی که در این نمایش جلب توجه می‌کند، انرژی فراوان بازیگران آن و فضایی اکتیو و پرتحرک است که در جای جای آن عنصر طنز با جزییات صحنه در هم آمیخته است. عنصر طنز از ویژگی‌هایی است می توان آن را به عنوان نمونه‌ای ذکر کرد که گروه اجرایی تلاش کرده‌ از آن به نحوی متفاوت با کلیشه‌های رایج استفاده کند. این عنصر را می‌توان از طرز حرکت هر کدام بازیگران تا میزانسن‌ها و کارگردانی اثر پی گرفت. طنز از متن نمایشنامه و با دیالوگ‌های آهنگین آغاز می‌شود. ‌در نمایشنامه تلاش شده‌ با ایجاد ارتباط میان حیوانات مزرعه، فضایی طنزآلود ایجاد شود. فضایی که در آن در برخی موارد دودستگی موجود بین حیوانات مزرعه و فریب خوردن برخی از آن‌ها در مقابل حیله‌های گر‌گ‌ها باعث این طنازی می‌شود. در صحنه هایی که جبهه‌گیری گاو و گوسفند در مقابل خروس و مرغ و سگ را می‌بینیم، با کاراکترهای متفاوتی برای هر کدام آن‌ها روبرو می‌شویم. این موضوع به تماشاگر نمایش کمک می‌کند که بر خلاف بسیاری از نمایش‌های کودک با تنوع و گوناگونی کاراکترهایی مواجه شود که هر کدام جنبه‌ طنز‌آمیزی را در خود پنهان دارند.

علاوه بر این، فاصله‌گذاری‌ها در لحظات حساسی که شاهد مبارزات پرجنب و جوش حیوانات و گرگ‌ها هستیم و پخش صدایی که همچون صدای راوی سریال‌های جنایی رادیویی عمل می‌کند که از مخاطب نظر او را درباره ‌ادامه ‌ماجرا می‌پرسند، به نوعی ساختارشکنی و فاصله‌گذاری در فاصله زمانی کوتاه منجر می‌شود که خود کارکردی طنزآلود یافته و بر بار طنز صحنه‌هایی که در جریان هستند، می‌افزاید.

بازی بازیگران نمایش نیز در تکمیل کاراکترهای نمایشنامه بی‌تاثیر نیست. هر کدام از کاراکترها از بیان بدنی خاص خود استفاده می‌کنند. راه رفتن خروس و مرغ یکسان نیست، عکس‌العمل‌های بدنی آن‌ها و ژست‌هایشان ‌در موقعیت‌های یکسان از تفاوت‌هایی بر‌خوردار است که به هر کدام وجهه خاص آن کاراکتر را می‌بخشد. این موضوع را در بازی سایر بازیگران نیز می‌توان پی گرفت. کاراکتر گاو پا بر زمین می‌کوبد و حرکاتی خشن دارد، در عین حال شیوه ‌حرف زدن لوطی مأبانه‌اش او را کاملاً با کاراکتر گوسفند که در بسیاری موقعیت‌ها با او اتفاق نظر دارد متمایز می‌سازد. کاراکتر سگ نیز ویژگی‌های خاص خود را دارد که یکی از آن‌ها که در میزانسن‌ها نیز تفاوت او را آشکار می‌کند، وجه نگهبان بودن اوست. او برای بازگرداندن نظم به جمع حیوانات سوت می‌زند و با روش‌هایی نظامی‌وار آنان را منظم کرده و تحت انقیاد خود در می‌آورد در حالی که خود نیز از رویارویی با گرگ‌ها وحشت‌زده و درمانده است.

میزانسن‌های‌ نمایش"حسنک کجایی؟" بر پایه‌ چند مدل طراحی شده‌اند که به روند پیشرفت داستان نمایش نیز مربوط می‌شود. در شکل روایت داستان نمایش با قطع‌هایی روبرو هستیم که گاهی اوقات برای پررنگ کردن فضایی طنزآلود و گاهی اوقات برای ایجاد تعلیق استفاده می‌شوند. این شیوه به شکلی از روایت موازی می‌انجامد که در آن فواصل بین روایت یک صحنه با صحنه‌ای دیگر بسیار کوتاه است و روند سیر داستان با سرعت و در دو صحنه به صورت همزمان پی گرفته می‌شود. این موضوع که به وجود آورنده‌ تنوع از نظر شکل روایت و شکل اجرا است را شکلی دیگری که می‌توان آن را کات بین صحنه‌ها نامید، کامل می‌کند. کات بین صحنه‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که موضوعی حساس در داستان نمایش اتفاق می‌افتد. این موضوع به تصمیم‌گیری یا اجرای تصمیم یکی از کاراکترها مربوط می‌شود که علاوه بر اهمیتش شیوه ‌اجرایی‌ در آن صحنه ‌خاص باعث به وجود آمدن تعلیق می‌شود. برای مثال در صحنه‌ای که گاو و گوسفند تصمیم می‌گیرند از طویله بیرون بروند شعر خواندن حیوانات قطع شده و به صحنه‌ دو گرگی وصل می‌شود که بیرون طویله در حال ریختن نقشه‌ای برای ورود به طویله هستند. این روایت موازی که با کات خوردن و قطع و وصل مجدد صحنه، دیالوگ یا عملی که ناتمام مانده‌ ادامه یافته و تکمیل می‌شود خود یکی از ویژگی‌هایی است که همزمان تنوع، طنز و شیوه ‌روایتی متفاوت را در خود مستتر دارد.

مدل دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد استفاده از حرکات اسلوموشن در صحنه‌های حساس است که هم حس تعلیق مخاطب را افزایش می دهند و هم فضای طنز نمایش را حفظ می کنند. میزانسن‌های دیگری چون حرکات هماهنگ بازیگران با شعرهایی که می‌خوانند و شکلی دکلمه وار که مسخرگی طنزآلود کاراکترها را در دید تماشاگر افزایش می‌دهد نیز می توانند به عنوان مدل دیگری از الگوی حرکتی در این نمایش نام برده شوند. بیشترین شکل استفاده از این مدل در بازی گرگ‌ها به چشم می‌خورد. برای مثال در صحنه‌ای که شعری با این مضمون می‌خوانند"مهمون نوازیتون کوش" هر دو به شکلی کاریکاتور‌وار دست‌های خود را نوازش می کنند.

در نمایش"حسنک کجایی؟" فضای بازی به دو بخش بیرون طویله و داخل طویله تقسیم می‌شود که دری آن‌ها را از هم تفکیک می‌کند. در برخی صحنه‌ها این در، خود همانند کاراکتری بر داستان تاثیر می‌گذارد و مثلا با جلوتر رفتن به داخل طویله و حرکت داده شدن آن توسط حیوانات و گرگ‌ها به وسیله‌ای برای نمایش زورآزمایی این دو دسته تبدیل شده و نیز به کارگردان فرصتی برای ارائه ‌میزانسن‌های متنوع و ایجاد فضایی پر‌تحرک و پر از تعلیق می‌دهد که به سادگی می‌تواند علاوه بر مخاطب کودک، مخاطب بزرگسال را نیز درگیر فضای نمایش، داستان نمایش و آنچه بر صحنه می‌گذرد، کند.

فانتزی و طنز دو عنصر مهمی هستند که در نمایش"حسنک کجایی؟" در قالب میزانسن‌های متنوع و استفاده‌ کامل از فضای صحنه و حتی لباس‌ها (‌توجه کنید به استفاده‌ بازیگران از کلاه‌هایشان که هر کدام نمادی از یک حیوان خاص هستند، برای مثال صحنه‌ای که آن‌ها برای روی هم گذاشتن فکرهایشان کلاه‌ها را روی هم گذاشته و لحظه‌ای بعد اشتباهاً بر سر می گذارند.) می توانند پیامی اخلاقی را در پوششی جذاب و خلاق به مخاطب کودک عرضه کنند.

پایان نمایش با مشارکت کودکان و بردن آن‌ها روی صحنه توسط بازیگران حس نزدیکی مخاطب را با صحنه بیشتر کرده و برای کودکان و‌ والدین آن‌ها نیز کاری جذاب و جالب به نظر می‌رسد.