چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

فرمانده در خط


فرمانده در خط

هشتم اسفند سالروز شهادت فرمانده پرآوازه دوران دفاع مقدس است او که در دوران حضور در جنگ دست کم فرماندهی ۱۳ عملیات مهم و غرورآفرین را بر عهده داشت شهر اصفهان را به کانون جذب نیروهای داوطلب تبدیل کرده بود از ابتدای جنگ تا زمان عملیات کربلای ۵ که در نهایت به سوی معبود شتافت, منشأ بسیاری از نقطه های اوج دفاع مقدس شد گزارش پیش رو به زندگینامه شهید, دیدگاه های همرزمان پدر و مادر شهید و گوشه ای از دلاوری های این فرمانده می پردازد

●زندگینامه شهید

در سال ۱۳۳۶ در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به نام «کوی کلم» خانواده با ایمان خرازی مفتخر به قدم سربازی از عاشقان اباعبدالله(ع) گشت. هوش و ادب، زینت بخش دوران کودکی او بود و در همان ایام همراه پدر به نماز جماعت و مجالس دینی رفته و به تحصیل علوم در مدرسه ای که معلمان آنجا افرادی متعهد بودند، پرداخت. اکثر اوقات پس از تکالیف مدرسه به مسجد محله به نام مسجد «سید» رفته با صدای پرطنینش اذان و تکبیر می گفت. حسین در دوران فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از آموزش مسائل دینی غافل نبوده و در آغاز دوران نوجوانی گرایش زیادی به مطالعه خبرها و کتب اسلامی و انقلابی داشت و به تدریج با امور سیاسی نیز آشنا شد. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی برای طی دوران سربازی به مشهد اعزام شد. او ضمن گذراندن دوران خدمت، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید. در آن دوره او را برای عملیات سرکوب گرانه ظفار به عمان فرستادند ولی او از این سفر به معصیت یاد کرد و حتی نمازش را تمام می خواند. از همان روزهای اول انقلاب در کمیته دفاع شهری مسئولیت پذیرفت و برای مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگ های کردستان قامت به لباس پاسداری آراست و لحظه ای آرام نگرفت. یک سال صادقانه در این مناطق خدمت کرد و مأموریت های محوله او را راهی گنبد کرد. با شروع جنگ تحمیلی به تقاضای خودش راهی خطه جنوب شد و در اولین خط دفاعی مقابل عراقی ها در منطقه دارخوین مدت نه ماه، با تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی بسیار کم استقامت کرد و دلاورانی قدرتمند تربیت نمود. در سال ۱۳۶۰ پس از آزادسازی بستان تیپ امام حسین(ع) را رسمیت داد که بعدها با درخشش او و نیز نیروهایش در رشادت ها و جانفشانی ها، به لشگر امام حسین(ع) ارتقا یافت. حسین شخصاً به شناسایی می رفت و تدبیر فرماندهی اش مبنی بر اصل غافلگیری و محاصره بود حتی در عملیات والفجر ۳ و ۴ خود او شب تا صبح در عملیات خاکریزش شرکت داشت و در تمامی عملیات پیشقدم بود. حسین قرآن را با صدای بسیار خوب تلاوت می کرد و با مفاهیم آن مأنوس بود. او علاوه بر داشتن تدبیر نظامی، شجاعت کم نظیری داشت. معتقد به نظم و ترتیب در امور و رعایت انضباط نظامی بود و در آموزش نظامی و تربیت نیروهای کارآمد اهتمام می ورزید. حساسیت فوق العاده و دقت زیادی در مصرف بیت المال و اجرای دستورات الهی داشت. از سال ۱۳۵۸ تا لحظه آخر حضورش در صحنه مبارزه تنها ایام مرخصی کاملش هنگام زیارت خانه خدا بود. (شهریور ماه سال ۱۳۶۵) در سایر موارد هر سال یک بار به مرخصی می آمد و پس از دیدار با خانواده شهدا و معلولین، با یاران با وفایش در گلستان شهدا به خلوت می نشست و در اسرع وقت به جبهه باز می گشت. در طول مدت حضورش در جبهه ۳۰ ترکش میهمان پیکر او شد و در عملیات خیبر دست راستش را به خدا هدیه کرد. اما او با آن که یک دست نداشت برای تامین و تدارکات رزمندگان در خط مقدم تلاش فراوان می کرد. در عملیات کربلای ۵ زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شد حاج حسین خود پیگیر این امرشد و انفجار خمپاره ای این سردار بزرگ را در روز جمعه ۸/۱۲/۱۳۶۵ به سربازان شهید لشگر امام حسین(ع) پیوند داد و روح عاشورایی او به ندبه شهادت، زائر کربلا گشت و بنا به سفارش خودش در قطعه شهدا و در میان یاران بسیجی اش میهمان خاک شد.

●رد پای نور فرمانده شهید

قلب جبهه های غرب و جنوب از ابتدا با حضور عاشقانه او می تپید و جبهه مجذوب تکاپوی خالصانه اش، برگی زرین از آغاز تا انتها را نقش داد.

در جدول زیر نام عملیات، تاریخ عملیات و مسئولیت این فرمانده به چشم می خورد.

فرماندهی محور

۰۵/۰۷/۱۳۶۰ ثامن الائمه ۱

فرماندهی محور

۰۸/۰۹/۱۳۶۰ طریق القدس ۲

فرماندهی تیپ امام حسین(ع)

۰۲/۰۱/۱۳۶۱ فتح المبین ۳

فرماندهی تیپ امام حسین(ع)

۱۰/۰۲/۱۳۶۱ بیت المقدس ۴

معاونت عملیات سپاه سوم

۲۳/۰۴/۱۳۶۱ رمضان ۵

معاونت عملیات سپاه سوم

۱۰/۰۸/۱۳۶۱ محرم ۶

معاونت عملیات سپاه سوم

۱۷/۱۱/۱۳۶۱ والفجر مقدماتی ۷

معاونت عملیات سپاه سوم

۲۱/۰۱/۱۳۶۲ والفجر ۸

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۲۹/۰۴/۱۳۶۲ والفجر ۳

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۲۷/۰۷/۱۳۶۲ والفجر ۳

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۰۳/۱۲/۱۳۶۲ خیبر ۲

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۱۹/۱۲/۱۳۶۲ بدر ۱

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۲۰/۱۱/۱۳۶۴ والفجر ۸

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۰۳/۱۰/۱۳۶۵ کربلای ۴

فرمانده لشگر امام حسین(ع)

۱۹/۱۰/۱۳۶۵ کربلای ۵

گزیده ای از سخنان شهید

- ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین(ع) را درآغوش بگیریم کلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم:

«اللهم اجعل محیای محیا محمد وآل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»

- اگر در پیروزی ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما این شاید انکار خداست.

- اگر برای خدا جنگ می کنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش کنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر کار برای خداست گفتنش برای چه؟

- در مشکلات است که انسان ها آزمایش می شوند. صبر پیشه کنید که دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.

- هرچه که می کشیم و هرچه که بر سرمان می آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرم خدا دارد.

- سهل انگاری و سستی در اعمال عبادی تأثیر نامطلوبی در پیروزی ها دارد.

- همه ما مکلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارسایی ها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی می جنگیم نه به قصد پیروزی تنها.

- مطبوعات ما جنگ را درشت می نویسد، درست نمی نویسد.

- مسأله من تنها جنگ است و در همانجا هم مسأله من حل می شود.

- همواره سعی مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم که شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند.

- من علاقه مندم که با بی آلایشی تمام، همیشه در میان بسیجی ها باشم و به درد دل آنها برسم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.