پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مبانی و لوازم كلامی سكولاریزم


مبانی و لوازم كلامی سكولاریزم

سكولاریزم را به دلیل كثیرالاضلاع بودن آن, از ابعاد مختلفی می توان تحلیل و بررسی كرد یكی از ابعاد سكولاریزم جنبهٔ كلامی آن است

● ‌سكولاریزم، مسأله‌ای‌ كلامی

سكولاریزم‌ را به‌ دلیل‌ كثیرالاضلاع‌ بودن‌ آن، از ابعاد مختلفی‌ می‌توان‌ تحلیل‌ و بررسی‌ كرد. یكی‌ از ابعاد سكولاریزم‌ جنبهٔ‌ كلامی‌ آن‌ است. مراد از جنبهٔ‌ كلامی، زمینه‌های‌ اعتقادی‌ ظهور سكولاریزم‌ و تأثیر و تأثر متقابل‌ سكولاریزم‌ در اندیشه‌های‌ دینی‌ به‌ طور مطلق‌ است. شناخت‌ عناصری‌ از اندیشهٔ‌ دینی‌ (در مفهوم‌ تاریخی‌ - جمعی‌ آن) كه‌ در تولد سكولاریزم‌ مؤ‌ثر افتاده‌اند و نیز تبیین‌ آثاری‌ كه‌ سكولاریزم‌ در تطور اندیشهٔ‌ دینی‌ دارد، برای‌ متكلم‌ معاصر كه‌ با هشیاری‌ و از سَرِ‌ درد دین، خود را مدافع‌ اندیشه‌های‌ دینی‌ می‌داند، ضروری‌ است.

آنچه‌ در مواجههٔ‌ متكلمانه‌ با سكولاریزم‌ اهمیت‌ دارد پاسخ‌ این‌ پرسش‌ است‌ كه‌ آیا سكولاریزم‌ یك‌ مسألهٔ‌ عام‌ كلامی‌ است‌ و یا مسألهٔ‌ خاص‌ كلام‌ مسیحی‌ است؟ آیا سكولاریزم‌ یك‌ جریان‌ كنترل‌ نشده‌ای‌ است‌ كه‌ بر حسب‌ اقتضای‌ جهان‌ جدید ظهور كرده‌ و همهٔ‌ شئونات‌ حیات‌ آدمی‌ را در سیطرهٔ‌ خود گرفته‌ است‌ به‌ گونه‌ای‌ كه‌ تفكر و حیات‌ دینی‌ را گریزی‌ از آن‌ نیست؟ آیا اعلام‌ مرگ‌ خدا در جهان‌ سكولاریتهٔ‌ معاصر مغرب‌ زمین‌ به‌ معنای‌ تبعید الوهیت‌ از میان‌ بشریت‌ است؟ آیا هر تفكر دینی‌ آبستنِ‌ چنین‌ فرزند مادركُشی‌ است؟ و یا اینكه‌ سكولاریزم‌ - چه‌ اینكه‌ آن‌ را نوعی‌ احیأ دین‌ بینگاریم‌ یا رقیب‌ دین‌ - تنها در سرزمین‌ مستعد تفكر مسیحی‌ در قرون‌ وسطی‌ قابل‌ كشت‌ بوده‌ است‌ كه‌ با عوامل‌ متناسب‌ بیرونی‌ جهان‌ غرب‌ در طی‌ قرون‌ معاصر تولد یافته‌ است؟ به‌ عبارت‌ دیگر، آیا سكولاریزم‌ بر مبنای‌ تفكر خاص‌ دینی‌ شكل‌ گرفته‌ است‌ و لوازمش‌ رقابت‌ با چنین‌ تفكری‌ است؟

● ‌دو مفهوم‌ سكولاریزم

حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ سكولاریزم‌ از طرفی‌ مانند رنسانس‌ به‌ دلیل‌ منحصر به‌ فرد بودن، به‌ آسانی‌ قابل‌ تفسیر نیست‌ و از طرف‌ دیگر، به‌ دلیل‌ پیچیدگی‌ در اضلاع‌ و ابعاد و لوازم‌ آن‌ نسبت‌ به‌ حیات‌ نوین‌ بشریت، ارائه‌ تصویری‌ جامع‌ و تعریفی‌ كامل، به‌ تفسیر ابن‌سینا«اًن‌ لَم‌ یكن‌ محال، ولكن‌ من‌ أصعب‌ الامور» است.

برای‌ یافتن‌ پاسخ‌ به‌ سؤ‌الهای‌ طرح‌ شده‌ ابتدا لازم‌ است، تصویری‌ از سكولاریزم‌ به‌ دست‌ آید، آنگاه‌ زمینه‌های‌ تاریخی‌ پیدایش‌ سكولاریزم‌ روشن‌ گردد تا ارتباط‌ بین‌ سكولاریزم‌ و اندیشهٔ‌دینی‌ (هم‌ به‌لحاظمفهوم‌ و هم‌ به‌لحاظتحقق‌سكولاریزم)تبیین‌شود.

سكولاریزم‌ پدیداری‌ اجتماعی‌ است‌ كه‌ به‌ تدریج‌ برآمده‌ است‌ و به‌ تدریج‌ با نشان‌ دادن‌ ابعاد كثیر و لوازم‌ متعدد خویش، بر پیچیدگی‌ خود افزوده‌ است. از جنبش‌ اصلاح‌ مذهبی‌ مارتین‌ لوتر كه‌ بندهای‌ اولیه‌ نهال‌ سكولاریزم‌ بر مزرعهٔ‌ مستعد مسیحیت‌ سنتی‌ كاشته‌ شد تا آبیاری‌ آن‌ توسط‌ امثال‌ ماكیاول‌ و نیز تا برداشت‌ انسان‌ شناسانه‌ كسانی‌ چون‌ آلكس‌ اینكلس‌ از انسان‌ نوین‌ سكولار، سكولاریزم‌ تحولاتی‌ اساسی‌ در زمینهٔ‌ مفهوم‌ و تحقق‌ خویش‌ دیده‌ است. به‌ ویژه‌ از منظری‌ كه‌ امروزه‌ می‌توان‌ در بسط‌ تاریخی‌ نزدیك‌ به‌ دو قرن‌ گذشته‌ سكولاریزم‌ را دید و آثار آن‌ را در افقهای‌ آینده‌ پیش‌بینی‌ كرد، بر پیچیدگی‌ و تنوع‌ ابعاد آن‌ می‌افزاید.

این‌ تنوع‌ در آثار و لوازم‌ و كثیرالاضلاع‌ بودن‌ پدیدار، تفسیرهای‌ مختلفی‌ از آن‌ را موجب‌ شده‌ است. هر كسی‌ با توجه‌ به‌ بعدی‌ از سكولاریزم‌ آن‌ را تعریف‌ كرده‌ است. این‌ تعریفهاهمه‌ قابل‌قبول‌هستندمگراینكه‌ به‌شكل‌ مغالطهٔ، «چیزی‌نیست‌ جز...» ارائه‌ شوند. دو مفهوم‌ سكولاریزم‌ را می‌توان‌ مورد بحث‌ قرار داد: مفهوم‌ آغازین‌ و مفهوم‌ امروزین.

مفهوم‌ آغازین‌ سكولاریزم‌ را می‌توان‌ در معنای‌ پای‌بندی‌ و اصالت‌ دادن‌ به‌ عقل‌ در مقابل‌ اصالت‌ مذهب‌ آبأ كلیسا یا ایمان‌ سنتی‌ به‌ آبأ كلیسا جستجو كرد.۱ اصالت‌ عقل‌ در این‌ مفهوم‌ در مقام‌ اصالت‌ وحی‌ و یا ایمان‌ دینی‌ به‌ طور كلی‌ نیست. برای‌ توضیح‌ سخن‌ باید توجه‌ كرد كه‌ غالباً‌ تكون‌ اولیه‌ سكولاریزم‌ را به‌ ماكیاول‌ ارجاع‌ می‌دهند.۲ ماكیاول‌ مانند بسیاری‌ از روشنفكران‌ دینی‌ معاصر خویش‌ به‌ این‌ ایدهٔ‌ كلیسا معتقد است‌ كه‌ هدف‌ سیاست، جلب‌ رضایت‌ خداوند است. اما در جستجوی‌ معیاری‌ برای‌ مشخص‌ كردن‌ مصادیق‌ رضایت‌ خداوند برخلاف‌ تفكر سنتی‌ كلیسا، از ملاكی‌ مستقل‌ در خصوص‌ رضایت‌ آبأ كلیسا می‌پرسد. ماكیاول‌ ملاكی‌ مستقل‌ در خصوص‌ تشخیص‌ آبأ كلیسا ارائه‌ می‌دهد: رضایت‌ بندگان‌ خدا. «رضایت‌ بندگان‌ خدا علامت‌ رضایت‌ خداست». این‌ سخن، سخنی‌ دینی‌ است‌ اما مبتنی‌ بر تفسیر نوین‌ اندیشهٔ‌ دینی. یكی‌ از سرچشمه‌های‌ اصالت‌ عقل‌ و نیز انسان‌ محوری‌ قرن‌ نوزدهم‌ مغرب‌ زمین‌ همین‌ تفسیر نوین‌ اندیشهٔ‌ دینی‌ مسیحیت‌ است.

در مفهوم‌ نخستین‌ سكولاریزم، عدول‌ از قداست‌ و نقد ناپذیری‌ آبأ كلیسا و دنیوی‌ و عقلانی‌ كردن‌ حیات‌ دینی‌ عناصر مهمی‌ هستند. در مفهوم‌ متأخر سكولاریزم، كنار نهادن‌ دین، كاهش‌ نفوذ دین‌ در جامعه، تبعید عنصر قدسی‌ و ایمانی‌ از حیات‌ آدمی‌ و مسكوت‌ نهادن‌ دین‌ در حیات‌ فردی‌ و اجتماعی‌ اخذ شده‌ است. غیر دینی‌ شدن‌ حكومت‌ در عصر جدید، جدایی‌ دین‌ از سیاست، فلسفی‌ كردن‌ دین، علمی‌ و عقلانی‌ شدن‌ تدبیر اجتماع‌ كه‌ در تفسیر هویت‌ سكولاریزم‌ ذكر شده‌ است۳ و البته‌ جدایی‌ اخلاق‌ از دین‌ (ایده‌ای‌ كه‌ فروید بر آن‌ اصرار داشت) را نیز باید به‌ آنها افزود، همهٔ‌ جلوه‌های‌ این‌ بت‌ پرستی‌ نوین‌ است. البته‌ هیچ‌ یك‌ از این‌ عناصر نشانگر همهٔ‌ هویت‌ سكولاریزم‌ نیست‌ اما به‌ منزلهٔ‌ وجوه‌ و لوازم‌ آن‌ قابل‌ تأمل‌ است. مفهوم‌ جامع‌ این‌ تفسیرهای‌ گوناگون‌ را می‌توان‌ كنار نهادن‌ دین‌ از حیات‌ آدمی‌ انگاشت.

كنار نهادن‌ دین‌ از حیات‌ آدمی‌ البته‌ به‌ صورت‌ موجه‌ و از طرف‌ روشنفكران‌ دینی‌ مطرح‌ شد و به‌ صورت‌ كنار نهادن‌ دین‌ از اموری‌ كه‌ دین‌ برای‌ آن‌ امور نیامده‌ است، و به‌ عنوان‌ بازنگری‌ به‌ رسالت‌ دینی‌ و تجدید نظر در توقع‌ از دین‌ طرح‌ گردید اما با ازدیاد این‌ امور و مواضع‌ مسألهٔ‌ كنار نهادن‌ دین‌ از سیاست، علم، اقتصاد، تبیین‌ هستی‌ (نزد متألهانی‌ كه‌ با تفسیر شناختاری‌ وحی‌ مخالف‌ هستند)، اخلاق‌ و ...، تبعید دین‌ از حیات‌ آدمی‌ شكل‌ گرفت.

روشن‌ است‌ كه‌ سكولاریزم‌ در مفهوم‌ آغازین‌ آن، نوعی‌ بازسازی‌ اندیشهٔ‌ دینی‌ محسوب‌ می‌شده‌ است: نجات‌ دین‌ مسیحیت‌ از یوغ‌ و سلطهٔ‌ آبأ كلیسا. اما به‌تدریج‌ به‌ شكل‌ رقیبی‌ برای‌ اندیشه‌ و حیات‌ دینی‌ درآمده‌ است.

● ‌عوامل‌ پیدایش‌ سكولاریزم

سكولاریزم‌ به‌ معنای‌ دقیق‌ كلمه‌ پدیداری‌ مربوط‌ به‌ قرن‌ نوزدهم‌ مغرب‌ زمین‌ است. این‌ شناسنامه‌ اگر چه‌ در ظاهر تنها بر زمان‌ و مكان‌ تولد سكولاریزم‌ دارد اما متضمن‌ همهٔ‌ ویژگیها و خصوصیات‌ آن‌ است‌ چرا كه‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ سكولاریزم‌ را باید - به‌ تعبیر فورد - در پرتو حوادث‌ و تغییرات‌ عمیقی‌ تحلیل‌ كرد كه‌ در فاصلهٔ‌ میان‌ قرون‌ وسطی‌ تا قرن‌ نوزدهم، در عرصهٔ‌ حیات‌ و اندیشهٔ‌ آدمی‌ در اروپا جوانه‌ زد. البته‌ به‌ تعبیر فورد این‌ تغییرات‌ اگر چه‌ در اروپا جوانه‌ زد اما نتایجی‌ جهانی‌ در برداشت. دیدگاه‌ فورد را در خصوص‌ این‌ مسألهٔ‌ (سكولاریزم) مورد بحث‌ قرار خواهیم‌ داد.

اهم‌ این‌ حوادث‌ عبارتند از:

▪ رنسانس،

▪ نهضت‌ اصلاح‌ دینی،

▪ روشنگری،

▪ انقلابهای‌ آمریكا و فرانسه،

▪ پیدایش‌ ناسیونالیسم‌ و تبدیل‌ امت‌ مسیح‌ به‌ ملتهای‌ مسیحی،

▪ انقلاب‌ صنعتی،

▪ پیشرفت‌ علوم‌ طبیعی،

▪ تكنولوژی،

▪ رشد و تحول‌ علوم‌ پزشكی‌ و علوم‌ انسانی،

▪ ظهور دموكراسی‌ نوین،

▪ ابزارهای‌ جدید جنگ،

▪ ارتباطات‌ نوین،

▪ برنامهٔ‌ بهداشت‌ عمومی‌ و آموزش‌ همگانی،

▪ نهضتهای‌ جدید در فلسفه،

▪ هنر و مذهب،

▪ مسألهٔ‌ حقوق‌ بشر، و...۴

در پرتو این‌ تحولات‌ است‌ كه‌ ادعا می‌شود انسان‌ نوین‌ متولد شده‌ است‌ و جهان‌ جدید سكولار حاصل‌ آمده‌ است.

‌‌علی‌ سعیدی‌

پی‌نوشتها

۱) احمد بخشایشی. پیدایش‌ سكولاریزم، ۱۳۷۴.

۲) عبدالكریم‌ سروش. معنا و مبنای‌ سكولاریزم، كیان، ۲۶، مرداد و شهریور ۱۳۷۴ صص‌ ۱۳-۴.

۳) عبدالكریم‌ سروش. معنا و مبنای‌ سكولاریزم.

۴) See: D.forod,Introduction to Modern Ceristian۴ Thology: THe Modern Theologians, Edite. PPavia .۹۲ vol I,ppl۱Fford, II vol.(Basil Blackwell,

۵) اتین‌ ژیلسون، نقد تفكر فلسفی‌ غرب، ترجمهٔ‌ احمد احمدی، انتشارات‌ حكمت، ۱۴۰۲ق، ص‌ ۴۲.

۶) استاد مطهری. مجموعهٔ‌ آثار، ج‌ ۱، علل‌ گرایش‌ به‌ مادیگری، انتشارات‌ صدرا، تهران، ۱۳۷۰ ص‌ ۴۸۷.

۷) همان، ص‌ ۴۹۱.

۸) همان، ص‌ ۴۷۹.

۹) همان، ص‌ ۴۹۱.

۱۰) همان، ص‌ ۴۸۷.

۱۱) مراد از مكتب‌ تفكیك، نظریه‌ای‌ است‌ كه‌ حقیقت‌ نبوی‌ و دینی‌ را از حقیقت‌ فلسفی‌ متمایز كرده‌ و معارف‌ وحیانی‌ را اصالت‌ می‌دهد. امروزه‌ این‌ نظریه‌ نزد بسیاری‌ از متفكران‌ معاصر رواج‌ دارد.

۱۲) قراملكی‌ احد. تحلیل‌ مفهوم‌ تجدد در كلام‌ جدید، سخنرانی‌ دانشگاه‌ امام‌ صادق(ع)، ۱۳۷۳.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.