پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

از زهد دنیایی تا اخلاق رمانتیک


از زهد دنیایی تا اخلاق رمانتیک

چه چیز محرک مصرف گرائی مردم است سبک مصرف در ملت ها, اقوام و مذاهب مختلف چه تفاوت هایی با هم دارد

چه چیز محرک مصرف گرائی مردم است؟ سبک‌ مصرف در ملت‌ها، اقوام و مذاهب مختلف چه تفاوت‌هایی با هم دارد؟ دگرگونی سبک مصرف در دوره‌های مختلف چگونه و در چه جهتی بوده‌است؟ تاثیر پدیده‌هایی مثل مدرنیته، شهرنشینی و رسانه‌ بر روی سبک مصرف چیست؟ اینها سوالاتی اند که ذهن دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول کرده‌است.

● مصرف بین انبوه جمعیت

زیمل در مقاله "کلان شهر و حیات ذهنی " با مطرح کردن وضعیت روانی انسان در آغاز قرن بیستم نکات مهمی را عنوان می‌کند که علی‌رغم گذشت سالها هنوز قابل توجه بوده و مصداق عینی دارند. زیمل در این مقاله به مشکل انسان مدرن در مواجهه با جامعه صنعتی و تکنولوژی می پردازد. زیمل می‌گوید افراد در شهر از قیود جامعه سنتی رها می‌شوند و آزادی‌های فردی بیشتری بدست می‌آورند. در عین حال انسان در میان انبوه جمعیت شهر دچار این احساس می شود که دندانه‌های کوچک از یک ماشین عظیم است. زیمل دریافته بود به طور مثال بورژوازی برلین برای غلبه کردن بر گمنامی حاصل از زندگی کردن در کلان شهرهایی با جمعیت بالا، به مصرف رو می‌آورد. استفاده از لباس‌ها و وسایلی خاص، به فرد این امکان را می‌دهد که فردیت خود را باز یابد و وجود خود را به جامعه اثبات کند.

از طرفی مد احساس تعلق به گروه و همبستگی گروهی را در فرد ایجاد می‌کند. شهری‌ها آن وابستگی و تعلق روستایی‌ها به گروه‌های قومی و محلی را ندارند و می‌کوشند با استفاده از مد به گروه عظیم استفاده کنندگان آن مد خاص بپیوندد و با آنها احساس همبستگی کند.

● رقابت در مصرف

تورستین وبلن در کتاب " نظریه طبقه تن آسا" می‌گوید ثروت برای اینکه برای فرد منزلت بیشتری به همراه آورد باید بصورت متظاهرانه به نمایش گذاشته شود. طبقه مرفه علاوه بر بدست آوردن ثروت و به تبع آن قدرت،‌همواره در پی نشان دادن این ثروت برای کسب افتخار اجتماعی بوده‌اند. این تظاهر در ابتدا بصورت «فراغت خودنمایانه» از طریق اشتغال فرد به کارهای غیرتولیدیست، زیرا کار مولد تنها متعلق به طبقات پائینتر بوده است. کار غیر مولد نشان می داد فرد از روی فراغت و برای تفریح کار می‌کند.

در جامعه شهری امکان این نوع نمایش ثروت وجود ندارد. پس «مصرف خودنمایانه» جای اشتغال غیرمولد را می‌گیرد. ثروتمندان می کوشند با مصرف خودنمایانه خود را متمایز کنند و به عنوان الگوی جامعه معرفی کنند. در این فرایند طبقه مرفه نمادهایی را مطرح می‌کند که این نمادها ارزش تلقی می شود و با رقابتی شدن فضای جامعه دیگر طبقات هم می‌کوشند تا خود را به نمادهای طبقه مرفه نزدیک کنند.

دکتر ناصر فکوهی، استاد انسان شناسی دانشگاه تهران در رابطه با تطابق نظریه طبقه تن‌آسای وبلن با وضعیت مصرف‌گرائی در جامعه ایران بخصوص در قشر متوسط به پائین می گوید:

"این نظریه تاحدی درست است. به دلیل آنکه در نظام‌های اجتماعی اقشار فرودست تمایل به تبدیل شدن به طبقات فرادست دارند و یک نظام نشانه گذاری و تمایز در آن وجود دارد که از آن تبعیت می کنند. اما آنچه وبلن و بالطبع هیچ یک از نظریه پردازان بیست سال پیش نمی توانستند ببینند انقلاب فناوری بود که به نام انقلاب اطلاعاتی مطرح شد. که در حقیقت، روابط بین گروه‌های اجتماعی را محدود به روابط فیزیکی نمی‌کند. امروز تفاوتی ندارد یک نفر پای تلویزیون بنشیند و برنامه و تصاویری را ببیند که در جامعه دیگری ساخته شده یا اینکه خودش به آن جامعه برود و انرا مشاهده کند. طبعا نه وبلن و نه هیچ کس دیگری نمی توانست حدس بزند که چنین اتفاقی می افتد. یعنی در حقیقت ما امروز منابع تنش‌زای بیشتری داریم، به دلیل آنکه بسیاری از کشورهای جهان سوم به طور مجازی با جوامع توسعه یافته در ارتباط قرار می گیرند البته با دو تیپ منبع که با هم هیچ ربطی ندارند. واقیعت اینست که جامعه در حال توسعه حتی اگر منابع کشور توسعه یافته را هم داشته باشد نمی تواند در زمان محدود به کشوری توسعه یافته تبدیل شود. منتها مردم این جوامع تصاویر جامعه دیگر را می بینند اما نمی تواننند به آن برسند و این برایشان تبدیل به عقده و حسرت خواهد شد و انرا به نظام بی عدالتی تفسیر خواهد کرد."

● زهد پروتستانیسم و پیدایش سرمایه داری

ماکس وبر در کتاب اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری" میان اخلاق پروتستان و پیدایش سرمایه داری نوعی پیوند می یابد. اخلاق پروتستان در قالب یک زهد دنیایی به مومنان دستور می دهد که از لذت های این جهان برحذر باشند و ریاضت پیشه کنند. بخش اعظم درآمدها به جای مصرف باید ذخیره شود تا در سرمایه گذاری دوباره صرف شود. اسراف، ‌تجمل و خرج پول در کارهای غیر تولیدی در این آیین به شدت مذموم است. رستگاری مومنان در گرو کار و فعالیت اقتصادیست. وبر معتقد است مذهب پروتستان درغرب عامل عمده آغاز رشد اقتصادی و تولید روزافزون و به تبع آن انباشت سرمایه و شکل گیری سرمایه‌داری است.

دکتر فهیمه فرهمندپور، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره الگوی اسلامی مصرف کالا و ثروت می گوید:

"مفهوم «کَنْز» در ادبیات قرآنی و به تبع آن در اقتصاد اسلامی به ثروتی اشاره دارد که از جریان متعادل و متعارف تولید و مصرف خارج شده و به شکلی غیرمولد و تنها در خدمت ارضاء حس طمع‌ورزی و تکاثرِ افرادی با ضمیر بیمار قرار گرفته، میل به تفاخر را در آنان اشباع می‌کند. مخالفت فرهنگ دینی با چنین شیوه‌ای در استفاده از ثروت، نشان می‌دهد که توجه به الگوی مصرف تنها مربوط به نوع استفاده از کالاهای مصرفی روزمره نیست، بلکه شیوه‌های بهره‌برداری از منابع ثروت نیز باید مورد توجه قرار گیرد. پیشنهاد رهبر معظم انقلاب به سرمایه‌گذاری مازاد امکانات مادی در مسیری مولد- حتی اگر مایل به انفاق آن‌ها نیستیم- در واقع اشاره‌ای دقیق به لزوم بازنگری افراد و خانواده‌ها و البته دولت به شیوه‌های به‌کارگیری ثروت‌ خصوصی و عمومی است."

● مصرف مناسکی

از نظر وبلن رقابتی شدن جامعه و چشم و هم‌چشمی عامل مصرف در دنیای مدرن است. زیمل هم فکر می‌کرد مد به خاطر گرایش افراد به متمایز کردن خود است. اما داگلاس و اشترود می‌گویند: مصرف کالاها برای حفظ ارتباط و انسجام، جذب حمایت دیگران و ابراز مهربانی کردن لازم است. آنها در کتاب « دنیای کالاها، به سوی انسان شناسی مصرف» می‌گویند مصرف فعالیتی مناسکی است و تمام کارکردهای فعالیت‌های مناسکی را هم دارد.

● مصرف برای تثبیت هویت

بوردیو در کتاب «تمایز» به بحث مصرف می‌پردازد و می‌گوید: « اقتصاد جدید طالب دنیای اجتماعی ای است که در آن مردم به همان اندازه که بر اساس ظرفیت‌هایشاان در تولید ارزیابی می‌شوند، برحسب ظرفیت‌شان در مصرف هم ارزیابی خواهند شد» و « اقتصاد نوین اخلاق زاهدانه تولید و انباشت سرمایه را به نفع اخلاق لذت جویانه مصرف نفی می‌کند»

بوردیو معتقد است طبقات فرادست و فرودست درگیر مبارزه‌ای بی‌پایان اما ملایم برای تثبیت هویت، ارزش و موقعیت اجتماعی خود هستند. امروزه مصرف چیزی بیش از برآوردن خواسته‌های زیستی است.

● الگوی مصرف آمریکایی در ایران

دکتر ناصر فکوهی، استاد انسان شناسی دانشگاه تهران درباره تمایزهای الگوی مصرف در اروپا و امریکا، در گفتگو با مجله سپیده دانایی می‌گوید: «‌اروپا برخلاف امریکا الگوی مصرفی دارد که بسیار نزدیک به تولیدش است و تلاش کرده تا نظام‌های اعتباری و بانکی در مصرف حرف اول را بزنند و مانع شده که نظام اعتباری مصرفی رشد زیادی کند. امروز تقریبا اکثر کشورهای اروپایی قوانینی دارند که از مقروض شدن بیش از حد یک خانواده جلوگیری می‌کند. یعنی مثلا در فرانسه حداکثر مبلغی که یک خانواده می‌تواند قرض بگیرد یک چهارم درامدش است. همچنین قانونی را همین اواخر به تصویب رساندند که یک خانواده مانند یک شرکت تجاری می‌تواند اعلام ورشکستگی کند. یعنی کسانی که خانواده ها را ترغیب به مصرف زیاد می‌کنند باید این ریسک را هم بپذیرند که آن خانواده می‌تواند اعلام ورشکستگی کند و در این هنگام اتفاقی که می‌افتد اینست که دولت وارد ماجرا می‌شود و قرض‌های خودش را می‌گیرد و مابقی قرض‌ها هم ممکن است منتفی شود! در نتیجه با اینگونه کارها جلوی مصرف‌گرایی زیاد گرفته می‌شود. همچنین در اروپا نسبت به امریکا ایدئولوژی‌های ضدمصرف‌گرایی همچون طرفدار محیط زیست بسیار قوی‌ترند. همین موارد باعث شده که مصرف‌گرایی به شکلی که در امریکا وجود دارد در اروپا بوجود نیاید. مثلا تظاهر در داشتن ثروت در اروپا به مقدار امریکا قوی نیست."

دکتر فکوهی همچنین در مورد اینکه الگوی مصرف در ایران به کدام نوع نزدیک‌تر است می‌گوید:« متاسفانه الگوی مصرف در ایران هرچه بیشتر به الگوی مصرفی امریکایی نزدیک می‌شود، یعنی مصرف‌گرایی شدید و نشان دادن این مصرف‌گرایی که فوق‌العاده منفی است. البته لازم نیست که بگوییم ما باید به جای مدل امریکایی از مدل اروپایی تبعیت کنیم. ما خودمان مدل سنتی‌ای داریم که اصلا چنین مواردی که امروز شاهدش هستیم در آن مطرح نیست. شما اگر در گذشته نه چندان دور به روستاهای ما می‌رفتید نمی توانستید به سرعت تشخیص دهید که چه فردی ثروتمند است. ثروت در جامعه سنتی ما ارزش نبود در حالیکه متاسفانه در سال‌های اخیر این مسئله در جامعه ما بصورت ارزش درآمده و افراد دائم سعی می‌کنند ثروت خود را به نمایش بگذارند که به نظر من این یک ضد ارزش است. چنین الگویی را تنها می‌توان در کشورهای جهان سوم و در امریکا دید که در هر دو منطقه بحران وجود دارد. کسانی که ثروت‌شان را به رخ دیگران می‌کشند نباید انتظار داشته باشند که در دراز مدت از این قضیه سودی ببرند. چیزی که اتفاق می‌افتد اینست که افراد عقده‌ای می‌شوند، احساساتشان را سرکوب می‌کنند و در نهایت هم کار به تنش اجتماعی می‌کشد. ما باید قدر ارزش‌های سنتی خود را بدانیم."

● اخلاق رمانتیک و مصرف‌گرایی مدرن

«تصور کن حتی اگر وجود نداره»..«‌پرواز با هواپیمای دونفره»‌«اسکناس به اندازه فلان برج» ..« سفر به دور دنیا»

همه ما این جملات و وعده وعیدها را در آگهی‌های تلویزیونی دیده‌ایم. کولین کمپل در کتاب «اخلاق رمانتیک و و روح مصرف‌گرایی مدرن» بیان می‌کند که همانطور که نوعی اخلاق پروتستان باعث پیدایش سرمایه‌داری شد،‌نوعی اخلاق رمانتیک هم ایجاد شده که منجر به پیدایش مصرف مدرن و جدائی مصرف از شکل سنتی آن می‌شود . مصرف سنتی لذت مصرف اشیاء و انجام اعمال را در خود انها جست‌وجو می‌کرد. اما مصرف مدرن با ادراکات ذهنی سروکار دارد. اخلاق رمانتیک، لذت مصرف را در تجربه ذهنی آن دنبال می‌کند، اساس لذت در اینجا لذت‌جویی خیالی است. مردم ابتدا آرزو می‌کنند که مصرف کنند، سپس مصرف می‌کنند و از خیال خود خلاص میشوند اما بلافاصله لذت خیالی دیگری از طریق جامعه به افراد القا می‌شود و تخیل دیگری محرک مصرف می‌شود. این چرخه هرگز به پایان نمی‌رسد. در مصرف‌گرائی مدرن، لذت خواستن اشیاء بیش از لذت داشتن آنهاست، همین باعث می‌شود مصرف بی‌انتها شود چون ذهن آدمی هرچقدر هم که بدست اورد باز هم می‌تواند لذت‌های بیشتر را تصور کند.

زهرا قدیانی