سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

برای سینمای ایران, به کام آقایان


برای سینمای ایران, به کام آقایان

نگاهی به برنامه هفت به بهانه ۲ سال پخش

مدت ها انتظار کشیدیم تا رسانه و تریبونی را اختصاصا برای سینما داشته باشیم وهرهفته به بهانه بررسی وقایع هفتگی سینما پای جعبه جادویی بنشینیم؛ سرانجام اردیبهشت ماه سال ۸۹ این اتفاق افتاد وهفت به خانه‌های ما آمد.همه چیز را تمام شده پنداشتیم و گفتیم ۹۰ سینمایی آمد و دیگرهیچ چیز در این سینما پنهانی لاپوشانی نخواهد شد و فریدون جیرانی قرار است سفت و محکم با همه برخورد کند. اما برخی پیش بینی‌ها اشتباه بود وهفت آن قدرت لازم را نداشت وخیلی ازبیننده های خود را ازدست داد و با اینکه فریدون جیرانی ظاهرا از نتیجه مسابقه پیامک مبنی بر عملکرد هفت در دو سال گذشته راضی به نظر می‌رسید، اما در واقع اینگونه نیست و با توجه به اینکه حدود ۵۵ درصد از عملکرد ۷ راضی بودند باید گفت نیمی‌از بیننده ها این احساس را ندارند و شاید این برنامه پس از ۲ سال باید خیلی بیش از این‌ها پیشرفت می‌کرد، چرا که برنامه هفت با ایده ای از برنامه ۹۰ ساخته شد اما ۹۰ پس از ۱۳ سال به ۹۵درصد رضایت رسیده است و با توجه به اتفاقات اخیر و اعتراضات برخی سایت ها و گروه‌های اصولگرا سخت است که با این روند اصلا کار هفت به ۱۰ ساله شدن کشیده شود!

همه مشکلات گردن فریدون جیرانی و نیت‌های ۱۰۰درصد خیرخواهانه اش نیست و شاید هم ما تا حدودی انتظارات بیش از حدی داشتیم و برخی فشارها و جریانات خارجی هم برعملکرد هفت بی‌تاثیر نبوده است که در این یادداشت نگاهی گذرا به این موارد خواهیم داشت.

اولین مورد قابل ذکر، مسئله اجرای فریدون جیرانی است که اوایل ایرادات زیادی داشت اما رفته رفته کمتر شد، هرچند هنوزهم ایراداتی دارد که این مشکل از فریدون جیرانی که سابقه اجرا هم دارد کمی‌بعید بود. قطع کردن های نابه جای صحبت های مهمانان برنامه ریتم برنامه را واقعا ازحرکت می‌اندازد، مثلا دراوج صحبت‌های منتقدین برنامه و درحالیکه بحث داغ شده است فریدون جیرانی بحث را قطع می‌کند تا نظر مردمی‌را نمایش دهند و واقعا ما نمی‌دانیم آیا ایرادی دارد نظر مردمی‌۵ دقیقه دیرترپخش شود و در بین پخش نظرات مردمی‌چه چیزی در استودیو می‌گذرد که وقتی برمی‌گردیم بحث عوض می‌شود! بهتر است جیرانی بگذارد بحث ادامه یابد و تا جایی که امکان دارد حرف ها را قطع نکند مگر اینکه واقعا بحث به بیراهه کشیده شود. اخیرا دیدیم که جیرانی در بحث ها مداخله می‌کند و به نوعی در بحث شرکت می‌کند که قبلا بیشتر سکوت می‌کرد که این امر را می‌توان نکته‌ای مثبت تلقی کرد که در جلسه ای که با حضور مهدی صباغ زاده برگزارشد نمونه اش را دیده ایم.

مورد بعدی رویکرد برنامه و مسائل خارجی است که به شدت تاثیرخود را برنحوه اجرای برنامه، ریتم اجرا، واکنش‌های برنامه و حتی نقدهای منتقد هم گذاشته است. چطور می‌شود که تنها برنامه اختصاصی سینما به مقوله مهمی‌چون اسکاری که برای سینمای ایران به دست آمد تنها درحد پوشش یک خبر بپردازد درحالیکه انتظاریک گزارش ویژه و پرونده ای همراه با مصاحبه با عوامل این افتخار مهم را داریم اما این اتفاق نمی‌افتد که تا حدودی می‌توان این را ناشی ازهمان مسائل بیرونی دانست که درهفته ای که اسکاربه دست آمد اصلا برنامه هفت پخش نشد، اما هفته بعدش فریدون جیرانی تنها با یک تبریک ویژه به این مسئله اشاره کرد. حالا بگذریم از واکنش‌های مسعود فراستی به اسکارکه خیلی ها این صحبت‌ها راهم سفارشی می‌دانند اما یادمان نرفته که واکنش مسعود فراستی از زمان جشنواره در قبال فیلم فرهادی چه بوده است.

در جریان انحلال خانه سینما و حواشی اکران نوروزی آنچنان که باید و شاید برنامه استقلال ندارد که به این ماجراها بپردازد و مثلا سعید سهیلی پس از ۱ ماه از آن حوادث روی خط می‌آید و ۵ دقیقه صحبت می‌کند. متاسفانه این عدم استقلال برخی مواقع به برنامه ضرر زده است و فریدون جیرانی باید میخ خود را محکم بکوبد و بتواند به طور موشکافانه این مسائل را حل کند. حال این سوال مطرح می‌شود که چرا نود محبوب است؟ پاسخ روشن است زیرا شخص اول فوتبال مملکت و برخی مواقع مقام های بالاتر هم در این برنامه زیر سوال می‌روند اما در هفت این اتفاقات نمی‌افتد وهمین است که برنامه نزد سینمایی‌ها محبوبیت زیادی پیدا نمی‌کند. قطع به یقین خواسته اهالی سینما این است که برنامه هفت اتفاقات اخیر را بررسی کند و به مساله بازبینی مجدد فیلم‌های دارای پروانه نمایش بپردازد وعلت ممیزی خوردن فیلم های سیاسی که در جشنواره نمایش داده شده و حرفی هم نزده شده چیست؟ پس مسئولین هم باید با جیرانی همکاری کنند تا بتواند هفت رویایی بسازد وگرنه پیشرفت زیادی را در برنامه نخواهیم دید.

مسئله مهم دیگر برنامه هفت که بسیار هم مشکل بزرگی است نظرسنجی های برنامه است که هیچکدام نه چالشی را دربردارد و گاهی اصلا ربطی به برنامه ندارد و گاهی هم خیلی بد سلیقگی درش دیده می‌شود. اولا نظرسنجی هایی مبنی بر انتخاب بهترین بازی یک بازیگر یا بهترین بازیگر گیشه و... از این دست سوال‌ها مدت هاست که دیگر جالب نیست. ثانیا ما نمی‌دانیم طراحان گزینه های مسابقه پیامک چه کسانی هستند که در سوال ماندگار ترین شخصیت کمدی دهه ۸۰ جواد رضویان برای “چارچنگولی” قرار می‌گیرد، یا در نظر سنجی بهترین فیلم مهرجویی “ناذرنجی پوش” در کنار”هامون” قرارمی‌گیرد؟! و خیلی سوال های دیگرهم که حوصله اش از این متن خارج است.

ابهام دیگر اینکه چرا تاکنون در قالب یک نظر سنجی به مساله توقیف فیلم ها پرداخته شده است و آرای عمومی‌در این زمینه برآورد نگشته است. وقتی عملکرد علی کفاشیان در۹۰ مورد سوال است چراعملکرد جواد شمقدری درهفت نظرسنجی نمی‌شود؟ بله تفاوت ها این هاست که برنامه را محبوب نمی‌کند و بعضا از حالت استاندارد خارج می‌کند. نکته دیگر اینکه اگر برنامه سینمایی این پرسش ها را ایجاد نکند پس از چه کسی باید انتظار این سوال را داشت؟

بحث اصلی برنامه هفت بحث نقد فیلم هاست که به این بخش هم اشکالاتی وارد هست و البته تحسین‌هایی را هم الحق والانصاف دارد. باید قبول کنیم که فراستی از باسواد ترین منتقدهای داخلی است و تا قبل از برنامه هفت اهالی سینما او را به عنوان منتقدی تند و تیز می‌شناختند؛ او درهفت هم همین روند را ادامه داد و با اکثریت فیلم ها تند برخورد کرد. اشکال اول اینجاست که چراهمیشه فراستی؟

این اتفاق باعث شده شایعاتی مبنی برسفارشی بودن نقدهای فراستی مطرح شود اما لحنی که او دربرنامه به کار برد وگاهی هم واکنش‌هایی را دربرداشت(خاصه لحن او درباره فیلم‌هایی چون جدایی... و جرم) نشان داد او با کسی شوخی ندارد وحتی خودش بعدا اعلام کرد برای چند فیلم خاص به او توصیه شده که آرام برخورد کند و حتی فریدون جیرانی برای نقد نارنجی پوش عذر او را می‌خواهد چرا که او نمی‌خواهد اتفاقی که برای کیمیایی افتاد سر مهرجویی هم بیاید(فراستی قبلا اعلام کرده بهترین فیلم مهرجویی همان اجاره‌نشین‌هاست که تازه آنهم افتضاح است!) اینها درس بزرگی است برای خیلی از منتقدان جوان ما که هوای برخی از کارگردان ها را دارند و به فیلم‌های ضعیفشان هم ۴ ستاره می‌دهند واین نشان داد شاید فراستی اهل نقدهای سفارشی نیست. اما آیا برنامه هفت نباید به بقیه فرصت بدهد؟

وقتی یک منتقد به عنوان مخالف فراستی در برنامه حاضر بوده است فارغ از اینکه از پس او بربیاید یا خیر، بحث‌های جالبی را دیده ایم که بهترین هایش حضور افرادی چون شهرام جعفری نژاد در برنامه نقد یه حبه قند بوده است و ای کاش این روند همیشه ادامه داشته باشد همانطورکه بحث های شب های جشنواره با حضور نیما حسنی نسب جالب می‌شد. البته این را نباید نادیده گرفت که اگر ادبیات فراستی را که مورد پسند خیلی ها ازجمله همکارانش نیست کنار بگذاریم نکته مثبتی که می‌توان از نقدهای فراستی استخراج کرد این است که اکثرا جنبه آموزشی دارند وخیلی‌ها ازنقدهای او نکاتی را یاد می‌گیرند. مهم ترین اثر او هم به نوعی ریشه کن کردن فیلم های سخیفی است که تا قبل ازهفت خوب می‌فروخت و بعد ازنکات فراستی این فیلم ها دیگر نمی‌فروشد و درواقع اگردقت کنیم،اثر هفت را درهفته بعد ازنقد یک فیلم برفروش آن فیلم خواهیم دید، خصوصا بخش نظرات مردمی‌که قطعا می‌تواند مخاطب هفت را به دیدن یا ندیدن یک فیلم ترغیب کند.

اما اشکال دیگری که به نقدهای فراستی وارد است لحن صحبت اوست که برای فیلم مشخصی تفاوتی ندارد و مثلا ما می‌بینیم اولحن نقدش برای شیش و بش و جدایی نادر ازسیمین یکی است هرچند که او بعدا اعتراف کرد قطعا این دو فیلم خاص با هم فرق دارند، اما وقتی می‌گوید جدایی... از فیلمفارسی هم بدتر است پس آنراهم ردیف شیش و بش وحتی پایین تر قرارداده است.درمجموع هفت دراین ۲سال فعالیت وتلاش زیادی داشته اما هنوز برای رسیدن به هفت رویایی ما خیلی کار دارد و باید بیش از اینها پیشرفت کند.

نویسنده : محسن آزاددل