جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

شب یلدا جشنی بین فرهنگ گذشته, امروز و فردا


شب یلدا جشنی بین فرهنگ گذشته, امروز و فردا

واژه یلدا واژه ایست سریانی به معنای تولد به باور کیش مهرپرستی یلدا شب زایش مهر میباشد البته در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» به نقل از دکتر مهرداد بهار می خوانیم «شب یلدا, تولد مهر یا میترا نیست, بلکه تولد خورشید است مهر با خورشید تفاوت هایی دارد»

واژه یلدا واژه ایست سریانی به معنای تولد. به باور کیش مهرپرستی یلدا شب زایش مهر میباشد.البته در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» به نقل از دکتر مهرداد بهار می‌خوانیم: «شب یلدا، تولد مهر یا میترا نیست، بلکه تولد خورشید است. مهر با خورشید تفاوت‌هایی دارد». از نظر تقویم مردم ایران باستان،شب یلدا، شب تولد خورشید است و حال آن‌که بر اساس اسطوره‌ها خورشید و مهر ارتباط نزدیکی دارند ولی یکی نیستند. به هر حال آنچه که به نظر میرسد آنست که این شب ارتباط تنگاتنگی با دین مهرپرستی دارد. ایزد مهر نه تنها در ایران بلکه در هند هم وجود داشته و در وداها ستایش شده است البته باید بین ایزد مهر در ایران ,هند و روم تفاوت قائل شد . شاید بیشترین اطلاعات ما درباره دین مهر از قرن دوم پیش از میلاد تا قرن چهارم میلادی است . البته ما آنچنان که باید از دین مهرپرستی اطلاع دقیقی نداریم چون این دین , یک دین اسرارآمیز و مخفی بوده است و شاید به همین دلیل است که مهرابه هارا در زیر زمین و مخفی میساخته اند.

مهرپرستان چون شب یلدا را شب تولد ایزد مهر «میترا» می‎‎پنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن می‎گرفتند. آنها گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باز زاییده‌شدن خورشید می‌نشستند و برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است.

در برهان قاطع زیر واژه (یلدا) چنین آمده است: یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جدی و آخر قوس باشد، و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، افتاب به برج جدی تحویل می‌کند، و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک است.به باور کیش مهرپرستی یلدا شب زایش مهر میباشد.

● پیدایش شب یلدا از زبان نجوم:

اما چرا یلدا بلندترین شب سال است؟زمین در همان حال که به دور خورشید می‌گردد بارها و بارها یعنی تقریباً در هر ۲۴ ساعت یکبار به دور خود نیز می‌چرخد. اما محور چرخش زمین بر صفحه دایره البروج که همان مسیر حرکت زمین به دور خورشید است ,عمود نیست و زاویه‌ای برابر ۴۵/۲۳ درجه می‌سازد. همین تمایل محور زمین باعث می‌گردد که در زمستان شعاع نور خورشید خیلی مایل و در تابستان تقریباً به صورت عمودی باشد. بنابراین گرمای تابستان و نیز سرمای زمستان در نیمکره شمالی هیچ ارتباطی به دوری یا نزدیکی خورشید به زمین نداشته زیرا همزمان که نیمکره شمالی در فصل تابستان بوده در همان هنگام در نیمکره جنوبی زمستان و بالعکس است. در شش ماه از سال قطب شمال به طرف خورشید و شش ماه دیگر قطب جنوب به طرف خورشید و در اول فروردین و مهر قطب شمال و جنوب همزمان به طرف خورشید قرار می‌گیرند.

اگر محور زمین کج نبود و بر صفحه مدار گردش انتقالی خود (دایره البروج) عمود بود همیشه در همه جای کره زمین ۱۲ ساعت روز و ۱۲ ساعت شب وجود داشت. همچنین اگر محور چرخش زمین همواره به طرف خورشید بود نیز همواره در نیمی از کره زمین روز و نیمی دیگر همواره شب بود. اما محور چرخش زمین بین این دو حالت قرار دارد و همان طور که گفته شد زاویه ۴۵/۲۳ درجه می‌سازد، لذا تعداد ساعات روز بین صفر تا ۲۴ ساعت در تغییر است.

اگر کره آسمان را توسط خط فرضی به نام استوای سماوی به دو نیمکره شمالی و جنوبی تقسیم کنیم این خط فرضی با دایره البروج زاویه‌ای می‌سازد که در دو نقطه از سال یکدیگر را قطع کرده و در دو نقطه دیگر به بیشترین کشیدگی از یکدیگر خواهند رسید.در ابتدای فروردین و ابتدای مهر ماه، که نقاط تقاطع این دو خط فرضی می‌باشند میزان تابش نور خورشید به دو نیمکره یکسان و تعداد ساعات شب و روز مساوی است.

از اول فروردین ماه (اعتدال بهاری) میل خورشید به تدریج افزایش پیدا کرده و در پایان خردادماه به ۴۵/۲۳ درجه می‌رسد در تمام طول این سه ماه میل خورشید شمالی است بنابراین بیشترین مدت تابش نور خورشید را در اول تیرماه در نیمکره شمالی خواهیم داشت. یعنی بلندترین روز سال. (انقلاب تابستانی)

از اول تیرماه میل خورشید به تدریج کاهش پیدا نموده و در اول مهرماه به صفر درجه می‌رسد. (اعتدال پاییزی)

از اول مهرماه میل خورشید باز هم به تدریج افزایش و در پایان آذرماه به ۴۵/۲۳ درجه می‌رسد. در تمام طول این سه ماه میل خورشید جنوبی است. بنابراین در این زمان کمترین مدت تابش نور خورشید را در نیمکره شمالی زمین خواهیم داشت که این سبب ایجاد بلندترین شب سال در ابتدای دی‌ماه می‌گردد. (انقلاب زمستانی)

در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می‌شده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است پس امروزه نیز می‌توان تولد خورشید را آنگونه که پیشینیان به نظاره می‌نشسته‌اند، تماشا کرد.

● یلدا در دیگر اقوام:

در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «دوباره زاییده ‌شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شده‌است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. هم‌چنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌نمودند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده‌است.

در یونان قدیم نیز , اولین روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشید بوده‌است و آن را خورشید شکست‌ ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، می‌نامیدند(که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شده‌است و معنی اش , میلاد و تولد است). ریشه‌های یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده‌است از مهم‌ترین این جشن‌های می‌توان به جشن ساتورن اشاره کرد.

در قسمت‌هایی از روسیه‌ی جنوبی , هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌کنند. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی به صورت موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، کشت و بذر پاشی به صورت تمثیلی و باز سازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره‌ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه خوانی و رقص و آواز و مهم تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین‌های ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیین‌های شب‌های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین‌ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می‌خورند.

یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینان نیزگرامی و بزرگ شمرده می‌شد و از آن با نام «خرم روز» (خره روز) یاد میشد و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگزار می‌شد. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است.

● جشن یلدا در ایران:

آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند . به احتمال بسیار زیاد انار و هندوانه نشانه هایی هستد از خورشید.در این شب، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است و در رسمی دیگر باشندگان در این مراسم با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خنچه‌ای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند.

سفرهٔ مردم شیراز همانند سفرهٔ نوروز زیبا و چشم نواز است: مرکبات , هندوانه ,خرما و رنگینک و... . حافظ‌خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست.

همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود.

در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می‌دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند.

در گیلان هندوانه را حتما فراهم می‌کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوکونوس ازگیل در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می‌خورند.

مردم کرمان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.

http://namehbastan.mihanblog.com