سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

نقش ایل قشقایی درتحولات سیاسی فارس


نقش ایل قشقایی درتحولات سیاسی فارس

ایلات و عشایر با آداب و رسوم گوناگون ,از وزنه های تاثیرگذار در عرصه های سیاسی, اجتماعی کشور بوده اند و در دشوارترین و حساس ترین شرایط و موقعیت ها,همواره شهامت,فداکاری و استقامت خود را به اثبات رسانده اند

ایلات و عشایر با آداب و رسوم گوناگون ،از وزنه های تاثیرگذار در عرصه های سیاسی، اجتماعی کشور بوده اند و در دشوارترین و حساس ترین شرایط و موقعیت ها،همواره شهامت،فداکاری و استقامت خود را به اثبات رسانده اند. در این میان ایل بزرگ قشقایی در فارس به عنوان یکی ازپایه های اصلی تاثیرگذاردرعرصه های سیاسی،اجتماعی،همواره نقش کلیدی رادرنبردبامتجاوزان خارجی وعوامل داخلی آنهاداشته وهمیشه روحیه ی مسالمت،همزیستی وهمکاری بادولت هاوسایراقوام رادرمنطقه ی گسترده ی فارس ،به شکل مطلوبی حفظ نموده است.

ایل قشقایی را چند گروه عشایری ترک‌زبان ، بنیان نهادند که جداگانه و به تدریج ازاوایل دوره ی صفویه واردمنطقه ی فارس شدند وازعصرزندیه نقش بسزایی رادرتحولات سیاسی ایران ایفاءنموده وهمزمان باآغازمشروطه خواهی تاثیرویژه ای رادرپیروزی مشروطیت ،مبارزه بااستبدادومقابله بابیگانگان درفارس داشته اند.

دراین مقاله ضمن بهره برداری از اسنادتاریخی ومنابع اصلی،ابتدانگاهی اجمالی به پیشینه ی تاریخی وموقعیت جغرافیایی ایل قشقایی داشته ودرادامه ازنقش این ایل درپیروزی انقلاب مشروطه ،مبارزه با استبدادوایستادگی دربرابرمهاجمان خارجی سخن به میان آمده ودرمجموع تلاش گردیده است، بامراجعه به منابع محوری، مطالبی منطبق باواقعیتهای تاریخی ارائه شود.

● مقدمه

ایلات وعشایر درطول تاریخ گذشته، بادارابودن روحیه ی جنگجویی،دلاوری،رشادت وصداقت، گردانندگان اصلی صحنه ی سیاسی کشورایران به شمارمی آمدند.این گروه هرچندهمیشه به دنبال دستیابی به قدرت سیاسی وتحکیم موقعیت ایلی وتحمیل اقتدارسیاسی-اجتماعی خودبرسایرگروهها بوده اند،اما درعین حال همیشه درمقابل تجاوزبیگانگان ،ازمرزهای ایران جانانه،دلاورانه وفداکارانه دفاع نموده (گوبینو، بی تا ،ص۱۴۰) وبیشترین مقاومت ونقش آفرینی راداشته اندو حاکمان وقت به منظورتداوم وبقای حکومت خود وبرقراری نظم وآرامش و امنیت اجتماعی ودفاع ازمرزهاومقابله بامتجاوزان، نهایت استفاده راازآنان می برده اند.(فوریه ،۱۳۶۲ص۲۷۷) ایلات وعشایر به خاطربرخورداری از روحیه ی بیگانه ستیزی وشجاعت ،دربرابر دشمنان خارجی نسل اندر نسل ایستادگی کرده اند (دهقانی نژاد،۱۳۷۹،ص۱۴۶)وسدراه اصلی نفوذبیگانگان به خاک میهن بوده اند. بااین وجودحاکمان وقت بعدازاستقراروتثبیت حکومت ها،سیاست های محدودکننده وحتی تنبیهی رادرقبال ایلات وعشایر اعمال می نمودند.(مشفقی فر،۱۳۸۶،ص۲۶) وآنان راه‍م‍واره‌ م‍ان‍ع‍ی‌ ب‍ر س‍رراه‌ اتحادوانسجام م‍ل‍ی‌ وتعامل سیاسی می دانستند.

درمیان ایلات وعشایر، ای‍ل‌ ق‍ش‍ق‍ایی‌ ی‍ک‍ی‌ از ای‍لات‌ م‍ه‍م‌ ت‍اری‍خ‌ گ‍ذش‍ت‍ه ی‌ ای‍ران‌، به ‍وی‍ژه‌ در دوران‌ اخ‍ی‍ر به شمارمی رفته ‌ و ک‍م‍ت‍ر ای‍لی‌ ب‍ه‌ ق‍درت‌ و وس‍ع‍ت‌ این ای‍ل‌ ب‍وده‌ است . باتوجه به ماهیت کاری این ایل وباعنایت به ساختارنظامی کشوردرگذشته،قشقایی ها دررشداقتصادمنطقه ودر ت‍ح‍ولات‌ س‍ی‍اس‍ی‌ ونظامی دوران‌ اخ‍ی‍ر ک‍ش‍ور م‍ا ن‍ق‍ش‌ ویژه ای داش‍ت‍ه‌ اند.

ه‍دف‌ این ت‍ح‍ق‍ی‍ق‌ آش‍ن‍ای‍ی‌ مختصر ب‍ا ت‍اری‍خ‍چ‍ه‌ ی ای‍ل‌ ق‍ش‍ق‍ایی‌ و رون‍د ف‍ع‍ال‍ی‍ت‍ه‍ای‌ س‍ی‍اس‍ی‌ ای‍ن‌ ای‍ل‌ در ت‍اری‍خ‌ گ‍ذش‍ت‍ه‌ ی ای‍ران‌ و ت‍اث‍ی‍رات‌ این ایل‌ در م‍ن‍طق‍ه‌ ی ف‍ارس ومقابله بابیگانگان ‌ می باشد.دراین نوشتارضمن تبیین مختصری از نقش واهمیت ایل قشقایی درعرصه ی سیاسی فارس،تلاش گردیده تابا استنادبه اسناد ومنابع تاریخی نکاتی تازه و منطبق با رخداد های تاریخی ارائه شود.

۱) وجه تسمیه قشقایی

درباره وجه تسمیه ی قشقایی نظریات مختلفی ابرازگردیده است؛بنابراظهارات مولف فارسنامه ی ناصری این کلمه از واژه ی تُرکی " قاچ قایی " به معنای فراری اخذگردیده و چون " ایل خَلَج " از اراضی ممالک " روم " به خاک " عَراقِ عَجَم" آمدند ، گروهی از آنها فرار کرده و در مملکت فارس توقف نمودند و مردم، این گروه را " قاچ قایی" نامیدند.(حسینی فسایی،۱۳۷۸،ص۳۱۲) هنری فیلد دانشمند مردم شناس نیزتقریباًهمین نظرراداردو براین عقیده است که درزمان حمله ی مغول وقتی ترکمن ها به ایالت " عراق عجم " رسیدند ، گروهی از آنان فرار کرده و در فارس استقراریافتند و ترکمن ها این گروه راقشقایی یعنی آنهایی که فرار کرده اند، یافراریان طایفه ی قایی نامیده اند. (Oberling,۱۹۷۴ ,p۳۲)

ازسویی دیگربرخی جامعه شناسان ، واژه ی قاشقه رابرگرفته از اسب یاهرحیوانی که در پیشانی نشان سفید داشته باشد،دانسته اند. (ایرجی،۱۳۸۰،ص۶) و گروهی دیگرآن رابه معنی خال پیشانی ووسیله ای که درجنگ به پیشانی اسب نصب نمایند ویابه معنی دلیر ، جسور وبی باک آورده اند(معین،۱۳۸۸،ص۱۴۶۵)وبرخی دیگر آن راازدیدگاه جغرافیایی بررسی نموده وبراین باورندکه این واژه برگرفته ازنام شهرکاشغرمی باشدویابانام" قشقه دریا" ،( رودخانه ای در ازبکستان)وهمچنین روستایی باهمین نام در۴۳کیلومتری بستان آبادتبریزارتباط دارد.(نصیری طیبی،۱۳۸۸،ص۶۴؛ پرهام،۱۳۶۲،ص۲۴۷) اندیشمند دیگری نیزبروجودطایفه ای ترکمن به این نام تاکید دارد(خورموجی،۱۳۴۴،ص۱۰۰)ومحقق دیگری هم بر وجودطایفه ای درچین با همین عنوان اشاره دارد. (براون،۱۳۳۸،ص۵۳۷) گروهی نیزعقیده دارند، قشقایی در بدو امر" قاچ قوی" بوده وبه تدریج ودراثرمرورزمان قشقایی شده است.( فتحی، ۱۳۵۰، ص ۱۷۳۴)

با توجه به مراتب بالا می توان گفت ایل قشقایی که امروز در فارس ساکن هستند، به نظرمی رسد از تُرکمانان دشت قُبچاق و آن حدود بوده که بعدها به نواحی فارس راه یافته و برای همیشه دراین سرزمین اقامت گزیده اند.شایان ذکر است که اسم ها معمولاً منتسب به مکان اولیه ویا حرفه بوده اند واین واژه ظاهراًهنوزدرباکوی قفقازرایج است.(احتشامی، ۱۳۸۰،ص۱۸)

برخی محققان اعتقاددارندواژه ی قشقایی ازعصرکریم خان زنددراسنادومکاتبات رواج یافت واولین باری که لفظ قشقایی درتاریخ ضبط گردیده است،مربوط به قرن یازدهم می باشدوآن هم تنهادراشعارشعرا بکار رفته ونه درمتون تاریخی؛(پرهام ، ۱۳۶۴، ص۶۸)اماتحقیقات به عمل آمده واسنادوسوابق موجوددرمخازن اسنادمدیریت اسنادوکتابخانه ملی اصفهان ،این نظرراردنموده وقدمت کاربرداین واژه دراسناد راازعصرصفویه اثبات می نماید.(ساکما:منطقه اصفهان۱۶۱-۱۹۷ ؛احتشامی، ۱۳۸۰،صص۱۴-۱۶)

۲) پیشینه ی تاریخی ایل قشقایی

گذشته ی ایل قشقایی مبهم است و به در ستی معلوم نیست از چه زمانی و بر اثر چه عواملی این همه پراکندگی و جابجایی در این ایل بزرگ به وجود آمده و چگونه به قسمت های جنوبی ایران کوچانده شده اند؛ اماآنچه مسلم است گذشته ی ایل قشقایی اصالتی به درازای تاریخ این کشور دارد وسنگ مزار های نیا کانشان در این خاک گواه این مدعاست .برخی حضوراین طایفه رادرایران به حدودهزارسال قبل وحتی قبل ازظهوراسلام می دانند. (پیمان،۱۳۴۷،ص۴) بااین وجودآنچه به اثبات رسیده این است که ایل قشقایی (که بزرگ‌ترین جامعه ی عشایری فارس را تشکیل می‌دهد)، به صورت یک ایل متفق و یکپارچه به فارس نیامده است.

اتحادیه ی کنونی قشقایی را چند گروه عشایری ترک‌زبان در قرن دهم هجری، پایه گذاری نمودند که جداگانه و به تدریج ودرشرایط سخت وطاقت فرسای طبیعی و دردوران طوفانی و پر تلاطم سیاسی ، راه سرزمین‌های جنوبی ایران را درپیش گرفته بودند ؛ به نظرمی رسد که بخش عمده ی تیره ی قشقایی در اواخرقرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری، از قفقاز به فارس آمده‌باشند.پژوهشگران همگی اتفاق نظردارندکه قشقایی هابه مروروجداگانه به ایران کوچ کرده اندو هرکدام ازتیره هامستقلا و تحت شرایط سخت طبیعی و سیاسی به منطقه ی بزرگ فارس مهاجرت نموده اند. (نجفی شبانکاره،۱۳۷۳،ص۷۳)

ایل قشقایی به صورت یک واحدسیاسی ،اجتماعی یکپارچه، اززمان جانی آقای قشقایی دردوران سلطنت شاه عباس اول شکل گرفت. اوتمام تلاش خودرابرای تاسیس یک واحدسیاسی منسجم به کارگرفت(مرسدن،۱۳۶۱،ص۵۷).پس ازجانی خان پسرش محمدعلی خان،ایلخانی قشقایی رابه عهده گرفت .اونیز برای تحکیم قدرت ایل کوشش های زیادی به عمل آورد. (ایرجی،۱۳۸۰،ص۶)

دوران سلطنت محمدشاه قاجارزمان تحکیم قدرت وانسجام ایل قشقایی بود؛ولی ناصرالدین شاه درصددتضعیف قدرت این ایل برآمدودرهمین راستا ایل خمسه راباپیوندواتحادپنج ایل منزوی ایجادکرد وآنان راحمایت وتقویت نمودودرمقابل قشقایی هاقرارداد. (میرزایی،۱۳۸۱،ص۱۲۹) حکام قاجاراصولاًبرای بقاوماندگاری، خودشان ازعوامل بحران محسوب می شدندوسعی می کردندباایجاد تفرقه بین ایلات وعشایر، قدرت آنان راتعدیل نمایندوباخیال آسوده به حکومت خودوچپاول کشور ادامه دهند.(کرزن،۱۳۶۷،ص۳۲۷)گذشته ازتقویت عشایردیگروبحران سازی های سران قاجار وایجاداختلاف میان قبایل،ماجرای هولناک و تاسف بار قحطی بین سالهای ۱۲۸۸تا۱۳۰۰ه.ق.درایران ازعوامل دیگرتضعیف ایل قشقایی بود.(ایرجی،۱۳۸۰،ص۸)

درسال۱۳۲۳ه.ق.راه برای ایلخانی گری صولت الدوله ی قشقایی هموارگردید.(حسینی فسایی، ۱۳۷۸،ص۶۳۵)وی ازاتفاقات دوران مشروطیت برای افزایش نفوذخودوغلبه بررقیبان نهایت استفاده رانمود. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۱۱) پس ازکودتای سوم اسفند۱۲۹۹ش.صولت الدوله که به تازگی قدرت پیشین خودرابازیافته بود،موردتوجه دولت مرکزی قرارگرفت ودرسال۱۳۰۴ش. به عنوان نماینده ی مردم جهرم به تهران انتقال یافت واداره ی ایل قشقایی به محمدناصرخان ،فرزندارشدوی واگذارشد.(میرزایی،۱۳۸۱،ص ۲۸۱) به دنبال آن خلع سلاح ایل قشقایی واستقرارحاکم نظامی درفارس دردستورکاررضاشاه قرارگرفت و (نصیری طیبی،۱۳۷۸، ص۱۰۹)محمدناصرخان که ریاست ایل رابه عهده داشت، به تهران دعوت شدتانماینده ی ایل درمجلس باشد(میرزایی،۱۳۸۱،ص ۲۸۲)ودرپی آن برنامه ی خلع سلاح ایل قشقایی آغازشدوخوانین وکلانتران قشقایی وطوایف دیگردرسال۱۳۱۰ش.دستگیروبه تهران تبعید شدندوبه این ترتیب ایل قشقایی به کنترل دولت درآمد. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۲۸۲) در سال۱۳۲۰ش. پس از اشغال ایران به وسیله ی نیروهای متفقین ، رضا شاه از قدرت خلع گردیدوبه آفریقای جنوبی تبعیدشد ؛یکی ازمهمترین اثر برکناری رضا شاه، قدرت یابی مجدد ایل قشقایی به رهبری برادران قشقایی بود که در دوره ی رضاشاه قدرت ایلی و اقتدار سیاسی خود را از دست داده بودند.

آنها بار دیگر شرایط پیش آمده را فرصت بسیارمناسبی یافتندتا قدرت وموقعیت گذشته ی خودرا احیا کنند ودرصفحه ی شطرنج سیاسی ایران حرکت اساسی وتعیین کننده ای را آغاز نمایند.امادیگرنتوانستند ب‍ه‌ آن ق‍درت‌ ونقش آفرینی واتحادو یکپارچگی گذشته ی خوددست یابندوهرروززندگی این ایل تحت شعاع درگیری‌ها و اختلافات داخلی وسیاست های براندازی نظام ایلی قرارگرفت وموجب از بین رفتن انسجام و اتحاد قبلی گردیدو بر اساس سیاست هاوتصمیمات دولت، صدمات و لطمات فراوانی به ایل قشقایی واردشدو نهایتاً در اول آبان ماه سال ۱۳۳۲ ش. شورای عالی عشایر ایران تشکیل شد (لنچافسکی ،۱۳۵۱،ص ۳۱۱) ودر سال ۱۳۳۵ ش. مقام ایلخان ، ایل بیگی و کلانتر رسما از سوی حکومت مرکزی ملغی اعلام گردید و به دنبال آن بسیاری از خوانین و کلانتران بازداشت و تبعید شدند. (ک‍اظم‌زاده‌، ۱۳۸۰ ،ص ۱۱۴)

بااین برنامه هاو اق‍دام‍ات‌ ن‍ظام‍ی‌ و آم‍ران‍ه‌،پایان حیات پرحادثه وبیگانه ستیز ایل متحدومنسجم قشقایی رقم خوردوآن نظام ایلی متفق، به مجموعه ای بدون سازمان تبدیل گردیدکه درآن،نظام ایلی ازتک سیاه چادرهایی بدون پشتوانه وتکیه گاه تشکیل شده و دربرابرهرگونه حوادث وسوانح به راحتی آسیب پذیرگردیده اند. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۲۹۰)

۳) موقعیت جغرافیایی

موقعیت جغرافیایی مناطق مسکونی ایلات، یکی از عوامل مهم در تداوم زندگی کوچ نشینی محسوب می‌شود.

مرکز اصلی ایل قشقایی استان فارس است.اما به دلیل وسعت اراضی وقلمرو ،در دیگر استان‌ها (از جمله:کهگیلویه وبویراحمد،چهارمحال بختیاری، بوشهر،خوزستان واصفهان) نیز ساکن می‌باشند. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۱۱۷) قلمرو زیست عشایر قشقایی‌ عمدتاً در امتداد دامنه ی جنوبی سلسله جبال زاگرس با دوموقعیت کاملاً متضاد می باشد: (یک قسمت ارتفاعات دامنه ی این سلسله جبال به‌ویژه در استان کهگیلویه و بویراحمد است که از آب و هوای سرد برخوردار است و ارتفاعات وقلل آن تمام سال پوشیده از برف است وموقعیت و مکان مناسبی برای ییلاق و سردسیر است و یک قسمت در امتداد این کوهها در مناطق گرمسیری استان فارس و بوشهر می‌باشد که مکان مناسبی برای فصل زمستان و قشلاق به شمارمی رود). ایل قشقایی درزمان استقرار در مناطق قشلاقی با توجه به پراکندگی و دوری مناطق از یکدیگر، قسمت مهمی از فارس وبخشی ازبوشهر را در برمی گیرد و اگر نواحی ییلاقی را نیز به آن بیفزاییم، نزدیک به نیمی از فارس را شامل می‌شود. این وسعت خاک و پراکندگی شاید در بین تمام ایلات ایران منحصر به قشقایی‌ها باشد .(پیمان، ۱۳۴۷، ص۳۳)

۴) مقاومت قشقایی ها دربرابرتجاوز انگلیسی ها

قشقایی ها از دیر باز با انگلیسی ها رابطه ی خوبی نداشتند و هر ازگاهی در جهت حفظ امنیت وتمامیت ارضی کشور با بیگانگان به‌ویژه انگلیسی هامی جنگیدند وخسارات و صدمات زیادی را نیز متحمل می شدند. درسال۱۲۷۳ق. به علت تصرف هرات از سوی ناصر الدین شاه، انگلیسی‌ها برای تهدیددولت ایران، بوشهر را اشغال کردند. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۱۳۰) در این زمان قشقایی‌ها به فرماندهی لطفعلی‌خان پسر محمد علی‌خان ایلخانی در جنگ با انگلیسی‌ها شرکت نمودند.

سپس در جنگی دیگر نیروهای قشقایی به رهبری لطفعلی‌خان، سهراب خان و دیگران دلاوری های زیادی را انجام دادند؛که موجب خشم بیشتر انگلیسی‌ها شدودرنهایت بعدازنبردسنگین، بوشهربه اشغال انگلیسی هادرآمد.درهمین زمان ایلخانی قشقایی مردم رادعوت به ایستادگی ومقاومت جانانه نمود.(حسینی فسایی،۱۳۸۷ ،ص۸۱۴) درچنین شرایطی ناصرالدین شاه (که شجاعت ودلاوری مردان قشقایی رادرقضیه ی تصرف هرات مشاهده نموده بودوازاقتدارآنان احساس خطرمی کرد)، برای مقابله با قدرت قشقایی‌هاوخنثی سازی نفوذآنان وتنگ کردن حلقه های فعالیت شان، با تحریک انگلیسی ها ، اتحادیه ی سیاسی جدیدی تحت عنوان ایل خمسه ،با سرپرستی قوام الملک شیرازی، رقیب دیرینه ی خاندان قشقایی، به وجود آورد.(مرسدن،۱۳۵۸،ص۱۶)

حبیب الله خان قوام الملک درطول حاکمیتش برفارس،بابرقراری روابط باخوانین ومخالفان صولت الدوله وباتکیه برانگلیسی هاوحکومت مرکزی وایل خمسه ،به تحکیم قدرت ونفوذخود درفارس می پرداخت.(فروزانی،۱۳۸۴،ص۱۲۵)به همان میزان که قوام الملک به عنوان مهره ی بیگانگان وحامی دولت موردحمایت قرارمی گرفت،ایل قشقایی با ترفندهای مختلف ازسوی عناصرداخلی وخارجی تضعیف می شد. (ایرجی،۱۳۸۷،ص۸)

حبیب الله خان قوام الملک برای کاهش قدرت سردارعشایردرصددبودتادولت وقت رانسبت به وی بدبین سازد.درهمین رابطه مطالعه ودقت درتلگراف هایی که وی به وزیر داخله ارسال داشته است،نشانگرتلاش های قوام الملک برای کاهش محبوبیت صولت الدوله ی قشقایی نزد مقامات کشوری ولشگری وعزل وی ازمقام ایلخانی می باشد.(ساکما:۲۹۳۰۰۳۲۱۶)

درسال۱۳۲۸ق. به علت ناتوانی حبیب الله خان قوام (کفیل ایالت فارس) کنترل اوضاع منطقه ی فارس از دست رفت و ناامنی درراههای تجاری بالا گرفت.این وضعیت موجب نگرانی دولت انگلیس شد؛ به‌طوری که در شوال۱۳۲۸ نماینده ی دولت بریتانیا در ایران طی یادداشتی اعلام نمود که اگر مشکل جاده‌ها حل نشود، اقدام به تشکیل نیروی امنیتی خواهند کرد. دولت مرکزی نیز به ناچاربه صولت الدوله ی قشقایی (که بهترین وموثرترین فرددربرقراری امنیت بود)، پیشنهاد حکمرانی در آن مناطق و ایجاد نظم وامنیت در جاده ها را نمود. (ایرجی،۱۳۸۷،ص۶) در همین راستا عده‌ای از سواران طوایف قشقایی به اردوی سردار عشایر می پیوندند.

در این سال سردار اسعد بختیاری در مقام وزیر داخله بود و برای جایگزینی احمد خان ضیغم الدوله به جای صولت الدوله تلاش می‌کرد . (ایرجی،۱۳۸۷،ص۱۵)درچنین شرایطی برخی ازجنگجویان قشقایی با اثبات شایستگی‌های خود سعی در نزدیکی به ایلخانی قشقایی ،داشتندو در جریان تامین و امنیت راه بوشهر تا مدتها نزد سردار عشایر باقی ماندند. به‌طوری که وزارت داخله صراحتاً اعتراف نمود، از زمانی که صولت الدوله مسئولیت راه مزبور را عهده دار شده،امنیت کامل برقرارگردیده و قافله‌ها واشخاص به سلامت عبور و مرور می‌نمایند. (نصیری طیبی ،۱۳۸۴،صص۴۲و۴۵)

همزمان با شرو ع جنگ جهانی اول ،علیرغم مقاومت جانانه ی قشقایی ها وتشویق مردم به نبرد با بیگانگان، انگلیسی‌ها از ترس پیوستن ایران به قوای متحدین ،بوشهر را اشغال کردند. دراین زمان انگلیسی‌ها به بهانه ی کنترل اوضاع منطقه، پلیس جنوب را تشکیل دادند. با تشکیل پلیس جنوب، بر دامنه ی مبارزات میان قشقاییان و انگلیسی‌ها افزوده شد.در این دوره اسماعیل خان ،رهبری ایل قشقایی رابه عهده داشت.اوکه ازسال۱۳۲۴ه.ق.آن مقام رابه طوررسمی عهده دارشده بود، (فراشبندی،۱۳۵۹،ص۶۹) به عنوان چهره ی شاخص مبارزه با انگلیسی‌ها به شمار می رفت وازمحبوبیت واقتداربالایی درمیان طوایف قشقایی برخورداربود.

انگلیسی هاوقتی نتوانستند،قشقایی ها راازراه مالی به سکوت وادارنمایند،ازاهرم نظامی استفاده کردند. (نصیری طیبی،۱۳۸۸،ص۱۷۲)

با تشکیل‌کابینه ی صمصام‌السلطنه در۱۹رجب۱۳۳۶به جای مستوفی الممالک، خصومت با انگلیسی‌ها افزایش یافت و کابینه ی جدید روحیه ی ضد انگلیسی بیشتری از خود نشان داد. به‌طوری که قشقایی ها نیز در مقابله با انگلیسی‌ها جسارت بیشتری یافتند.

نخستین برخورد بین پلیس جنوب با قشقایی‌ها در سال ۱۳۳۶ق. روی‌داد. با گسترش ناآرامی‌ها، صولت الدوله قشقایی نیز اعلام جنگ داد. سپس قشقایی‌ها در سطح وسیعی جنگ با انگلیسی‌ها را آغاز و با پخش اعلامیه در شهر، مردم را به جنگ با بیگانگان تشویق نمودند. در بخشی از این اعلامیه آمده است :«من خود را خادم این آب وخاک می دانم، مصمم شده‌ام قشون اجنبی را ازخاک وطن اخراج کنم» . (رکن زاده آدمییت،۱۳۵۷،ص۴۰۹) وی به عنوان تنها ایلخانی و ایل قشقایی به عنوان تنها ایلی بود که در آن زمان مستقیماً به دولت بریتانیا اعلام جنگ دادو بعد از اعلامیه ی صولت الدوله و فراخوانی ایشان، درگیری میان پلیس جنوب و قشقایی ها افزایش یافت.

همزمان با شروع مبارزات مردم قشقایی به رهبری اسماعیل خان صولت الدوله با نیروهای انگلیسی، در جنوب ایران، گروهی از چابک سواران وجنگجویان طوایف نیزبه نیروهای صولت الدوله پیوستند.پس ازنبردسنگین، قشقایی‌ها پاسگاه‌ها را یکی پس از دیگری خلع سلاح ‌کردند و پلیس جنوب را وادار به عقب نشینی ‌نمودند و سپس شیراز را محاصره کردند. هم‌زمان گروهی دیگراز‌قشقایی‌ها درآباده ‌به‌ فرماندهی محمدعلی‌خان، پسرعموی صولت الدوله، دست به شورش زدند و پلیس جنوب مجبور به عقب نشینی گردید.

در همین زمان باشیوع و با درسطحی وسیع،بسیاری از مردم و مبارزان از جمله محمد علی‌خان قشقایی براثراین بیماری را ازبین می روند. (۲۳رمضان ۱۳۳۶) با اوج گیری مبارزات قشقایی‌ها، بیگانگان جهت برهم زدن اتحاد قشقایی‌ها و تضعیف آنان دست به‌کار ‌شدند. در نهایت بادسیسه چینی، ایجادبدبینی و تضعیف روحیه توسط انگلیسی‌ها میان نخبگان و سران قشقایی بذرنفاق کاشته می شود.(ایرجی،۱۳۸۷،صص۱۰۶-۱۰۹)به‌طوری که برادران صولت الدوله که تا دیروز همرزم وهمسنگر او بودند،به تحریک و وعده وعید انگلیسی‌ها،با جمع آوری نیرو، به مخالفان سرسخت ودشمن خونی او بدل گشتند وسرانجام به کمک قوای انگلیسی موجبات شکست صولت الدوله و قشقایی‌ها را فراهم آوردند. با این حال عشایر قشقایی کماکان به دفاع از حریم مرزهای میهن مبادرت نمودند.

اگرچه خودصدمات وتلفات زیادی دیدند ؛اما توانستند خسارات فراوانی نیز به انگلیسی‌ها وارد آورند و به جرات می‌توان گفت اگر تفرقه افکنی انگلیسی‌ها در بین بزرگان عشایر نبود، سرنوشت مبارزه ی قشقایی هابابیگانگان گونه ای دیگر رقم می خورد.یکی از این موارد رودر رو قرار دادن سردار احتشام با سردار عشایر بود .بعدها همین اختلاف ها وتفرقه افکنی های میان نیروهای عشایری، هریک آثارمنفی انکار ناپذیر ی بر پیکر تاریخ مبارزات این مرزو بوم گذاشت.به نحوی که علاوه بر تاثیرات کلان آن در سطح منطقه ای،در سطوح پایین تر جوامع عشایری و لایه های زیرین آن نیز نفوذ کردوآسیب های فراوانی واردنمود.

درجریان جنگ جهانی دوم نیزنقش قشقایی هادر مبارزه باانگلیسی هابسیاربرجسته وقابل توجه می باشد.انگلیسی هاکه ازقدرت یابی قشقایی هاهراسان بودند،وقتی نتوانستند قشقایی هاراازراه مالی به سکوت وادارند،به سپهبدشاه بختی و ایل خمسه متوسل گردیدندودولت وقت راوادارکردندتانیروی کمکی برای سرکوبی قشقایی ها اعزام نماید.شاه بختی ونیروهای تحت امرش ،برای عملی ساختن طرح انگلیسی ها،اقدام به بمباران پایگاه قشقایی هانموده وازکوچ فصلی ایل ،(که درحال حرکت ازمناطق گرمسیری به سوی ییلاق بودند)،ممانعت به عمل آورده وآنهارابه سمت مناطق خشک وسوزان ناحیه ی دشتی عقب راندند.(نصیری طیبی،۱۳۸۸،ص۱۷۳)دراین شرایط سخت ، قشقایی ها به فرماندهی خسروخان ،درواکنش به تجاوز وسرکوبی قوای شاه بختی ونیروهای انگلیسی ،بافداکاری وجانبازی ،صدمات ولطمات فراوانی به انگلیسی هاومهره های وابسته واردساختند. (مشفقی فر،ابراهیم(۱۳۸۶،ص۳۵)

۵) مشروطه وایل قشقایی

در سال ۱۳۲۳ هجری قمری هم زمان با آغاز انقلاب مشروطه در تهران،درشیرازنیزتحصنی سراسری آغازشدو فارس در هرج و مرج وبحران شدیدی فرو رفت. خوانین تنگستان به محض اطلاع از اوضاع تهران، اصفهان، تبریز و شیراز سر به شورش برداشتند و به بهانه ی هواداری از مشروطیت، از پرداخت مالیات دولتی امتناع ورزیدند. با افزایش بحران فارس، نگرانی دولت مرکزی قوت می گیرد .دولت مرکزی به منظورمهارشورش ،تلاش می کندتابرای فارس الگو و راهکاری ارائه دهد وبحران فارس راحل نماید؛امامردم همچنان مقاومت می کردند.

دربهبهان هرج ومرج وقتل وغارت های تاسف باری شکل گرفته بودکه صولت الدوله برای مهاراین بحران تلاش های فراوانی نمودونتایج خوبی بدست آورد؛امادررابطه باحمایت ازمشروطه درابتدای امر اقدام چشمگیری ازوی مشاهده نشد؛شایدبه خاطرجنگ داخلی شدیدی بودکه دربین ایل رخ داده بودویااحتمالارابطه ی حسنه ی صولت الدوله باصدراعظم وقت دلیل سکوت موقت و تردید و دودلی اوبود. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۱۳۷)برخی ازمحققین عامل اصلی جنگ داخلی قشقایی ها رافتنه گری قوامی هاوعلاء الدوله حاکم وقت فارس می دانند. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۱۳۷) چراکه همراهی قشقایی هابامشروطه خواهان تهدیدی جدی برای ادامه سلطه گری قوامی هاوسایرسردمداران به شمار می رفت.به همین علت حاکمان فارس برای سلطه گری بیشتروادامه ی حکومت استبدادی وجلوگیری قشقایی ها ازپیوستن به انقلابیون ،دست به این گونه حیله گری ها می زدند. صولت الدوله درسال۱۳۲۵ق. پس ازشکست رقیبان وپایان دادن به جنگ داخلی ، حمایت علنی و همه جانبه ی خود را از مشروطه خواهان آغاز نمود.

درسال۱۳۲۵ق. هنگامی که فارس، در جریان قیام مشروطیت به دو قطب مستبد و مشروطه خواه تقسیم شده بود، صولت الدوله و یارانش برای حمایت از مشروطه خواهان وسرکوبی استبداد وارد شیراز شده و توانستند دراعتصابات و درگیری های شیراز شرکت کرده وقیام های ضداستبدادی را درفارس رهبری نمایندوهسته های آزادیخواهی رادرسراسرمنطقه بیافشانند.دراین شرایط حسین- قلی خان نظام السلطنه به حکومت فارس منصوب گردید.وی به منظوربرقراری آرامش تلاش کردتا اختلافات درونی و چالش های میان برادران صولت الدوله راپایان داده وازگسترش جنگ ودرگیری بین آنهاجلوگیری به عمل آورد.(شفیعی سروستانی،۱۳۸۲،ص۱۰۸)

با این تدبیرتاحدودی نظم وامنیت درفارس حاکم شد.اماقوام الملک درتهران بیکارننشست وتوانست زمینه ی بازگشت خودرافراهم سازد.دراین شرایط سیدعبدالحسین لاری وحامیان مسلح وی بادعوت مشروطه خواهان واردشیرازشدندو به همراه صولت الدوله توانستند جبهه ی قدرتمند مشروطه خواهان در شیرازرا تشکیل دهند. این اتحادسیدعبدالحسین لاری وصولت الدوله موجب استحکام موقعیت وسبب افزایش قدرت مشروطه خواهان وتضعیف قدرت قوامی هاگردیده ودرگیری هارادرفارس افزایش داد وبه دنبال آن بافشاردولت مرکزی، نظام السلطنه مجبورشدازحکومت فارس کناره گیری نماید . (نصیری طیبی،۱۳۸۸ ص۹۸) بعدازاستعفای نظام السلطنه خبرانتخاب علاءالدوله به عنوان حاکم فارس موجب واکنش شدید ایل قشقایی ومشروطه خواهان شدوصولت الدوله نیزبافراخواندن نیروهای خودبه شیرازمانع ورودعلاءالدوله به فارس گردید. (شفیعی سروستانی،۱۳۸۲،ص۱۹) این حرکت سبب گردیدتاحکومت مرکزی ازاعزام علاءالدوله به فارس منصرف گردد. (نصیری طیبی،۱۳۸۸،ص۹۹)

دردوران استبدادصغیرظاهراًاسنادی که دال برحمایت صولت الدوله و قشقایی هاازمشروطه خواهان باشد،وجودندارد. (نجفی شبانکاره،۱۳۷۳،ص۲۱۰) این عدم همکاری وسیاست گذرزمان و کناره گیری قشقایی هاازصحنه ی سیاسی فارس به نظرمی رسد،ظاهراًدوعلت اساسی داشته است: یکی به خاطردل مشغولی صولت الدوله ازناحیه ی رقابت وشورش برادرانش بوده و (نصیری طیبی،۱۳۸۸،ص۱۰۱) دلیل دیگر،بخاطرتغییرظاهری درکشوروبرصدرنشستن مستبدین و چشم پوشی انقلابیون مرکز از خطاهای قوامی ها واعزام مجددآنها به فارس در زیر چتر حمایت مشروطه خواهان، برای تصاحب سکوهای قدرت بوده است.تااینکه پس از مدتی ،علما ازصولت الدوله خواستند،بی تفاوتی وتردید راکنارگذاشته وواردمیدان مبارزه بامستبدین شود.به دنبال این درخواست،صولت الدوله بابسیج دوازده هزارسواربه منظورکمک به مشروطه خواهان اعلام آمادگی نمودومجدداًواردعرصه ی سیاسی کشور شدوفعالیت گسترده ای رادرمنطقه آغازکرد.خبرپیوستن دوباره ی قشقایی هابه مشروطه خواهان ، موجی ازاضطراب را برای مستبدان سرکوبگرفارس وحتی انگلیسی هاایجادکرد. (میرزایی،۱۳۸۱،ص ۱۳۷) در این مقطع زمانی ایل قشقایی را باید قدرت بی چون و چرای جنوب ایران وکانون اصلی مشروطه خواهی دانست.

اگر چه نیروهای قشقایی و لاری حداکثر تلاش خود را دربازگشت آزادی و مشروطیت به کار بردند؛ اما در فضای سیاسی حاکم برکشور بعد از این دوره بیشترین صدمات را متحمل گردیدند.زیرابختیاری هادرزیرچترحمایت ازآزادیخواهان موقعیت ویژه ای بدست آوردند ؛این جایگاه ممتاز بختیاری ها که دشمن دیرینه و سنتی قشقایی ها در فارس بودند، با به قدرت رسیدن سردار اسعد بختیاری، چرخش سیاسی جدیدی را در فارس به وجود آورد که بنا به تضادهای دیرینه ی این دو ایل قدرتمند، نمی توانست به نفع مشروطه خواهان فارس به ویژه قشقایی ها باشد . نیروهای مستبد در فارس، با حمایت سیاسی سردار اسعد بختیاری مجددا به قدرت رسیده و دوره ای جدید از حاکمیت را آغاز نمودند. حبیب الله خان قوام الملک ابتدا به نیابت حکومت فارس و بعدها حاکم فارس شناخته شد. او با این چرخش توانست از حوادث مشروطه جان سالم به در برده و حملات شدید خود را با حمایت سیاسی مرکز علیه نیروهای قشقایی و لاری تجدید نماید.

این تهاجمات اگر تا دیروز تحت عنوان حمایت از محمدعلی شاه شکل می گرفت، این بار با نام حمایت از مشروطه تحقق می یافت. از این میان اصرار سردار اسعد بختیاری بر به انزوا کشانیدن سیدعبدالحسین لاری و صولت الدوله قشقائی بیانگر دشمنی های دیرینه بوده و بدون تردید نمی توانست منافع انقلاب مشروطه را در پی داشته باشد. سردار اسعد از دولت مرکزی خواست تا وی را در جایگزین کردن احمدخان ضیغم الدوله برادر ناتنی صولت الدوله در مقام ایلخانی قشقایی یاری دهد. این تحرکات، جبهه بندی مستقیم نیروهای مشروطه خواه و مستبد فارس را به دوگروه تقسیم نمود و با حمایت سیاسی حکومت مرکزی ـ با فشار نیروهای بختیاری ـ از آن پس کفه ی ترازوی قدرت به نفع مستبدین فارس سنگین تر شد.بدین ترتیب حاکمان سرکوبگر دیروزبه مشروطه خواهان سینه چاک مبدل گشتند.این تغییر تاکتیک بازیگران نفوذی استبداد، باعث برون رفت صولت الدوله ازانزوای سیاسی وموضع گیری ومخالفت شدیدوی بابختیاری هاگردید.وی ضمن انتقادشدیدازبختیاری هابه ویژه سرداراسعد،هدف آنان ازسرکوب وبدنام کردن قشقایی ها،زمینه سازی برای نفوذبیگانگان درکشورخواند. (نصیری طیبی،۱۳۸۸،ص۱۰۸)

● نتیجه

باتوجه به اسنادومدارک موجودمی توان نتیجه گرفت ایل قشقایی تاریخ پرفرازونشیبی راطی نموده وهمواره نقش بسزایی رادرتحولات سیاسی منطقه ی فارس داشته است وبه عنوان یکی ازبرجسته ترین وشاخص ترین گروههادرحفظ منافع ایلی،هویت ملی وپاسداری ازمرزهای جنوب کشوربه شمار می رفته است.روحیه ی آزادیخواهی، دلاوری، قدرت ، شجاعت، عدالت ورزی وبیگانه ستیزی این قوم درمقابل سایرویژگی هاومشخصات(ازجمله:روحیات تهاجم، قوم گرایی مطلق،خون مداری و تعصب خشک نژادی)، جلوه و نمودبیشتری داشته است؛درهمین راستا ایجادتفرقه ورقابت کاذب دربین سران ایل قشقایی ونفوذدربین آنان درراس برنامه ی انگلیسی هاوشاهان وحاکمان قاجاربود.ایجادشکاف بین رهبران یکی ازضربات اصلی انگلیسی هابرپیکره ی قشقایی ها بوده واین اختلافات درونی و قومی همواره موجب عدم انسجام ویکپارچگی آنان بوده است .درهمین رابطه ابراهیم خان قوام الملک به روش های مختلف درصددتضعیف وکاهش محبوبیت صولت الدوله بود. خاندان قوام برای حفظ ثروت ودستیابی به مسند قدرت ، به انگلیسی ها تکیه کرده و آن ها نیز برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود از قوامی ها نهایت استفاده را می بردند.

ایل قشقایی هرچنددربرخی مواردتنش هایی بااقدامات آمرانه ی حکام فارس وحکومت مرکزی داشته، امادرراستای حفظ وحدت ملی وتمامیت ارضی کشور، دراکثرموارد حرکت های سیاسی واجتماعی خودرابااهداف وبرنامه های مسئولان مرکزوحتی منطقه هماهنگ می نمودوهمواره درصددبودتا تعامل راجایگزین تقابل نماید.

نادعلی صادقیان

منابع ومآخذ

الف-منابع فارسی

۱-احتشامی، لطف الله(۱۳۸۰) ، واژه قشقایی در اسناد صفویه، گنجینه اسناد، شماره ۴۴ .

۲-اسنادسازمان اسنادوکتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.

۳-،مدیریت اسنادوکتابخانه ملی منطقه اصفهان.

۴-ای‍رج‍ی‌، ن‍اص‍ر(۱۳۷۸)،ای‍ل‌ ق‍ش‍ق‍ای‍ی‌ در ج‍ن‍گ‌ ج‍ه‍ان‍ی‌ اول‌، ت‍ه‍ران‌: م‍وس‍س‍ه‌ ن‍ش‍ر، پ‍ژوه‍ش‌ ش‍ی‍رازه‌.

۵-براون، ادوارد گ‍ران‍وی‍ل‌(۱۳۳۸)، ان‍ق‍لاب‌ ای‍ران‌،ت‍رج‍م‍ه‌ و ح‍واش‍ی‌ به ‍ق‍ل‍م‌ اح‍م‍دپ‍ژوه‌، ت‍ه‍ران:معرفت‏‫‏‏.

۶-پرهام ،سیروس(۱۳۶۴)،دستبافتهای عشایرروستایی فارس،ج۸،تهران:امیرکبیر.

۷-پیمان،حبیب الله ( ۱۳۴۷) ،توصیف تحلیلی ساختمان اقتصادی و فرهنگی ایل قشقایی، دانشگاه تهران: دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی.

۸-حداد عادل، غلامعلی (۱۳۸۵)،دانشنامه جهان اسلام، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی.

۹-ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ف‍س‍ائ‍ی‌ ،م‍ی‍رزا ح‍س‍ن ‌ (۱۳۷۸)،‌ ف‍ارس‍ن‍ام‍ه‌ ن‍اص‍ری‌،ت‍ص‍ح‍ی‍ح‌ و ت‍ح‍ش‍ی‍ه‌ از م‍ن‍ص‍ور رس‍ت‍گ‍ار ف‍س‍ائ‍ی، ت‍ه‍ران‌: ام‍ی‍رک‍ب‍ی‍ر‏‫، چ‍اپ‌ دوم‌.

۱۰-خورموجی،محمدجعفر(۱۳۴۴)، ت‍اری‍خ‌ ق‍اج‍ار: ح‍ق‍ای‍ق‌ الاخ‍ب‍ار ن‍اص‍ری‌ ،ب‍ه‌ک‍وش‍ش‌ ح‍س‍ی‍ن‌ خ‍دی‍وج‍م‌، تهران:کتابفروشی زوار‏‫‏‏.

۱۱-دهقانی نژاد،مرتضی (۱۳۷۹) ،ایلات و توسعه نیافتگی اقتصادی ایران در دوره قاجار ، اصفهان: دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، شماره ۲۲ و ۲۳.

۱۲-رکن زاده آدمیت، محمدحسین(۱۳۷۰) ،فارس وجنگ بین الملل،تهران:اقبال.

۱۳-ش‍ف‍ی‍ع‍ی سروستانی،مسعود‌ (۱۳۸۲) ،فارس درانقلاب مشروطیت، شیراز:بنیادفارس شناسی.

۱۴-فتحی، نصرت الله ( ۱۳۵۰) ،خاطره ای از وجه تسمیه قشقائی ،مجله وحید ، دوره نهم ،شماره ۹۹.

۱۵-ف‍راش‍ب‍ن‍دی ،علیمراد(۱۳۵۹) ،ت‍اری‍خ‍چ‍ه‌ ی ح‍زب‌ دم‍ک‍رات‌ ف‍ارس‌، ‌تهران:انتشارات اسلامی،چاپ اول.

۱۶-فروزانی، سید ابوالقاسم (۱۳۸۴ )،چند سند تاریخی درباره کشمکش های حبیب الله خان قوام الملک و اسماعیل خان صولت الدولهفصلنامه علمی،پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا، شماره ۵۳.

۱۷-فووریه، ژوآن‍س (۱۳۶۲)،سه سال دردربارایران،ترجمه عباس اقبال،به کوشش عباس شهیدی،تهران:انتشارات دنیای کتاب.

۱۸-ک‍اظم‌زاده‌ ای‍ران‍ش‍ه‍ر، ح‍س‍ی‍ن(۱۳۸۰‌)، ای‍ران‍ش‍ه‍ر: م‍ج‍ل‍ه‌ م‍ص‍ور ع‍ل‍م‍ی‌ و ادب‍ی‌، جلد اول ،ت‍ه‍ران‌: اق‍ب‍ال.

۱۹-کرزن،جرج ناتل(۱۳۶۷)،ایران وقضیه ایران،ترجمه غلامعلی وحیدمازندرانی،تهران:انتشارات علمی وفرهنگی.

۲۰-گوبینو،کنت (بی تا)،سه سال درایران،ترجمه ذبیح اله منصوری،تهران:انتشارات فرخی.

۲۱-لنچافسکی ،جرج (۱۳۵۱)،سی‌سال رقابت غرب و شوروی در ایران، ترجمه حورا یاوری ،تهران:انتشارات ابن‌سینا ‏‫‏‏.

۲۲-مرسدن،دیوید(۱۳۵۸) ،مروری کوتاه برگذشته وحال ایل قشقایی،ترجمه کاوه بیات،ماهنامه نور،شماره ۴و۵.

۲۳-مشفقی فر،ابراهیم(۱۳۸۶) ،بررسی اهداف سیاسی-نظامی کوچ واسکان اجباری برخی طوایف ایلات ایران ازاوایل قرن یازدهم تااواخرقرن سیزدهم هجری قمری،فصلنامه علمی-ترویجی گنجینه اسناد،شماره ۶۷.

۲۴-معین، م‍ح‍م‍د (۱۳۸۸) ،ف‍ره‍ن‍گ‌ ف‍ارس‍ی،تهران:انتشارات امیرکبیر.

۲۵-م‍ی‍رزائ‍ی‌ دره‌ش‍وری‌، غ‍لام‍رض‍ا (۱۳۸۱)، ق‍ش‍ق‍ای‍ی‌ه‍ا و م‍ب‍ارزات‌ م‍ردم‌ ج‍ن‍وب ، ت‍ه‍ران‌: م‍رک‍ز اس‍ن‍اد ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌.

۲۶-نجفی شبانکاره،علی عسکر (۱۳۷۳) ،نقش ایل قشقایی درحوادث سیاسی فارس ازمشروطه تاآغازجنگ جهانی اول،پایان نامه کارشناسی ارشدتاریخ، ت‍ه‍ران‌: دانشگاه تهران.

۲۷-نصیری طیبی، منصور (۱۳۸۴)،ایالت فارس و قدرتهای خارجی از مشروطیت تا سلطنت رضا شاه، تهران:انتشارات وزارت امور خارجه .

۲۸-نصیری طیبی ،منصور( ۱۳۷۸ ) ،نقش قشقایی ها در تاریخ و فرهنگ ایران، تهران:وزارت علوم٬تحقیقات و فناوری٬معاونت فرهنگی و اجتماعی٬ دفتر برنامه‌ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی.

۲۹-وزارت امورخارجه،مجموعه اسنادقدیمه واسنادنمایندگی لندن.

ب-منابع خارجی

۱-Oberling, Pierre (۱۹۷۴) The Qashqai nomads of Fars ‬, ‎Mouton, the Hagueand‬ Paris.

پانوشت ها

۱سازمان اجتماعی ایل قشقایی از شش شاخه ی : دره شوری ، شش بلوکی ، کشکولی بزرگ ، کشکولی کوچک ، عمله و فارسیمدان ، تشکیل گردیده است. در ساختمان ایلی ،هریک از شاخه های مزبور را اصطلاحا " طایفه " می نامند. برای اطلاع بیشترر.ک : م‍ی‍رزائ‍ی‌ دره‌ش‍وری‌، غ‍لام‍رض‍ا (۱۳۸۱)، ق‍ش‍ق‍ای‍ی‌ه‍ا و م‍ب‍ارزات‌ م‍ردم‌ ج‍ن‍وب ، ت‍ه‍ران‌: م‍رک‍ز اس‍ن‍اد ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌،صص۱۱۵و۱۱۶؛ پیمان،حبیب الله،(۱۳۴۷)توصیف تحلیلی ساختمان اقتصادی و فرهنگی ایل قشقایی، دانشگاه تهران، دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی،صص۲۳۲-۲۳۵و۲۷۲.

۲ ایلات خمسه، همانطور که از نامش پیداست از ۵ ایل اصلی تشکیل یافته است که عبارتند از: سه طایفه ی ترک زبان به‌نامهای:

اینانلو ، نفر و بهارلو ویک طایفه ی عرب زبان به نام عرب ویک طایفه ی فارسی زبان به نام باصری.این گروه ازطوایف که پراکنده ومتفرق بودند،به منظورتعادل درقدرت عشایروایجادرقابت، درزمان حاکمیت فرهادمیرزامعتمدالدوله برفارس تشکیل یافت. سه طایفه ترک زبان ایل خمسه تقریباً جملگی در نواحی شرقی استان فارس اسکان یافته اند و تنها طوایف عرب و باصری به کوچ نشینی ادامه می‌دهند. اصولاً اسکان این طوایف به صورت عام از روی اختیار بوده و به صورت خاص از روی اجبار و خواست دولتها بوده است .برای اطلاع بیشترر.ک :م‍ی‍رزائ‍ی‌ دره‌ش‍وری‌، غ‍لام‍رض‍ا (۱۳۸۱) ق‍ش‍ق‍ای‍ی‌ه‍ا و م‍ب‍ارزات‌ م‍ردم‌ ج‍ن‍وب ، ت‍ه‍ران‌: م‍رک‍ز اس‍ن‍اد ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌،صص۱۰۸-۱۱۰.

۳ اسماعیل خان قشقایی فرزندداراب خان(ملقب به صولت الدوله و سردار عشایر) در سال ۱۲۹۷ قمری متولد شد وهمزمان با صدورفرمان مشروطیت در سال ۱۳۲۴ قمری به ریاست ایل قشقایی برگزیده شد.در انقلاب مشروطیت جهت به ثمر رسیدن وحفظ آن در فارس بسیار کوشا بود.دوبار نیز از طرف مردم جهرم در ادوار پنجم وششم به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. وی انسانی شجاع ، مدیری کاردان و سیاستمداری واقع بین وبا هوش بود .بابیگانگان میانه ای نداشت وبرای انگلیسی ها دردسرسازبود. انگلیسی ها به اهمیت ایل قشقایی در حفظ امنیت ودفع اشرار واقف بودند ومحبوبیت کلی خان قشقایی را نیز حس می کردند.بنابراین سعی می نمودند با پشتیبانی حکومت مرکزی وتحریک برادران صولت الدوله ، آنان را به قطع ارتباط با ایلخان وطمع ربودن مقام وی تشویق نمایند.( برادران صولت الدوله عبارت بودند از: عبدالله خان ضرغام الدوله،احمدخان ضیغم الدوله، عطاخان صولت السلطنه وعلی خان سالار حشمت). برای اطلاع بیشترر.ک :فروزانی، سید ابوالقاسم،۱۳۸۴ ،چند سند تاریخی درباره کشمکش های حبیب الله خان قوام الملک و اسماعیل خان صولت الدوله،فصلنامه علمی،پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا، شماره ۵۳،ص۱۲۷؛ نصیری طیبی، منصور ، (۱۳۸۴)،ایالت فارس و قدرتهای خارجی از مشروطیت تا سلطنت رضا شاه، تهران،انتشارات وزارت امور خارجه ،ص۱۰۶؛ ای‍رج‍ی‌، ن‍اص‍ر(۱۳۷۸)ای‍ل‌ ق‍ش‍ق‍ای‍ی‌ در ج‍ن‍گ‌ ج‍ه‍ان‍ی‌ اول‌، ت‍ه‍ران‌: م‍وس‍س‍ه‌ ن‍ش‍ر، پ‍ژوه‍ش‌ ش‍ی‍رازه‌.ص۱۵

۴ در فواصل جنگ جهانی اول انگلیسی‌ها به فرماندهی سرپرسی سایکس نیروی موسوم به پلیس جنوب ایران (South Persia Rifles)، که مرکب بودند از افسران انگلیسی ،سربازان هندی وسربازان اجیر شده ی ایرانی ،بر ای حفاظت از منافع خود در جنوب به وجود آوردند وبه سرعت درعرض یک ماه صدوهشتادنفراستخدام کردند.اندیشه ی تشکیل «پلیس جنوب» از مدت‌ها قبل در ذهن دولتمردان انگلیسی وجود داشت. دولت انگلستان در ۲۲ مهر ۱۲۸۹ یادداشت شدید‌اللحنی برای دولت ایران ارسال کرد و در آن سه ماه فرصت داد تا دولت ایران به اعاده ی نظم و امنیت در راه‌های بوشهر به شیراز و شیراز به اصفهان به پردازد و تهدید کرد چنانچه دولت‌ایران از عهده ی این کار بر نیاید انگلستان رأساً اقدام به تشکیل قوائی زیر نظر افسران و صاحب‌منصبان خودکرده، مخارج آنان را افزایش ۱۰ درصدی تعرفه ی گمرک واردات بنادر جنوب و مالیات استان فارس تأمین خواهد کرد. برای اطلاع بیشترر.ک : ای‍رج‍ی‌، ن‍اص‍ر(۱۳۷۸)ای‍ل‌ ق‍ش‍ق‍ای‍ی‌ در ج‍ن‍گ‌ ج‍ه‍ان‍ی‌ اول‌، ت‍ه‍ران‌:

م‍وس‍س‍ه‌ ن‍ش‍ر، پ‍ژوه‍ش‌ ش‍ی‍رازه‌،ص۶۱؛ دانشنامه جهان اسلام، غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۸۵ صص۷۰۲-۷۰۴.