چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت محصولات نرم افزاری


مدیریت محصولات نرم افزاری

مدیریت محصول برای اولین بار در دهه چهل میلادی در شرکت Procter & Gamble برای تجارت یک محصول ویژه به وجود آمد طی سالیان متمادی, مدیران محصول و مدیران تجاری مشهور نقش «رئیس قبیله محصول» را در شرکت های تولیدکننده کالاهای مصرفی بازی کرده اند

مدیریت محصول برای اولین بار در دهه چهل میلادی در شرکت Procter & Gamble برای تجارت یک محصول ویژه به وجود آمد. طی سالیان متمادی، مدیران محصول (و مدیران تجاری مشهور) نقش «رئیس قبیله محصول» را در شرکت های تولیدکننده کالاهای مصرفی بازی کرده اند. در آن سال ها از آنجا که نیازی به دانش فنی و تخصصی وجود نداشت، مدیریت محصول در مقایسه با امروز ساده تر بود. اما در عرضه فناوری، سه ضلع فروش، بازاریابی و توسعه مثلث کارکردی (functional triangle) محصول را تشکیل می دهند. هر کدام از این کارکردها به گونه ای بسیار ناکارآمد بر یکدیگر اثر متقابل می گذارند. این تاثیرگذاری ناکارآمد به دلیل درک ناقص و ناکافی از نیازهای یکدیگر است. رویارویی با توسعه و مشتریان دانش فنی جدیدی طلب می کرد که بازار فروش خالص و بازاریابان از داشتن آن بی بهره بودند.

از این رو مدیریت محصول در ارتباط با فروش، بازاریابی و توسعه با قواعد فنی، تجاری و دانش محیط کاربرد به میان آمد.در فهرست تخصص های مورد نیاز مایکروسافت- بزرگ ترین شرکت محصولات نرم افزاری دنیا- تعداد بی شماری «مدیر محصول» خواسته شده است. این مسئله نیاز به دانش در حوزه کاربرد- کسب و کار را به موازات تخصص فنی نشان می دهد و بر کارکرد «مدیریت محصول» و مهارت هایش تکیه دارد. امروزه هر شرکت IT که آرزوی جهانی شدن را در سر می پروراند و درباره افزایش بهای زنجیره نرم افزاری صحبت می کند، ناگزیر از پذیرفتن فرهنگ «مدیریت محصول» است.حال این سئوال به میان می آید که مفهوم واقعی مدیریت محصول چیست و چگونه ما را به یک مدیریت موفق سود ده پیش می برد؟

● انبار دانش

تصمیماتی که در مورد محصولات خوب گرفته می شود اتفاقی به دست نمی آید. پیش از تصمیم گیری برای تولید محصول خوب، ابتدا باید مسائل و مشکلات مربوط به آینده مشتری را بهتر از خود او درک کنیم. مدیریت محصول دارای اثر دوجانبه در بازار است، مشکلات مشتری را که شرکت می تواند حل کند مشاهده و شناسایی می کند و سپس مشکل را با تیم تولید مطرح می کند. هر اندازه که یک مدیر محصول جزئیات بیشتری از نیازهای مشتریانش داشته باشد، شانس بهتری برای طراحی و ارائه راه حل های مناسب مشتریان خواهد داشت. این اطلاعات دانش محیط کاربرد (domain knowledge) نامیده می شود. گاه برای جمع آوری این اطلاعات سال ها وقت لازم است، اما یک مدیر محصول موفق باید در زمان تصمیم گیری تمام نقاط پیدا و ناپیدای کار را در نظر بگیرد. او همچنین باید بداند بهترین راه برای برطرف کردن مشکلات چیست. این اطلاعات دانش فنی (technical knowledge) دارد. در یک بازار با محصولاتی که از فناوری پیشرفته برخوردارند، مدیر محصول (PM) بدون دانش فنی پیش رفته در طراحی محصولات با کیفیت دچار مشکل خواهد شد. اما آنچه درباره این مسئولیت مطرح می شود چیزی بیش از اینها است.

تصمیماتی که قرار است برای یک تجارت موفق گرفته شود، نیازمند دانش کسب و کار(business knowledge) است. دانش تجارت شامل فهم و درک استراتژیک، تکنیک های بازاریابی، درک مدیریت، ادراک زمینه های مالی و اقتصادی و کمی تجربه ساده است. یافتن مدیرانی که تنها یک یا دو ویژگی از خصوصیات یاد شده را داشته باشند، کار چندان دشواری نیست اما ارزش اصلی نزد مدیرانی است که از سه دانش محیط کاربرد، فن و تجارت آگاهی کافی و در ارائه آن ها توانایی داشته باشند.

● آن سوی عنوان ها

هم زمان با رشد یک شرکت عناوین شغلی جدید به وجود می آید. در یک شرکت کوچک، هر کس هر کاری را انجام می دهد. برنامه ریزی محصولات توسط رئیس و برنامه نویسان انجام می شود. در صورت تولید یک محصول جدید، شرکت فروشندگانی را در اختیار می گیرد تا برای محصول جدید بازاریابی کنند و محصول را به فروش برسانند. خیلی زود شرکت پی می برد که نمی تواند تمام خواسته های خود را بدون افزودن تعدادی بازاریاب حرفه ای برآورده کند.

اما از آنجا که این گونه بازاریابان چیزی درباره فناوری و خریداران آن نمی دانند، با ارسال پیام در ستیز هستند.اینجا است که مدیران محصول در هیات پشتیبانان بازاریابی برای نجات شرکت وارد عمل می شوند. یک مدیر محصول در ارتباط با بازاریابی نقش های زیر را به عهده می گیرد: آشنایی با نیازهای بازار، اولویت بندی این نیازها و تجزیه و تحلیل دورنمای کلی محصول با اسناد فنی- بازرگانی مربوط. درک فناوری هنوز هم اهمیت کلیدی دارد اما اکنون نقش «گفتاری» بیش از «شنیداری» درخور و مناسب است.

مدیران محصول همانند چشم و گوش مدیران اجرایی در بازار هستند، از این رو مصالح و منافع تجاری شرکت را در کم کردن خطرات تولید محصول جدید یا نسخه جدید محصولات پیشین در نظر می گیرند. در بازار متلاطم فناوری امروز هر شرکتی که آرزوی ایجاد محصولی با استانداردهای جهانی در سر دارد، باید مدیریت محصول را به عنوان سنگ بنای خط مشی تولید محصولات پذیرفته باشد و با تکنولوژی های روز همراه باشد.

حسین شکوری

توسط مهدی یاراحمدی خراسانی

http://athir.blogfa.com